اختصاصی طرفداری / اعظم آخوندی در بخش دوم و پایانی مصاحبه اش با رسانه طرفداری صحبت های جالبی را مطرح کرده است.
اعظم آخوندی، لژیونر فوتسال بانوان ایران و ملی پوش فوتسال بانوان در برنامه بانوان قهرمان میهمان دوربین طرفداری بود و به سوالات یگانه عصاری پاسخ داد.
پیش از این بخش اول این گفتگو تقدیم تان شد. حالا آخوندی در بخش دوم و پایانی صحبت های خود از حضور در لیگ عراق و گلزنی تاریخی اش که با واکنش رسانه های این کشور همراه بود می گوید.
بخش دوم و پایانی گفتکوی اعظم آخوندی و یگانه عصاری را می خوانید و می بینید:
این اواخر بعد از حضورتان در لیگ ایران، درخشش عجیبی در لیگ عراق داشتید که هنوز رسانه های عربی در کشور عراق تعریف می کنند. تو اولین دروازه بان گلزن عراق شدی و در خصوص پیشنهادت از عراق توضیح بده برایمان.
من سال قبل هم از همین تیم پیشنهاد داشتم ولی چون با سایپا قرارداد داشتم و نیم فصل بود، باشگاه قبول نکرد و نرفتم. امسال قبل از شروع لیگ، پیشنهاد دادند و گفتند قرارداد نبند و بیا اینجا و مثل پارسال نشود. من هم دوست داشتم که این چالش را در زندگی ام تجربه کنم، حالا تفاوتش با لیگ مالدیو این بود که لیگ آنجا شبیه لیگ خودمان بود یعنی هر جمعه بازی می کردیم و بازی ها رفت و برگشت، به خاطر ویزا و شرایط کرونا به دو بازی اولمان نرسیدم که تیمم یک بازی را متاسفانه 9-3 باخته بود و در دو بازی 12 گل خورده بودند. من رفتم آنجا و اولین بازی ای که کردم کلین شیت کردم و اینکه چون این خیلی دیده شد، چون آنها در 2 بازی دوازده گل خورده بودند من که رفتم خیلی متفاوت شده بود تیمشان بازتاب زیادی در عراق داشت و آنجا خیلی بیشتر اهمیت می دهند یعنی خیلی دنبال می کنند، ما دربی داشته ایم در دایرکت اینستاگرام برای من زده بودند به زبان فارسی و ترجمه کرده بودند این بازی برای ما مهم است و انشالله این بازی را ببرید و تیم الزورا برای ما خیلی مهم است و برای شان اهمیت داشت که آن بازی را ببرند. حالتی شبیه به دربی استقلال و پرسپولیس داشت و انقدر این موضوع برای مردم آنجا اهمیت داشت و دنبال می کردند. این صد در صد به خاطر این است که در تلویزیون پخش می شود بازی ها و باعث بیشتر دیده شدن می شود، من امیدوارم بازی های ما در ایران مثل بازی های فینال، پلی آف و بازی های حساس پخش مستقیم شود. شروع کنند و اگر در شبکه یک، دو و سه نمی شود در شبکه ورزش و این استارت بخورد چون خیلی بازتاب دارد.
به غیر از پخش زنده یک وجه مشترک دارد لیگ مالدیو و لیگ عراق و حضور تماشاگران است که فکر می کنم این خیلی به شما کمک می کند.
بله صد در صد.
خانواده ات آمدند برای تماشای بازی هایت؟
اینجا که نمی شد، پارسال شرایط بهتر بود اوایل لیگ، مدیران باشگاه ها تشریف می آوردند و عواملی که می آمدند بازی ها را می دیدند بعد یک سری اتفاق افتاد در یکی از شهرها که این باعث شد هیچ آقایی داخل سالن نیاید، دیگر نه عکاس می آمد نه کسی دیگر و این صدمه زد به لیگ ما و دیده شدن و اینکه من را هیچ وقت نشده پدرم بیاید وبازی ام را ببیند، مادرم آمده و دیده ولی پدرم، بردارم هیچوقت بازی ام را ندیده اند و آنجا اتفاقا بازیکنی داشتیم که 16 سالش بود و پدرش او را می برد و می آورد و همیشه می آمدند ایشان بازی ها را می دیدند و مسن بودند. همیشه بعد بازی با هم عکس می انداختند و یک عکس هم انداختند و من استوری کردم و نوشتم امیدوارم ما دختران ایران روزی بتوانیم اینجور با پدرمان در سالن عکس یادگاری بگیریم چون تاثیر دارد واقعا، تماشاچی و اینکه از بیرون می آیند و می بینند و آن انرژی مثبتی که می فرستند باعث بیشتر دیده شدن می شود و خیلی خیلی بیشتر به فوتسال و ورزش بانوان کمک می شود.
داستان گلزنی است را تعریف می کنی؟ خیلی در رسانه ها مورد استقبال قرار گرفت. یک تیتری رسانه عراقی زده بودند "متحول کننده الزورا"
بله، چون لیگ آنها ده سال قدمت دارد و دخترانشان بازی می کنند و در این ده سال هیچ دروازه بانی گل نزده بود و ما از سیستم پاورپلی که تیم را 5 نفره می کنند در فوتسال در هفته تمرین می کردیم و مربی مان مدام به من می گفت مطمئنم می توانی گل بزنی، شجاع بازی کن، برو و سعی کن و تحولی را ایجاد کن چون کسی تا حالا این کار را نکرده و من دوست دارم این کار را انجام دهی. خلاصه بازی را که شروع کردیم و با همان سیستم 5 نفره که بودیم، من یک و دو کردم با بازیکنان مان و شوت کردم و اولی را دروازه بان گرفت و دومی را وارد دروازه کردم و در همان بازی دو پاس گل هم دادم به بچه ها ولی در قالب بازی کردن نه گلر و این خیلی بازتاب داشت. اینکه دروازه بان می آید با پا کار می کند و گل می زند خیلی کار عجیب تری است و اینکه در آقایان باز این موضوع بیشتر اتفاق می افتد چون آقایان از نظر اینکه فوتسال بازی می کنند، گلرهایشان بازی با پای خوبی دارند ولی در خانم ها این خیلی کم اتفاق می افتد و اینکه خداراشکر موفق شدم اینکار را در لیگ عراق بکنم به لطف خدا و کمک هم تیمی هایم صددرصد و اسمم بماند در تاریخ آنجا که برای اولین چنین کاری کردم.
خیلی از کارشناسان معتقد هستند که بسیاری از آقایان فوتبالیست ما می روند لیگ ستارگان قطر و در کشورهای عربی به خاطر منفعت های مالی ولی در عین حال باعث افت کیفیت بازی هایشان می شود. خیلی از بازیکنان خانم ما نیز همین کار را می کنند و به لحاظ مالی برایشان خوب است و این افت بدنی را در لیگ عراق تایید می کنید؟
ببینید صددرصد از لحاظ فنی ما قهرمان آسیا هستیم و فنی حرف اول را می زند و نمی خواهم بگویم شبیه به هم هستند ولی می خواهم بگویم که وقتی به عنوان لژیونر می روید، وقتی من به این تیم رفتم همه از من انتظار دارند که بیشتر اینجا تلاش کنم و از من می خواهند آنجا بروم و باعث پیشرفت آنها شوم یعنی شما مسئولیت سنگین تری روی دوشت است بیشتر باید تمرین کنی بیشتر باید تلاش کنی، در لیگ ایران بازی می کنی چند بازیکن خوب کنارت است و به شما کمک می کنند واقعا ما دو بازیکن داشتیم که بازیکنان خوبی بودند، مصدوم شدند و نتوانستند بازی کنند و دیگر خیلی دست تنها شده بودیم. یک بازی مان یک از بازیکنان جوان مان پنالتی داد، کارت قرمز گرفت و اخراج شد و اینجور نبود که بگویم سطح شان پایین است، می دانید که من آنجا قهرمانی نتوانستم بگیرم و سوم شدیم. انقدر سطح شان پایین است که اگر من بروم آنجا یک نفری می توانم تیم را راحت قهرمان کنم همانجور که در لیگ کویت هم بچه ها متاسفانه نتوانستند قهرمان شوند و آن مسئولیتی که داری باعث می شود بیشتر تلاش کنی، من فکر نمی کنم که این خیلی تاثیری روی عملکرد فنی داشته باشد و برای من اینجور بود که اتفاقا چالش های جدیدتری را تجربه کردم مثل همین گلی که زدم، شرایط متفاوت تری را با مربی مرد داشتم و هر روز تمرین گلری اختصاصی داشتم چون می گویم این واقعا برای خود من باعث افتخار است که الان به جایی رسیده ایم که کشورهای دیگر برای پیشرفت شان و بهترشدنشان می خواهند از دختران فوتسال ایران استفاده کنند. الان در اروپا فوتسال و فوتبال خیلی پیشرفته تر است، بچه های برزیل می روند لیگ پرتغال بازی می کنند و دیگر آنها این وجهه را بدست آورده اند که بهترین هستند و کشورهای دیگر از آنها استفاده می کنند تا پیشرفت کنند پس ما الان باید بگوییم سطح فنی برزیل آمد پایین؟ اینجور نیست ما داریم این تلاش را می کنیم تا برسیم به این جایگاه. الان دختران ایران در آسیا به این جایگاه رسیده اند و من مطمئنم ما در آینده در اروپا هم می توانیم بازی کنیم همانطور که خانم کریمی رفتند اروپا و حالا به علت یک سری مسائل نتوانستند آنجا قرارداد ببندند اما با یک تیم اروپایی تمرین کردند و از بازیکنان تاثیرگذار خوب بودند در اروپا من مطئنم دختران ما می توانند به این جایگاه برسند. حتی به جایگاه سکوی جام جهانی.
به نظرت بزرگترین مشکل فوتسال بانوان چه چیزی است؟
بزرگترین مشکل این است که ساپورت و اسپانسرها از نظر مالی حمایت نمی کنند، دیده نشدن یکی از دلایلی است که اسپانسرها جذب نمی شوند یعنی من می گویم اتفاقی که پارسال افتاد و نمی گذاشتند عکاس آقا بیاید داخل و رسانه ها فعالیت کنند، این لطمه بزرگی به فوتسال ما می زند چون اسپانسر می آید سرمایه گذاری می کند تا دیده شود و تبلیغی برایش شود، این اولین کاری است که اسپانسر انجام می دهد و منافعش این است که تبلیغ شود برایش، چون ما نمی توانیم دیده شویم نمی آیند و حمایت نمی کنند و این بزرگترین مشکل است. از نظرفنی خداراشکر خیلی پیشرفت داشتیم و من احساس می کنم لیگمان هرسال بهتر از سال قبل بوده مخصوصا پارسال لیگ یک روند به رشد خیلی زیاد داشت که نمی شد حدس بزنی، 4 تیمی که به پلی آف رفته بودند همه امکان داشت قهرمان شوند چون اصلا نمی شد حدس بزنی. این حاکی از این است سطح فنی بالا رفته است.
بگذار سوالم را طوری دیگر بپرسم اگر فردا مسئولیت فوتسال ایران را به تو بدهند اولین کاری که می کنی چیست.
اول خوشحال می شوم. دوم خداراشکر می کنم، سوم سعی میکنم در راستای اینکه رسانه ها بیشتر فعالیت کنند. بازی ها پخش شود، فعالیت می کنم چون این به دنبال خودش اسپانسر می آورد و حمایت مالی می آورد، انگیزه می آورد این به دنبال خودش باعث می شود که خانواده ها ببینند و اگر مخالف هستند بگویند این کار و ورزش چقدر خوب است و بگذارند دخترشان وارد فوتبال شود. چون هنوز خانواده هایی هستند که نمی گذارند. این باعث می شود پیشرفت پله پله باشد و اگر من روزی خدا بخواهد مسئولیتی داشته باشم سعی می کنم در این راستا کار کنم و بعد از آن دیگر استفاده از امکانات شبیه به پسرها و برابری با آنها و اینکه دخترها هم بیایند فوتسال بازی کنند و دغدغه های دیگر نداشته باشند الان متاسفانه در مملکت ما پسرها هم این دغدغه های مالی را دارند چه برسد به دخترها که برابر هم نیستند.
به خاطر این تبعیض هایی که خودت از آنها صحبت می کنی شده آرزو کنی کاش من پسر بودم؟
نه نشده ولی فکر کنم خیلی از بچه ها این آرزو را داشته اند ولی من نه. اگر من پسر بودم این جریان برای دخترها ثابت می ماند و دوست دارم اینکه دختر هستم در این راستا به برابری برسیم که تغییری ایجاد شود. نه نشده من آرزو کنم که پسر باشم تا پول و برابری بیشتر باشد ولی فکر می کنم شاید این فکر به ذهن خیلی بچه ها آمده باشد.
فوتبال آقایان را دنبال می کنی؟
بله بعضی وقت ها.
طرفدار چه تیمی هستی؟
رئال مادرید.
ایران؟
در ایران هیچکدام. تیم ملی.
در پست دروازه بانی از سبک چه گلری خوشت می آید و الگویت چه کسی است؟
من نویر را دوست دارم الان حالا در گذشته آقای عابدزاده، سبک ایشان را دوست داشتم و متفاوت بودند. در فوتسال هم یک دروازه بانی تیم بارسلونا دارد که اسمش را نمی دانم ولی ایشان را می بینم و کلیپ هایشان را نگاه می کنم ولی کلا الگوی من در ورزش حالا نه فوتبال و نه فوتسال، کریستیانو رونالدو است چون برای هر چیزی که می خواهد خیلی تلاش می کند و الگوی من ایشان است.
می دانی رکورد کلین شیت ایران دست چه کسی است؟
بله. خانم ها یا آقایان؟ خانم ها فکر میکنم خانم زهرا خواجوی.
رکورد دست آقای سیدحسین حسینی استقلال بود، پیام نیازمند رکورد سیدحسین را زد و خانم خواجوی رکورد پیام را زد.
من آقایان را نمی دانستم ولی خانم ها را می دانستم خانم خواجوی هستند.
کلین شیت در فوتسال خیلی کم اتفاق می افتد و آخرین کلین شیتت در لیگ عراق بود؟
من در لیگ عراق دو کلین شیت داشتم، همان بازی که گل زدم کلین شیت هم کردم.
یک سوال حالا کمی کنجکاوانه تر. دستمزد سالیانه خانم ها و خودت در فوتسال چقدر است و این هزینه و دخل و خرج با هم جور در می آید؟
در یک کلام صادقانه نه، دخل و خرج جور در نمی آید و حالا چه چیزی بگویم. امیدواریم هر سال بهتر شود ولی هرسال بدتر هم می شود مثلا یکی از دلایلی که من منتظر ماندم بروم لیگ عراق و با اینکه دو هفته به بازی هایش هم نرسیدم، این بود که پولی که آنجا می گرفتم حالا نگویم 4 برابر، سه برابر ولی خیلی بیشتر از اینجا بود و حداقلش سی تومان بیشتر از اینجا بود و این باعث شد که یک مقدار به آن هم فکر کند چون واقعا مهم است. اوایل ما با عشق بازی می کردیم و از باشگاه پولی نمی گرفتیم شاید هفت سال، هشت سال خیلی بازیکنان مجانی بازی کردند ولی دیگر الان جوری است جامعه که نمی شود و اینکه آن عشق همیشه در دلت هست ولی آن مسئله مالی مهم است.
یک خاطره جالبی از یادگیری زبان عربی داشتی. آن را می گویی؟
من آنجا که بودم زبان عربی بلد نبودم ولی انگلیسی بلد بودم و انگلیسی صحبت می کردم. حالا روز آخر یک لایو با مربی مان گذاشتیم چون طرفداران ما خیلی می گفتند لایو بگذار، جالب بود همه می گفتند چه کلمه عربی ای یاد گرفتی و عربی صحبت کند و اولین کلمه ای که من یاد گرفتم و چون نمی دانستم به هم چه می گویند، کلمه شیدگول بود و به معنای اینکه چه می گویی و خیلی جالب بود و نماد شده بود و بچه ها در گروه واتساپی که بود من را صدا می زدند می گفتند شیدگول. بعدش هم کلماتی، مربی مان مثلا می گفت یالا بنات که منظورش دخترها بود. یک خوراکی بود آنجا که خیلی دوست داشتند به اسم لب لبی، خیلی کلمات اینجوری. حالا نعم و لا و این ها را از مدرسه بلد بودم.
یک جمله به هم تیمی هایت در تیم الزورا می خواهی بگویی؟
بله حتما. تشکر می کنم از همه آنها چون صددرصد کار تیمی و کسی که بیشتر دیده می شود حتما کمک هم تیمی هایش بوده و دلم برای همه آنها تنگ شده و همینطور از مربی هایم تشکر می کنم، آقای سعید سامر، کاظم ساعر و ناجی و آقای بشار، از همه تشکر می کنم و اینکه امیدوارم همیشه موفق باشند و خیلی زود ببینم تیم ملی شان تشکیل شده و در بازی های ملی شرکت کنند و شاید آنجا باز هم یکدیگر را ببینیم و اینکه دلم برای همه شما تنگ شده است.
خیلی ممنونم از حضورتان در طرفداری. حرفی دیگر اگر مانده در خدتیم.
برای حرف آخر من می خواهم از خانواده ام تشکر کنم، پدر مادرم همیشه حمایتم کرده اند و هنوز ندیدم شان چون اینجا آمده ام هنوز به اصفهان نرفته ام و برای حرف آخر می خواهم بگویم که هرچیزی را می خواهی به خدا توکل کنید و از خدا بخواهید فقط و فقط و در راستایش توکل کنید و نگذارید وقتی شرایط سخت می شود یادتان برود که این خدا همان خدایی است که در شرایط شروع هم با شما بوده و تا آخر حمایت تان می کند پس هر چیزی را می خواهید می توانید بدست بیاورید فقط با تلاش.
ممنون از شما مخاطبان عزیز رسانه طرفداری که ما را تماشا کردید. تا برنامه بعدی خدانگهدار.
بیشتر بخوانید:
دختر لژیونر ایرانی در طرفداری: پنالتی دادم، مربی گفت پنالتی را نگیری می کشمت