پس از بازنشستگی سر الکس فرگوسن، منچستر یونایتد برای ادامه سلطنت خود بر فوتبال انگلیس راه و روش های مختلفی را امتحان کرد. از حضور «آقای برگزیده» گرفته تا «ارتش سرخ» لویی فن خال و در نهایت، اعتماد به یکی از بزرگترین مربیان اروپا یعنی ژوزه مورینیو. هر چند که این مربیان توانستند عناوین قهرمانی را برای شیاطین سرخ به ارمغان بیاورند، اما دیگر DNA منچستر یونایتد در تئاتر رویاها مشاهده نمیشد.
طرفداری | کمتر کسی فکر میکرد که اوله گونار سولسشر، قاتل «بیبی فیس» و تعویض طلایی فرگی، کسی باشد که میتواند DNA گمشده را به این باشگاه بازگرداند و آنها را به سمت موفقیت هدایت کند. موفقیتی که فرای عناوین قهرمانی است؛ موفقیتی که از هویت باشگاه و تاریخ آن نشأت میگیرد. فیل دنتن، یکی از نویسندههای کتاب "صد روز اول" پیش از شروع فصل جدید، یادداشتی کوتاه در خصوص مدیریت اوله گونار سولسشر و تغییری که در باشگاه ایجاد کرده نوشته است. او و میکی ملن، سرمربی وقت ترانمیر، در کمپ تمرینی یونایتد به صرف یک فنجان قهوه میهمان اوله و مایک فیلان بودند. این یادداشت را از زبان فیل دنتن بخوانید.
به ترتیب از چپ به راست: فیل دنتن، مایک فیلان، میکی ملن و اوله گونار سولسشر
ماه پیش بود که اوله گونار سولسشر با قراردادی تا سال 2024 مزد زحمات خود را گرفت و مدیر اجرایی باشگاه، اد وودوارد در این رابطه گفت: «ما بیش از هر زمانی مطمئن هستیم که تحت رهبری اوله، در مسیر صحیحی گام برمیداریم.»
برای کسی که هدایت باشگاه افسانهای منچستر یونایتد را به صورت موقت در دسامبر 2018 برعهده گرفت، تعریف بدی محسوب نمیشود! در اوایل مارچ 2020 من این شانس را داشتم که در کنار میکی ملن، کسی که در نهایت کتاب «100 روز اول» را با او نوشتم، با اوله و دستیارش مایک فیلان، در کمپ کرینگتون ملاقاتی داشته باشیم. در جریان این ملاقات سه ساعته، سرمربی نروژی یونایتد از 100 روز ابتدایی حضور خود در این باشگاه میگفت. از استراتژیهایی که به کار گرفته بود تا کنترل باشگاهی که حال و روز خوبی نداشت را به دست بگیرد.
اوله گونار سولسشر در حال ورود به میهمانی کارکنان باشگاه در کریسمس؛ مراسمی که سال قبلتر، مورینیو از حضور در آن خودداری کرده بود
شاید فکر کنید که شب اول حضور اوله در منچستر یونایتد به بررسی سیستمهای مختلف و سبک و سنگین کردن اهداف نقل و انتقالاتی گذشته باشد، اما اینگونه نیست. در حقیقت، او در میهمانی کریسمس کارکنان باشگاه حضور داشت و به طور مشخصتر، در حال رقصیدن بود. «قاطی جمع شدم. رقصیدم و کمی سخنرانی هم کردم» اوله سپس ادامه داد: «اد (وودوارد) به ما گفته بود بیاید و لبخند را به لبهای کارمندان باشگاه بازگردانید.» این جملات نشان میداد که از اوله طی مدت زمانی که در باشگاه حضور دارد، چه انتظاری میتوان داشت چرا که او گرما را به روح سرد باشگاهی که به آن عشق می ورزد، بازگردانده است.
پس از اخراج ژوزه مورینیو، ضروری بودن تغییر احساس میشد. منچستر یونایتد به جایی رسیده بود که میان هواداران نفاق جریان داشت، برخی از ستارههای این تیم با سرمربی خود به مشکل خورده بودند که نتیجه آن در عملکردهای ضعیفشان در زمین بازی نمایان شد. ضروری بودن انقلاب فرهنگی در بدنه باشگاه مشهود بود. همان اوایل دوران حضور سولسشر در یونایتد بود که پیامی از رایان گیگز دریافت میکند: «هوای کارکنان کرینگتون را داشته باش.»
در مدل 8 مرحلهای جان کاتر برای تغییر، دو مرحله ابتدایی آن به این صورت است که 1. سرعت را بالا ببرید: کاری که باید انجام شود را فوراً انجام دهید. 2. یک تیم راهنما تشکیل دهید: گروهی تشکیل دهید که قدرت کافی برای پیشبرد تغییر را داشته باشد و سایرین را برای کار گروهی تشویق کند. یکی از بازیکنان تیم اول منچستر یونایتد در حالی که در حال خروج از جلسه معارفه سرمربی جدید تیم بود گفت: «بالاخره! بالاخره دوباره داریم در مورد منچستر یونایتد بودن صحبت میکنیم!» سرمربی نروژی با بازیکنانش از اهمیت پیراهنی که بر تن میکنند سخن گفت. از تاریخی که آنها نمایندهاش هستند و شهری که برای آن بازی میکنند.
فیلان در ادامه میگوید: «این باشگاه به سختکوشی و تلاش کردن باز میگردد. داشتن نگرشی قوی و مثبت. اینکه هیچوقت نگوییم هرگز. درست از همان زمان سر مت بازبی و حتی قبلتر از آن.» در این بین رفتارهایی هم هستند که مانند کلمات، سخن میگویند. به عنوان مثال، اوله در جریان ناهار بر روی میز مربیان نمینشست و ناهار خود را در جمع بازیکنان خود میل میکرد. این رفتار مشخص کرد که اوله گونار سولسشر تنها یک رهبر نیست، بلکه یکی از خادمهای منچستر یونایتد است. در جریان نشستی که داشتیم، اوله تمامی درب ها را برای ما باز میکرد و حتی قبل از نشستن به دور میز، برای من و میکی قهوه درست کرد. پیامی که از سوی سرمربی تیم به بازیکنان و کارکنان باشگاه مخابره میشد واضح بود: اصل کار منچستریونایتد است، نه من!
البته که پیروزیها برای در دست داشتن کنترل حیاتی هستند و اجازه اقداماتی را صادر میکنند که افراد از آن پیروی کنند. تغییرات نامحسوسی دیگر در منچستر یونایتد رخ داد. به عنوان مثال، افسران رابط بازیکنان (کسانی که وظایفی مانند استخدام مترجم یا معلم زبان برای بازیکن، هماهنگی های لازم برای اجاره خانه، فرستادن هدیه به خانواده بازیکنان و ... را برعهده دارند) از سالن غذاخوری دور شدند، به این معنی که بازیکنان باید برای صحبت با آنها به سراغشان بروند. دفاتر پیشین آنها خیلی زود میزبان مربیان تیمهای پایه و آنالیزورها شد. افرادی که نقش مهمی در عملکرد تیم در زمین بازی دارند تا پرداخت قبض جریمه. سبک رهبری باشگاه نیز از چیزی که شبیه به یک حکومت دیکتاتوری بود فاصله گرفت و اوله گونار سولسشر بازیکنانش را در فرایند تصمیمگیری خود قرار میداد. یکی از مثالهای خوب این مسئله کمپ تمرینی یونایتد در دبی در ژانویه 2019 است. زمانی که اوله با آنتونی مارسیال، مارکوس رشفورد و جسی لینگارد در زمین تمرین نشسته بود و از نقشه خود برای پرس و ضد حمله مقابل تاتنهام به آنها میگفت. نقشهای که اجرا کرد و منچستر یونایتد موفق شد 1-0 با تک گل رشفورد تاتنهام را در ومبلی شکست دهد.
برخی افراد ممکن است رفتار دوستانه و نزدیک سولسشر را نشانه ضعف او بدانند. اما اوله خیلی زود نشان داد که با کسی تعارف ندارد. در دفتر خاطرات او، جایی که 100 روز ابتدایی حضورش در منچستر یونایتد را بازگو کرده، او در مورد کنار گذاشتن بازیکنانی که برای احیای منچستر یونایتد در برنامههای او نبودهاند صحبت کرده است. بازیکنان تازه وارد نیز باید سه ویژگی شاخص داشته باشند: قدرت، سرعت و شخصیت. ویژگیهایی که در خریدهای اوله مانند برونو فرناندز، هری مگوایر و ادی کاوانی نمایان است.
صد البته که پایان این داستان هنوز باز است. اوله با منچستر یونایتد هنوز موفق به کسب عنوان قهرمانی نشده که تنها یک معنی دارد: پروژه احیای منچستر یونایتد هنوز در جریان است. اما بازیکنان جدید، سبک بازی جدید، یک پروسه مشخص برای جذب بازیکن، تغییرات در ساختار باشگاه و رهبری که نیازهای تیم را اولویت قرار میدهد و به دنبال ایجاد رابطههای قوی است، همه و همه حداقل باعث شده که منچستر یونایتد دوباره خودش را پیدا کند.