خودم ترجمه کردم اگه جاییش ترجمش ایراد داره ممنون میشم بهم بگید ♥️♥️
----------------------------------------------------------------------------
In my head, I hear a million conversations
توی سرم، میلیون ها گفتگو میشنوم
I'm spinning out, don't wake me up until the end
از کنترل خارج شدم، تا وقتی آخرش نشده بیدارم نکن
The rivers flowing in denial, I can't fake it
رودخونه هایی ک تو انکار جریان دارن، نمیتونم تظاهرش کنم
I'm paranoid that all my thoughts are all my friends
توهم میزنم ک همه افکارم دوستای منن( شاعر تو شعر میگه ک من بیماری اختلال شخصیتی دارم و منظورش اینکه حسای خوب و بد و تغییر یهویی حال و مود ک توی من وجود دارن همیشه با منن و یه جورایی اون حس رو به دوست تشبیه کرده ک همیشه باهاشه)
Got blood in my chest
توی سینم خون دارم ( بالا آوردن خون معمولا نشونه مشکل از ریه هاست. سرفه های طولانی باعث بالا آوردن خون میشه و نشونه عفونت قفسه سینه و ریهس. منظور شاعر اینکه خون توی ریه هام هست و در واقع بیماری دارم)
Fight in my step
پا به پای من بجنگ ( معنی توی جایگاه من بجنگ هم میده)
No sleep no rest
نه خوابی و نه استراحتی
No sleep no rest
نه خوابی و نه استراحتی
Sparks in my brain
جرقه هایی توی مغز من( جرقه توی مغز یا جهش مغز احساس شوک الکتریکی در مغزه. و این اتفاق تو افرادی رخ میده ک دارو های ضد افسردگی مصرف میکردن و حالا اونو کاهش دادن یا متوقف کردن.)
Am I insane?
من دیوونم؟
Trying to light the flame
سعی میکنم شلعه رو روشن کنم( خیلی سریع یه کاری رو انجام دادن ک باعث روشن شدن آتش بشه. مثل برخورد دوتا سنگ با سرعت ک آتش درست میکنه)
Trying to light it
سعی میکنم روشنش کنم
All these thoughts I battle creeping up my skin
همه این افکارم ک باهاشون مبارزه میکنم روی پوست من میخزند( منظور شاعر اینکه این افکارمو حس میکنم. مثل حس زخم یا درد روی پوست)
Creeping up my skin
رو پوست من میخزند ( احساسشون میکنم)
Fears, they try to rattle who I am within
ترسهام، اونا سعی میکنن چیزی ک درون من هستو نابود کنند.( مثلا تو یه هدفی داری ولی یه ترس از شکستی ک همیشه تو وجودت هست نمیزاره تمرکز کنی رو هدفت)
Where do I begin?
از کجا باید شروع کنم؟
It's one of those days, my world is crashing
این از اون روزاس، دنیای من داره نابود میشه
Everything looks on fire
همه چیز مث آتش شدن( همه چیز داره از بین میره)
It's one of those nights, I'm dreaming
این از اون شباس، من رویا پردازی میکنم
But I'm walking on a wire
ولی من دارم روی یه سیم خاردار راه میرم( سیم خاردار نشونه حصار و محدودیته و شاعر میخواد از محدودیت هاش گذر کنه ولی اون سیم های خاردار مانعش میشن و زخمیش میکنن)
All these thoughts I battle creeping up my skin
همه این افکارم ک باهاشون مبارزه میکنم روی پوست من میخزند
Burning from within like
از درونم میسوزنن مثل
Fire...
آتش...
Run away, I'm going faster if I want to
فرار میکنم، اگه بخوام سریع تر هم میتونم بدوم
On a journey, on a mission, never left
تو یه سفر، تو یه مأموریت، هیچ وقت ترکش نمیکنم
No more doubt, no more running from the half-truth
نه دیگه هیچ شکی نیس، دیگه هیچ فراری از (نصف)حقیقت نیست
I'm a fighter, lighting fires, knock 'em dead
من یه جنگجوام، آتش هارو روشن کنید، ( knock em dead به شخصی میگن ک هرچه در توان داره رو میزاره تا بهترین خودشو نشون بده)
I got blood in my chest
توی سینم خون دارم
Fight in my step
پا به پای من بجنگ
No sleep no rest
نه خوابی و نه استراحتی
No sleep no rest
نه خوابی و نه استراحتی
Sparks in my brain
جرقه هایی توی مغزم
Am I insane?
من دیوونم؟
Trying to light the flame
سعی میکنم شعله رو روشن کنم
Trying to light it
سعی میکنم روشنش کنم
All these thoughts I battle creeping up my skin
همه این افکارم ک باهاشون مبارزه میکنم روی پوست من میخزند
Creeping up my skin
رو پوست من میخزند ( احساسشون میکنم)
Fears, they try to rattle who I am within
ترسهام، اونا سعی میکنن چیزی ک درون من هستو نابود کنند.
Where do I begin?
از کجا باید شروع کنم؟
It's one of those days, my world is crashing
این از اون روزاس، دنیای من داره نابود میشه
Everything looks on fire
همه چیز مث آتش شدن( همه چیز داره از بین میره)
It's one of those nights, I'm dreaming
این از اون شباس، من رویا پردازی میکنم
But I'm walking on a wire
ولی من دارم روی یه سیم خاردار راه میرم
All these thoughts I battle creeping up my skin
همه این افکارم ک باهاشون مبارزه میکنم روی پوست من میخزند
Burning from within like
از درونم میسوزنن مثل
Fire...
آتش...
Let it rain, let it rain
بزار بارون بباره، بزار بارون بباره ( توی جمله های قبل ک راجب آتش و خشمش حرف میزد، حالا میگه بزار بارون بیاد و اون خشم منو فروکش کنه )
Through the pain like Fire
از میون درد مثل آتش ( از میون درد منظورش اینکه آتش ک باعث درد و سوزش و زخمش شده بود حالا از میون دردهاش بارون داره میباره. آروم میشه و بارون مث مسکنه براش.
منظورش از مث آتش، آتش که زبانه میکشه و خیلی سریع همه جا رو میسوزونه، حالا میگه اون اتفاق هم برای بارون بیوفته و شدید باشه )
Let it rain, let it rain
بزار بارون بباره، بزار بارون بباره
Through the pain like...
از میون درد مثل ...
Clench my teeth, I need to end this conservation
دندون هامو رو هم فشار میدم ( نشونه حرص و خشم)، باید این مکالمه رو تموم کنم
Strike a match 'cause now it's time to hit reset
یه مسابقه ترتیب بده، چون الان باید زمانو از اول تنظیم کنی
No more doubt, no more running from the half-truth
نه دیگه هیچ شکی نیست، دیگه هیچ فراری از (نصف)حقیقت نیست
I'm a fighter, lighting fires, knock 'emq dead
من یه جنگجوام، آتش هارو روشن کنید، میخوام همه توانمو نشون بدم
All these thoughts I battle creeping up my skin
همه این افکارم ک باهاشون مبارزه میکنم روی پوست من میخزند
Creeping up my skin
رو پوست من میخزند ( احساسشون میکنم)
Fears, they try to rattle who I am within
ترسهام، اونا سعی میکنن چیزی ک درون من هستو نابود کنند.
Where do I begin?
از کجا باید شروع کنم؟
It's one of those days, my world is crashing
این از اون روزاس، دنیای من داره نابود میشه
Everything looks on fire
همه چیز مث آتش شدن( همه چیز داره از بین میره)
It's one of those nights, I'm dreaming
این از اون شباس، من رویا پردازی میکنم
But I'm walking on a wire
ولی من دارم روی یه سیم خاردار راه میرم
All these thoughts I battle creeping up my skin
همه این افکارم ک باهاشون مبارزه میکنم روی پوست من میخزند
Burning from within like
از درونم میسوزنن مثل
Fire...
آتش...
Let it rain, let it rain
بزار بارون بباره، بزار بارون بباره
Through the pain like fire
از میون درد مثل آتش
Let it rain, let it rain
بزار بارون بباره، بزار بارون بباره
Through the pain like...
از میون درد مثل ...