کریم صفایی، رییس اسبق فدراسیون تیر و کمان میهمان دوربین طرفداری در برنامه گفتگوی ویژه بود.
به گزارش طرفداری، پس از انتشار حکم تبرئه کریم صفایی، به سراغ رییس اسبق فدراسیون تیر و کمان رفتیم تا با او در خصوص ابهاماتی که در همه این سال ها پیش آمده بود صحبت کنیم. پیش از این بخش اول گفتگوی کریم صفایی با رسانه طرفداری تقدیم تان شد.
حالا صفایی در بخش دوم و پایانی گفتگو، صحبت های جالبی را در خصوص شایعه اسلحه کشی اش در یکی از تیم های نظامی و احتمال بازگشت به فدراسیون تیر و کمان مطرح کرده که دیدن آن حتما پیشنهاد می شود.
یعنی شکایت شما به دادگاه CAS امنیتی و به علیه ورزش ایران خوانده شد و مشکلاتی نیز برایتان ایجاد گردید. در این بین یک شایعه عجیب در خصوص شما به گوش می رسید که نه تایید می کنم نه تکذیب. ابهاماتی در مورد اطرافیانتان ایجاد شد که شما به یکی از تیم های نظامی لیگ برتر رفتید، بین دو نیمه مسابقه بابت عملکرد نه چندان خوب بازیکنان به مدیران و مسئولان تیم گفته اید با اسلحه بازیکنان را تهدید کنند تا نیمه دوم بترسند و عملکرد بهتری داشته باشند. شایعه دوم این است که شما خودتان شخصا در رختکن رفته و بازیکنان را با اسلحه تهدید کرده اید تا عملکرد بهتری داشته باشند.
از این شایعات برای همه در می آید. من قهرمان تیراندازی بودم ولی قسم می خورم که هم خودم هم 10000 نفر محافظ فیزیکی که آموزش دادم، به آن ها گفتم اگر اسلحه ای بیخود و بی جهت از کمر کسی برای رعب و وحشت و ادا درآوردن بیرون بیاورد، خدا چنان در کاسه ات می گذارد که نابود می شوی. نمونه هایی نیز داشتیم. طرف رفته بود شمال دور بزند، یک نفر آدم را دراز کرده بود و نزدیک بود اعدامش کنند. من به جز یکبار برای مسابقات در ورزشگاه آزادی، دیگر در هیچ مجموعه ورزشی با سلاح نرفته ام. اسلحه برای مردم نیست؛ برای دشمن است. آن هم کسی که عرضه اش را داشته باشد و یک تیر بزند و آن هم به قول ما خاله هندی بزند. بعد اینکه ورزش اصلی من فوتبال بوده و اگر به محل مان در پیروزی بروید، من در 10 سالگی کاپ گل کوچک می گذاشتم و نزدیک 60 تیم می آمدند و با هم مسابقه می دادیم. این که برایتان می گویم مال قبل انقلاب است. من همیشه دنبال این بوده ام که ورزش فوتبال پاک باشد.
من رییس هیات فوتبال نیروهای مسلح بوده ام. یعنی بازیکنانی مانند رضا شاهرودی، علیرضا منصوریان، مهدی پاشازاده و ... سربازان من بودند که آنها را به مراکش برای مسابقات بردم. یک بار در زندگی ام در این جهات گام برنداشته ام که کسی را تهدید کنم ولی شایعات درمی آیند. من جایی می رفتم، می گفتند این شخص مسلح می آید. در صورتی که ورزش باید پاک باشد. در قصه ورزش مخصوصا وقتی خودت فوتبال بازی می کنی، زمانی که بحث برد و باخت پیش می آید، شاید از پوست شخصیت بیرونی خود بیرون روی و یک ورزشکاری شوی که فقط در فوتبال است. این شایعه را من راجع به یک شخص دیگر در تیم فوتبالمان شنیدم که کلت کشیده ولی به نظرم واقعیت ندارد زیرا آن شخص هم این کار را نمی کند. جزو بازیکنان نیروهای مسلح بود که سپس در بازی های مراکش نیز حضور یافت. همان موقع که این شایعات بود نیز به آن شخص می گفتم صبور باش که یک وقت از کوره در نروی.
من در زمان ریاست جمهوری حضرت آقا، محافظ بودم و به کارم افتخار می کنم. چون گفتید این کارها از شما برمی آید، از بچگی جلوی خودم را می گرفتم. یک خاطره بگویم. یک بار در دوره راهنمایی بودم. معلم صدا زد و گفت تو درس نمی خوانی، حداقل یک کاری بکن. حداقل رویت را کم کن. نمی شود که هم درس نخوانی هم پررو باشی. خواهرم پرسید کدام را انتخاب کردی؟ گفتم رویم را کم نکردم اما درس را کنار گذاشتم. در واقع من در 32 سالگی دیپلم گرفتم زیرا اصلا دنبال درس خواندن نبودم. دیگر جبهه بود و شهادت و ... یکی از برادرانم شهید شده بود و هنوز جنازه اش را نیاورده بودند. من هم در این فکر بودم که شهید می شوم. این تا سال 72 طول کشید و همه برادرانم لیسانس و فوق لیسانس گرفتند و تا دکتری نیز رفتند. به من گفتند آموزش پرورش باید به تو یک خانه بدهد. گفتم چطور؟ گفتند آن قدر پشت دیپلم مانده ای که سنواتت یک خانه می شود. پس در 32 سالگی دیپلم گرفتم. از زمانی که تصمیم گرفتم درس را برای تفریح بخوانم، دو لیسانس و دو ارشد گرفتم. سپس دکتری گرفتم و کتاب نوشتم و دیگر آن را رها نکردم. سپس اگر کسی در بحث ورزش ورود می کند و منطق نداشته باشد، به فنا می رود. زور، هیچکس را به جایی نمی رساند. وقتی که شما از زور چه کلت چه از مقام وزارت و ریاست استفاده کنی، فایده ندارد. من همین الان با ورزشکارانم آن قدر ارتباط صمیمی و عاطفی دارم که همه شان مرا دوست دارند. چرا؟ چون من همیشه خودم را نه به عنوان رییس فدراسیون، بلکه کنار ورزشکار می دیدم. خودم از پایین به بالا آمده بودم، ورزشکار بودم، سرپرست و مربی و سپس رییس هیات و فدراسیون شدم. یعنی کارنامه و مسیرم مشخص بود. بنابراین تمامی ورزشکاران مرا دوست داشتند. می خواهم این را بگویم چه رییس یک اداره باشی چه رییس جمهور، اگر فکر می کنی قدرت شما مطلق به این صندلی است، مطمئنا هم شخصیت خود را به باد می دهیم هم ضعف مان را نشان می دهیم. کسی که از صندلی، مقام یا اسلحه اش در جهت شخصیت سازی اش استفاده می کند، نشان دهنده ضعفش است. طرف قاضی مملکت است، کسی که به او اتهام وارد شده، پیش او می آید و قاضی شروع به بد و بیراه گفتن می کند. این نشان دهنده ضعف آن قاضی است نه متهم. قاضی اگر شخصیت خوبی داشته باشد، از این صندلی استفاده قدرت نمی کند. این ضعف یک فرد است که از اسلحه، صندلی یا پولش استفاده کند. مادر خدا بیامرزم می گفت به پستت نناز که به یک خط بند است، به مالت نناز که بک یک شب بند است، به هیکلت نناز که به یک تب بند است. یعنی واقعا مردم ما باید از پایین تا بالا، از بالا تا پایین این را بدانند که قدرت، ثروت و شهرت هیچ چیز برای انسان نمی آورد. فقط این ها امانت الهی است که دست ما داد. اگر درست استفاده کردیم، بیشتر به ما می دهد اما اگر نداد، یعنی ضعیفیم و از ما می گیرد.
یک سوال هم بپرسم. با توجه به اینکه تبرئه شدید، به فدراسیون تیر و کمان برمی گردید؟
حتما بله. در این 27-28 ساله من وکیلی نداشتم و وکیل من آن بالاست. الان هم که می گویم برمی گردم، به یک سری بچه های خوب تیر و کمان قول داده ام. زمانی بود که تیر و کمانی ها دبیرستانی و دیپلمه بودند، الان همان آنها فول انگلیسی، دکتری ورزشی و قهرمان هستند. به آن ها قول داده ام برمی گردم و دست به دست هم می دهیم تا فدراسیون جهانی را در اختیار ایران بگذاریم.
ممنون از شما که به برنامه ما آمدید. از مخاطبین نیز تشکر می کنم که تا این لحظه ما را همراهی کردند.
بیشتر بخوانید:
کریم صفایی در طرفداری: در خیابان روی من کلت کشیدند و از دستگیری ام فیلمبرداری کردند!