🌺 رفتارِ جالبِ فرماندهی شهید در میدانِجنگ
#متن_خاطره
.
.
♦️در عملیاتِ بازیدراز هلیکوپترهایِ بعثی مستقیم به سنگرِ بچهها شلیک میکردند. اوضاع وخیم شده بود. یکی رفت سراغِ فرماندهمون (شهیدوزوایی) و با ناراحتی گفت: پس این نیروهایِ کمکی چرا نمیان؟
♦️چرا بچه ها رو به کشتن میدی؟ دیدم شهید وزوایی سرش رو به سمتِ آسمان گرفت و با صدایِ بلند این آیه رو خوند:
♦️أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ...
♦️بچه ها هم با فرمانده این آیه رو فریاد زدند. یهو دیدم یکی از هلیکوپترهایِ بعثی اشتباهی تانکِ خودشون رو زد. چند لحظه بعد دو تا از هلیکوپترهایِ بعثی با هم برخورد کرده و منفجر شدند...
♦️نکتش اینجاست که اگر با خدا باشی بذار همه علیه تو بسیج بشن باز خدا به تنهایی کفایت میکنه...معنی توکل اینجا میشه فهمید.
.
🌹خاطرهای از زندگی سردار شهید محسن وزوایی
📚منبع: سالنامه یاران ناب ۱۳۹۱