جواد منافی، پیشکسوت پرسپولیس و ملی پوش سابق برای انتخاب برترین های قرن خود مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت. یک اتفاق تلخ باعث شد تا جواد منافی در روزهای اوج درخشش و حضور در ترکیب پرسپولیس و تیم ملی، از فوتبال خداحافظی کند. تصادفی که چیزی نمانده بود قدرت راه رفتن را هم از ستاره آن روزهای فوتبال ایران بگیرد، به دوران حرفه ای او پایان داد. بسیاری از پیشکسوتان و کارشناسانی که در این برنامه شرکت کردند جواد منافی را بااستعداد ترین دفاع چپ تاریخ ایران دانستند و گفتند اگر آن تصادف نبود، بلاشک او بهترین دفاع چپ تاریخ ایران نام می گرفت.
از جواد منافی درخصوص آن تصادف، دوران سخت بازگشت به فوتبال و خداحافظی اش پرسیدیم. منافی گفت اگر زمان به عقب برمی گشت هرگز به آن سفر نمی رفت.
زمانی که نوبت به انتخاب برترین دفاع چپ قرن رسید، صحبت های منافی جالب بود. او پیش از آغاز ضبط برنامه از ما خواست که دو دفاع چپ در ترکیب تیمش قرار بدهد و هم مجتبی محرمی و هم رضا شاهرودی در تیمش حضور داشته باشند. در نهایت او پذیرفت تنها یک گزینه را انتخاب کند. جالب اینجاست مجتبی محرمی و رضا شاهرودی هم بارها گفته اند جواد منافی از هر دوی آن ها بهتر بوده است.
برنامه تیم منتخب و برترین های قرن با جواد منافی را تماشا می کنید. برنامه ای که متفاوت بود و مرور روزهای تلخ و شیرین گذشته را در پی داشت. در انتهای متن گفتگو، فرم نظرخواهی تکمیل شده جواد منافی قرار گرفته است:
سلام و درود خدمت مخاطبین رسانه طرفداری. با یکی دیگر از برنامه های تیم منتخب و ورزشکاران قرن در خدمتتان هستیم. کنار من آقای جواد منافی نشسته اند. نیازی به معرفی ندارند. بارها اسمشان در این برنامه به عنوان برترین استعداد دفاع چپ ایران آمد و وارد تیم منتخب ما شده اند.
آقای منافی سلام. خیلی ممنون که در این برنامه مقابل دوربین طرفداری قرار گرفتید.
سلام و عرض ادب دارم خدمت همه بینندگان رسانه طرفداری. امیدوارم که همیشه خوش و سلامت باشید.
به ترکیب منتخب تان فکر کرده اید؟
بله به این ترکیب فکر کرده ام. بازیکنان زیادی هستند که می توانند در این لیست قرار گیرند. امیدوارم آنهایی که انتخاب می کنیم، حق شان باشد.
پس به سراغ ترکیب برویم و با پست دروازه بان شروع کنیم.
دروازه بان های خوبی در ایران داشته ایم. از ناصر حجازی، احمدرضا عابدزاده، بهزاد غلامپور و خیلی های دیگر می توان نام برد که می توانند در این پست قرار گیرند اما خوب فقط یک انتخاب داریم. من فکر می کنم بین این همه دروازه بان خوب که داشته ایم، احمدرضا عابدزاده می تواند در این پست قرار گیرد. من خودم در کنارش بازی کرده ام و می دانم چه بازیکن بزرگی بوده است. بازیکنی است که وقتی در گل قرار می گرفت، خیال همه راحت بود. او واقعا جزو بهترین دروازه بانانی بود که با او کار کردم.
انتخاب بعدی ما در خط دفاعی است. کدام مدافعان میانی مقابل احمدرضا عابدزاده قرار می گیرند؟
انتخاب خیلی سخت است. من سعی می کنم بازیکنانی انتخاب کنم که بازی هایشان را دیده و کنارشان بازی کرده ام. بازیکنان دهه 50 و 60 هم هستند که بازیکنان فوق العاده ای بوده اند اما بازیشان را ندیده و فقط اسمشان را شنیده ایم. من در این پست که بازیکنان زیادی وجود دارند، محمد پنجعلی را انتخاب می کنم. من سال 72-73 کنار او بازی کردم. واقعا یکی از بهترین بازیکنانی بود که در دفاع وسط دیدم. یک بازیکن بسیار خوب و باهوش. او بسیار به من روحیه می داد. رفتارش با جوانان واقعا خوب بود. کاپیتان منتخب آسیا نیز بود. بنابراین انتخاب اولم اوست. نفر دوم، سید جلال حسینی است. او در این سن و سال دارد به پرسپولیس کمک می کند و فوتبالش تداوم داشته است. ببینید در این فصل چه گل های سه امتیازی ای برای پرسپولیس به ثمر رسانده است. واقعا بازیکنی است که می توان اسمش را در بازیکنان قرن گفت. او هم برای پرسپولیس و تیم ملی مثمرثمر بوده و می توانم نام او را وارد لیست تیم منتخب کنم.
انتخاب بعدی ما مدافع راست است.
فکر می کنم در این پست خیلی ها بازی کرده اند. مثلا قبلی ها می گویند ابراهیم آشتیانی بازیکن خیلی خوبی بوده ولی من فوتبالش را ندیده ام. چند بازیکن در این پست مد نظرم است. یکی از آنها مهدی مهدوی کیاست که با اینکه پست تخصصی اش نبوده، اما در برخی بازی ها اینجا حضور داشته و بسیار درخشان نیز ظاهر شده است. او بازیکن بزرگ و تاثیرگذاری در پست های کناری در پرسپولیس و تیم ملی بوده و یکی از افتخارات ماست. نفر بعدی، جواد زرینچه است که سالها درخشید. یکی از بازیکنانی که سال های سال در این پست فوتبال بازی کرد. در تیم ملی نیز با او هم بازی بوده ام. او یکی از بهترین های استقلال و تیم ملی بوده است. بین این دو، چون پست تخصصی زرینچه در این پست بوده، با احترام به مهدوی کیا، جواد زرینچه را انتخاب می کنم.
به پست شما یعنی دفاع چپ می رسیم. قبل از اینکه این پست را پر کنیم می خواهم سوالی بپرسم. افراد و کارشناسان زیادی اینجا آمده و این لیست را پر کرده اند. آنها گفته اند اگر آن مصدومیت برای جواد منافی رخ نمی داد، بدون شک او بهترین دفاع چپ تاریخ ایران می شد. شاید خیلی از جوانان نه تنها بازی های شما را ندیده اند بلکه اسمتان را حتی قبل از این برنامه نشنیده بودند. درست است آن مصدومیت اتفاق تلخی بود اما می خواهم بپرسم ماجرا چه بود و آن اتفاق چگونه رخ داد؟
این را چند بار دیگر نیز توضیح داده ام. دی ماه سال 73 بود. آخرین بازی مان مقابل کشاورز در استادیوم آزادی بود. احمدرضا عابدزاده نیز اولین بازی اش پس از 18 ماه دوری از فوتبال بود. در آن بازی 1-0 باختیم. پس از آن بازی 3-4 ماهی بود شمال نرفته بودم چون بچه آنجا بودم. از ناصر محمدخانی و حمید درخشان، مربیان آن زمان خواستم که فردا صبح به شمال بروم و یکی دو روزه برگردم. 10 روز بعد بازی دربی بود. آنها مخالفت کردند. باز هم در تونل ورزشگاه آزادی سمت آن دو رفتم که اجازه دهند و خیلی مخالفت کردند. آنها گفتند بگذار با استقلال بازی کنیم و شما 4 روز به شمال برو. نمی دانم این چه قسمتی بود، من پیله کردم. این قدر اصرار کردم تا اجازه دادند. در هر صورت فردا صبح زود ساعت 6 سمت شمال رفتم. دو کیلومتری سمت اتوبان ساری-قائمشهر بود. تقریبا به مقصد رسیده بودم. نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. در یک لحظه یک وانت آمد، من هم سرعتم زیاد بود، ترمز زدم و نفهمیدم چه شد. 3-4 بار ماشین دور خود چرخید و کنار جاده افتاد. آن چرخش آخر ماشین باعث شد این مصدومیت برایم به وجود آید.
مصدومیتتان چطور بود؟
من از ناحیه گردن مصدوم شدم. 3-4 تا از مهره های گردنم شکست. نخاعم آسیب دید. یک جوری شد که از گردن به پایین فلج شدم و هیچ حسی نداشتم. یکی از دوستان که مرا می شناخت و کشتی گیر بود، هرطوری بود مرا به بیمارستان رساند. در آنجا دکتری بود که گفته بود برایش یک ویلچر بخرید. او دیگر نمی تواند راه برود زیرا فلج شده است. به هر صورت آن اتفاق افتاد. آقای عابدینی که جا دارد از ایشان تشکر کنم و روی ماهشان را ببوسم، مثل یک پدر بالا سرم بودند. هرکجا هم بشود می گویم که مثل یک پدر برایم زحمت کشید. ایشان گفت او را به تهران بیاورید و مرا به بیمارستان خاتم الانبیا آوردند.
حتما لحظات سختی برای یک فوتبالیست بوده که بخواهند این گونه در موردش بگویند.
بله خیلی.
اگر برگردیم به آن روز که شما اصرار می کردید، باز هم تصمیم به رفتن می گرفتید؟
صد در صد نه. این اتفاق کل زندگی ام را تغییر و تحت تاثیر قرار داد. قبل از این اتفاق از ایتالیا، آلمان و اتریش پیشنهادات خیلی خوبی داشتم. حتی با تیم ملی هم که به آلمان برای بازی دوستانه رفتیم، از اتریش به سراغم آمدند. هم از لایپزیش که با آنها بازی کردیم، به سراغم آمدند. جنوای ایتالیا نیز مرا می خواست. تیم های خوب اتریشی و آلمانی خواهانم بودند. آقای عابدینی منتظر بود یک ترانسفر خیلی خوب انجام شود. بنابراین آن اتفاق کل زندگی ام را تحت تاثیر قرار داد. مسلما به شمال نمی رفتم ولی خوب اتفاق افتاده و دیگر نمی شود کاری کرد.
از آن روز که مصدومی شدید، دوباره تلاش کردید و آمادگی بدنی تان را به دست آوردید. دوباره به فوتبال برگشتید اما مثل سابق موفق نشدید. حتی به اروپا هم رفتید. چه شد که دیگر به شما اعتماد نکردند؟ یا اینکه اتفاق دیگری افتاد؟ مثلا میترسیدند دوباره مصدوم شوید؟
روزهای سختی بود. 3 ماه بیمارستان بودم و 5-6 ماه در خانه و چندین ماه نیز روی ویلچر. خدا کمک کرد و دکترها و کادر پزشکی بیمارستان خیلی زحمت کشیدند. جا دارد از آنها تشکر کنم. آقای عابدینی کمک کرد به آلمان بروم و 2-3 ماه فیزیوتراپی و آب درمانی کردم که خیلی خوب انجام شد. راه رفتن برایم مشکل بود ولی در آنجا بهتر شدم. دوباره برگشتم و کنار پرسپولیس بودم. یک سفر برای فیزیوتراپی با آقای دکتر خرم به کرواسی رفتیم. استانکو مربی ما بود. یکی دو ماهی آنجا آب درمانی و فیزیوتراپی رفتم و از لحاظ بدنی خیلی بهتر شدم. سپس سفری مرا به اسلوونی فرستاد. با تیم کوبنیکو اسلوونی رفتم. با تیم ملی که با کوبنیکو بازی دوستانه کردیم، رابطه دوستانه خوبی داشتیم. من تقریبا 2 ماه با در آنجا با یک مربی بدنساز اختصاصی که مال یوگوسلاوی سابق بود، کار می کردم. کاملا با آن تیم تمرین کردم. حاج آقا نظرش این بود بیشتر بمانم تا از نظر بدنی بهتر شوم ولی اصرار کردم که برگردم. بعد از 2 ماه برگشتم ولی می دانستم آن بازیکن سابق نیستم. 50 درصد توانایی ام را به دست آورده بودم. ایران که آمدم، آقای عابدینی گفت برو سر تمرین. در آن زمان آقای پروین سرمربی تیم بود. تپه های داوودیه تمرین می کردند. خلاصه پیش آقای خوردبین رفتم و ایشان نیز به آقای پروین اطلاع داد که جواد آمده و اجازه تمرین می خواهد. پس از چند دقیقه خوردبین بازگشت و گفت علی پروین گفته ما به تو احتیاجی نداریم و به او بگو اگر می خواهد به تیمی دیگر برود، می تواند برود. گفتم حداقل اجازه می دادند یک جلسه تمرین می کردم و سپس تصمیم می گرفتند. سپس پیش آقای عابدینی رفتم و این را به او گفتم. در هر صورت صحبت کردند و سر تمرین رفتم. سر تمرین یک سری اتفاقات افتاد و برخوردهایی شد. چون بازیکن پرسپولیس و تیم ملی بودم، از نظر روحی خیلی اذیت شدم. آن چیزی که مد نظرم بود، به وجود نیامد. آن رفتارها و برخوردها، واقعا هیچ توجهی به من نمی شد. مثلا به بچه ها لباس می دادند ولی به من نمی دادند. مثلا اور در زمستان به بچه ها می دادند ولی به من نمی دادند. از نظر روحی روانی واقعا اذیت شدم. به آقای عابدینی گفتم واقعا دارم اذیت می شوم و از نظر روحی روانی به من فشار آمده است. برخوردها خیلی جالب نبود. انتظار نداشتم بازی کنم ولی حداقل سر تمرین با من برخورد درستی شود چون هم بازیکن این تیم و هم تیم ملی بودم. اصلا شاگرد خود علی آقا بودم. به هر حال توجهی نشد و به عابدینی گفتم دیگر نمی توانم. یک روز برای دربی تمرین می کردیم. زمین شماره 2 یا 3 آزادی بود. خیلی راحت کفشم را کنار تیر دروازه گذاشتم. یواش لباسم را پوشیدم و به خانه آمدم. فکر کنم 27-28 سالم بود. آمدم خانه و کنار گذاشتم. هم از نظر بدنی شرایطم خوب نبود و هم به لحاظ روحی روانی. احساس کردم دیگر کشش ندارم با من اینطور رفتار شود. شاید اصلا نمی توانستم بازی کنم ولی از لحاظ روحی روانی واقعا تحت فشار بودم. برخوردی که باید با من می شد تا روحیه ام بالا بیاید، نشد. خیلی راحت فوتبال را کنار گذاشتم. روزهای سختی بود. فکر کنم 10 روز از خانه بیرون نیامدم. با خودم خیلی کلنجار رفتم ولی دیگر نمی شد. خلاصه فوتبال را کنار گذاشتم.
اسم آقای عابدینی بارها در این برنامه آمده، از ایشان دعوت می کنیم در این برنامه حضور یابند. اگر صحبتی با ایشان دارید رو به دوربین بگویید.
خیلی دوستش دارم، خیلی برایم زحمت کشیده و روی ماهش را می بوسم. برایش آرزوی سلامتی دارم. شما به خیلی ها مخصوصا کسانی که مصدوم شدند، کمک کردی. آرزوی سلامتی برایت دارم و روی ماهت را می بوسم.
مجددا به تیم منتخب برگردیم. انتخاب شما برای پست دفاع چپ کیست؟
پستی است که دوستان زیادی دارم. بازیکنان بزرگی در این پست بوده اند. یادی کنیم از دوست خوبم مهرداد میناوند. روحش شاد باشد. مهرداد را از دست دادیم، او نیز هم پست ما بود و بازیکن خوبی بود. فکر می کنم در این پست اسم هایی مانند مجتبی محرمی، مهرداد میناوند و رضا شاهرودی می آید. دوستان من هستند و بازیکنان خیلی خوب بودند. رضا شاهرودی هم بازی من در تیم ملی امید بود. بازیکن بسیار بزرگی بود. او بسیار بچه خوب و بامعرفتی است. بازیکنی که در حرکت خیلی خوب سانتر می کرد. پاس بلند خیلی خوب می داد. خیلی سخت دریبل می خورد. بازیکن بزرگی بود. خیلی او را دوست دارم. برایم سخت است که در این پست بازیکن انتخاب کنم چون همه خوب بوده اند. اگر دست من بود هر دو را انتخاب می کنم. اما خوب با احترام به رضا شاهرودی، که خیلی دوستش دارم و می دانم که در این پست می تواند باشد، انتخاب من مجتبی محرمی است.
یک خط جلوتر برویم، هافبک دفاعی تیم.
در هافبک دفاعی بازیکنان بزرگ زیادی داشتیم. آقای قلیچ خانی بازیکن خیلی بزرگی بوده اند. بازی های ایشان را ندیدم اما تعریفش را بسیار شنیدم. هرجا که نشستیم، دهه پنجاهی ها و شصتی ها گفتند پرویز قلیچ خانی یک رهبر تمام عیار و بازیکن بسیار تاثیرگذار بوده اما من بازی ایشان را ندیدم. در این پست بازیکنی مثل سیروس قایقران را داشتیم. روحش شاد باشد. از بهترین بازیکنانی بود که کنارش بازی کردم. می شود گفت یک کاپیتان به تمام معنا بود. ایشان را دوست دارم. در این پست بازیکنان دیگری هم بودند اما فکر می کنم کریم باقری می تواند در این پست قرار بگیرد. در این پست کریم باقری را انتخاب می کنم.
پست بعدی، پست هافبک راست است. البته اینجا می توانیم 4231 یا 433 هم پیش برویم.
نه من همین 442 لوزی را دوست دارم. در این پست هم بازیکنان تاثیرگذار خوب زیاد داشتیم، مثل حمید درخشان، مثل مهدی مهدوی کیا. کنار حمید درخشان بازی کردم، در پرسپولیس و تیم ملی کاپیتان من بود. بازیکن بسیار خوبی بود و فوتبالش را دوست داشتم. مهدی مهدوی کیا هم همینطور، بازیکن بزرگی بود. اما من یک بازیکن را دوست دارم که با جواد زرینچه هم خیلی هماهنگ بود. بازیکن تکنیکی و بسیار باهوشی بود. واقعا فوتبالش را دوست دارم. با احترام به حمید درخشان و مهدی مهدوی کیا، مجید نامجو مطلق را انتخاب می کنم.
مجید نامجو مطلق هم یکی از تکنیکی ترین بازیکنای تاریخ مان بودند دیگر. نام ایشان هم وارد لیست می شود. هافبک چپ تیم؟
من خودم هم در هافبک چپ بازی کردم. بازیکنان خیلی خوبی داشتیم. خدابیامرز رضا احدی چپ پای بسیار خوبی بود. بهزاد داداش زاده هم در این پست خیلی بازی کرد، جنگنده و خوب بود، حتی در دیگر پست های هجومی هم بازی کرد. سیدمهدی ابطحی هم بود. با اینکه در استقلال پرسپولیس بازی نکرد اما در وحدت حضور داشت و از هافبک های خوب تیم ملی بود. من در این پست می توانم یک نفر را انتخاب کنم که بازیکن بسیار بزرگی بوده است. من فکر می کنم ناصر محمدخانی می تواند در این پست قرار بگیرد.
ناصر محمدخانی هم وارد لیست می شود. اتفاقا در آخرین اعلام نتایج هم ناصر محمدخانی به جمع 11 بازیکن ما رسید.
سه انتخاب دیگر داریم تا تیم تکمیل شود، اولی هافبک هجومی. فکر می کنم این انتخاب ها سخت تر هم هستند.
بازیکنان هجومی بزرگی داریم. علی پروین می تواند در این پست قرار بگیرد. از بازیکنانی است که برای تیم ملی و پرسپولیس تاثیرگذار بوده. بازیکنان دیگری هم هستند مثل محرم نویدکیا و خیلی های دیگر. من در این پست یک بازیکن بزرگ دیگر را در نظر دارم. بازیکن بین المللی ما، کسی که مردم دوستش دارند و من هم دوستش دارم. واقعا لیاقتش بیشتر از اینها بود و می توانست در بهترین تیم های اروپایی بازی کند. با احترام به علی پروین و دیگر بزرگان، نام علی کریمی را می نویسم.
با دو انتخاب دیگر 11 مرد ما تکمیل می شوند.
مهاجم های زیادی داشتیم. گذشته ها حسن روشن، غفور جهانی و خیلی های دیگر بودند. کریم باوی، صمد مرفاوی، اصغر مدیرروستا، حتی وحید هاشمیان و رضا عنایتی و خیلی های دیگر در این پست بازی کردند و تاثیرگذار بودند. ما یک نام بین المللی و شناسنامه فوتبال ایران را در این پست داریم، آقای گل جهان. کنار علی دایی بازی کردم، بازیکن بزرگ و بین المللی ما است. یکی را علی دایی انتخاب می کنم. برخی بازیکنان هستند که نمی شود اسم شان را نیاورد. بازیکنان بزرگ و بین المللی ما هستند.
بازیکنان زیادی می توانند کنار علی قرار بگیرند. با احترام به تمام آن ها، زوج علی دایی در جام جهانی را قرار می دهم. کسی که باعث شد تیم به جام جهانی برود. همبازی من هم بوده در تیم امید. بازیکن بزرگی بوده و می توانست در تیم های بسیار بهتر و بزرگتری هم بازی کند. خداداد عزیزی را انتخاب می کنم.
سه بازیکن از این 11 نفر را باید به عنوان 3 بازیکن برتر قرن انتخاب کنیم.
بازیکنان بین المللی ما می توانند اینجا قرار بگیرند. نام اول علی دایی را می نویسم. نفر دوم علی کریمی است و نفر سوم هم کریم باقری.
دو مربی می خواهیم که این تیم را هدایت کنند. یک مربی ایرانی و یک مربی خارجی که سابقه کار در ایران را داشته اند.
من با آقای استانکو کار کردم. انسان با شخصیت، مربی باکلاس، مربی بزرگی بود که به ایران آمد و فوتبال ایران و پرسپولیس را متحول کرد. مربیان زیادی آمدند اما من از نزدیک با استانکو کار کردم و می دانم چه انسان بزرگی است. مربی خارجی نام استانکو را می نویسم.
مربی ایرانی هم کسی را انتخاب می کنم که برای تیم ملی و پرسپولیس زحمات زیادی کشیده، مربی من هم بوده و باید اسمش را بیاورم. علی پروین را می نویسم چون بسیار برای پرسپولیس و تیم ملی زحمت کشیده است.
آقا جواد انتخاب بعدی برترین داور قرن است.
آقای فنایی در جام جهانی بوده، داور بین المللی ما است، داوران دیگر هم بسیار زحمت کشیده اند. من فکر می کنم آقای فغانی می تواند در این لیست حضور داشته باشد. بین المللی است و در جام جهانی قضاوت کرده. افتخار ما است ایشان و در لیست قرار می گیرد.
آقای فغانی با اختلاف اول هستند در نظرسنجی ما. انتخاب بعدی، برترین تیم قرن را داریم.
اگر بخواهیم برای قرن انتخاب کنیم، باید تیم ملی را بگویم. تیم 98 که به جام جهانی رفت، بازیکنان بسیار خوب و تاثیرگذاری داشت. من تیم 98 را انتخاب می کنم.
انتخاب بعدی ما محدود به فوتبال نیست. سه ورزشکار برتر قرن که همه رشته ها را شامل می شود.
خیلی سخت است. برترین ورزشکاران قرن باید کسانی باشند که مدال المپیک و جهانی داشته باشند. ورزشکاران قرن... اولین ورزشکار قرن را می توانم عبدالله موحد بگذارم. قهرمان بلامنازع کشتی جهان و همشهری ما، ایشان بچه مازندران هستند. انتخاب اولم عبدالله موحد است.
انتخاب دوم حسن یزدانی است. امیدوارم با طلای المپیکی که می گیرد دل مردم ما را شاد کند.
ورزشکار سوم علی دایی را می نویسم. افتخار مملکت ما و آقای گل جهان است.
آقای جواد منافی، یکی از برترین استعدادهای فوتبال ما، خیلی ممنون که در این برنامه حضور داشتید و این انتخاب های فوق العاده. تشکر از مخاطبان رسانه طرفداری که با این برنامه هم همراه ما بودند. تا برنامه ای دیگر، خدانگهدار.
فرم نظرخواهی تکمیل شده جواد منافی