That wasn't funny but she laughed so hard, she almost cried
خنده دار نبود ولی اون دختر انقدر زیاد خندید که اشکش دراومد
They're counting months they've been together, almost 49
اونا همچنان با همن، تقریبا 49 ماه
He's making fun of how she acted 'round the holidays
پسره به شوخی داره ادای اون دختر تو تعطیلات رو درمیاره
She wears a ring but they tell people that they're not engaged
دختره حلقه دستش میندازه ولی به مردم میگن که نامزد نیستیم
They met in class for metaphysical philosophy
تو کلاس مطالعه متافیزیک با هم آشنا شدن
He tells his friends, "I like her 'cause she's so much smarter than me"
پسره به دوستاش میگه: " ازش خوشم میاد چون خیلی باهوش تر از منه "
They're having talks about their futures until 4:00 a.m.
اونا تا ساعت 4 صبح درباره آینده شون با هم حرف میزنن
And I'm happy for them (and I'm happy for them)
و من براشون خوشحالم
But I wanna feel all that love and emotion
اما منم میخوام تمام اون عشق و احساسات رو تجربه کنم
Be that attached to the person I'm holding
وابسته کسی باشم که تو بغلمه
Someday, I'll be falling without caution
یه روزی بالاخره منم بدون اینکه بفهمم عاشق میشم
But for now, I'm only people watching
اما فعلا فقط جزئی از مردمی ام که دارن تماشا میکنن
I'm only looking just to live through you vicariously
دوست دارم منم جای تو زندگی کنم
I've never really been in love, not seriously
راستش تا حالا عاشق نبودم، اصلا واقعی نبودن...
I had a dream about a house behind a picket fence
درباره اون خونه ی پشت حصارهای چوبی رویایی داشتم
Next one I choose to trust, I hope I use some common sense
اگه دفعه بعد قرار باشه به کسی اعتماد کنم امیدوارم درست تصمیم بگیرم
But I cut people out like tags on my clothing
ولی من مردم رو مثل اتیکت لباسام دور میندازم
I end up all alone but I still keep hoping
تنهام ولی همچنان امید دارم
I wanna feel all that love and emotion
منم میخوام اون عشق و احساس رو تجربه کنم
Be that attached to the person I'm holding
وابسته کسی باشم که تو بغلمه
Someday, I'll be falling without caution
یه روزی بالاخره منم بدون اینکه بفهمم عاشق میشم
But for now, I'm only people watching
اما الان فقط جزئی از مردمی ام که دارن تماشا میکنن
Cut people out like tags on my clothing
مردم رو مثل اتیکت لباسام دور میندازم
I end up all alone but I still keep hoping
تنهام ولی همچنان امید دارم
I won't be scared to let someone know me
از اینکه بذارم کسی منو بشناسه دیگه نمی ترسم
Life feels so monotone but I still keep hoping
زندگی خیلی یکنواخته ولی همچنان امیدوارم
Cut people out like tags on my clothing
مردم رو مثل اتیکت لباسام دور میندازم
I end up all alone but I still keep hoping
تنهام ولی همچنان امید دارم
I won't be scared to let someone know me
از اینکه بذارم کسی منو بشناسه دیگه نمی ترسم
Life feels so monotone but I still keep hoping
زندگی خیلی یکنواخته ولی همچنان امیدوارم
I wanna feel all that love and emotion
منم میخوام اون عشق و احساسات رو تجربه کنم
Be that attached to the person I'm holding
وابسته کسی باشم که تو بغلمه
Someday, I'll be falling without caution
یه روزی بالاخره منم بدون اینکه بفهمم عاشق میشم
But for now, I'm only people watching
اما الان فقط جزئی از مردمی ام که دارن تماشا میکنن