حسین شمس را همه با افتخارات فوتسالی می شناسند اما او سابقه بازی و مربی گری در تیم های وحدت و فتح را دارد. پیشکسوت فوتبال و سرمربی پرافتخار فوتسال ایران در برنامه تیم منتخب و برترین های قرن مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت تا بهترین ها از نگاه خود را معرفی کند. روایت های حسین شمس از ناصر حجازی که هم محله ای او بود و پرویز قلیچ خانی بسیار جذاب بود. شاید بسیاری ندانند که علی کریمی شاگرد حسین شمس بوده است. حسین شمس همچنین از روزهایی گفت که کسی علی کریمی را نمی شناخت و او با تکنیکش همه را متحیر می کرد.
صحبت های شمس در مورد علی دایی و محمد نصیری نیز شنیدنی بود. برنامه تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران با حسین شمس را تماشا می کنید. همچنین فرم نظرخواهی تکمیل شده او در انتهای متن گفتگو قرار گرفته است:
سلام و درود می گویم به مخاطبان عزیز رسانه طرفداری. با برنامه تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران همراه هستیم. کنار من حسین شمس حضور دارد. نیازی به معرفی نیست، ایشان شناسنامه فوتسال ایران هستند. پرافخارترین مربی فوتسال ایران و همه جا ایشان را به فوتسال می شناسند اما شاید نسل جدید کمتر بدانند که ایشان بازیکن سابق فوتبال بوده اند و در باشگاه های فتح و وحدت مربی گری کرده اند و آن شاهکارشان هم پیروزی 6-0 مقابل پرسپولیس، با وحدت هم که استقلال را برده اند و دیگر یک طرفه نبوده و هر دو تیم پایتخت را شکست داده اید. سلام، ممنون که مقابل دوربین رسانه طرفداری قرار گرفتید.
به نام خدا. من هم خدمت شما و همکارانتان و مردم عزیز ایران سلام دارم. بسیار برای من جذاب بود این برنامه تیم منتخب قرن شما و شاید برای اولین بار بود در تاریخ ما چنین چیزی. بنابراین به خودم می بالم که جزو انتخاب کننده ها هستم.
ممنون که حضور پیدا کردید. به تیم منتخب فکر کرده اید؟ چه بزرگانی با چه ویژگی هایی می توانند در این ترکیب قرار بگیرند؟
از وقتی که دوستان تماس گرفتند با من، مرتب در ذهنم مرور می کردم که حالا مثلا اگر فلانی درون دروازه است چرا و آیا فقط مسئله فنی را در نظر بگیرم یا اخلاق را هم به آن اضافه کنم. بنابراین همه کسانی که انتخاب کرده ام در ذهنم برای خودم دلایلی موجه داشتم با توجه به آلترناتیو هایی که در هرپست داشتم سعی کردم چیزی را که در نظر خودم بهترین بوده در تاریخ فوتبال ایران، آنرا انتخاب کنم و در مورد بهترین ورزشکار و سه بازیکن برتر قرن هم دلایل مختلفی دارم که به وقتش توضیح می دهم.
اگر موافق باشید برویم سراغ ترکیب و با پست دروازه بان شروع کنیم.
برای پست دروازه بان ما احمدرضا عابدزاده، در جدید ها علیرضا بیرانوند، آقا رضای قفل ساز که از قدیمی های پاس هستند، اینها کسانی هستند که شایسته هستند ولی خب فردی هست که استثنا است در دروازه بانی و آنهم ناصر خان حجازی است. نه به دلیل فنی که هنوز هم معتقدم در خروج از دروازه کسی روی دست ناصر خان نیامده اما در بحث اخلاقی و شخصیت، شخصیتی برجسته که او دارد و بعد از این همه مدت که ایشان فوت کرده و به ایشان رجوع می کنند، مقایسه اش می کنند، اگر کسایی خطایی می کند می گویند یادت است فلانی اینجوری بود چرا از او یاد نگرفتی، بنابراین از جمیع جهات من ناصر خان را شایسته بهترین دروازه بان قرن می دانم.
به خاطر دارم بعد از فوت ناصر حجازی در اولین برنامه نود شما مهمان عادل فردوسی پور بودید. برنامه جذابی هم شد، خاطره جذابی از آن برنامه دارید؟
من دقیقا دو روز قبل از اینکه این اتفاق بیفتد رفته بودم بیمارستان ناصر خان را ببینم، خانم شان به من گفت ناصر خواب است گفتند بیدارش کنم گفتم نه اگر می شود بگذارید فقط او را ببینم. رفتم دیدم آن هیکل زیبا و قد بلند دراز کشیده و خیلی متاثر شدم و مقداری هم اشک ریختم ولی دیگر کار از کار گذشته بود. گفتم که سلامم را برسانید و بگویید فلانی آمده بود. داستان من و ناصر خان جذابیتش به خاطر این است که مسابقه ای بین طرفداران رئال مادرید که من سرمربی اش بودم و طرفداران منچستریونایتد که می دانید ناصر خان به منچستریونایتد دعوت شده بود. ما دو تا روی نیمکت قرار گرفتیم. خدا را گواه می گیرم من از باخت خیلی بدم می آید اما آنجا می گفتم می شود من این بازی را ببازم؟ چون می دیدم این آدم 62 سالش بود و موهایش هم مقداری براثر مواد شیمیایی ریخته بود و دلم می خواست در این بازی ببازم که الحمدالله 3-1 بازی را باختیم و من خوشحال بودم. تعداد زیادی عکس با او گرفتم، انقدر این شخص قوی بود که افتخاری کامل برای من بود تا کنار این آدم بایستم و عکس بگیرم و بعدها بگویم یک بازی بوده که یک طرف نیمکتش من بوده ام و طرف دیگر ناصر حجازی. بنابراین علاقه ای که به ایشان داشتم، شاید وقت زیاد بگیرد ولی باز من کوچک که بودم، اولین دوره راهنمایی را من در مدرسه ای به نام قزوینی در خیابان شاپور حضور داشتم. خانه ناصر خان هم آن نزدیکی ها بود آن موقع دنیای ورزش و کیهان ورزشی عکس وسطشان عکس مقوایی بود که از ورزشکاران بود و من آنرا کندم و رفتم در خانه ایشان. مرحوم مادر ایشان آمدند دم در و من گفتم از هواداران ناصر خان هستم تشریف دارند؟ گفتند نه نیست. گفتم ممکن است مادر این را بدهید ایشان امضا کنند؟ گفتند بله. من رفتم و دو سه روز بعد در زدم و آورد آن عکس را. نوشته بود دوستدار همیشگی شما، ناصر حجازی، متاسفانه این عکس را گم کردم. بنابراین اجازه دهید انتخابم در این پست ناصر حجازی باشد.
ادامه تیم، دو مدافع میانی.
دو دفاع میانی ما این جوان ها زیاد یادشان نیست، یک بازیکن قد بلندی بود در خط دفاعی پاس و تیم ملی که این بازیکن استثنایی بود. با این قد بلندش توپ را روی زمین می آورد، بازی را از دفاع شروع می کرد و سازماندهی می کرد و اگر یادتان باشد آن موقع پاس دوبار قهرمان جام تخت جمشید شد در حالی که تاج و پرسپولیس هم بودند ولی پاس قهرمان شد. یکی از عوامل قهرمانی پاس حسین کازرانی بود که بچه دزفول و جنوب است. سر بالا، با قد بلند نگاه می کرد و در خط دفاع تمام سرها را بدون استثنا می زد. اگر یادتان باشد آن موقع دفاع آخر و دفاع جلو داشتیم، محسن هوشنگی جلویش بازی می کرد و ایشان عقب، در تیم ملی هم نصرالله عبدالهی جلویش بازی می کرد و ایشان نفر آخر. بنابراین فکر می کنم اگر جوانترها یادشان باشد، حسین کازرانی به شدت محبوب بود و هر مربی ای هم برای تیم ملی انتخاب شد، ایشان را انتخاب می کرد. در کنار حسین کازرانی ما بازیکنی داریم که تداوم داشت در فوتبالش. سیدجلال حسینی الان نزدیک به 39 یا 40 سالش است الان ولی این تداومی که این بازیکن دارد و مراقبتی که از خودش می کند و تعداد قهرمانی هایی که آورده، از از ملوان شروع کنیم، پرسپولیس، سپاهان و برگشت به پرسپولیس و الان هم در این زمان می بینیم که بهترین خط دفاعی را تشکیل داده فکر می کنم مستحق این است که در این لیست باشد. اگرچه محمد پنجعلی وجود دارد که در زمان خودش استثنایی بود و یا نصرالله عبدالهی و خیلی های دیگر. اما من انتخابم سیدجلال حسینی است.
دفاع راست چطور؟
در دفاع راست هم اگر اجازه دهید بروم قبلتر. حسن نظری وجود داشت که اصلا حسن نظری را نمی دانم چرا دفاع راست را انتخاب کرده بود، این همه تکنیک داشت ولی دفاع راست بازی می کرد. به راحتی مهاجم جلویش را رد می کرد و هر وقت اراده می کرد از مدافع رو به رویش عبور می کرد و سانترهای بسیار دقیق، بازیکن کاملی بود که می توانست در چند پست بازی کند. به نظر من هافبک می توانست بازی کند و اواخر در تاج هم دفاع وسط بازی کرد ولی حسن نظری به نظر من بهترین مدافع راست تاریخ فوتبال ما است و انتخابم ایشان است.
دفاع چپ.
آندرانیک اسکندریان بود که برای تیم منتخب جهان انتخاب شد. خیلی ها بودند، مهدی دینورزاده بود که بازیکن پاس بود، او هم شایسته است ولی بازیکنی بود شبیه به حسن نظری که می توانست جای دیگری هم بازی کند. یعنی هر وقت فکر می کنم علی پروین از مجتبی محرمی در هافبک هم استفاده می کرد پشیمان نمی شد یعنی انقدر تکنیک داشت، به راحتی عبور می کرد و در حمله شرکت می کرد در دفاع هم محکم بود اگرچه طول قهرمانی اش زیاد طول نکشید و نتوانست تعداد بازی های ملی اش را زیاد کند اما در همان مقطعی که بود هم بهترین بود و ای کاش مقداری از خودش بیشتر مراقبت می کرد. فکر می کنم در دفاع چپ علی رغم تعداد زیادی از بازیکنان مخصوصا آندرانیک اسکندریان، من رایم مجتبی محرمی است.
خط هافبک و هافبک دفاعی.
باز هم بازیکنی در تاریخ فوتبال ما وجود دارد که دیگر شاید روی دستش نیاید از نظر آمادگی جسمانی، قدرت پرش، قدرت شوت که فقط یکی از گل هایش را به استرالیا در تهران در آزادی از 40-45 متری، پرویز خان قلیچ خانی به ثمر رساند. پرویز قلیچ خانی آن موقع هم که بازی می کرد چه در تاج چه دارایی و پرسپولیس سرآمد بود و آن زمان اسمش را سردار قلیچ گذاشته بودند و اگرچه در پست دفاع وسط هم بازی می کرد و خیلی هم خوب بود ولی وقتی هافبک بازی می کرد و چهره یک هافبک دفاعی که جدید ها می گذارند پلی میکر اسمش را، پخش کننده توپ، در زمان های کرنر جلو می آمد، یادم است بازی دارایی با پرسپولیس بود در امجدیه، خودم شاهد قضیه بودم کرنر دقیقه 88 برای دارایی، ارسال کردند توپ را اما او با این قد کوتاهش روی سر تمام مدافعین پرسپولیس سر زد و توپ را وارد گل کرد و 1-0 برنده شدند و افسانه ها برایش ساختند. پرویز قلیچ خانی تکرار نشدنی است و خیلی امیدواریم که ایشان برگردد، شنیدم آقای صالحی امیری اقداماتی کرده اند تا ایشان را برگردانند، انشالله برگردند و بتوانند از تجربیاتش فوتبال ملی ما و ورزش ما استفاده کند و خیلی حیف است ایشان ایران نباشد و خبری ناگوار از خارج کشور بیاید.
پست هافبک بازیکن زیاد داریم، کریم باقری جواد نکونام ولی وقتی نام پرویز خان می آید دیگر مشخص است.
هافبک راست تیم.
در رابطه به هافبک راست از قدمت و تکنیک علی پروین نمی توان گذشت. زمانی که ایشان هافبک راست بازی می کرد در پرسپولیس و تیم ملی آن پست را قبضه کرده بود و یکی از دلایلی که علی پروین را می شود انتخاب کرد این بود که تداوم داشت. من یادم است در 40-41 سالگی آقای گل تهران بود و عجیب غریب بود. یک هافبک آقای گل شود آن هم در سن 41 سالگی. و گل های عجیب و غریب من به یاد دارم بازی با کویت فینال 1974، یک کاشته شد و علی پروین خیلی آسان آن توپ را به گل تبدیل کرد و ما 1-0 بردیم و قهرمان شدیم. خاطرات علی پروین زیاد است و محبوب القلوب است و هنوز با این همه حرفهایی که متاسفانه پشت سرش می گویند و می خواهند خرابش کنند، در دل مردم ایران و به ویژه پرسپولیسی ها جای دارد.
هافبک چپ.
بایستی اذعان کنیم در این پست نفرات زیادی داریم. حمید درخشان، سیدمهدی ابطحی یک دوره خیلی عالی بود ولی کسی که در تاریخ تاثیرگذار بود ایرج خان دانایی فرد بود که خدا رحمتش کند، ایشان را تازه از دست دادیم. ایرج خان زمان خدمتش در تیم عقاب بود، عقاب تیمی بود میان 4 تیم اول. پاس، پرسپولیس، تاج و عقاب. انقدر معروف بود این تیم، سرباز ها را جذب می کرد و تیم بسیار خوبی بود. گوشه چپ بازی می کردند آن زمان. 4-3-3 بازی می کرد این تیم، به خاطر دارم خدا رحمت کند ابراهیم آشتیانی را که ایشان هم می توانست در پست دفاع راست ما باشد، ایرج دانایی فرد بلایی به سر ابراهیم آشتیانی آورد، انقدر آشتیانی را دریبل کرد که گذاشت کنار، دید اگر هرجوانی بخواهد اینور آنورش کند بهتر است خداحافظی کند. بعد هم آمدنش به تیم ملی، جثه خیلی کوچکی داشت و فکر نمی کنم بالای 1.70 قدش بود ولی کاملا عضلانی. پسر علی دانایی فرد که بیش از 300-400 بازیکن خوب تحویل فوتبال ما داده است از جمله ایرج دانایی فرد. ایرج دانایی فرد به حدی خوب ظاهر شد و اولین گل ما در جام جهانی را مقابل اسکاتلند به ثمر رساند، یک گل عجیب و غریب که هیچکس فکر نمی کرد گل شود، اقدام به دریبل کرد و شوت کرد و خورد به پای دروازه بان و گل شد و از همانجا شد منتخب جام جهانی به همراه آندرانیک اسکندریان و رفتند آمریکا و آنجا ماندنی شدند. من چون با ایشان ارتباط داشتم، ایشان سالنی هم بازی می کرد و برخی اوقات اطلاعات سالنی را هم من از ایرج خان می گرفتم. زنگ می زدم می گفتم ایرج خان مثلا چجوری است، ایرج خان هم فوتبال بازی می کرد هم فوتسال و خدا رحمتش کند خیلی زود ایرج خان را از دست دادیم.
روحشان شاد. پست هافبک هجومی.
اگر حمل بر خودستایی نشود، بازیکنی داشتیم که از فردیس کرج آمد، از شهرک مارلیک، بابک معصومی. این را آورد و نشانم داد و گفت تکنیکش خیلی خوب است و گفتیم لخت شو. لخت شد و دیدیم این بازیکن عجیب و غریب تکنیکش خوب است، آن زمان 17 سالش بود و ما بلافاصله با او در تیم قتح قرار داد بستیم و نگهش داشتیم و همزمان برای ما در سه رده سنی بازی می کرد. جوانان، امید و ما برای بزرگسالان هم داشتیم او را. یک بازی کردیم با مس کرمان در رفسنجان، بهمان خان سرمربی آنها بود و بازی را 1-0 باخته بودیم. 2 دقیقه به پایان باقی مانده بود، اولین بار علی کریمی توپ را از وسط زمین گرفت و حرکت کرد، جوری بود که هر قدر سرعتش افزایش پیدا می کرد چابکی اش بیشتر میشد یعنی بهتر می توانست مانور دهد. یک، دو سه چهار پنج شش آنور هم بهمن خان سالمی نیا بود که 1-0 داشتند می بردند، تک به تک شد و توپ را گل کرد و 1-1 شد بازی. دو دقیقه دیگر باز هم به این صورت با این تفاوت که رضا کمال که ازبازیکنان خوب فتح بود با او یک دو کرد یعنی دریبل زد دریبل زد داد رضا کمال و به خودش برگشت و توپ را گل کرد. یعنی در عرض دو دقیقه ارتش یک نفره ما را برنده کرد و ما این را خبر داشتیم و کسی نمی دانست تا روزی که با استقلال بازی داشتیم در استادیوم آزادی، فینال باشگاه های تهران. آن موقع هم عجیب و غریب بود و دوازده هزار نفر آدم می آمد، پخش مستقیم و علی کریمی هم صحبت هایی شده بود با من توسط عابدینی. مربی ای هم بود به نام متکوویچ که حمید درخشان هم کمکش بود، صحبت شده بود که او برود پرسپولیس و این حرفها و کسی نمی دانست این بازیکن چه بازیکنی است اما آن روز از او رونمایی شد. یعنی علی در آن بازی که 7-4 بردیم 3 گل زد و بعد یک کار عجیب و غریب کرد، وقتی گل را زد و استقلالی ها هو کردند او را، رفت مشتش را گره کرد و طرف استقلالی ها و استقلالی ها صندلی ها را کندند و پرت کردند سمتش و ما او را فراری دادیم داخل رختکن تا آسیبی به او نزنند. در آن پخش تلویزیونی از علی کریمی رونمایی شد. از آن به بعد بود که ما با خواستگارهای این بازیکن مشکل داشتیم. استقلال، پرسپولیس، مس کرمان، بهمن خان گفت هرجور شده با هر قیمتی که می گویی این را به ما بده در صورتی که علی بچه تهران بود و پرسپولیس و استقلال کجا مس کرمان کجا. آخرین صحبت را سردار درخشان مدیرعامل فتح بود و گفت شما نماینده باشگاه فتح و برو با پرسپولیسی ها مذاکره کن. من هم رفتم با آقای عابدینی، درخشان و متکوویچ صحبت کردم و آنجا به توافقی دست پیدا کردیم تا مبلغی بگیریم، 40 درصد قرارداد خارجی اش را هم گرفتیم که رفت الاهلی، 40 درصدش به فتح رسید. قرارداد خوبی بود و ما هم از او منتفع شدیم و او هم نمی توانست در فتح لیگ 2 بازی کند و آغاز ماجرای علی کریمی شد. جاودگر و این حرفها. اولین مشکلی هم که برای علی کریمی متاسفانه پیش آمد رفت ویتنام بازی تیم ملی امید، داور مسابقه را ضربه زد و یک سال محروم شد. پیتر بلاپون گفته بود من خسته شدم از بس ایرانی ها دارند تقاضا می دهند خیلی عجیب است کسی که 18-19 سال سنش باشد و رفته باشد تیم ملی امید و هنوز هم در تیم بزرگان بازی نکرده ولی انقدر این بچه انقدر محبوب القلوب شده بود که همه ایران درخواست داده بودند تا یک سال او را ببخشند و نبخشیدند. علی برگشت و از این به بعد رشد او شروع شد، بهترین بازیکن آسیا، بازی در دبی، آلمان باعث شد تا علی بازیکن بزرگی شود و چهره حق گو و حق گرا، زیاد من در اینستاگرام و اینها نیستم و بچه هایم می گویند، او یکی از کسانی است که بالاترین آمار طرفداران را دارد. از نظر تکنیکی هم چون من مستقیم نشسته ام و دیده ام در بچگی او را، اگر اجازه دهید او را به عنوان هافبک هجومی بنویسم. ببخشید من خیلی حرف می زنم.
نه خیلی عالی بود. علی کریمی، هافبک هجومی ما. خیلی جذاب است که شما می دانستید این بازیکن قرار است چه کار کند جلوی حریف و آنها نمی دانستند.
بله، اصلا نمی شناختند. یک بچه شانزده هفده ساله می آمد، مثال بزنم، به نوشهر رفتیم با شموشک بازی کردیم. بسیار تیم خوبی بود، خدا موسسش را رحمت کند که خدمت زیادی به فوتبال کرد. تعداد زیادی فوتبالیست هم تحویل دادند. برای برگزاری بازی های مقدماتی لیگ دو رفتیم، کسی هم علی کریمی را نمی شناخت. مثلا رضا رضایی کمال یا خدابیامرز بابک معصومی را همه می شناختند. این بچه توپ را بر می داشت از راست می رفت، یک دو سه نفر را دریبل می زد و پاس می داد. بازی را 4-1 در نوشهر بردیم. خود بچه های شموشک می گفتند حتی استقلال و پرسپولیس هم اینجا 4-1 نبردند. این تاثیر علی کریمی بود. انشاالله موفق باشد این چهره حق گو و نترس که با ناسالمی های فوتبال مبارزه می کند. متاسفم برای فوتبال و مجمعی که علی کریمی درش 9 رای می آورد! از 90 رای یک دهمش به علی کریمی می رسد که تاسف همه را در پی داشت. علی کریمی وقت دارد، سنش بالاتر می رود و انشاالله در سال های آینده پست های مدیریتی را قبول می کند.
امیدواریم فوتبالی های ما و بزرگان فوتبال مان بیایند و این فوتبال را مدیریت کنند. دو پست دیگر و تکلیف 11 نفر تیم مشخص می شود، با دو مهاجم...
من عاشق بازی حسن آقای روشن بودم. به امجدیه می رفتم و بازی هایش را تماشا می کردم. در قدرت دریبل زنی و برداشتن نفر مقابل، عجیب غریب بود حسن روشن. وقتی حسن آقا راه میافتاد، تقریبا مثل 400 متر با مانع بود. می دوید، یک جهش و بازیکن از پیش رو برمی داشت، بسیار این کار را زیبا انجام می داد. خب می دانید، حسن آقا اسطوره تاجی ها و استقلالی ها است. خدا رحمت کند منصور خان پورحیدری و ناصر حجازی هم اسطوره های باشگاه هستند. حسن آقا از نظر فنی فوق العاده بود. جالب است برای شما بگویم، وقتی تیم ملی می خواست به جام جهانی 1978 برود، حسن آقا آسیب دیده بود. آن زمان هم کسی نمی دانست رباط و اینها چیست! حسن آقا دچار آسیب دیدگی پارگی رباط شده بود، یک دکتر فرستادند تا حسن آقای روشن را برساند به جام جهانی که موفق شد جلوی پرو هم دومین گل ایران در جام جهانی را به ثمر برساند. یک خاطره از او بگویم، تاج با دارایی بازی داشت آقا جلال طالبی مربی دارایی بود. یک تیم عجیب و غریب و سفت و سخت بودند. آقا جلال هم اینها را طوری بار آورده بود که توپ برود بازیکن نمی رود. من یادم است حسن آقا طرف جایگاه لب خط صاحب توپ شد، اولین مدافعی که به او نزدیک شد عبدالعلی کلانتری بود و او را رد کرد، شهریار شفیعی آمد او را نیز رد کرد، آقا رضای ماشاالله زاده آمد او جزو مدافعان سفت و سخت بود آنچنان حسنآقا را زد که حسن آقا روی پیست افتاد، با آمبولانس را بردن او را. اینطوری جلوی حسن آقا را گرفت، این همیشه در خاطر من هست، اولی را پرید، دومی را پرید، و سومی را هنوز ضربه نزده بود انداختنش روی پیست. فوق العاده عجیب و غریب بود اگر اجازه بدهید یکی از بهترین مهاجمان را حسن روشن بنویسم.
مهاجمان یک قد بلند و یک قطعه کوتاه، مثل الان که مهدی قائدی و شیخ دیاباته هستند آن موقع نیز همین طوری انتخاب می کردیم. یک مهاجم کوچک و تند و تیز و یک مهاجم قد بلند که ضربات سر را بزند. نمی شود از همایون خان بهزادی گذشت عجیب و غریب بود، حسین آقای کلانی یک مهندس باشخصیت بود. و تعداد زیادی از بازیکنان که در این پست هستند مثل حسین فرکی که جوانان بازی های او را کمتر به خاطر می آورند یا ناصر محمدخانی. باید اسم اینها را بگوییم. ولی یک نفر بعدها اسم ایران مترادف با این آدم شد، آن هم علی دایی بود. من یادم است از زمانی که اولین قهرمانی فوتسال را به دست آوردیم در مالزی، وقتی به بازار می رفتیم همه به ما نگاه می کردند می گفتند علی دایی. سال بعد در تایلند رفتیم و همین اتفاق افتاد. در مراکز خرید میرفتیم و همه علی دایی را می شناختند. این بچه اینقدر روی خودش کار کرد و تمرین کرد چه استعداد فوقالعادهای بود. شاید از نظر تکنیک درجه دو بود، ولی از نظر غیرت و تعصب و تمرین و عشق به تمرین و عشق به پیراهن تیم ملی از این بچه یک آدمی ساخت که من یادم است اول در تاکسیرانی بازی می کرد، من در بانک ملی بودم رفتیم دنبال او که او را بیاوریم به بانک ملی سر ۵۰ هزار تومان معامله من نشد و رفت بانک تجارت. از بانک تجارت اینقدر خوب کار کرد که رفت به تیم ملی و از آنجا به پرسپولیس رفت بعد به قطر و از قطر به بوندس لیگا رفت. او در آرمینیا بیله فلد و بعد تیم های بزرگ تر و در بایرن مونیخ بازی کرد و یک یادگاری از خود به جای گذاشت که هر آن بخواهند نتیجه پرتغال را اعلام کنند می گویند رونالدو یک گل به علی دایی نزدیک شد. علی دایی واقعاً خدماتش به فوتبال کشور و شناساندن فوتبال ایران به دنیا مهم بود. علی دایی استثنایی است است و اگر اجازه بدهید نام علی دایی را به عنوان یکی از ۱۱ نفر بنویسم.
امیدواریم تا زمانی که این برنامه پخش میشود رکورد دایی نشکسته باشد.
یک حُسن دارد که هر وقت بخواهند بگویند رونالدو رکورد شکست، می گویند رکورد علی دایی شکسته شده است و دوباره نام او مطرح می شود. خیلی مهم است است که رونالدو بیاید رکورد علی آقا را بشکند. فکر می کنم اگر بخواهیم سه بازیکن بزرگ دنیا را نام ببریم یکی می تواند مارادونا باشد یکی می تواند پله باشد البته مسی هم هست ولی خوب رونالدو را هم میتوانیم جزو سه چهار بازیکن برتر دنیا بدانیم و آن باید بیاید رکورد علی دایی را بشکند و این برای ما افتخار است.
از این تیم ۱۱ نفره فوق العاده ۳ بازیکن را میخواهیم به عنوان سه بازیکن برتر قرن ...
خوب اگر یادتان باشد من در مورد پرویز قلیچ خانی خیلی صحبت کردم در مورد شخصیت این آدم، تحصیلات و بازی های مختلف اش در پستهای مختلف، گل های عجیب و غریبش. اگر اجازه بدهید من پرویز قلیچ خانی را به عنوان نفر اول قرن بنویسم. نفر دوم را به دلایلی که عرض کردم علی پروین خواهد بود تاثیرش در فوتبال ایران حتی زمان مربیگری اش زیاد بود، ۵ بار پشت سر هم با پرسپولیس قهرمان شد. حرف هایی در مورد مربی گری او زده می شود اما من از بازیکنان سابق پرسپولیس پرسیدم می گفتند که تعویضهای او رد خور نداشته است. علی آقا هم در زمان بازی در فوتبال ایران تاثیر داشت و هم در زمان مربیگری، اگر اجازه بدهید نفر دوم را علی پروین می نویسم. برای نفر سوم اگر اجازه بدهید من پارتی بازی کنم و فرد مورد علاقه ام را بنویسم علی کریمی. گفتم به شما که چقدر نازنین است و من او را دوست دارم. او واقعاً استثنایی است است و به خاطر همین جوان ها خیلی او را دوست دارند و بعد کارهای فرهنگی که انجام می دهد. یک بازیکن والیبال نشسته داشتیم که قدش بالای دو متر بود او آرزو داشت که علی کریمی را ببیند وقتی که علی کریمی به دیدنش می رود یک لپتاپ هم برایش می برد خیلی از پولدار ها هستند عقرب انداختند در جیبشان تا کسی به جیب شان دست نزنند ولی علی کریمی می رود به بازیکنان کمک می کند و تعداد زیادی حدود ۴۰۰ - ۵۰۰ یا هزار تا تبلت برای بچه های سیستان و بلوچستان تهیه کرد این کارهایی که می کند باعث شد من اسم او را جز به سه نفر بنویسم.
برای برترین مربی قرن ما دو انتخاب داریم یک مربی ایرانی و یک مربی خارجی که سابقه کار در ایران را داشته باشد.
در مورد مربی خارجی ما خارجی زیاد داشتیم فرانک اوفارل، رایکوف، جکیچ، ... خیلی زیاد داشتیم الان آقای کارلوس کیروش و اسکوچیچ و اینها هستند. باید ببینیم آن کسی که تأثیر زیادی در فوتبال ایران داشت و آن برانکو ایوانکوویچ بود. زمانی که سرمربی تیم ملی بود خیلی راحت تیم ملی را به جام جهانی برد و زمانی که در پرسپولیس بود از تیم سیزدهم جدول یک تیمی ساخت که چند دوره پشت سر هم قهرمان شد و فکر می کنم از نظر شخصیتی خیلی قوی بود و بدون حاشیه بود هیچ وقت درگیری نداشت. البته آدمی مثل کارلوس کیروش که هل من مبارز می طلبید برانکو هیچ وقت وارد درگیری های آنچنانی نشد، کار خودش را میکرد و به اعتقاد من بهترین مربی خارجی در ایران است.
من با خیلی از مربیان داخلی کار کردم مجید جلالی، رحیم میرآخوری، علی آقای مرتضوی، ... ولی یک مربی بود که واقعاً در فوتبال من و در مربیگری من تاثیر مستقیم داشت و خیلی ها هستند که نسبت به این آدم اظهار لطف و محبت دارند. همایون شاهرخی بود. نظم و دیسیپلین او در حد عالی بود واقعاً نظم را طوری برقرار میکرد که هر چیزی سر جای خودش بود. شاید حدود ۱۰ سال در دبی در سطح اول امارات بود. آنجا هم خیلی سخت مربی می گیرند، بیشتر مربی خارجی می گیرند و خیلی کم از ایران مربی می گیرند. همایون خان شاید ده سال در آنجا مربیگری و سرمربی گری کرد در الاهلی و در الشعب و وقتی هم که ایران آمد تیم های خیلی خوبی را گرفت. بانک ملی و فتح و بعد هم آمد برای مربیگری تیم ملی و سرمربیگری تیم ملی. به هرجا هم که رفته است تاثیر خودش را گذاشته است تا زمانی که همایون خان بود و بعد هم که برانکو را اوردند و ایشان به عنوان سرپرست نشست روی نیمکت خیال برانکو از نظم و انضباط راحت بود که یک آدم قوی روی نیمکت نشسته است، نیمکت را کنترل میکند. اگر اجازه بدهید من همایون خان شاهرخی را به عنوان بهترین مربی ایرانی می نویسم.
روزی هم که بازی ۶ بر صفر پرسپولیس و فتح رقم خورد شما و همایون شاهرخی روی نیمکت بودید.
البته خب پرسپولیس تیم اصلی اش نبود باید بگوییم که پرسپولیسیها هم ناراحت نشوند، تیم اصلی اش نبود و تیم دوم پرسپولیس بود. ما همان روز هرچه زدیم رفت در گل. خدا رحمت کند سهراب خمس آبادی که دفاع چپ ما بود خطا شد و یک جوری زد که اگر صد بار دیگر هم می زد آنجا نمی رفت. زد کات برداشت و گل شد. خدا رحمت کند نادر باقری را خداداد عزیزی در محوطه جریمه دریبل سرپا زد، یعنی نادر آمد جلو، خداداد زد از بالای سرش و پشت سرش توپ را تحویل گرفت. ما هرچه زدیم گل شد با آنها هرچه زدند گل نشد.
بهترین داور قرن کدام داور است؟
خوب از جدیدترین ها باید فغانی را نام ببریم کمی قبل تر می توانیم از منوچهر خان نظری، محمد خان صالحی، برادران خوشخوان نام ببریم ولی من اعتقاد دارم که داوری ایران را به اسم جعفر نامدار می شناسند. آن موقع واقعاً بهترین داور آسیا بود و برای جام جهانی هم انتخاب شد. اولین داوری از ایران بود که برای جام جهانی انتخاب شد، در المپیک سوت زده بود خدا رحمتش کند به نظر من بهترین داور تاریخ ایران جعفر نامدار است.
برترین تیم قرن که می تواند هم ملی باشد و هم باشگاهی.
واقعاً تیم های خیلی خوبی داشتیم همین تیمی که رفت و در بحرین بازی کرد جزو تیم های خیلی خوب است. ولی ما چندین دوره پشت سرهم تیممان نتیجه نگرفت و سال ۹۰ علی آقای پروین با آن تیم معروف به پکن رفتند برای بازی های آسیایی، که ما رفتیم به فینال، تیم کاملی داشت خدا رحمت کند سیروس قایقران را، محمد پنجعلی، احمدرضا عابدزاده، ترکیبی از قدیمی ها و بازیکنان جدید. علی آقا این ها را جمع و جور کرد و برد پکن و تیم را قهرمان کرد. به نظر من بهترین تیم تاریخ ایران می تواند تیم ملی ایران در بازیهای آسیایی پکن ۱۹۹۰ باشد.
و انتخاب پایانی سه ورزشکار برتر قرن که هیچ محدودیتی نیست و می تواند از همه رشته ها باشد.
از اسم بزرگ آقای تختی نمی شود گذشت هم از نظر فنی که بیشترین تعداد مدال المپیک و جهانی را دارد و هم از نظر اخلاقی کسی که ورودش به استادیوم، استادیوم را به هم میریزد و در آخر دورهاش در ۱۹۶۴ در آمریکا، من بچه بودم اما یادم است چون آقا تختی آنجا رفت و موفق نشد همه فکر می کردند که مردم نظرشان بر می گردد، در حالیکه وقتی آقای تختی از آمریکا برگشت و چهارم شده بود مردم تهران یک استقبال از او کردند که بی نظیر بود. او را سوار ماشین کردند و تمام مهرآباد تا تهران را ازش استقبال کردند و نشان دادند که آقا تختی را برای مدال نمیخواهند و خودش را دوست دارند. جوهره مردانگی اش را دوست دارند. بسیار مرد بزرگی بود و حالا آن مرگ ناگهانی اش مزید بر علت شد بر محبوبیتش. هم دوره ای هایش خیلی مثال می زنند که در جاهای مختلف چه کارهایی کرد. در زلزله بوئین زهرا چه کار کرد در هر صورت فکر می کنم در تاریخ ورزشکاری به بزرگی آقای تختی نداشت اگر اجازه بدهید نفر اول غلامرضا تختی را بنویسم.
همین الان آقای محمد نصیری را نگاه کنید عضلات خوبی دارد زمان ما آقای نصیری کمی کوچولو بود و در ۴۸ کیلوگرم بود و بعدش ۵۲ کیلو گرم ایشان در هر دو وزن وزنه زد و در هر دو وزن مدال گرفت. آشنایی مردم با وزنه برداری توسط محمد آقای نصیری بود تا قبل از آن حالا یا تلویزیون نبود یا ما کسی را در این حد نداشتیم. خدا رحمت کند مرحوم نامجو را داشتیم پرویز جلالی را داشتیم آقای برومند را داشتیم. حالا چرا محمد نصیری خیلی محبوب شد ایشان وقتی خودش را گرم می کرد تا به وزن برسد آخرین لحظه دست اش را می برد بالا و می گفت یا علی. این یا علی مثل یا ابالفضلی که آقای رضازاده می گفت. ولی چون اولین بار بود که یک ورزشکار توی تلویزیون این اسم را میگفت و اسم علی هم برای مردم ایران محبوب بود، خیلی در خاطره ها ماند. مدال نقره و طلای المپیک و جهانی را گرفت. فکر میکنم دومین ورزشکار میتواند آقای محمد نصیری باشد.
والا آن ۳ بالایی که میخواستم جزو بهترین بازیکنان قرن خیلی بنویسیم، دوست داشتم که علی دایی را بگذارم، اما چون مشورت کرده بودم با بچه ها گفتم یک جایی اسم علی دایی را بنویسم به اعتقاد من برترین ورزشکار قرن در رده سوم می تواند علی دایی باشد.
حالا چرا در بین برترین بازیکنان او را نگذاشتید؟
من چون پرویز قلیچ خانی علی پروین و علی کریمی را به خاطر فنی و تکنیکی انتخاب کردم اما بخاطر شخصیت علی دایی او را جزو سه ورزشکار برتر قرار دادم که هم حقش ادا شود و هم اینکه آن سه ورزشکار جایگاه خودشان را دارند.
خیلی ممنون هستم از شما و صحبت پایانی با مخاطبان طرفداری را به شما واگذار می کنم.
خیلی برای من جذاب بود این کار، این ترکیب و بعد هم سه ورزشکار برتر قرن. خیلی کار جالبی است قدیمی ها یادشان میافتد که اگر یک قرن هم بگذرد باز هم کسانی هستند که یادشان باشند. این به نظرم تاثیر گذار ترین چیزی بود که در این اتفاق است. یک آدمهایی مثل پرویز قلیچ خانی را اگر جلوی هزار بچه را هم بگیری یک نفر هم او را نمی شناسند. این یک فرصتی بود که بگوییم در این مملکت پرویز قلیچ خانی بوده است و حالا یک سری مشکلاتی وجود داشته است که و از کشور خارج شده و گفتم که آقای صالحی امیری خیلی مرد بزرگی است و ایشان دارد الان تندیس ۱۵ فوتبالیست برتر قرن را می گذارد و ما که به عنوان کانون مربیان در خدمتشان بودیم گفتند که شما هم 15 نفر معرفی کنید و ما گفتیم پرویز قلیچخانی و ایشان هم گفتند هیچ اشکالی ندارد و گفتند که با ایشان تماس تلفنی گرفتند، دارند دعوتش می کنند که به ایران بیاید. آدمهایی مثل بهروز وثوقی اسطوره های بچگی ما هستند این آدم ها به ایران برگردند اینها نه کار سیاسی کردند و نه کار بدی کردند و نه کاره غیر فرهنگی کردند. هر وقت آدم تنگسیر را میبیند میگوید انقلاب ایران را فیلمتنگسیر به وجود آورد که یک نفر جلوی ظلم می ایستد. در هر صورت امیدوار هستم که با رئیس جمهور جدیدی که آمده است است و ایشان هم بسیار آدم روشنی هستند راه باز شود و از خارج از کشور وارد ایران شوند و فوتبالیست ها و ورزشکاران و هنرمندانی که به دلایلی از کشور خارج شدند راه باز شود و این ها به کشور بازگردد.
فرم نظرخواهی تکمیل شده حسین شمس