بعد از تقابل دو تیم در بازی رفت که با نتیجه ی مساوی 1-1به پایان رسید،دو تیم شب گذشته بازی برگشت خود را برای مشخص کردن تکلیف تیم صعود کننده به فینال برگزار کردند.آبی های لندنی قطعا در دور رفت تیم برتر میدان بودند اما آن ها در آن بازی فرصت هایی را از دست دادند و به همین دلیل نتوانستند نتیجه را به نفع خود تغییر دهند.در آن سو لوس بلانکوس قطعا باید برای این بازی تغییرات تاکتیکی زیادی را اعمال میکرد.همچنین قرار بود آن ها از بازگشت تعدادی از مصدومان خود من جمله سرخیو راموس و فرلاند مندی نفع ببرند.اما با تکرار یک نمایش مسلط و برتر چلسی علیرغم از دست دادن شانس های گلزنی زیادی توانست با نتیجه ی 2-0 رئال مادرید را شکست دهد.در این تحلیل بررسی میکنیم تیمِ توماس توخل چگونه در مرحله ی حذفی لیگ قهرمانان دومین باشگاهِ مادریدی را نیز از پیش رو برداشت.
رئال مادرید حین مالکیت :
اگرچه رئال مادرید دو سوم مالکیت توپ را با 67.7 درصد در اختیار داشت،اما آن ها کار خاصی با توپ از پیش نبردند.در اطراف گوشه های محوطه ی خودی آن ها در مقابل تیبو کورتوا از چینش سه نفره به چهار نفره تغییر پیدا کردند تا حرکات خود را شروع کنند.ادر میلیتائو به سمت راست و ناچو به سمت چپ رفتند،در حالی که یک هافبک(معمولا کاسمیرو اما گاهی نیز تونی کروس)در پست سمت چپ دفاع وسط کنار راموس قرار می گرفت.
در فاز بیلد آپ(آن فاز بازی که یک تیم مالکیت توپ را در اختیار دارد و برای گلزنی تلاش میکند،در حالی که تیم مقابل در حالتِ دفاع سازماندهی شده قرار دارد)لوکا مودریچ(که در نوعی پست شماره 10 بازی میکرد در حالی که دو هافبک دیگر در ساختار دابل پیوِت عقب می ماندند)و ادن هازارد اغلب به خط هافبک برمی گشتند تا یک امکانِ پیشروی توپ رو به جلو را ایجاد کنند.
کمی جلوتر،بازیکنی که در خط عقب بین کاسمیرو و کروس قرار نمیگرفت،سعی میکرد بین خط هافبک و خط حمله ی چلسی قرار بگیرد،در حالی که مودریچ این آزادی را داشت تا از سمت راست رو به جلو حرکت کند در حالی که هردوی بنزما و هازارد در وسط می ماندند.این ساختار تک هافبکی نه تنها پیشروی توپ رو به جلو را سخت و مشکل میکرد(که به همین دلیل مهاجمین مجبور بودند به عقب بازگردند)بلکه در روند تبدیل دفاع به حمله نیز به بازی آن ها بسیار آسیب می رساند.
به صورت خلاصه،رئال مادرید برای حفظ توپ در خط دفاع کار آسانی داشت اما رو به جلو حرکت کردن و پیشروی توپ برای آن ها بسیار مشکل بود.مهاجم نوک مادریدی ها تقریبا موقعیت خاصی نداشت،همانطور که بنزما و هازارد موفق به برقراری ارتباط با سایر بازیکنان برای ایجادِ یک خطر روی دروازه ی چلسی در داخل محوطه نشدند،پنج تلاش از هفت تلاش برای به ثمر رساندن گلِ تیم مهمان از خارج از محوطه ی جریمه انجام شد.
دفاع چلسی :
چلسی به طور کلی در این مسابقه هیچوقت مجبور نشد دفاع کند یا در لاک دفاعی فرو برود و این تا حدی بخاطرِ موفقیت آمیز بودنِ شکل و ساختار آن ها در خط هجومیشان بود.وقتی رئال مادرید در نیمه ی زمین خودی صاحب توپ بود،ساختار دفاعی چلسی یک نوع 2-3-5 بود در حالتی که وینگ بک ها(چیلول و آزپلیکوئتا)عقب می ماندند و مهاجمان کناری به تیمو ورنر در نوک حمله ملحق می شدند.آن ها کاملا راضی بودند که اجازه دهند مدافعین رئال مادرید صاحب توپ باشند و به مدافعین مرکزی در ساختار 4 نفره ی دفاعی مادرید هنگامی که صاحب توپ بودند فشاری وارد نمی کردند و بیشتر روی قطع کردن مسیر پاس ها و جلوگیری از ارسال پاس به خط میانی مادرید متمرکز بودند.
اما آن ها اگر دو مدافع وسط کناری صاحب توپ می شدند آن ها را تحت فشار قرار می دادند تا از پیشروی توپ توسطشان جلوگیری کنند.
وینگ بک های چلسی رو به جلو حرکت می کردند و به وینگ بک های رئال مادرید،اگر آن ها رو به عقب حرکت کرده بودند(که معمولا در جلو قرار داشتند)فشار می آوردند .در اکثر مواقع این بن چیلول بود که به وینیسیوس جونیور فشار می آورد زیرا فرلاند مندی معمولا جلو می ماند و فقط هشت لمس توپ در یک سوم دفاعی پستش داشت.
وقتی که توپ در نیمه ی زمین خودی چلسی قرار داشت آرایش چلسی به یک 2-3-5 که در آن میسون مانت به خط هافبک ملحق میشد تغییر پیدا میکرد.
این تاکتیک دفاعی بسیار مسمر ثمر واقع شد به این خاطر که مادرید به سختی در میانه ی میدان فضا و زمانی برای صاحب توپ شدن داشت.در موارد نادر که آن ها در میانه ی میدان فرصت و فضایی برای صاحب توپ شدن به دست می آوردند به شدت توسط جورجینیو و انگولو کانته سرکوب می شدند.
تهدید چلسی حین تغییر از دفاع به حمله :
درست مثل بازی رفت،چلسی بیشتر از همیشه وقتی که توپ را صاحب شده و با سرعت رو به جلو حمله می کردند خطرناک ظاهر می شدند.همانطور که در تصویر بالا دیدیم هافبک های آن ها چند بار این کار را انجام دادند و به همین خاطر چلسی چندین حمله ی خوب را به صورت رشته ای از بازیکنان حین تغییر از دفاع به حمله انجام داد.حمله ی اول آن ها تقریبا آن ها را صاحب یک گل کرد و با قطع یک پاس از سمت جورجینیو شروع شد،کانته صاحب توپِ رها شده شد و آن را سریعا به مونت پاس داد،که او نیز آن را با دو لمس به چیلول سپرد(که مایل ها فضای خالی را پیش روی خود می دید چون توپ به سرعت از سمت راست زمین به سمت چپ زمین انتقال پیدا کرد آن هم بدون مقابله ای از سمت رئال مادرید به این دلیل که اغلب در چنین سناریو هایی خط هافبک آن ها به طرز فجیعی خالی بود و فقط شامل یک نفر میشد)
همه چیز به خوبی انجام شد غیر از این حقیقت که تیمو ورنر در آفساید بود و این گل مردود اعلام شد.
اگرچه گل اولِ چلسی نتیجه ی یک تغییر از دفاع به حمله ی سریع نبود،اما قطعا وضعیت فاجعه ی خط هافبک مادرید را حتی وقتی که تمام بازیکنان در پست های دفاعی خود بودند را به خوبی به تصویر کشید.کانته توپ را از یکی از مدافعین وسط چلسی در حالتی که پشتش به سمت دروازه بود تحویل گرفت و به معنای واقعی کلمه با دو لمس توپ ساده مثل برق و باد از زوج کروس و کاسمیرو عبور کرد.
با خط دفاعی باز و در معرض خطر قرار گرفته،رئال مادرید برای جلوگیری از نفوذ چلسی به گوشه ی محوطه ی جریمه کار بسیار کمی میتوانست انجام دهد جایی که کانته در نهایت با یک پاس هاورتز را صاحب توپ کرد.
اگرچه شوتِ بازیکن سابق لورکوزن با برخورد به تیرک به عقب برگشت اما ورنر برای ریباند درست نزدیک به دروازه بود و بدون مزاحمتی از سمت دروازه بان و خط دفاعی رئال مادرید توپ را وارد دروازه ی رئال مادرید کرد.مشکل دیگری که رئال مادرید حین تغییر از دفاع به حمله ی چلسی با آن مواجه شد در خط دفاعیشان بود.این بیشتر از همیشه در دقیقه ی 59 مشهود شد،وقتی که خط هافبک چلسی در میانه ی زمین توپ را پس گرفت و بعد از چهار لمس سریع توپ،جورجینیو یک پاس بلند را به سمت جلو ارسال کرد.
می توان گفت از دیدگاه تیم میهمان مشکل این بود که سه نفر خط دفاعی رئال مادرید حین مالکیت توپ بسیار از هم فاصله داشتند به گونه ای که مدافعین وسط تا خطوط کناری زمین پخش شده بودند و در نتیجه در مرکز در معرض خطر قرار گرفتند.در این صحنه هردویِ هاورتز و ورنر بدون مقابله از سمت بازیکنان دفاعی مادرید به سمت دروازه حرکت کردند اما شوت آخر هاورتز توسط کورتوا دفع شد.
اگرچه رئال مادرید در این صحنه نجات پیدا کرد،اما آن ها در دقیقه ی 85 برای بار دوم مجازات شدند.آن گل از یک ضربه ی دروازه ی چلسی نشئت گرفت اما یک بار دیگر شامل وضعیت شلخته و درهم و برهم خط هافبک رئال مادرید(که در آن مقطع کاسمیرو را هم نداشت چون او تعویض شده بود)و دفاع فاجعه بار خط دفاع مادرید بود.
نتیجه :
اگرچه چلسی مثل دیدار رفت باید دو یا چند گل دیگر به ثمر می رساند،آن ها در دور برگشت برد راحتی را کسب کردند.چینش آن ها برای آسیب رساندن به تیم رقیب بسیار کامل بود و بازیکنان برنامه های سرمربی را هوشمندانه اجرا کردند.نمایش رئال مادرید اما تقریبا مشابه نمایش دور رفت این تیم بدونِ یک برگردون از بنزما بود و به همین خاطر آن ها کاملا لایق حذف بودند.زین الدین زیدان در سال جاری تطبیق پذیریِ تاکتیکی اش را بهبود زیادی بخشیده است اما احتمالا چینش سه دفاعه در این بازی تصمیم درستی نبود.آن ها نمی توانند مدت زمان زیادی روی این شکست متمرکز بمانند زیرا کورس قهرمانی لالیگا همچنان به قوت خود باقی است.چلسی نیز اکنون در فینال لیگ قهرمانان در استانبول باید با منچستر سیتی دیدار کند به این معنی که توخل تیمش رو به دو فینال در فصل جاری رسانده آن هم در سال اول حضورش در جمع آبی ها که نشانگر موفقیت آمیز بودن انتصاب او به عنوان سرمربی چلسی است.
By Neel Shelat from Sportslens.com