کرمان (نام منطقهای در پارسی باستان: کارمانیا کارمانا) یکی از کلانشهرهای ایران است که در جنوبشرقی ایران و مرکز استان کرمان است. جمعیت این شهر طبق سرشماری بر اساس آمار سال ۹۵ معادل ۵۳۷٬۸۱۸ نفر بودهاست. کرمان یکی از شهرهای تاریخی ایران است. کرمان یکی از قطبهای عملهای سخت پزشکی پیوند اعضا در ایران است. وسعت شهر کرمان نزدیک به ۲۴۰ کیلومتر مربع است و به دلیل وسعت شهری و جمعیت، این شهر جزو کلانشهرهای ایران طبقهبندی شدهاست. حاشیهنشینی مهمترین مشکل شهر کرمان است. کرمان به عنوان پایلوت دولت الکترونیک انتخاب شدهاست و در برنامههای توسعه کشور باید به شهری الکترونیکی تبدیل شود. شهر کرمان با ۱۷۶۰ متر ارتفاع از سطح دریا، چهارمین مرکز استان مرتفع در ایران بهشمار میآید و همین عامل باعث اعتدال نسبی هوای شهر کرمان نسبت به خیلی از شهرهای دیگر کشور شدهاست.
کرمان در گذشته نامهای دیگری چون بوتیا، کجاران (بم)، کریمان، کرمانیا، کارمانا و گواشیر داشتهاست. نام کرمان را در کتیبههای داریوش میتوان دید. در آنجا کرمان نام ناحیهای است که از آن چوب یاک برای کاخهای هخامنشی حمل میشود. نوشتههای یونانی هم آن را کرمان خوانده و مردم کرمان را تیرهای از پارسیان گفتهاند. از ریشه کر (کر به اوستا و کری به سانسکریت) چندین واژهٔ سانسکریت در دست است و بر این مبنا چند فرض در رابطه با معنای واژهٔ کرمان در دست است: در کتاب شاهنامه فردوسی در بخش پادشاهی اشکانیان از کرمان با نام کجاران (بم) یاد شدهاست و دلیل تغییر نام آن به کرمان اینگونه در بیتی آورده شدهاست: «چو یک چند بگذشت بر هفتواد بر آواز آن کرم کرمان نهاد» کرمن به معنی کار و کوشش و وظیفه و نیز کارکن و کوشا، کرمینه به معنی ماهر و استاد، کرمان بندا به معنی کاربنده یا وظیفهشناس و واژههای دیگر که از کرمان ساخته شدهاند، همه معنی کار و کوشش را میرسانند و بنابراین کرمان به معنای سرزمین کوشش و کار است. ریشهٔ دیگر کر که به اوستایی «کر» به سانسکریت «کری» تلفظ میشود و به معنی بریدن و کشتن و جنگیدن است و واژههای کارد، پیکار و کارزار نیز از آن است که بر این مبنا کرمان به معنای سرزمین جنگ و پیکار است. فرض سوم این است که کرمان واژهای اسطورهای است و از واژهٔ کریمان پدر نریمان گرفته شدهاست. چنانکه در فرهنگ آنندراج میخوانیم: کریمان پدر نریمان آن شهر را به نام خود بنا نهاده. بر این مبنا باید فرض کرد که در اوستا و سانسکریت، کرمان به معنای کوشا، و نریمان به معنای مردانه باشد.
به باور فریدون جنیدی پژوهشگر زبانهای باستانی و ایرانشناس، واژهٔ کرمان از کِر به معنای کوه و مان (پسوند مکان) تشکیل شده و به معنای سرزمین کوهستانی است که با توجه به موقعیت کوهستانی شهر و استان کرمان بیش از دیگر فرضیهها مقرون به واقعیت مینماید.
قلعه دختر و قلعه اردشیر از آثار دوران اشکانی در خاور شهر کنونی کرمان، که هنوز خرابههای آنها برجاست، گواه بر این است که دست کم در زمان اردشیر بابکان در همین محل، شهری آباد و دژهایی مهم وجود داشتهاست. مؤلف جغرافیای کرمان معتقد است که حدود ۲۲۰ پس از میلاد، به هنگام فتح کرمان به دست اردشیر این محل گواشیر نام گرفته و مرکز ولایت کرمان بودهاست بنا به گفته هرودت کرمانیا از قبایل دوازدهگانه ایران محسوب میشده و ساتراپی چهاردهم (دارا) مشتمل بر ایالت کرمان بودهاست. در روایات اساطیری آمدهاست که کیخسرو کرمان و مکران را به رستم بخشید. در کتاب شاهنامهی فردوسی در بخش پادشاهی اشکانیان آمدهاست که کرمان که تا آن زمان کجاران خوانده میشده، ایالتی خودمختار بوده که به فرمانروایی فردی به نام هفتواد اداره میشدهاست و به خاطر وجود کرمی افسانه ای نام شهر به کرمان تغییر میکند. همچنین نشانیهایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه میدهند آنگاه روایت تاریخی این سرزمین آغاز میشود و اینکه در زمان هخامنشیان کوروش آن را تبعید گاه نبونید (پادشاه مغلوب شدهٔ بابِل) قرار داد. در زمان اشکانیان، اردشیر اول به کرمان حمله میکند و بلاش، حاکم آن زمان کرمان را اسیر میکند، شهر را میگیرد و فرزند خود را که او هم اردشیر نام داشت، به حکومت کرمان میگمارد.
بنا به نوشتههای مورخ کلدانی و کاهن معبد مردوک در سالهای ۵۳۹–۵۳۸ -که کتب او از منابع مهم تاریخ زمان کورش است – کرمان از ولایات تابعه کوروش بوده و محلی مطمئن برای او بهشمار میرفتهاست. در عصر داریوش کبیر نام کرمان جزء ولایات تابعه هخامنشی آمدهاست و در کتیبه بنای شوش کلمهای مشاهده میشود که نام چوب درختی بودهاست که برای استحکام بنای ساختمانها (شاید همان کاخ) به کار میرفته و محل تهیه این چوب کرمان ذکر شدهاست. در این مورد داریوش میگوید «چوب بیش مکن از گنداره(قندهار) وکرمان حمل شود.»
در متن کتیبهای که از شاپور اول ساسانی – در اطراف کعبه زرتشت در نقش رستم فارس – بهدست آمدهاست، شاپور دربارهٔ قلمرو خود چنین مینویسد: منم خداوندگار مزداپرست شاپور شاهنشاه ایرانیان وغیر ایرانیان. امارات و ولایات امپراتوری ایران اینها هستند: پارس، پارت، خوزستان، میشان، آشور، آذیان، عربستان، آذرآبادگان (آذربایجان)، ارمینیا (ارمنستان)، سسیگان، کرمان و سیستان. هرودت و استرابون مورخان یونانی که قبل از میلاد مسیح میزیستهاند در تشریح سفر بازگشت اسکندر مقدونی پس از فتح هند نوشتهاند «اسکندر مقدونی سرزمین کرمان را برای تصرف هندوستان پیموده، هنگام مراجعت با لشکریان خود که حدود یکصد و بیست هزار نفر پیاده و پانزده هزار نفر سواره بودند به شهر کرمان وارد شد وفرمان داد که مدت یک هفته لشکریان وی در این شهر استراحت کنند و به جشن و سرور بپردازند و از این مطلب معلوم میشود که شهر کرمان در عصر تا چه حد وسیع آباد و پر نعمت بوده که توانسته این همه لشکر را به خود راه دهد و آذوقه آنها را فراهم سازد» (بر گرفته از کتاب از قلعه دختر تا دقیانوس تألیف محمد دانشور انتشارات مرکز کرمانشناسی)
در کتب تاریخی از عهد قدیم، چند جا به نام کرمانیان به صورت بخشی از ایران برمیخوریم. هرودت میگوید: پارسیها به شش طایفه شهری و دهنشین و چهار طایفه چادرنشین تقسیم شدهاند شش طائفه اولی عبارتند از: مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان در خصوص گرمانیان تصور میرود همان کرمانیان باشند. در کتیبههای هخامنشی ظاهراً مقصود از کلمه «کارمانیا» همان کرمان است. بروس مورخ کلدانی و کاهن مردوک در ذکر فتح بابل توسط کوروش و مسلط شدن کوروش بر نبونید پادشاه بابل مینویسد: «... کوروش با او به رأفت رفتار کرده به کرمان تبعیدش کرد تا در آنجا سکنی گزیند، نبونید در آنجا تا آخر عمر بزیست و در همانجا در گذشت» (برگرفته از حاشیه استاد باستانی پاریزی بر کتاب تاریخ کرمان به قلم احمد علی خان وزیری)
احمد علیخان وزیری (مؤلف کتاب جغرافیای کرمان) معتقد است که حدود ۴۳۰ سال قبل از اسلام – به هنگام فتح کرمان بدست اردشیر – این محل گواشیر نام داشته که مرکز ولایت کرمان بودهاست. بخشی از خانههای مسکونی مردم فقیر در پای دامنههای این دو تپه و قلعه شکل یافته بوده و بعداً با گسترش تدریجی شهر کرمان در جهت غرب توسعه یافته وبا توجه به توسعه و رونق اقتصادی در دورههای بعد از اسلام این شهر به تدریج نضج گرفته و رفته رفته بزرگتر شده تاجایی که وسعت آن به حدود دویست هکتار رسیده هم رسیده، با گذشت زمان و به دلیل ناامنی منطقه و حمله غارتگران و دزدان علاوه بر حصارهای رفیعی که دور قلعه دختر و قلعه اردشیر کشیده شده بود گرداگرد شهر نیز حصاری بلند کشیدند.
باستانی پاریزی مورخ معاصر در کتاب وادی هفتواد به نقل از تاریخ ایران در زمان ساسانیان و همچنین در حاشیه کتاب تاریخ کرمان تألیف احمد علی خان وزیری آوردهاست «گشتاسب پسر لهراسب در سال ۵۷۷۲ از هبوط آدم به طالع میزان آن را بنا نهاد و در آن بنای آبادانی نهاد و آتشکده ساخت و بعد از آن اسکندر رومی بر ایران مستولی شد و ممالک ایران را به ملوک طوایف بخش کرد، کرمان در تصرف اشکانیان بود در اواخر عهد ملوک طوایف در این خطه دلگشا، هفتواد نامی کرمانی، امیر بود قلعهای در بالای کوهی بساخت. اردشیر بابکان که سر سلسله و پادشاه اول ساسانیان بود ملوک طوایف را در ایران برانداخت و به کرمان آمد. ملک هفتواد بستد به طالع میزان بنای این شهر عظیم گذاشت که اکنون آثار حصار و خندق آن خارج شهر باقی است و آن را موسوم به گواشیر کرد.
ابن اثیر در جلد اول الکامل به نقل از طبری میگوید: «چون اردشیر به کرمان رفت در آنجا حاکمی بود که بلاش نام داشت و جنگ شدیدی درگرفت و اردشیر در آن جنگ شخصاً شرکت داشت و بلاش را اسیر کرد و شهر را گرفت و فرزند خود را که نیز اردشیر نام داشت در آنجا گذاشت و… و قلعهای که به نام اردشیر معروف است شاید در زمان همین اردشیر بابکان و پسرش اردشیر که حاکم کرمان بود ساخته شده باشد و پیش از آن از قلعه دختر قلعه کهنه از شهر دفاع و حفاظت میکردهاند. بنای شهر کرمان تا قرن چهارم ه.ق در جنوب شرقی قلعه اردشیر وقلعه دختر و در پار این دو قلعه شکل میگیرد و از قرن چهارم ه.ق به بعد رشد شهر به سمت غرب بودهاست و از قرن نهم به بعد رشد شهر و محلات آن از غربیترین نقاط شهر شهر قدیم به سمت شمال و سپس به جانب جنوب شرق بودهاست. در بخش سازمانی کرمان، و قبل از خراب کردن حصار، ۳۲ محله و جود داشتهاست که در حال حاضر اکثراً به صورت قدیمی خود و بعضاً به صورت مخروبه و بعضاً مخروبه و گاهی با انجام تغییرات جزئی باقی ماندهاست.
اولین حاکم بومی ایالت کرمان، بعد از هزار سال – پس از ظهور اسلام – تقی خان درانی بود. وی که از اهالی دران از روستاهای منطقهٔ کوهپایه کرمان بود و به شغل ذغال فروشی اشتغال داشت، بر اثر واقعه ای ناخواسته، مورد ظلم و ستم حاکم کرمان در دورهٔ زندیه – خدا مراد خان – قرار گرفت. وی با جمع کردن عده ای به دور خویش، شبانه به محل استقرار حاکم راه یافت و با کشتن او، توانست چندی ادارهٔ شهر را در دست گیرد. تقی خان، در چندین جدال با فرستادگان کریم خان زند، در نهایت اسیر گشت و به شیراز فرستاده شد و به دستور خان زند به دار آویخته شد.
سرانجام وکیل، نظرعلیخان زند را مأمور سرکوبی شورش تقیخان درانی کرد. این بار نظر علیخان توانست با کمک مردم شهر کرمان که شهر را تصرف کند. تقیخان درانی دستگیر و به شیراز به خدمت وکیل فرستاده شد. بنا بهدستور کریمخان، مردی که سه سال تمام حکومت کرمان را در اختیار داشت به مرگ محکوم شد. در دوره اسلامی و مقارن با ۲۱ تا ۲۴ هجری قمری و سالهای بعد از آن، کرمان همواره مورد هجوم اعراب قرار گرفت. در زمان حکومت خلفای عباسی کرمان به شورشهای مکرر دست زد ولی هیچیک به سامان نرسید تا سرانجام در سال ۲۵۳ هجری قمری به تصرف یعقوب لیث، مؤسس سلسه صفاریان درآمد. پس از آن این سرزمین در زیر سلطه حکومتهای قدرتمند زمان مانند سامانیان، دیلمیان، آل بویه و سلاجقه قرار گرفت. در عصر غزنویان فرمانروایان خونریز و هوسران آرامش را از مردم گرفتند. تنها در عهد سلجوقیان، حکومت ملک قاورد و فرزندانش بود که کرمان روی رفاه و آسایش دید و آثاری چون مسجد ملک پدید آمد. پس از حکومت ۱۵۰ ساله سلاجقه باز با حمله مغول بلای غز بر کرمان نازل شد. براق حاجب از سرداران قراختائیان، کرمان را به تصرف درآورد. از اعقاب وی ترکان خاتون بر کرمان فرمانروایی یافت که در آبادانی شهر کوشید و دخترش پادشاه خاتون نیز حاکمی فاضل و حامی دانشمندان بود. این سلسله از ۶۱۹ تا ۷۰۳ ه.ق در کرمان سلطنت کردند. در زمان حکومت قراختائیان بود که مارکو پولو سیاح معروف ونیزی از کرمان دیدن کرد. در سال ۷۱۴ هجری قمری امیر مبارزالدین محمد مؤسس سلسله آل مظفر، کرمان را تصرف کرد.
یاقوت گوید کرمان در دوره سلاجقه از بهترین و آبادترین بلاد محسوب میشد ولی در قرن هفتم که وی جغرافیای خود را مینوشت شهرهای آن ایالت خراب بود و کشتزارها بیحاصل و اهالی سرگردان و بیچاره بودند و بالاخره در پایان قرن هشتم جنگهای امیر تیمور ویرانی و خرابی کرمان را تکمیل کرد و آن ناحیه را سراسر به ورطه خرابی و بدبختی فرو برد.
تیموریان از سال ۷۹۶ تا ۸۳۴ بر کرمان فایق آمدند. سپس تنی چند از طایفه قراقویونلو در کرمان به قدرت رسیدند. سلاطین صفوی از ۹۱۵ ه.ق کرمان را به متصرفات خود افزودند در ۱۰۰۵ ه.ق گنجعلیخان از سوی شاه عباس صفوی به حکومت کرمان رسید که بر اثر تدبیر و تداوم حکومت او، شهر چندی روی آسایش و آرامش دید و زمانه برای ترقی و آبادانی مناسب شد. در روزگار افول قدرت صفویان، افاغنه کرمان را به جزای شهامت و مقاومت در برابر آنان به خاک و خون کشیدند و نادرشاه افشار هم هنگامی به کرمان رسید که بر اثر کشتن رضاقلی میرزا (پسرش) به جنون آدمکشی مبتلا شده بود. او دستور گردن زدن مردم بیگناه را صادر کرد و یکی از بزرگترین قتلعامهای معروف تاریخ کرمان را به راه انداخت. نادرشاه افشار و عمال او هنگام تسخیر آن در سال ۱۱۶۰ ه.ق ضمن غارت و چپاول اموال مردم بسیاری مردان آن را سربریده و از کله آنان منارههایی ساختند. محله پامنار که هنوز هم به همین نام خوانده میشود یادگار آن فاجعه و تجدیدکننده خاطرات تلخ آن جنایت تاسفانگیز است.
کرمان به دلیل حمایت از آخرین بازمانده زندیه (لطفعلی خان زند) گرفتار خشم آقامحمدخان قاجار قاجار شد که به روایت تاریخ، هفت من (به روایتی بیست هزار جفت و به روایتی دیگر هفتاد هزار جفت) چشم از مردم درآورد. جانشینان او تلاش کردند تا با اعزام حاکمانی مدیر و مدبر همچون محمد اسماعیل خان نوری وکیل الملک و ابراهیم خان ظهیرالدوله به بازسازی شهر کرمان و دلجویی مردم بپردازند و با برپایی آثاری چون مجموعه ابراهیم خان گذشتهها را به فراموشی بسپارند.
در سال ۱۲۹۳ هجری قمری دور شهر کرمان تقریباً یک فرسخ (۶ کیلومتر) به شکل قثا (خیار چمبر) و طولش از دروازه خراسانی (دروازه گبری) تا دروازه رق آباد (ریگ آباد) و عرضش از دروازه وکیل تا دروازه ارگ و این شهر با برج و بارو و خندقهایی به عرض تقریبی ده متر و عمق چهار متر، محصور بودهاست. شهر کرمان مشتمل بر شش دروازه بودهاست: دروازه مسجد یا دروازه وکیل در محل فعلی میدان شهدا (مشتاق)، دروازه ناصری واقع در شرق محله شهر، دروازه گبری یا خراسانی، دروازه سلطانی یا دولت، دروازه ارگ یا دروازه باغ، دروازه رق آباد
وسعت شهر کرمان که تا اواخر قاجاریه و در داخل حصار حدود دویست هکتار بود با تخریب حصارها که از دهه اول قرن حاضر با تخریب دروازهها شروع شد وتا دهه ۱۳۴۰ ادامه یافت در سال ۱۹۶۹ میلادی مصادف با ۱۳۴۵ ه.ش بر اساس نقشهای که روگراستون ترسیم کردهاست به ۴۰۰ هکتار رسیدهاست یعنی در نیمه قرن ۱۴ ه.ش وسعت شهر کرمان دو برابر شدهاست. بر اساس آمار منتشر شده شهرداری کرمان محدوده خدماتی شهر در سال ۱۳۵۷ به ۳۰۷۲ هکتار و در سال ۶۵ به ۵۰۸۸ هکتار و در سال ۱۳۷۱به ۷۶۵۲ هکتار در سال ۱۳۷۵ ۱۱۰۰۰ هکتار و در سال ۱۳۷۸ به حدود ۱۵۰۰۰ هکتار رسیدهاست؛ و اکنون در زمره کلانشهرهای ایران جای گرفتهاست.
شهر کرمان به دلیل اهمیتی که در ایران داشته در برهههایی از زمان به عنوان پایتخت ایران مطرح بودهاست. در برخی دورهها چند پایتخت در زمانهای مختلف و در دوران حکام و پادشاهان مختلف وجود داشتهاست. در برخی دورهها کرمان به عنوان پایتخت ایالتی مطرح بوده و چند شهر مهم دیگر را هم در قلمرو خود داشتهاست. دورههایی که کرمان در کنار برخی شهرهای دیگر پایتخت بودهاست:
قراختائیان:(حدود ۷۰ سال، تنها کرمان پایتخت بودهاست).
آل بویه:به همراه چند شهر دیگر و در دورههای مختلف.
آل مظفر:کرمان به همراه چند شهر دیگر.
زندیه: پس از سقوط شیراز توسط آقامحمدخان قاجار، لطفعلی خان زند به کرمان رفت و این شهر را مدتی پایتخت قرار داد. (پس از آن به بم رفت)
شرکت صنایع مس شهید باهنر در ۱۲ کیلومتری شهر کرمان قرار گرفتهاست، که محصولات متنوعی از قبیل انواع ورق، تسمه و فویل، لوله و مقاطع تولید میکند. ظرفیت تولید سالانه محصولات نهایی این شرکت بالغ بر ۵۵ هزار تن است. شرکت صنایع زغال سنگ کرمان، طی ۱۰ماه سال ۱۳۸۵ تولید زغالسنگ خام در این شرکت به یکمیلیون و ۱۵۰هزار تن رسیدهاست. فرش الماس کویر کرمان یکی از کارخانجات فرش استان کرمان است و این کارخانه صادرکننده به چهارده کشور دنیاست. صنایع سیمان ممتازان کرمان یکی از کارخانجات شهر کرمان است.
عملیات احداث شرکت صنایع لاستیک کرمان (گروه صنعتی بارز) در سال ۱۳۶۳ به عنوان نخستین شرکت صنایع لاستیکسازی ایران، در شهر کرمان آغاز شد. شرکت صنایع لاستیک بارز کرمان دومین کارخانه بزرگ لاستیکسازی خاورمیانه پس از ترکیه است. این کارخانه تا سال۱۴۰۰با تولید ۲۶۰۰۰۰تن لاستیک به رتبه نخست خاورمیانه خواهد رسید.
گروه صنایع سیمان کرمان که مرکز اصلی آن کرمان – کیلومتر ۱۷ بزرگراه خلیج فارس است در تاریخ ۱۲ مرداد ماه سال ۱۳۴۶ ابتدا به صورت سهامی و به نام شرکت سیمان کرمان تحت شماره ۱۷۰ در اداره ثبت شرکتهای کرمان به ثبت رسید. نیروگاه سیکل ترکیبی کرمان از بزرگترین نیروگاههای کشور و از منابع تأمین انرژی این استان است. اولین تولیدکننده لوازم پزشکی ایران در سال ۱۳۵۱ توسط عباس حاج غنی تأسیس و در سال ۱۳۶۱ اقلام تولیدی آن به ۲۸ قلم رسید. هماکنون تعداد تولیدی این کارخانه به ۸۵ قلم رسیده و با ظرفیت سالانه ۱۰۰۰۰۰ قطعه در حال فعالیت است.
گلاب زهرا نام کارخانه تولید گلاب و روغن گل است که در لاله زار کرمان توسط همایون صنعتی زاده و همسرش شهیندخت سرلتی (صنعتی) در سال ۱۳۵۶خورشیدی تأسیس شد. این کارخانه نخستین واحد تولیدی است که موفق به دریافت گواهینامه ارگانیک در تولید گلاب و روغن گًل شدهاست. گلاب زهرا بزرگترین صادرکننده گلاب و روغن گل در ایران است. و محصولات آن در اروپا و سایر دنیا به فروش میرسد. همه ساله برای تمدید گواهینامه ارگانیک مزارع و کارخانجات این واحد تولیدی توسط کارشناسان انجمن خاک انگلستان مورد بازرسی قرار میگیرد. در حال حاضر مدیرعامل کارخانه دکتر علی مصطفوی میباشد.
کسب وکارهای آنلاین در این شهر رشد خوبی داشتهاند تا جایی که این شهر به پایلوت دولت الکترونیک تبدیل شدهاست. این شهر دارای دو شتابدهنده، سه فضای کار اشتراکی و استارتاپهای متنوعی است که بعضی از آنها خدماتشان را به کل کشور توسعه دادهاند. کسب وکارهای آنلاین و استارتاپهایی مانند قرمز استوک، کیکی بازار، تریپ ساز، آل دیجیتال و … از فعالترین کسب وکارهای آنلاین این استان بهشمار میروند. از فضاهای کار اشتراکی فعال این استان میتوان به تگ و لندیما اشاره کرد.
استان کرمان در جنوب شرقی فلات مرکزی و بین ۵۳ درجه و ۲۶ دقیقه تا ۵۹ درجه و ۲۹ دقیقه طول شرقی و ۲۵ درجه و ۵۵ دقیقه تا ۳۲ درجه عرض شمالی قرار دارد. این استان از شمال به استانهای خراسان جنوبی و استان یزد، از شرق به استان سیستان و بلوچستان، از غرب به استان فارس و از جنوب به استان هرمزگان محدود میشود. مساحت استان کرمان در سال ۱۳۸۸ معادل ۱۸۳٫۱۹۳ کیلومتر مربع بوده و از لحاظ وسعت بزرگترین و پهناورترین استان کشور به حساب میآید. این استان در تقسیمات کشوری سابق ایران استان شماره ۸ کشور بود.
بیشتر نقاط شهر کرمان با کوه احاطه شدهاست. ارتفاع شهر کرمان از سطح دریا ۱۷۶۰ متر است. شهر کرمان نیز خود در کنار کوه صاحب الزمان قرار گرفتهاست. کوههای جوپار و پلوار و جفتان و لاله زار در جنوب و جنوب شرق کرمان در تمام طول سال (غیر از تابستان) برف دارند. شهر کرمان در عرض جغرافیایی ۳۰٫۲۹ و طول جغرافیایی ۵۷٫۰۶ قرار گرفتهاست.
متوسط مقدار باران در طول سال در کرمان معادل ۱۳۲٫۴ میلیمتر است. اقلیم شهر کرمان نیمه کویری است. شهر کرمان زمستانهای سردی دارد. کرمان چهارمین مرکز استان مرتفع ایران بعد از شهرکرد، یاسوج و همدان است. عامل ارتفاع بالای این شهر باعث به وجود آمدن اعتدال نسبی در اقلیم این شهر نسبت به سایر شهرهای با اقلیم نیمه کویری ایران شدهاست.
دین اکثر مردم شهر کرمان اسلام و مذهب مردم شیعه است و نیز مرکز فعالیت و تجمع شیخیه در شاخه کریمخانیه این شهر است. برای این فرقه این شهر مقدس است. بزرگان ایشان چون محمدکریم خان کرمانی، محمد خان کرمانی، حاج زین العابدین خان ابراهیمی، حاج ابوالقاسم خان ابراهیمی، حاج عبدالرضا خان ابراهیمی در این شهر زندگی میکردند و مسجد ابراهیمی در کرمان متعلق به ایشان است. جمعیت چند هزار نفری از زرتشتیان و اقلیتی از کلیمیان (یهودیان) نیز در کرمان زندگی میکنند. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی جمعیتی چند ده هزار نفری از زرتشتیان، یهودیان و جمعیت کوچکی از مسیحیان در کرمان زندگی میکردند که پس از انقلاب به کشورهای آمریکا، اسراییل و کشورهای غرب اروپا مهاجرت کردند. هماکنون آتشکده زرتشتیان، قبرستان یهودیان و خرابههایی از قبرستان مسیحیان در محلهٔ زریسف شهر کرمان وجود دارد. تا چند سال پیش کلیسای مسیحیان در خیابان شریعتی در کنار بیمارستان ارجمند شهر کرمان وجود داشت که به دلیل نامعلومی به دستور دادستانی در سال ۱۳۹۰ تخریب شد.
در این شهر اقلیتهای دینی مراسم و جشنهای آیینی خود را برگزار میکنند. جشن سده که در نوع خود یکی از بزرگترین جشن زرتشتیان است همه ساله در بهمن ماه در کرمان برگزار میشود و جشن سده کرمان در سال ۱۳۹۰ در فهرست آثار فرهنگی ملی ایران ثبت گردید. این جشن هر ساله در روز ۱۰ بهمن، در باغ بداغ آباد کرمان برگزار میگردد.
کرمانیها فارس زبان و از لحاظ قومی فارس هستند اما مردمی از قوم لر هم در این شهر حضور دارند. اما در قرون گذشته در مواردی اقوام مختلفی خصوصاً از اقوام و عشایر ترک آسیای میانه و حتی مغول به مناطقی از استان کرمان کوچ داده شدهاند و همچنین تعدادی بسیاری از عشایر لر و نیز طوائفی از قوم بلوچ نیز در ادوار گذشته به این استان مهاجرت کردهاند که عمدتاً مگر در موارد معدود، به دلیل معاشرت و اختلاط با افراد بومی در گذر زمان استحاله شده و هویت خود را از دست داده و قابل تشخیص نیستند.
در شهر کرمان زبان اهالی زبان فارسی و لهجه کرمانی است. از آنجا که استان کرمان پهناورترین استان ایران است، به دلیل مهاجرت اقوام مختلف به منطقه کرمان در طول تاریخ، تنوع زیادی در لهجه و گویش محلی در شهرستانهای مختلف این استان نیز ایجاد شده و هم اینک گویشها و لهجههای متفاوت و متنوعی در این استان به چشم میخورد. این امر باعث شده که این استان شمار بسیاری از نویسندگان و شاعران و دانشمندان را به ایران پیشکش نماید. مشاهیری چون خواجوی کرمانی، سعید نفیسی، دکتر باستانی پاریزی، محمدعلی محبی کرمانی، دکتر علی اکبر صنعتی، خانواده علیرضا افضلی پور و …
کرمان همانند سایر شهرهای ایران، از انواع غذاهای سنتی و با طعمهای متفاوت برخوردار است که برخی از آنها در مناسبتهای ویژه و تعداد بسیاری نیز به شکل عادی در طی سال تهیه میشود.
غذاهای محلی: فالوده کرمانی، آش شولی (اوماچو)، روغن جوشی، چغوک بریزو، هلیم بادمجان، آش شلغم، آش جو (کرمانی)، آش مخلوط، آش کدو، آبگوشت کرمانی، توکی، گندم شیری، کاکل کنف شادانه، قاتق تخمه، قاتق، قاتق بنه، زیر جوش، کشک گردو، کشک یونجه، سردوش، اشکنه، کشک کدو، کشک سیب، گورماست، سیراب بنه، کله جوش، بز قرمه، کشک و بادمجان، نان پز، کاچی (آبروغنو)، قاتق شیر، برشتو، نان پر، نان چرب و شیرین، خرماست، خرما تخم مرغ، کپو، اُماچو (آش شولی یا آماجو)
شیرینیهای محلی: کلمپه ، کماچ سهن، برشتو، نان چرخی، شیرینی خانگی پرریز، خرمابریز، چنگمال، قوتو
کرمان یکی از خاستگاههای هنر در ایران و حتی جهان است. قالی کرمان، پته دوزی، مسگری و سایر هنرها کرمان را به یک گنجینه هنری در ایران تبدیل کردهاست. فرش کرمان که از قدمت بالایی برخوردار است، چند دوره تاریخی را پشت سرگذاشتهاست.
دوره نخست یا عصر ترمه: این دوره همزمان با زوال شالبافی در کرمان است. در این زمان بازرگانان تبریز برای حفظ قالیبافی در نقاطی مانند هریس، تبریز، مشهد، اراک و کاشان کارگاههای قالیبافی دایر کردند و در برخی نقاط به قالیبافان محلی سفارشهایی دادند و در نقاطی مانند کرمان به خرید قالی پرداختند که این کار موجب گسترش قالیبافی در کرمان شد. طراحان قالی در کرمان در این موج تازه گسترش قالیبافی، طرحهایی براساس نقشه شالهای کرمان یعنی نگارههای بته جقه و کاربردهای گوناگون آن تهیه میکردند. کاربرد نام عصر ترمه به خاطر الهام گرفتن از همین شالهای ترمه است.
عصر بازگشت: این دوره در واقع دوره بازگشت به نقوش سنتی است. با پایان یافتن جنگ جهانی اول و تغییر سلیقه بازار در آمریکا، تغییر اساسی در طرحهای کرمان به وجود آمد و نقش و نگارههای صفوی مورد تقلید هنرمندان کرمان قرار گرفت. نقشههای اسلیمی و گلهای شاه عباسی و نقشهای قاب قرآنی و ترنج و لچکهای انبوه رایج شد. در اواخر این دوره باز هم بعلت بحران اقتصادی در آمریکا و توقف خریدها و سفارشها، شاهد تمایل طراحان به نقوش قبلی هستیم.
عصر گوبلن: وجه تسمیه این دوره بخاطر تأثیر گرفتن نقوش قالیها از طرحهای فرانسوی به نام گوبلن است، در واقع میتوان گفت طرحهای قالی در این دوره اصالت خود را از دست میدهند. نقشهای اوبوسن و ساونری که همگی گوبلن خوانده میشوند، یکسر از فرانسه میرسید و بر دست نقاشان کرمانی باسمه برداری میشد و به کارگاه میرفت شاید بتوان گفت که در همین دورهاست که موتیفی به نام گل فرنگ وارد قالیهای ایران میشود.
بهطور کلی آنچه موجب شهرت طرحها و نقوش کرمان شدهاست، استفاده از موتیفهای بسیار ریز که به صورت گسترده در زمینه قالی پخش شدهاند و یک طرح پرکار را به وجود آوردهاند. نکته قابل ذکر دیگر این است که طراحان کرمانی از نقوش گل و برگ و درخت استفاده کرده و میکنند. شرکت سهامی فرش کرمان نیز با بیش از ۶۰ سال سابقه از قدیمیترین تولیدکنندگان فرشهای اصیل کرمان است. از جمله طرحهای معروفی که در کارگاههای قالیبافی کرمان بافته میشود به طرحهایی چون سبزیکار، طرحهای تصویری و افشان میتوان اشاره کرد که بهترین طرحهای سبزیکار اغلب در حوزه قالیبافی راور بافته میشود و مهمترین آنها عبارتند از: طرح حافظ، لیلی و مجنون، خیام و منظره. طرحهای افشان به ویژه افشان شاهعباسی که شاید برترین آنها در دوره معاصر، حاصل دست توانای طراحان خاندان شاهرخی بودهاست و نیز نقوش قاب قرآنی، انواع درختی، گلدانی تلفیقی از دیگر طرحهای معروف کرمان است و انواع گل فرنگ طرحهای گوبلنی در اوایل سده سیزدهم هجری شمسی بخش مهمی از طرحهای منطقه کرمان را به خود اختصاص داد که برگرفته از هنرهای تزئینی غیرایرانی بود و طرحهای شکارگاه، بازوبندی، خشتی و لوزی خاتم از دیگر طرحهای این منطقه هستند. در مورد طرحهای رایج امروزی در کرمان نویسندگان کتابهای مقدمهای بر شناخت قالی ایران و فرشنامه ایران معتقدند که این طرحها عبارتند از: طرحهای خوشه انگوری، سبزیکار چمنی، گلدانی و درختی، ستونی ۳۳ پل، برگ چغندری، قاب قرآنی، بته جقهای، لچک ترنج کف ساده و همچنین نقشههای گل فرنگ و گوبلن یا نقشههای شکارگاه و افشان، بازوبندی، خشتی. بهطور کلی قالیهای کرمان را میتوان به دو گروه شهریباف و عشایریباف تقسیم کرد که شهر کرمان مهمترین مرکز عرضه قالیهای شهری باف و سیرجان مهمترین مرکز عرضه فرشهای عشایری هستند.
پته دوزی نوعی از رودوزیهای ایرانی است که طی آن تمام سطح پارچه بوسیلهٔ بخیههای نخی و رنگین پوشیده میشود و هنرمندانی که اکثراً نیز از زنان و دختران خانهدار هستند با کمک سوزن نقوشی ذهنی را که الهام گرفته از پندارها و بینشهای شخصی شان است بر زمینهٔ پارچهٔ پشمی ضخیمی به نام «عریض» مینشانند. هنر معرق روی چوب یکی از رشتههای پر پیشینه صنایعدستی است که به نسبت سایر صنایع دارای قدمت بیشتری است این هنر صنعت که ابتدا تلفیقی از چوب و فلز بود، به کمک ذوق و اندیشه معرق سازان هنرمند ایرانی تغییر شکل داد و صنعتگران کشورمان بهجای یک نوع چوب که معمولاً متن اصلی دستساختهها را تشکیل میداد به استفاده از انواع چوب بارنگهای مختلف پرداختند این هنر در بیشتر شهرهای استان کرمان رواج دارد
قلمزنی هنر کندن نقوش بر اشیاء فلزی است. این هنر همواره با سبک ایرانی ملازمت داشته و نقوش آن گلوبتههای اسلیمی و ختایی بودهاست. در کندن فلز از قلم فولادی و چکش مناسب با آن استفاده میشود. در حال حاضر بیشتر بر روی مس و برنج قلمزنی میشود و استان کرمان یکی از اصلیترین مراکز قلمزنی ایران است. نقشهکشی فرش قالی و کلیم ایرانی هنوز جزء اشیاء نفیس و گرانبها محسوب میشود و زینتبخش بناهای مجلل کشورهای دنیا هستند. از علل که باعث شهرت قالی و گلیمهای کرمان شده نقشههای بیمانند و متنوع آن میباشد که بهوسیله نقاشان باذوق و زبردست قرنها متمادی طراحی و رنگآمیزی شدهاست. از طرحها و نقشههای مهم استان میتوان به طرح موسی خانی، سبزیکار، سرام، قاب قرآنی، ستونی، نسترنی و … اشاره نمود. کرمان یکی از معروفترین شهرها در زمینه مسگری است و صنایع دستی مس از صنایع دستی مهم کرمان محسوب میشود.
کلانشهر کرمان به عنوان مرکز سیاسی، فرهنگی و صنعتی منطقه جنوب شرق قرار دارد و از این نظر اهمیت زیادی در حمل و نقل منطقه دارد. در شهر کرمان پلهای روگذر و زیرگذر بسیاری وجود دارد و این پلها به کاهش ترافیک در برخی از نواحی این شهر کمک بسیاری کردهاست. کلانشهر کرمان دارای خطوط اتوبوسرانی و تاکسیرانی فعال و پرتردد است. تعداد اتوبوسهای خط واحد کرمان به بیش از ۳۰۰ دستگاه رسیدهاست. کرمان همچنین یکی از معدود شهرهایی است که طرح کارت الکترونیکی اتوبوس را به صورت جدی پیادهسازی کردهاست و در این زمینه به شکلی مؤثر فرهنگسازی شدهاست.
احداث قطار شهری کرمان به تصویب شورای شهر کرمان رسیدهاست و در صورت تصویب در مراجع قانونی بالادست و نیز تأمین اعتبارات لازم، ساخت آن در سالهای آینده آغاز خواهد شد. تعداد خطوط، مسیر و ابتدا و انتهای هر خط، نوع سامانه، ظرفیت، سرعت تجاری، طول، تعداد و موقعیت ایستگاهها و سایر ویژگیها پس از تصویب نهایی مشخص خواهد شد. با این حال محتملترین گزینه، خط شرقی - غربی، از ورزشگاه امام علی، واقع در انتهای غربی بلوار جمهوری و در نزدیک فرودگاه بینالمللی کرمان، تا میدان شهدا (فلکه مشتاقیه) است. بنا بر اظهار شهردار کرمان، سامانههای مترو و قطار شهری(LRT) منتفی شده و تنها سامانه مورد نظر تراموا است. در آبان ماه سال نود و چهار شهرداری کرمان از مترو به عنوان حمل و نقل عمومی کرمان و در کنار آن تراموا خبر داد. همچنین با ایجاد سازمان قطارشهری کرمان و حومه موافقت شد.
کلانشهر کرمان یکی از شهرهای در حال توسعه و با رشد سریع در ایران است و در سالهای اخیر عملاً به عنوان مرکزیت جنوب شرق ایران شناخته شده و سالانه شاهد مهاجرت به خود است بهطوریکه طی سالهای ۸۵ تا ۹۰ حدود ۱۰۰ هزار نفر به کرمان مهاجرت کردند و جمعیت آن نیز در سال ۱۴۰۴ به بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر خواهد رسید. در کلانشهر کرمان هماکنون طرحهای بزرگ شهری با سرعت بالا در حال اجراست. افراد زیادی از استانهای مجاور از جمله هرمزگان و سیستان و بلوچستان و حتی سایر استانها برای درمان به شهر کرمان مراجعه میکنند. اخیراً نام کرمان در لیست ۱۰۰۰ شهر پاک دنیا نیز ثبت شدهاست.
کرمان یکی از سه قطب پیوند اعضا در ایران است. عملهای سخت و فوق حرفهای پیوند اعضا در کرمان که یکی از سختترین آنها کبد است، به عنوان قطب پیوند کبد و کلیه کشور انجام میشود و بیماران بسیاری از شهرهای دیگر ایران مراحل مداوای خود را در کرمان سپری میکنند. بخش پیوند اعضای بیمارستان بزرگ افضلی پور کرمان یکی از مراکز مهم و حرفهای پیوند اعضای ایران است.
جاذبه های کرمان
مجموعه گنجعلی خان: مجموعه گنجعلی خان در مرکز قدیمی شهر کرمان، به شکل مستطیل قرار دارد. گنجعلی خان یکی از حکام شاه عباس (حاکم کرمان) بود و در راستای آبادی کرمان بسیار کوشید. این مجموعه شامل میدان گنجعلیخان، مسجد گنجعلیخان ، بازار گنجعلیخان، حمام گنجعلیخان، ضرابخانه گنجعلی خان، آبانبار گنجعلیخان، مدرسه و کاروانسرای گنجعلیخان است. قدمت این مجموعه به دوران صفوی بازمیگردد و معماری بسیار زیبایی دارد. موزه این مجموعه امروزه به موزه مردمشناسی و ضرابخانه آن به موزه سکه تبدیل شده است. مجموعه گنجعلی خان در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
حمام وکیل: حمام وکیل کرمان در سال ۱۲۸۰ ساخته شده و معماری آن تلفیقی از معماری دوره زندیه و قاجار است. این بنای باشکوه دو بخش یعنی رختکن و گرمخانه دارد. در سال ۱۳۶۹ این حمام بازسازی شد و امروزه آن را به یک چایخانه سنتی تبدیل کردهاند که گردشگران میتوانند فالوده کرمانی، انواع نوشیدنی و انواع غذاهای محلی را نوش جان کنند.
گنبد جبلیه: گنبد جبلیه تنها بنای تاریخی سنگی کرمان است که قدمت آن به دوران ساسانیان میرسد. این گنبد در شرق شهر کرمان و نزدیکی پارک پردیسان و دو قبرستان صاحبالامر و سید حسین کرمان قرار دارد. این گنبد هشتضلعی توانسته است در مقابل حوادث و گذر زمان مقاومت کند و سالم بماند. امروزه داخل این مجموعه را به موزه سنگ کرمان تبدیل کردهاند و میتوانید علاوه بر بازدید از این بنای تاریخی، از موزه نیز بازدید داشته باشید. این بنا در ۲۹ آذر ماه ۱۳۱۶ با شماره ۲۹۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
جنگل پردیسان قائم: در کوههای صاحبالزمان کرمان جنگل پردیسان قرار دارد. تمامی این جنگل دستکاشت است و از این نظر به عنوان بزرگترین جنگل دستکاشت ایران محسوب میشود. خانوادهها برای تفریح و سرگرمی به این جنگل میروند. همچنین کوههای این منطقه نیز مکان مناسبی برای کوهنوردان است.
مسجد جامع کرمان (مسجد جامع مظفری): مسجد جامع کرمان یا همان مسجد جامع مظفری محصور به بازار مظفری، بازار قدمگاه، خیابان شریعتی و میدان مشتاق در شهر کرمان است. این مسجد چهار ایوانی است که صحن ایوان و شبستان آن سردر رفیع دارد. مسجد جامع کرمان در دوران حکومت امیر مبارزالدین محمد مظفر، موسس سلسله آل مظفر بنا شده و تاریخ ساخت آن در کتیبه سردر اصلی سال ۷۵۰ هجری قمری نوشته شده است. این مسجد بارها مرمت و بازسازی شده است که از آنها جمله میتوان به مرمت کاشیکاری ایوان بزرگ در زمان وکیلالملک و کاشیکاری ستونها و لچکیهای داخل مسجد و احداث شبستان شمالی اشاره کرد. این بنا در ۱۲ اسفند سال ۱۳۱۵ با شماره ۲۷۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
باغ فتح آباد: باغ عمارت بیگلر بیگی کرمان به باغ فتحآباد شهرت دارد و قدمت آن به دوران قاجار میرسد. این باغ که از جاهای دیدنی کرمان است، در ۲۵ کیلومتری کرمان، روستای اختیارآباد قرار دارد و گفته میشود باغ شاهزاده ماهان را از این بنا الگو گرفتهاند. از وسط این باغ قناتی عبور میکند و از دیگر بخشهای آن میتوان به عمارتهای چهار فصل، عمارت مرکزی و برج و بارو اشاره کرد. باغ فتحآباد در ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شماره ۷۲۸۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
آبشارهای سیمک: آبشارهای سیمک در ۳۵ کیلومتری شمال کرمان، در روستای کوهپایه قرار دارد. در این منطقه اردوگاه نیز وجود دارد که این امر خود، باعث جذب گردشگر شده است. در سیمک ۱۳ آبشار وجود دارد که محیط مناسبی برای کوهنوردان و صخرهنوردان فراهم کرده است. اگر خواستید به این آبشارها صعود کنید، مطمئن شوید از مهارت کافی برخوردار هستید و حتما تجهیزات لازم را به همراه داشته باشید.
کتابخانه ملی کرمان: کتابخانه ملی کرمان در دوران پهلوی اول ساخته شده و در خیابان شهید رجائی، خیابان خورشید واقع شده است. این بنای آجری یک طبقه بوده و در وسط محوطهای زیبا قرار دارد. در محوطه آن درختهای سرو، حوض آب و آبنماها بر زیبایی آن افزوده است. کتابخانه ملی کرمان در ۳۰ شهریور ۱۳۷۸ با شماره ۲۴۱۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
گنبد مشتاقیه (سه گنبدان): گنبد مشتاقیه یا همان سهگنبدان در نزدیکی قبرستان کهنه و خارج از حصار شهر کرمان قرار دارد. قدمت این بنا به دوران قاجار میرسد و در ابتدا مدفن میرزا حسین خان، جد سادات میرحسینی کرمانی بود و در قرن ۱۳ هجری، مشتاق علیشاه در این مکان دفن میشود. در بقعه مشتاقیه سه گنبد ساخته شده که هر یک از آنها متعلق به یک مقبره است.
یخدان مویدی: یخدان مویدی در خیابان ابوحامد کرمان قرار دارد. در گذشته اهالی این شهر با استفاده از ابزارهایی خاص و به کار بردن خلاقیت، با ساخت قنات، حفر کانال، ساخت آبانبارها و یخدانها آب مورد نیاز خود را تامین میکردند. قناتها آب مورد نیاز آبانبارها و آبانبارها هم آب مورد نیاز یخدانها را تامین میکردند و یخدانهای بزرگ هم قناتهای اختصاصی داشتند. این یخدانها یخچالهای شهر بودند. یخدان مویدی در دوم آبان ۱۳۷۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
موزه هنرهای معاصر صنعتی: در موزه هنرهای معاصر صنعتی کرمان آثار هنرمندان مشهور جهان به نمایش گذاشته شده است. نیمی از این موزه به نمایش آثار استاد سید علی اکبر صنعتی اختصاص داده شده و نیم دیگر آن مربوط به آثار ۸۳ هنرمند معاصر ایرانی و ۱۶ هنرمند خارجی است. موزه هنرهای معاصر صنعتی در خیابان شریعتی و حد فاصل میدان باغ ملی و چهارراه طهماسبآباد قرار دارد.
پیست اسکی سیرچ: پیست اسکی سیرچ بزرگترین پیست اسکی جنوب شرق ایران است که در کرمان قرار دارد. این پیست در جاده قدیم کرمان-بم قرار دارد و میتوانید بعد از عبور از تونل سیرچ، به پیست برسید.
ضرابخانه گنجعلی خان: ضرابخانه گنجعلی خان در قسمت شمالی میدان گنجعلی خان، داخل بازار مسگری شمالی و درست روبروی حمام گنجعلی خان قرار دارد و از سال ۱۳۷۰ بهعنوان یکی از معتبرترین موزههای سکه ایران فعالیت میکند. بنا گنبدی بلند دارد و در بالای آن کلاه فرنگی قرار گرفته است که بخشی از نور داخل را تامین میکند. کف بنا و زیر نورگیر، حوض مربع شکلی دیده میشود. سردر ضرابخانه ساده و تزیین آن آجرکاری گچی است و تزیینات داخلی شامل گچبری به شکل آجر کاذب میشود. در زمان تعمیر بنا، تعدادی سکهی مسی و قطعات فلزی متعلق به ضرب سکه به دست آمد که کاربرد بنا بهعنوان ضرابخانه را تایید میکند. با توجه به ارزش تاریخی، ضرابخانه گنجعلی خان از جاهای دیدنی کرمان به شمار میرود و در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آتشکده زرتشتیان کرمان (موزه مردم شناسی زرتشتیان): آتشکده یا همان معبد کرمان از دیدنی های کرمان است و در خیابان زریسف (شهدا)، خیابان برزو آمیغی قرار دارد. آتشکده در باغ مصفایی واقع شده که قبلا منزل مسکونی جهانگیر اشیدری بوده و با تغییراتی به صورت معبد درآمده است. این آتشکده در سال ۱۳۰۳ و در زمان پهلوی بنیانگذاری شده است. قدمت این آتشکده بیش از ۹۰ سال (۱۳۸۷ خورشیدی مصادف با ۳۷۴۶ یزدگردی) است. بنای آتشکده آجری است که بر سردرش سه کلمه نقش بسته است، (هُمت، هُوخت و هُورَشت) به معنای اندیشه، گفتار و کردار نیک. راهاندازی این آتشکده تقریبا ۱۰ سال به طول انجامید و بزرگترین موزه مردمشناسی جهان نامیده شد. جمشید خدارحم نرسی آبادی که از تاجران زرتشتی مقیم بمبئی بود مدتی در کرمان اقامت کرد، این شخص نیکوکار برای تجارت میان بمبئی و ایران از شهرهای سیستان، کرمان، یزد و تهران میگذشت و در نقاط مختلف آثار خیری از خود بر جای گذاشته بود. در کرمان نیز به این فکر افتاد تا مسافرخانهای برای رهگذران زرتشتی احداث کند تا هر زمان همکیشی مانند خودش مجبور به اقامت در این شهر شد بتواند در این مسافرخانه استراحت کند. ایشان با این نیت آماده خرید مکانی مناسب در یکی از محلههای زرتشتینشین شد و باغی که مقابل مدرسه بزرگ ملی زرتشتیان بود نظرش را جلب کرد و او سه دنگ از این باغ را خریداری کرد و در این باغ آتشکده و نمازگاه ساخت تا زرتشتیان بتوانند نیایش پروردگار را بجای آورند و بدین ترتیب طبق وقفنامه موجود در تاریخ ۱۳۰۳ خورشیدی این آتشکده بنا شد. جمشید خدارحم و دیگر صاحب باغ کل شش دانگ باغ را وقف جماعت کردند و سند آن را به انجمن جوانان زرتشتیان کرمان واگذار کردند.
بازار سردار کرمان: بازار سردار کرمان که در واقع ترکیبی از چند بازارچه و راسته متقاطع است، با سه راسته اصلی به بازار اختیاری متصل میشود و کاروانسرای سردار در میان این سه راسته اصلی شکل گرفته است. بازار سردار را بايد دايرهالمعارف كاشیكاری معقلی دانست؛ زيرا روی هريک از كلمبوهای اين سرا، طرحی متفاوت با ديگری اجرا شده است و تمامی اين كلمبوها مزين به كاربندی هستند. این اثر در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۸۴ و با شماره ثبت ۱۳۲۸۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و امروزه یکی از جاهای دیدنی کرمان محسوب میشود.
تخت درگاه قلی بیگ: تخت درگاه قلی بیگ مقبره رئیس ایل افشار و از امرای کرمان به نام قلی بیگ در دوره صفویه است و یکی از زیباترین آثار تاریخی و دیدنی های کرمان محسوب میشود. قلی بیگ تنها فرد معروف از ایل افشار بود که طی ۱۵۰ سال بعد از گنجعلیخان نامش بر سر زبانها باقی ماند. تخت درگاه قلی بیگ بهوسیله همسر محمد اسماعیلخان وکیل الملک، موسوم به کربلایی تعمیر شد و امروزه جادهای از کنار تخت بهطرف مسجد صاحبالزمان کشیده شده است. تخت درگاه قلی بیگ در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹، با شماره ثبت ۳۶۳۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
ارگ راین: ارگ راین (انگلیسی: Rayen Castle) مربوط به دوره ساسانی است و در استان کرمان، شهرستان کرمان، جنوب غربی شهر کنونی راین جای گرفتهاست و این اثر با نام قلعه راین در تاریخ ۱ فروردین ۱۳۴۵ با شمارهٔ ثبت ۱۲۸۶۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. این بنای (خشت | خشتی) بسیار کوچکتر از ارگ تاریخی بم شبیهاست و بر بالای تپهای قرار دارد. ارگ رایِن یکی ازبناهای خشتی جهان است. این بنای تاریخی بزرگ با مساحتی بیش از بیست و دو هزار مترمربع، به نظر میرسد در مقابل ارگ بم بسیار کوچک باشد و بخش کوچکی از آن به نظر برسد ؛[نیازمند منبع] اما هرساله میزبان گردشگر داخلی و خارجی است. ارگ راین به سبک معماری ساسانی ساخته شدهاست. قلعه راین یکی از مهمترین آثار تاریخی کهن راین است و بر موجودیت راین قبل از اسلام مهر تأیید مینهد. گفته میشود قدمت آن به دوره ساسانیان بر میگردد. در تاریخ کرمان، از قلعه راین در قرن اول ه.ق نام برده شدهاست. قلعههایی با قدمت و سابقه بیشتر در این محل وجود داشته که بر اثر حوادث طبیعی از بین رفتهاند.
.................................................
آرشیو