تیم های ایتالیا و اتریش شنبه از ساعت 23:30 مقابل هم صف آرایی می کنند.
به گزارش طرفداری، پس از این که تیم ملی ایتالیا به عنوان سرگروه به مرحله حذفی رقابت های یورو 2020 صعود کرد، با تیم اتریش مواجه شد. البته در بازی های دور آخر احتمال داشت که اوکراین به جای اتریش در رتبه دوم گروهش قرار بگیرد اما این اتفاق رخ نداد و ایتالیایی ها امشب به مصاف اتریش می روند.
در طول تاریخ، در طول سالیان متمادی سرنوشت امپراطوری اتریش و بخشی از خاک ایتالیا به هم گره خورده بود و نفرتی خاصی نیز بین ایتالیایی ها و اتریشی ها وجود داشت تا جایی که در سرود ملی ایتالیا نیز به این قضیه اشاره شده است:
Già l’Aquila d’Austria
Le penne ha perdute.
پر و بال عقاب اتریشی ریخته است.
Il sangue d’Italia
او خون ایتالیاییها
E il sangue polacco
و خون لهستانیها را
Bevè col Cosacco
با خون قزاقها مینوشد،
Ma il cor le bruciò
اما درونش آتش گرفته و میسوزد.
عبارات بالا قسمتی از متن اصلی سرود ملی ایتالیا است که معمولا در نسخه های جدیدترش خوانده نمی شود. همانطور که دیدید در این قسمت اتریشی ها به عقابی تشبیه شده اند که پرهایش ریخته است. قبل از بازی تیم های اتریش و ایتالیا بد نیست نگاهی هم به روابط این دو کشور در طول تاریخ بیاندازیم:
امپراتوری اتریش با مرکزیت کشور کنونی اتریش، بهطور رسمی از سال ۱۸۰۴ تا سال ۱۸۶۷ بر مناطقی که بخشی از آن هم شامل ایتالیای امروزی می شد حکومت می کرد به دلیل این که ایتالیا در آن زمان متحد نبود و دچار چندپارچگی بود. سال 1848 جنگی موسوم به "نخستین جنگ استقلال ایتالیا" بین پادشاهان ساردینی و امپراطوری اتریش شکل می گیرد.
این انقلاب به شکل شورشهای سازمان یافتهای بود که ساکنان شبه جزیره ایتالیا و سیسیل تحت رهبری روشنفکران و کسانی که خواهان یک حکومت لیبرال بودند انجام می دادند. ناسیونالیستهای ایتالیایی در این انقلاب تلاش میکردند تا سلطه واپسگرایانه اتریش بر کشورشان را پایان دهند. در این برهه ایتالیا یک کشور متحد نبود بلکه بخشها و ایالتهای مختلفی را شامل میشد. ایالتهای شمالی تحت سلطه امپراتوری اتریش بود. تمایل به آزادی از حاکمیت خارجی و رهبری محافظه کار اتریشیها باعث شد ایتالیاییها گامهای اولیه برای بیرون کردن اتریش از سرزمین شان را بردارند. نخستین گام این انقلاب توسط ایالت پیه دومونت یکی از چهار ایالتی که اتریشیها به ساکنانش حقوق لیبرالی داده بودند برداشته شد. علاوه بر این قیامها در پادشاهی لومباردی ونه تیا بهطور خاص در میلان اتریشیها را وادار کرد تا به کوادریلاته رو عقبنشینی کنند.
نیروهایی که در این جنگ شرکت داشتند شامل دو سپاه و یک لشکر با ۱۲۰۰۰ سرباز بودند. بهترین یگانهای موجود در این جنگ یگان توپخانه و سواره نظام بودند. در ۲۱ مارس دوک توسکانی نیز اعلام کرد علیه اتریش در این جنگ شرکت میکند. او ۶۷۰۰ سرباز داشت. ارتش پاپال هم نیروی مشابهی داشت که توسط بسیاری از رزمندگان داوطلب حمایت میشد. در ۲۵ مارس پیشقراولان سپاه دوم وارد میلان شدند.
در سال ۱۸۴۸ که به عنوان سال انقلابها شناخته میشود، انقلابیون از هر حرکتی در کشورهای اروپایی بجز بریتانیا و روسیه که قصد ایجاد حکومتی مشروطه داشتند حمایت میکرد اما در این سال فرانسویها وارد نخستین جنگ استقلال ایتالیا نشدند. اگرچه در ابتدا ارتش اتریش در ۲۹ مه در منطقه کورتاتون سپاهیان ایتالیا را شکست داد ولی نیروهای مقاومت تجدید سازماندهی کردند و نبرد گویتو را یک روز بعد به نفع خود تمام کردند.
بعد از شکستهای دیگری که به سربازان استقلال طلب ایتالیا در نوارا، ورچلی، تورین و برسیا وارد شد این مناطق مجدداً به تصرف سپاه اتریش درآمد و نهایتاً در ششم اوت سال ۱۸۴۹ کارل آلبرت به نفع پسرش ویکتور امانوئل از قدرت کنارهگیری کرد و با اتریش قرار داد صلح امضا کرد و ۶۵ میلیون فرانک نیز به اتریش غرامت داد.
این شکست ایتالیایی ها نتیجه متحد نبودن و چندپارگی کشور بود، در ابتدای سرود ملی ایتالیا ما با عبارات زیر مواجه هستیم که مردمان ایتالیا دعوت به اتحاد می شوند:
برای قرنها
Calpesti e derisi,
لگد مال و تحقیر شدهایم
Perchè non siam popolo,
زیرا ملت واحدی نبوده ایم
Perchè siam divisi.
زیرا از هم جدا بودیم
Raccolgaci un’unica
Bandiera, una speme
بگذار یک پرچم، یک امید ما را متحد کند
ایتالیایی ها پس از این اتفاقات همواره قدرت خود را در اتحاد و پشت هم بودن می دیدند.