احمد ددهدو شعر که بی مناسبت با نماد دو باشگاه نیست...
جهان چون مار افعی پیچ پیچ است
تُرا آن بِه کزو در دست هیچ است
.
چو از دست تو ناید هیچ کاری
به دست دیگران میگیر ماری
.
چو دربندی بدان میباش خرسند
که تو گنجی بود گنجینه دربند
.
و گر در چاه یابی پایه خویش
سعادت نامه یوسف بِنِه پیش
(نظامی)
و شعر بعدی
گورخرها! گورخرهای نجیبِ راه راه
با شمایم با شما زندانیان بی گناه
می دوید و گاه می بینم شماها را سفید
می رمید و گاه می یابم شماها را سیاه
روزگاری در همین صحرای بی آب و علف
گوش و سُم های شماها را به هم می دوخت شاه
شاه می آمد نشان می داد پشت این درخت
با تفاخر چنگ و دندانِ پلنگان را به ماه
با کنیزان می نشست و جام می زد رنگ رنگ
با وزیران می نشست و خنده می زد قاه قاه
با شمایم گورخرها گورتان را گم کنید
پادشاه انگار دارد می رسد از گرد راه
(شعر معاصر از سعید بیابانکی)