اختصاصی طرفداری - بعد از استرس ها و نگرانی های فراوان بالاخره تیم ملی ایران موفق به کسب مجوز صعود به دور بعدی مسابقات انتخابی جام جهانی شد. به همین بهانه در برنامه ای اختصاصی مسیر ایران تا کسب مجوز صعود به دور بعد را در ویدیویی بررسی کرده ایم. این ویدیو تقدیم می شود به بازیکنان با غیرت و شجاع تیم ملی که کاری سخت را عملی کردند تا امیدهایمان برای صعود به جام جهانی همچنان زنده بماند.
امیدواریم از تماشای این ویدیو لذت ببرید و منتظر شنیدن نظرات شما هستیم:
این عادت ما ایرانی هاست، انجام کارهای سخت را بیشتر دوست داریم، کار راحت انگار به ما مزه نمی دهد.میدان سخت استرالیا را به خاطر بیاورید یا کلی میدان های سخت دیگر که با غیرت و شجاعت همه آنها را پشت سر گذاشتیم. حالا امشب پیچ تند منامه رو هم از سر گذراندیم.
تعارف که نداریم، بعد از افتضاحی که ویلموتس بر سر تیم ملی آورد و رفت و به ریش ما خندید، دلمان خیلی خالی شده بود. شبی که میزبانی بازی های متمرکز انتخابی را هم به بحرین دادند، تیم های عربی فکر کردند دیگر کار ایران تموم است و ما هم همین فکر را کردیم اما غیرت یوزپلنگ های ایرانی بود که تفاوت را برای مان رقم زد.
انتخابی جام جهانی در حالی شروع شد که میراث فوق العاده کی روش را به یک مربی بلژیکی به اسم ویلموتس داده بودیم. کسی که انقدر کوچک بود که نیمکت ایران خیلی برایش بزرگ بود. دو بازی آسان مقابل هنگ کنگ و کامبوج همه را گول زد اما از بازی سوم بود که فهمیدیم میراث کی روش را دست چه کسی داده ایم. ایران در سومین بازی خودش مقابل بحرین باخت و بلافاصله بازی چهارمش به عراق را هم واگذار کرد... ویلموتس با چمدان های پر پول ایران را ول کرد... کار صعود به اما و اگر کشیده شد. جایگاهمان در صدر رنکینگ فیفا را بعد چند سال از دست دادیم، می ترسیدیم دوباره به اون روزهایی برگشته باشیم که چهار تیم کوچک دور و برم برایمان شاخ و شونه بکشند... یعنی یک نسل طلایی از فوتبالیست هایمان قرار بود جام جهانی رو نبینند؟؟
اسکوچیچ آمد.کرونا آمد. بازی ها عقب افتاد. تیم های عرب و بحرین دوباره بازی های کثیف خودشان را شروع کردند... لابی بازی ها در ای اف سی شروع شد... حقمان را خوردند و میزبانی را از ما گرفتند... باز فهمیدیم چه مدیرهای ضعیفی داریم... باید به منامه می رفتیم و چهار برد می آوردیم... تیم ملی را در حالی راهی کردیم که چشم مان به ساق های سردار و مهدی طارمی بود.
هنگ کنگ باز هم حرفی برای گفتن نداشت. نوبت بحرین شد. در خانه حریف، میزبان بودیم... با آن همه لابی، بحرینی ها در خانه خودشان اتوبوس چیده بودند... ولی مگر می شود سردار و متوقف کرد؟ اولین موقعیت برای شاهزاده ایرانی زنیت برای گلزنی کافی بود... سرداری که بارها کار را برایمان در آورده بود، یک بار دیگر امیدها را به اردوی تیم ملی برگرداند. بحرینی ها سه بر صفر می بازند تا بدانند با لابی هم یوزپلنگ های ایرانی در خانه خودشان شکارشان می کنند. کامبوج یک بار دیگر می آید و جلو ما دو رقمی می شود و در نهایت بازی آخر هم با غیرت بچه ها به سود ما رقم می خورد تا از دور اول انتخابی بالا بیایم.
می دانیم کارمان در دور دوم سخت تر است... دیگر قرار نیست با کامبوج و هنگ کنگ بازی کنیم، بزرگ های آسیا دارند می آیند که برای صعود به جام جهانی بجنگند ولی این بار دلمان قرص است چون در خط دروازه بیرانوندی را داریم که پنالتی رونالدو را گرفته است، ذخیره او هم عابدزاده ای است که عجیب شبیه احمدرضاست. میلاد محمدی را داریم که یک نفس می دود و چپ تیم ملی را بیمه کرده است. شجاع را داریم، کنعانی را داریم، پورعلی گنجی را داریم صادق محرمی و احسان حاج صفی را داریم و می دانیم خیالمان از خط دفاع راحت است.
وسط زمین احمد نوراللهی را داریم که اگر چه دیر به تیم ملی آمد اما داره وسط زمین را برایمان جمع می کند. سعید خوش قد و بالا را داریم که اسپانیایی بلد است. وحید امیری را داریم که در همین بازی های دور اول ثابت کرد حاضر است برای تیم ملی کشورش جان دهد. علی قلی زاده خوش تکنیک را داریم. مهدی قائدی و ترابی فانتزی باز را داریم و علی جهانبخشی را داریم که هنوزم برای ما همان بازیکنی است که آقای گل هلند شد.
خط حمله مان هم نگین پادشاهی تیم ملی است. کریم و کاوه را داریم و در کنارشان مهدی طارمی زننده بهترین گل فصل لیگ قهرمانان، افتخار ایران در پرتغال را داریم که این روزها خیلی بهتر از طارمی است که یه زمانی روی اعصابمان بود. سردار را داریم. زلاتان ایران گلزنی در خونش است، کافی ست توپ را به او برسانیم تا ببینیم چسبیده به ته تور حریف.
این بچه ها جایشان در جام جهانی است. هر چقدر لابی بشه، هر چقدر بخواهند حق مان را بخورند، این بچه ها نشان دادند بلد هستند با غیرتشان حقشان را بگیرند. حالا می توانیم به بزرگان آسیا بگوییم بروید کنار که یوزپلنگ های ایران دارند می آیند که بلیت قطر را رزرو کنند.