حمید عبداللهی که در فصل لیگ برتر بیستم در تیم های آلومینیوم اراک و تراکتور تبریز دستیار رسول خطیبی بود، برای شرکت در پروژه برترین های قرن میهمان استودیو طرفداری بود. به بهانه حضور مربی لیگ برتری در طرفداری، از او درخصوص وضعیت و فضای آلومینیوم و تراکتور در لیگ بیستم پرسیدیم. عبداللهی صریح و صادقانه در خصوص شرایط هر دو تیم و همینطور دلایل جدایی صحبت کرد. این گفتگو را از دست ندهید:
شما در این فصل هم روی نیمکت آلومینیوم اراک و هم تراکتور بودید. می خواهم از شرایط این دو تیم و البته این فصل لیگ برتر بگویید.
افتخار این را داشتم که چند روز قبل از شروع بازی ها به آلومینیوم اراک به درخواست آقای خطیبی اضافه شدم. در بازی اول 3-0 به نساجی باختیم ولی بعد از آن سعی کردیم تیمی بسازیم که بعد از بازی با نساجی و البته قبل از آن، جزو پنج تای اول باشد. مردم بسیار مهربان و خونگرم و فهیم دارد. ما از مردم اراک هیچ چیز جز احترام ندیدیم. وقتی بین آن ها زندگی می کردیم، در هتل، پرسنل آن، مردم داخل شهر و ... همه به ما اعتماد و اعتقاد داشتند. پس از باخت به نساجی، پشت ما ایستادند که فکر می کنم اگر می ماندیم، سهمیه آسیایی می گرفتیم. یک تیمی که بازیکنان فوق العاده خوبی داشت و با تمام وجود بازی می کردند. وقتی می خواستی یک فلسفه در این تیم جای بندازی، کاری نداشت و فقط تمرینش را می گذاشتی و بازیکنان با تمام وجود آن کار را انجام می دادند. یعنی وقتی بیرون می آمدند، نای راه رفتن نداشتند. تیم بسیار خوب و عالی ای داشتیم. افتخار داشتم آنجا باشم. سعی کردم از مردم اراک عذرخواهی کنم. شاید نمی شد آن موقع این کار را کنم و مثلا در صفحه شخصی ام عذرخواهی کنم ولی در فوتبال عرف این است که سرمربی وقتی یک جا چمدانش را باز می کند، دستیار اولش هم با او چمدانش را باز می کند و وقتی چمدانش را می بنند، به نظرم عرف و مردانگی اش این است که دستیار اول او نیز این کار را کند. علی رغم اینکه جناب آقای عباسی، مدیرعامل وقت باشگاه و هیات مدیره باشگاه به من خیلی لطف داشتند ولی این کاری که کردم، فوتبالی بود. هیات مدیره شاید از دستم ناراحت شد. مدیران قوی ای در شرکت آلومینیوم بودند که به ورزش علاقه زیادی داشتند و اینجا از آن ها عذرخواهی می کنم ولی تصمیمی که گرفتم، اخلاقی بود و من باید دنبال سرمربی می رفتم. حتی اگر خطیبی مرا با خود به تراکتور نمی برد، من باید جدا می شدم زیرا عرف این است که وقتی سرمربی می رود، دستیار اولش هم با او برود.
در مورد تراکتور صحبت خیلی زیاد است. آقای خطیبی به آنجا رفت و از من خواست به آنجا بروم. با تمام احترامی که برای مربیان قبلی قائلم. آقای منصوریان و شجاعی قطعا تمام تلاششان را آنجا کردند. من نمی دانم مدیریت بر هر اساسی پیشنهاد کار را به آقای خطیبی داد. سعی کردیم یک کارگروه تشکیل دهیم و ببینیم مشکلات چه هستند و اولویت ها چه هستند. مشکلات خیلی زیاد بودند. از نظر فنی و بازیکن در مضیقه بودیم. در یک سری پست ها دستمان بازی بود، آن هم برای تیمی که هم در آسیا، هم در جام حذفی و هم لیگ برتر می خواست بازی کند. آمدیم و برای لیگ قهرمانان آسیا اولویت مان را گذاشتیم. سپس سعی کردیم یک مدل طراحی کنیم که در آن جلو برویم. نسبت به بازیکنانی که داشتیم. بازیکنان خوب کم نداشتیم ولی شما تیمی که می خواهید ببندید، باید تیم تان بالانس باشد. هم جوان داشته باشد هم باتجربه. هم تکنیکی و... از هر بافت بازیکن داشته باشید ولی ما در مضیقه بودیم. بازیکن بزرگ داشتیم ولی نمی توانستیم فوتبالی مانند آلومینیوم ارائه کنیم. کار را روی این گذاشتیم که در آسیا در زمین خودمان دفاع کنیم و روی ضد حمله برنامه بریزیم. در گروه ما، برعکس گروه های دیگر که گروه مرگ می پرسند ولی از آقای گل محمدی که سابقه بازی جلوی پاختاکور را دارد بپرسید، پاختاکور یکی از بهترین تیم های آسیا است. شاجره هم میزبان بود. یک بازیکنش که پرتغالی بود هم فکر می کنم برابر با کل بودجه تراکتور بود. تیم دیگر هم نیروی هوایی عراق که 80 درصد بازیکنانش تیم ملی عراق بودند. آمدیم و با این پلن جلو رفتیم. در بازی اول هم 2 گل روی ضد حمله زدیم ولی تیم به هم ریخت. البته ما با آقای خطیبی همان موقع پلن ریختیم ولی دو مورد را انجام ندادیم. اول این بود که احساس کردیم اگر روش بازی را عوض کنیم، بازیکنان استرس بگیرند و خود به خود عقب بنشینیم. دومین این بود که تا ما آمدیم تغییر انجام دهیم، گل سوم را خوردیم. به هر حال گل سوم را زدیم و 3-3 شدیم. این تنها بازی ای بود که ما از پاختاکور 3 گل خوردیم و پس از آن در هیچ بازی ای گل نخوردیم چون تمرین کرده بودیم و ذهنیت بچه ها هم این بود این کار را انجام دهیم. تصمیم گرفتیم با آقای خطیبی تیم را در آرامش و ایزوله قرار دهیم. یک محیط که AFC ایزوله به خاطر کرونا ایزوله کرده بود. یک محیط هم ما ایزوله کردیم که حاشیه ای وجود نداشته باشد. خدا را شکر آخرین بازی که شارجه را بردیم، به آقای خطیبی گفتم که شک نکن بالا می رویم. دلیلش هم این بود که ما سلامت کار کردیم و قطعا خدا با ماست و وقتی از آلومینیوم با تمام وجود برای تراکتور کار کردیم، اتفاقات خوب رخ می دهند. ما فکر می کردیم این اتفاق در گروه استقلال باشد ولی در گروه الهلال بود. خدا را شکر می کنم که افتخارم این بود در تیمی بودم که برای اولین بار در دور حذفی آسیا حضور یافت. پس از آن به تبریز برگشتیم که در جام حذفی و لیگ برتر تلاش کنیم. حتی وقت نکردیم برای لیگ قهرمانان آسیا خوشحال باشیم. سه روز پس از شروع کارمان در تبریز برای لیگ، مشکلاتمان شروع شد. اولین مشکل این بود که آقای شجاعی جدا شدند. پشت سر ایشان اشکان دژاگه هم رفتند. باشگاه موضع اولش این بود که این مرخصی است و دو سه روز بعد می آیند ولی وقتی غیبت ها ادامه یافت، متوجه شدیم آن ها نمی آیند. سپس یک مشکل برای یکی از بازیکنان پیش آمد. پس از آن با سعید واسعی، سپس... اصلا این چیزها غریب بودند. همه مشکلات را به آقای خطیبی نسبت دادند. من شناخت کاملی روی او دادم. آقای خطیبی در اراک هم با بازیکنان هم صمیمیت داشت هم مدیریتش طوری بود که این دوستی با بازیکنان در زمین نمی آمد و حد و حدود رعایت می شد اما در تبریز چندتا چیز شروع شد و باعث شدند این مشکلات پیش بیایند. می توانم به شما بگویم اولین چیز، آدم هایی بودند که منافع شان قطع شد. من آن ها را نمی شناسم ولی می دانم کسانی بودند که از بیرون شیطنت می کردند و باعث می شدند تیم لطمه بخورد. دومین چیز، فضای مجازی بود. تبریز خیلی وابسته به صفحات مجازی است. سال گذشته هم من تبریز بودم. هم پارس جنوبی بودم و هم ماشین سازی. چیزی که در ذهنمان بود این بود که مردم تبریز فوتبال را خیلی خوب می فهمیدند و البته هواداران واقعی نیز همین طور هستند و به ما پیام هایی که می رسید این بود که ما می فهمیم شما چطور کار می کنید. چندتا چیز بود. یکی اینکه مالکیت خصوصی باشگاه مبنی بر تصمیمات فردی بود. شاید آقای خطیبی مخالف این حرف من باشد ولی من برداشتم را بر اساس یک فوتبالی و کارشناس ارائه می کنم. شاید ایشان بیش از حد دلسوز است و تفکرش فوتبالی نیست و عشق متعصبانه به تراکتور است. سیستمی که در آن باشگاه حاکم است، فرد محور و تصمیمات احساسی است و از بالا به پایین می آید و وارد صفحات مجازی می شوند. متاسفم این را می گویم ولی فکر نکنم مربیان بعدی هم بتوانند آنجا این کار را انجام دهند. ما چند بازیکن جوان معرفی کردیم که مطمئنا حرف های زیادی برای گفتن دارند. و مطمئنم مردم تبریز متوجه آن می شوند. نمی خواهم اسم ببرم ولی بگذارید همینطور بماند، قشنگتر است. مشکلات خیلی داشتیم. نمی خواهم وارد جزئیات شویم. نمی خواهم مردم تبریز را اذیت کنم زیرا آن ها لایق داشتن یک تیم هستند که همیشه جزو سه تیم برتر ایران و آسیا باشد ولی ما می توانستیم خیلی موفق تر باشند. حتی مربیان قبلی هم می توانستند موفق باشند ولی باید بستر برایشان فراهم باشد. در اراک این بستر برای ما فراهم بود ولی در تبریز نه. هر روز یک مشکل داشتیم. یک ظاهر بسیار شکیل از دور، ولی به نظرم در تبریز بیس کار فراهم نیست. آنجا در اراک کار فنی کردیم ولی اینجا فقط در بازی های آسیایی کار فنی کردیم اما پس از آن دنبال این بودیم بحث و حاشیه را جمع کنیم، بازیکن را آرام کنیم و ... نمی توانستیم به مردم توضیح دهیم که داریم چه می کنیم.
در مورد آقای دهداری صحبت کردیم. خدا رحمتشان کند. یکی از دلایلی که آقای دهداری در فوتبال ایران بزرگ شد، مبارزه با بازیکن سالاری بود. الان شاید اگر کسی این حرف را بزند، شاید بازیکنان گارد بگیرند. منظورم این نیست بازیکنان را زیر سوال ببریم. نه. بازیکنان همه قابل احترامند و باید شخصیتشان حفظ شود. همان طور که ما در هر تیمی بودیم، طوری برخورد کردیم که شخصیت بازیکنان حفظ شود اما آقای خطیبی دقیقا این کار را کرد. یعنی سعی کرد در فوتبال حرف های بازیکنان را می شنید ولی تصمیم را خودش می گرفت و نمی گذاشت بازیکن سالاری باشد. الان نمی خواهم راجع به فرد صحبت کنم. منظورم بازیکنان تراکتور یا آلومینیوم نیست. آقای خطیبی مثل مربی ای مانند آقای قلعه نویی در تیمش بازیکن سالاری وجود ندارد ولی به همین جرم آقای خطیبی را خیلی در اراک زدند. شاید خود ایشان هم راضی نباشد ولی این ها همه اش باعث شد در آنجا موفقیت چشمگیری نداشته باشیم.
دلیل اصلی جدایی هم همین مشکلات بود؟
فشاری بود که به آقای خطیبی آوردند. گفتند 5 سال خطیبی قرارداد دارد. من هم می توانم یکی را بیاورم و بگویم 10 سال قرارداد دارد ولی تحت فشار بگذارم تا خودش تصمیم بگیرد و برود. به هر حال فشارهای درونی و بیرونی باعث شد آقای خطیبی کنار برود. راجع به مسائل فنی بگویم پس از آقای خطیبی، آقای کریمی تشریف آوردند. ایشان یکی از فنی ترین مربیان ایران هستند. آقای کریمی هم دقیقا همان نقشه و برنامه ما را رفتند چون با این تیم به غیر از این نمی شد کاری کرد. باید در زمین مان دفاع می کردیم و سپس ضد حمله می زدیم. ایشان همین کار را کردند ولی موفق تر بودند چون فکر می کنم در تیم آقای کریمی آرامش بیشتری بود.
فکر می کنید تراکتور در ادامه مسیرش در لیگ قهرمانان آسیا موفق شود؟
آرزویم این است که موفق شود زیرا برای ما هم افتخار است. مردم تبریز و خصوصا هواداران واقعی تراکتور را خیلی دوست دارم. آرزویم این است که موفق شوند ولی با این شرایط بعید می دانم چون بیس و بستر کار در تبریز فراهم نیست. هم بازیکنان تحت فشارند هم مربیان. همین باعث می شود تصمیمات احساسی شوند. من فکر می کنم کار بسیار سختی خواهد بود.
خیلی ممنون بابت حضورتان در این برنامه. اگر صحبت پایانی مانده در خدمتتان هستیم.
اولین چیز امیدوارم که ویروس کرونا از ایران برود و مردم همه واکسن بزنند و سلامت باشند. سپس امیدوارم اتفاقاتی برای مردم ایران بیفتد که همیشه حال دلشان خوب باشد چون مردم ما لیاقت این را دارند. از گروه شما نیز تشکر می کنم.
همچنین ببینید: