رضا شکاری در خصوص دوران حضورش در تراکتور، جدایی از این تیم و پیوستن به گل گهر سیرجان صحبت هایی را انجام داده است.
به گزارش طرفداری، گفتگوی رضا شکاری و ایرنا را می خوانید:
در ابتدا یک توضیح در خصوص مشکلات قراردادت با تراکتور بده و بگو که این داستانها از کجا آمد؟
یک فصل در تراکتور حضور داشتم اما در نیم فصل من را بازی ندادند. این درحالی بود که همه و حتی وکیل این باشگاه نیز می دانست که بازی کردن من مشکلی نداشت و این موضوع مرا بسیار اذیت کرد. بعد از نیم فصل متوجه شدند که بازی کردن من مشکلی ندارد و من وقتی از آنها پرسیدم که چرا مرا بازی نمیدادید، گفتند این دستور از بالا صادر شده بود.
اما در نیم فصل دوم بازی کردید و عملکرد خوبی هم داشتید.
بله در نیم فصل دوم خوب کار کردم و به ترکیب اصلی هم رسیدم. همه چیز خوب بود تا اینکه فصل به پایان رسید و من درخواست نسخهای از قراردادم را داشتم. وقتی این نسخه را دیدم، متوجه شدم که باشگاه تراکتور هر پنج فصل را برای من پر کرده است. در صورتی که در قرارداد من تنها یک فصل پر شده بود.
واکنش تو به این موضوع چه بود؟
به آنها اعتراض کردم و گفتم که دوست دارم قرارداد من درست شود. این در حالی بود که می توانستم از آنها شکایت کنم. این موضوع را هم به باشگاه و هم به وکیل آنها گفتم و آنها گفتند که به باشگاه بیا تا باهم صحبت کنیم. پدر من از تهران به تبریز آمد تا باهم به باشگاه برویم. ما درخواست درست شدن قراردادمان را داشتیم اما آنها اعلام کردند که همین مبلغ باید بماند و ما دست به تغییر نمیزنیم. ما یک جلسه دیگر هم گذاشتیم و باز پدر من آمد که باهم به باشگاه برویم اما بازهم قبول نکردند.
پس تو مجبور به اعتراض شدی.
مجبور شدم که به آنها اعتراض کنم و به دنبال شکایتم رفتم. فدراسیون فوتبال برای صدور حکم زمان زیادی را صرف کرد و میتوانست در یک ماه این مشکل را حل کند. حتی «ابوالفضل حسنزاده محمدی» رییس کمیته انضباطی که به من لطف دارد، به من گفت که این مشکل یکماهه جمع میشود اما این ماجرا یک مقدار از طرف کمیته تعیین وضعیت به درازا کشیده شد.
این پرونده چند ماه طول کشید؟
۶ ماه گذشت تا این پرونده به سرانجام برسد و خدا را شکر رای من آمد و باشگاه تراکتور متوجه شد که من می توانم از آنها شکایت کنم. هنوز هم نمیدانم که چرا آنها دنبال لجبازی با من بودند. من حتی به مالک باشگاه تراکتور زنگ زدم و پیام دادم اما او فقط روز اول با من صحبت کرد و دیگر جواب تلفن مرا نداد. قبل از اینکه به تراکتور بیایم همه چیز از دور قشنگ بود. مالک باشگاه فقط با بزرگان تیم مانند مسعود شجاعی و اشکان دژاگه صحبت میکرد و نمیدانم که چرا این اخلاق را دارند.
پیامی برای تراکتوریها داری؟
با وجود سختیهایی که در این باشگاه کشیدم اما بازهم از آنها ممنونم. حساب هواداران از مدیران باشگاه تراکتور کاملا جداست. من خودم اهل آذربایجان هستم اما باشگاه تراکتور من را اذیت کرد و این موضوع هیچوقت از یادم نمیرود. بحث غرامت نیز وجود دارد و من می توانم از آنها غرامت بگیرم اما اصلا دوست ندارم این موضوع پیش بیاید. در آخر امیدوارم تیم تراکتور نیز موفق باشد و من کارم با این باشگاه به پایان رسیده و در حال حاضر اولین بازی خودم را برای تیم جدیدم در لیگ انجام دادم.
تو در حساسترین زمان فوتبالت به تیمی رفتی که «امیر قلعهنویی» سرمربی آن بود.
من واقعا شانس آوردم که در مسیر فوتبالیام به قلعهنویی برخورد کردم چرا که او در این ۶ ماه به من لطف بسیار زیادی داشت. هر مربی در این سطح و اسم و رسمی که دارد، شاید برای بازیکن کاری نکند و بگوید که بازیکن خواست بیاید و خواست نیاید اما روزی نبود که قلعه نویی دنبال کار من نباشد. او هر روز به مسوولان فدراسیون و کمیته انضباطی زنگ می زد و پیگیر کار من بود. من واقعا از او ممنون هستم و امیدوارم که لطف او را جبران کنم. خیلی خوشحالم که شاگرد او هستم. الان میگویم و تا آخر عمرم هم خواهم گفت که مدیون امیر قلعه نویی هستم. امیدوارم با پیشرفت در فوتبال، باعث افتخار کردن او شوم.
جَو تیم گلگهر به چه شکل است؟
من در تیمهای زیادی در ایران و اروپا بازی کردم و نمیخواهم بگویم که گلگهر بهترین تیم دنیاست و شعار بدهم اما راحتترین جایی که در آن حضور دارم، اینجاست. از مردم خونگرم سیرجان گرفته تا مربیان، بازیکنان و دیگر اعضای باشگاه، همه باهم رفیق هستند و من در اینجا خیلی آرامش دارم و خوشحال هستم. حتی از روسیه هم در اینجا راحت تر هستم و واقعا جو صمیمی دارد و همین موضوع ما را در کورس سهمیه نگه داشته است. شاید تیم ما از نظر مالی وضعیت خوبی داشته باشد اما تا اینجای کار تنها رفاقت بوده که تیم ما را موفق کرده است. مابقی راه را نیز به همین شکل خواهیم رفت. این جو خوب به دلیل وجود شخصی مثل قلعهنویی در تیم است که بچهها را انقدر خوب و دوستانه کنار هم نگه میدارد.
تو هنوز هم زیر ۲۳ سال هستی و این میتواند در ادامه کمک زیادی به تو کند.
بله من هنوز هم زیر ۲۳ سال هستم. از ۱۷ سالگی در لیگ برتر بازی کردم و گل زدم. در این سالها تجربههای بسیار خوبی بدست آوردم. مخصوصا زمانی که در اروپا بودم و جلوی تیمهای بسیار خوب به میدان رفتم. دوست دارم از این تجارب استفاده کرده و آن را خرج تیم گلگهر کنم. خوشحالم که این تجربهها را با سختی بدست آوردم. بدست آوردن این موضوع در این سن بسیار سخت است اما به طور قطع باید در ادامه هم تجربه بیشتری بدست آورم.
آیا به تیم ملی فکر میکنی؟
من در همه ردههای پایه تیم ملی حضور داشتم و به امید خدا به تیم بزرگسالان هم میرسم اما اهداف بسیار بزرگی دارم و رسیدن به تیم ملی اولین هدفم است. مطمئن هستم باید بیشتر دیده شوم تا به تیم ملی دعوت شوم اما با اطلاعی که از تواناییهای خودم دارم، میدانم که خیلی راحت و به زودی به این هدفم خواهم رسید اما برای این کار به زمان بیشتری نیاز دارم. امیدوارم تیم ملی نیزدر رقابتهای پیش رو موفق باشد چرا که پیروزیهای این تیم آرزوی همه ماست.
حرف پایانی.
در آخر میخواهم از قلعهنویی دوباره تشکر کنم چرا که بیشترین دوندگی را برای من داشت. از برادر بزرگترم رشید مظاهری نیز بسیار تشکر می کنم. او در مسائل روحی و روانی نیز کمک بسیار زیادی به من کرد و خوبی های او را فراموش نمیکنم.