اختصاصی طرفداری / در 1 جولای 1989 جان توشاک ولزی، جانشین لئو بین هاکر هلندی شد و سرمربی جدید رئال مادرید لقب گرفت. 3 قهرمانی متوالی لالیگا، 1 قهرمانی کوپا دل ری و 2 قهرمانی سوپرکاپ حاصل کار قابل قبول بین هاکر معروف بود اما عدم توفیق در کسب قهرمانی جام باشگاههای اروپا و شکست پرگل مقابل میلان، پایان راه او در برنابئو بود. توشاک در سال 1985 پای به اسپانیا گذاشت و هدایت رئال سوسیداد را برعهده گرفت و در سال 1987، لا رئال را به قهرمانی کوپا دل ری رساند. عنوانی که برای 34 سال، برای رسیدن دوباره به آن صبر کردند. ماموریت توشاک مشخص بود. او باید مادرید را به سمت قهرمانی اروپا و ادامه حضور قدرتمندانه در رقابت های داخلی سوق می داد. در تابستان آن سال مادرید دو قرارداد مهم دیگر هم بست. اسکار روجری، مدافع نامدار آرژانتینی از تیم لوگرونیِس، جذب شد و فرناندو هیروی جوان از رئال وایادولید پای به مادرید گذاشت و برای 14 سال، پیراهن سفید را از تن در نیاورد.
کرکس ها هم هنوز بودند، اما دیگر بالغ تر از گذشته. مانولو سانچیس، میشل، مارتین وازکز و امیلیو بوتراگوئنو. تنها یک سال قبل از آن بود که میگل پاردزا ضلع پنجم آنها، دوباره مادرید را به مقصد ساراگوسا ترک کرده بود. آنها از قلب لافابریکا (آکادمی مادرید) رشد کرده بودند و مادرید به آنها می بالید. کاستیا در سال 1980، با کنار زدن رقبای بزرگی از لالیگا به طرز شگفت انگیزی به فینال کوپا دل رسید و در برنابئو مقابل تیم اصلی رئال مادرید قرار گرفت و زمانی که سال بعد آن ها در جام برندگان اروپا، نماینده اسپانیا بودند، شگفتی خود را با پیروزی بر وستهم در خانه کامل کردند. از آن تیم ستاره ای چون چندو بعدها به تیم اصلی رسید. لافابریکا به پیشتازی خود ادامه داد و در عرض دو سال نسل بهتری را تربیت کرد. فرم و سرعت رشد آنها مثال زدنی بود. کاستیا در پایان فصل 1983-84 دسته دوم اسپانیا، با تساوی هفته پایانی مقابل لاس پالماس و با توجه به شکست 4-0 بیلبائو اتلتیک (تیم دوم اتلتیک بیلبائو)، مقابل الچه، با 50 امتیاز قهرمان سطح دوم اسپانیا شدند. قانون به آنها اجازه نمی داد تا فصل آینده را در لالیگا باشند، اما آن تیم که روزگاری هواداران بسیاری را برای دیدن ستاره های جوان خود به استادیوم می کشاند، رئال مادرید را از دوره ی خشکسالی نجات داد. مادرید پس از قهرمانی سال 1980 برای پنج فصل متوالی در لالیگا ناکام ماند و دسته کرکس ها روزنه ای تازه را به سوی موفقیت های آینده نشان می داد.
کاستیا در آن فصل (1983-84) بازی های قابل توجهی را انجام داد. پیروزی های آنها پرگل و دلچسب بودند و آنها به شکلی شیک و با بازی های زیبا، این کار را انجام می دادند. آنها چشمها را خیره کردند تا جایی که مسئولان باشگاه را مجاب کرد که به دلیل ازدحام و استقبال هواداران از آنها، از استادیوم 5 هزار نفری به سانتیاگو برنابئو نقل مکان کنند. در نوامبر 1983، آنها بیلبائو را 4-1 خرد کردند. بیش از 60 هزار نفر شاهد نمایش آنها بودند! که برای یک تیم آکادمی فوق العاده بود. آن دیدار به نوعی نبرد بوتراگوئنو و خولیو سالیناس ستاره بیلبائو اتلتیک هم بود. سالیناس در پایان فصل با 23 گل آقای گل شد و بوتراگوئنو با 21 گل پشت سر او قرار گرفت. بوترا فرشته مادرید بود و زمانی که خولیو سزار ایگلسیاس، خبرنگار مطرح روزنامه ال پایس در نوامبر 1983 مقاله ای را تحت عنوان آمانسیو و دسته کرکس ها، در تعریف ستارگان نسل جدید کاستیا نوشت در جمله دسته کرکس ها از نام او الهام گرفت. مطلب ایگلسیاس بسیار مهم بود و نوید نسل جدیدی را از سیستم جوانان مادرید می داد که زیر نظر آمانسیو آمارو، مهاجم و ستاره سابق تیم و برنده جام باشگاههای اروپای 1966، رشد می کردند. البته آلفردو دی استفانوی اسطوره ای هم قبل از آمانسیو در پرورش نسل جدید نقش داد.
5 کرکس متولد شدند. بوتراگوئنو، با آن چهره زیبا و کودکانه که یک مهاجم سریع و چابک بود. مانولو سانچیس، پسر مانولو سانچیس پدر، مدافع افسانه ای مادرید در دهه 50، که قرار بود راه پدر را ادامه دهد. میشل با نام کامل خوزه میگل گونزالس مارتین دل کامپو، که مغز متفکر تیم در خط هافبک به همراه مارتین وازکز پر تحرک شمار می آمد و در نهایت میگل پاردزا مهاجم تیم که البته راهش را بعدها از دسته 5 نفره جدا کرد. ستاره های جوان به تدریج به بدنه تیم اصلی تزریق شدند و خیلی زود، به ترکیب تیم راه یافتند. مادرید در سال 1985 با هوگو سانچز، مهاجم اتلتیکو مادرید و آقای گل وقت لالیگا قرارداد امضا کرد. آمدن سانچز برگ برنده بسیار مهمی بود. مادرید آن فصل را با 9 امتیاز بیشتر از بارسلونا، مدافع عنوان قهرمانی تمام کرد و پس از 5 سال دوباره قهرمانی لالیگا را زیر نظر لوییس مولونی بزرگ به دست آورد. سانچز از عنوان آقای گلی خود دفاع کرد و خورخه والدانو زوج او، با 16 گل نفر دوم پیچیچی لقب گرفت. مادرید زیر نظر لئو بین هاکر در فصل 1986-87 هم قهرمان شد و ستاره مکزیکی لوس بلانکوس باز هم با اختلاف زیاد نسبت به نفر دوم، پیچیچی را به دست آورد. در پایان فصل 1987-88 مادرید، این بار بالاتر از سوسیداد جان توشاک قرار گرفت و سانچز برای چهارمین بار متوالی به پیچیچی رسید و در فصل 1988-89، مادرید بالاتر از بارسای یوهان کرایف، به قهرمانی چهارم رسید. هوگو سانچز این بار در کسب عنوان آقای گلی ناکم ماند و قافیه را به بالتازار، مهاجم برزیلی اتلتیکو واگذار کرد.
این یک جهش فوق العاده بود. جهشی که با ستاره های شگفت انگیز کاستیا، در کنار ستاره های با تجربه تیم ایجاد شد و قرار بود ادامه داشته باشد. رامون مندوزا رئیس تیم، به همین منظور توشاک را به برنابئو آورد. کرکس ها تا آن زمان بخش مهمی از تیم اصلی بودند و تا زمان ورود توشاک، سانچیس و وازکز 24 ساله و میشل و بوترا 26 ساله بودند و دیگر جزوی از با تجربه های مادرید به حساب می آمدند. مادرید فصل را با برتری 2-0 خانگی مقابل اسپورتینگ خیخون آغاز کرد. میشل و هوگو سانچز گلزنان بازی بودند. آنها در ایستگاه دوم در مقابل کاستِیون، بدون گل متوقف شدند اما توپخانه آنها پس از آن در اروپا مقابل اسپورا و بعد در خانه مقابل والنسیا شروع به فعالیت کرد. مادرید 6-2 والنسیا را خرد کرد. بوتراگوئنو و شوستر هر کدام یک گل به ثمر رساندند و میشل به همراه هوگو سانچر دبل کرد. این دو گل، سی امین دبل هوگو سانچز تا آن زمان در لالیگا بودند، در شبی که اسکار روجری، اولین بازی خود را برای سفیدها انجام داد. دو پیروزی شش گله مقابل اسپورا در مرحله اول لیگ قهرمانان و چهار گله مقابل کادیز، مادرید را بالاتر از اتلتیکو و سویا در صدر جدول قرار داد، اما شکست 3-1 مقابل بارسلونا در نیوکمپ، در هفته ششم، اوضاع را برای جان توشاک کمی متزلزل کرد. رئال مادرید فرم خوبی در بازی از خود ارائه نکرد و اخباری مبنی بر اختلاف جان توشاک با بازیکنان به گوش رسید. 11 روز بعد در 18 اکتبر 1989، مادرید در خانه میلان با دوگلی که فرانک رایکارد و مارکو فن باستن به ثمر رساندند، بازنده از سن سیرو خارج شد. این دومین شوک متوالی میلان به آنها بود. جان توشاک قافیه را به آریگو ساکی واگذار کرد، اما با توپی پر به لالیگا بازگشت. دو پیروزی مقابل رایووایکانو که در این 3600 امین گل لوس بلانکوس در تاریخ لالیگا به ثمر رسید و پیروزی 5 گله خانگی مقابل سویا، پیش زمینه خوبی برای دیدار برگشت مقابل میلان بودند. در 1 نوامبر سانتیاگو برنابئوی پر خروش، میزبان بازی برگشت مقابل شاگردان ساکی بود. مادرید زخم خورده از بازی رفت چشم امید به بازگشتی دلپذیر داشت. آنها در فصول گذشته بازگشت های باورنکردنی را در رقابت های اروپایی تجربه کرده بودند و دیدار برگشت، به نوعی اعاده حیثیت از شکست بد فصل گذشته آنها هم بود. تلاش های مادرید برای گلزنی در دقیقه 45 و با گل امیلیو بوتراگوئنو به ثمر نشست. مادرید به نیمه دوم امیدوار بود، اما اخراج مانولو سانچیس در دقیقه 74 با لگدی که به دیگو فوسر زد، شرایط را پیچیده کرد و در نهایت مادرید نتوانست گل مساوی را در مجموع دو بازی به ثمر برساند و از گردونه جام باشگاههای اروپا کنار رفت. کرکس ها بار دیگر از رسیدن به کاپ اروپا ناکام ماندند و با وجود نسلی غرور انگیز نتوانستند طلسم را بشکنند.
سه روز بعد، مادرید در آنوئتا مقابل سوسیداد 2-1 شکست خورد تا تیغ انتقادات به سمت توشاک، بُرنده تر از قبل به نظر برسند. با این حال مادرید که خود را خارج از رقابت های اروپایی می دید، با قدرت به لالیگا بازگشت و جایگاه خود را در صدر جدول مستحکم تر کرد. پایان سال 1989 برای تیم توشاک، خارق العاده بود. آنها 4-0 بیلبائو، 7-2 ساراگوسا، 2-0 اتلتیکو را در جام حذفی، 3-1 اتلتیکو را این بار در لیگ، در کنار دیگر پیروزی های پرگل آنها شکست دادند. هوگو سانچز در این اثنا، به فرم خوب گذشته خود، در 31 سالگی بازگشته بود و دروازه ها را یکی پس از دیگری فتح می کرد. آنها ژانویه 1990 را هم با توپ پر آغاز کردند و دو تساوی بی اهمیت مقابل والنسیا و مایورکا، سد راه مسیر آنها نشد. مادرید به تاخت به سوی پنجمین قهرمانی متوالی حرکت می کرد و در دیدار برگشت مقابل بارسلونا هم آنها انتقام شکست دور رفت را هم گرفتند. پس از 46 دقیقه، مادرید با 3 گل میشل، بوترا و هوگو سانچز پیش بود. دو گل خولیو سالیناس در عرض سه دقیقه در نیمه دوم، بارسا را به بازی برگرداند، اما راهی برای بازگشت نبود و دو اخراجی در دقایق پایانی، کار را برای شاگردان یوهان کرایف تمام کرد. چندو در آن بازی دویستمین بازی خود را برای تیم اصلی انجام داد و شاگردان توشاک، فاصله ای 6 امتیازی را در صدر جدول ایجاد کردند. پس از آن در 8 بازی در لیگ و کوپا دل ری، آنها به 7 پیروزی دست پیدا کردند و به فینال کوپا دل ری راه یافتند، اما در لوییس کازانووای والنسیا 2-0 فینال را در دیداری که هیرو در دقیقه 45، اخراج شد به بارسلونا باختند. با این وجود پیروزی بر سلتاویگو و لغزش احتمالی اتلتیکو در خانه سوسیداد می توانست قهرمانی پنجم را در فاصله 5 بازی تا پایان فصل، مسجل کند. این اتفاق افتاد و اتلتیکو در باسک متوقف شد و مادرید با 3 گل سانچیس، لوسادا و میشل، که موفق به زدن پنجاهمین گل خود در لالیگا شد، سلتا را در برنابئو مغلوب کرد و به پنجمین قهرمانی متوالی رسید. کاری که آنها در فواصل سال های 1961 تا 1965 هم انجام داده بودند و این بار با نسل کرکس ها به آن نائل آمدند. لوس بلانکوس با توشاک فصل را با 9 امتیاز اختلاف نسبت به تیم دوم (والنسیا) و با 62 امتیاز به پایان رساند. 107 گل زده آنها آماری خیره کننده بود که در تاریخ لالیگا یک رکورد به حساب می آمد. از این تعداد گل، 38 گل سهم هوگو سانچز بود که بهترین آمار خود را به ثبت رساند و در نهایت به کفش طلای اروپا هم رسید.
کرکس ها سهم عمده ای در این موفقیت داشتند و پس از آن در اوایل دهه 90، با خروج بوتراگوئنو و مارتین وازکز، راهشان از هم جدا شد. پپ گواردیولا آنها را بهترین نسل مادرید توصیف می کند. آنهایی که غرور را پس از سال ها به برنابئو بازگردادند و حتی بدون دستیابی به جام باشگاههای اروپا، سهم خود را به تاریخ مادرید به شکلی شایسته ادا کردند.
ادامه دارد...
بیشتر بخوانید:
پاورقی لالیگا | بخش اول: بارسلونا 1929، اولین فاتح
پاورقی لالیگا | بخش 2: شیرهای باسک، بهترین تیم پیش از جنگ و بهترین تیم در خلال جنگ
پاورقی لالیگا | بخش 3: سپید، سپید، لاسائتا! پایان طلسم 21 ساله
پاورقی لالیگا | بخش 4: موفقیت استبدادی روخی بلانکوس با صورت شیطان و پای خدا!
پاورقی لالیگا | بخش 5: قصاب بیلبائو!
پاورقی لالیگا | بخش 6: 5-0 و 5-0؛ لا مانیتا به سبک لادروپ
پاورقی لالیگا | بخش 7: روزی که دی استفانو مقابل رئال مادرید قرار گرفت
پاورقی لالیگا | بخش 8: نفرین ماسک های اکسیژن اسپانیول؛ حوله آتشینی که بارسلونا را قهرمان کرد
پاورقی لالیگا | بخش 9: تاج گذاری لا رئال آبی باسک در دوران کودتا، آدم ربایی و دموکراسی؛ روزی که قلب خوانیتو شکست
پاورقی لالیگا | بخش 10: سوپر دپور، ماشین جنگی خاویر ایرورتا