🌹 درود بر شما ارجمندان بروجردی، همانند آدینه های گذشته با معرفی شاعری از بوستان شعر و ادب پارسی در خدمتتان هستیم 🌹
صامت بروجردی
میرزا محمد باقر صامت بروجردی معروف به صامت بروجردی و متخلص به صامت (۱۲۶۳-۱۳۳۳ قمری)، یکی از شاعران مذهبی و مدیحه سرایان قرن سیزدهم و چهاردهم ایران است. بیشتر آثار صامت بروجردی را مرثیههای مذهبی در ستایش امامان شیعه و نیز نوحهها و اشعاری در توصیف عاشورا تشکیل میدهد. دیوان وی مشتمل بر انواع شعرها مانند غزل، قصیده و رباعی است. وی همچنین اشعار مذهبی در قالب بحر طویل دارد. شعرها و نوحههای صامت هنوز هم در سوگواریها و مراسم بزرگداشت حادثه عاشورا خوانده میشوند.
محمدباقر در سال ۱۲۶۳ در شهر بروجرد متولد شد. پدرش پنجشنبه نام داشت. وی تحصیلات خود را به شیوه سنتی در مکتبخانههای این شهر گذراند. سپس با علاقه و استعدادی که به شعر داشت به این حوزه وارد شد. وی فن شعر را از میرزا عبدالمجید نوایی فرا گرفت .
صامت از راه سقط فروشی در بازارچه حاج سهرابی بروجرد امرار معاش میکرد و در کنار آن به کارهای ذوقی میپرداخت .
خندهات نوش لب ز آب بقا شیرینتر است
نزد ما نفرین تلخت از دعا شیرینتر است
ایمنی جستن ز استغنا طریق ابلهی است
خواب راحت بر سریر بوریا شیرینتر است
غیر نخوت نیست نان در سفره ابنای دهر
آب کشکول کریمان گدا شیرینتر است
غیر نخوت نیست نان در سفره ابنای دهر
آب کشکول کریمان گدا شیرینتر است
غیرنخوت نیست نان در سفره ابنای دهر
آب کشکول کریمان گدا شیرینتر است
قصه تیمار تن بگذار کاندر راه دوست
زهر محنت بر لب اهل بلا شیرینتر است
انتهای الفت نادان به تلخی میکشد
ترک این صحبت نمودن ز ابتدا شیرینتر است
کار چون در بذل جان شد ز بر تیغت منحر
دادن جان بیتلاش دست و پاشیرینتر است
تر مکن (صامت) لب از جام حیات عاریت
طعم صهبای فنای در کام ما شیرینتر است
آثار
ریاض الشهاده (دیوان اشعار صامت بروجردی)
کتاب الروایات و المصائب
کتاب المراثی و المصائب
کتاب التضمین و المصائب
کتاب النصایح و التنبیه
کتاب القطعات و النصایح
مایهی اصلِ نسب در گردشِ دوران زر است
متّصل خون میخورد تیغی که صاحب جوهر است
آهـن و فـولاد از یک کوره میآید بـرون
این یـکـی شمشـیـر گـردد، آن یکی نعـل خـر است!
کـرّهی اسـب از نـجـابـت در تـعـاقـب مـیرود
کـرّهی خــر از خـریـّت پـیـش پیشِ مــادر اسـت
شـاه اگـر مفلس شود قربی نـدارد در جهـان
داخـل نـادان شـمـارنـدش اگــر اسـکـنـدر اسـت
کـاکـل از بـالانـشـیـنـی رتـبـهای پـیـدا نـکـرد
زلف از افـتـادگـی هـمـسـان مشک و عنبر است
ناکسی گر از کسی بالا نشیند عیب نیست
روی دریـا خـس نـشـیـنـد، قعـرِ دریا گوهـر است
دود اگـر بـالا نشیند کـسـر شـأنِ شـعـله نیست
جـای چشـم ابـرو نـگـیـرد گر چه او بـالاتـر است
سـبـزه پـامـال اسـت در زیـرِ درخـتِ مـیـوهدار
گرچه این سبز است و زیبا لیک آن شیرینتر است
شصت و شاهد هر دو دعویِ بزرگی میکنند
پـس چـرا انـگـشـتِ کوچـک لایـق انگشتر است؟
شعـرسـازان جـان فدای شعرخوانان میکنند
دخـتـرِ هـر کـس وجیـه افتـاد مُفتِ شوهـر است
گــر تـنـور زنـدگـی شـد سـرد نـبـود چـارهای
خـدمـت آتـش بـبـایــد کـرد تــا هیـزم تــر اسـت
«صـامـتـا» عیب خودت را گـو نه عیبِ دیـگـران
(دیوان صامت بروجردی،۲ج(۱۳۸۸)، انتشارات مجمع متوسلین به آل محمد،جلد دوم: ۲۶۱- ۲۶۲، با اندکی تصحیح).
بیان زیبای صامت و فکر بازش و توان او در شعر گفتن در حد خودش بینظیر بوده است.
او توان آنرا داشته که مثل سعدی از ضربالمثلهای رایج وطن، خود آنها را به شعر نقل کند.
زان سبزه که بر طرف عذارش پیداست
و آن غمزه که از چشم خمارش پیداست
دانم که ز باغ فصل او بر نخوریم
سالی که نکوست از بهارش پیداست
وی در روز پنجشنبه شانزدهم ماه محرم سال ۱۳۳۳ قمری در بروجرد در گذشت و در گورستانی در کوی صوفیان به خاک سپرده شد. این محوطه امروزه به نام این شاعر، صامتیه نامیده می شود.
بوستان صامتیه
صامتیه یا بوستان صامتیه یک باغ، گورستان و محوطه تاریخی – فرهنگی در بروجرداست. این محوطه در دوره پهلوی تبدیل به یک پارک عمومی شد و با نامهای باغ ملی و پارک صفا نیز شناخته می شود. صامتیه مدفن برخی روحانیون و شاعران برجسته بروجردی است.
نامگذاری این محوطه به صامتیه به دلیل وجود آرامگاه صامت بروجردی شاعر مدیحه سرای بروجردی در این مکان است.
گرچه هر تیر جفا کز تو رسد مطلوبست
خود بگو عاشق بیچاره مگر ایوبست
ترک اولی نبود شیوه حسن است ولی
آنکه در خاطر یوسف نبود یعقوبست
یا رب این شاخ محبت که خزانش مرساد
گرچه بارم ندهد سایه او هم خوبست
نی همین مسجد و محراب پرافسانه ز اوست
بهر هفتاد و دو ملت رخ او آشوبست
به حجاب از من مسکین شده و بار همه
چیست این فتنه اگر ماه رخت محجوبست
(صامت) و عشق تو و زاهد و سجاده زهد
اندرین دایره هر کس به کسی منسوبست
⭐ دانشنامه لرستان
روحش شاد