سلام امیدوارم حالتون خوب باشه
قبل از خوندن متن چند نکته قابل توجه وجود داره
1-این متن صرفا بر اساس احساساته
2-نظراتی پیرامون درآمد زایی تیم ها هست و مخالفت با یوفا و فیفا و این بحث های فنی تر و تخصصی تر
اگر نظر مخالفی با این متن دارید و در این دسته گنجونده می شه کاملا محترمه و می شنومش اما تکرار می کنم که من این متن رو صرفا براساس احساساتم نوشتم
3- چیز هایی که من نوشتم گوشه ای از خاطرات فوتبالیمون و به خصوص خاطرات خودمه
شما زیر همین پست بگید تا ازش لذت ببریم
.
فوتبال رو دوست داریم
چرا که شاید خیلی از خاطرات کودکی مون در اون خلاصه می شه
فوتبال به ما فرصت ابراز خودمون رو داد، فرصت داد زندگی کنیم و طعم بالا و پایین زندگی رو بچشیم،بجنگیم و اشک بریزیم و لبخند بزنیم
فوتبال همیشه کوتاه ترین راه به رویا ها بود، توی هرکدوم از کوچه پس کوچه های محله مون فقط چند تکه آجر و یک توپ ساده کافی بود تا ما شروع به دویدن کنیم و توی آسمون اون خیابونها تبدیل بشیم به ستاره های آسمون کودکی مون
همه ما در کوچه پس کوچه های محله مون و بعد ها شاید در زمین هایی واقعی تر و بزرگتر هر روز وقتی لباس تیم محبوبمون رو به تن می کردیم توی ذهنمون می شدیم رونالدو، زیدان، مالدینی، جرارد، دل پیرو و ...
اسم هایی که هرکدوم برامون یک دنیا بود و تیمی که باهاش زندگی کردیم و نفس کشیدیم
ما هر هفته بازیهارو دنبال می کردیم با تیم هامون زندگی می کردیم روزهای سختی رو گذروندیم و روز های خوشی هم داشتیم و توی همه این مدت عاشقشون بودیم شاید چون می تونستیم راحت تجربه شون کنیم...
فوتبال ساده بود و سختی ها و پیچیدگی های خیلی از ورزش های دیگه رو نداشت
همه میتونستن در موردش اظهار نظر کنن و دنبالش کنن و بازیش کنن
شعار هیچ تیمی بهترین بازیکن ها بهترین باشگاه ها نبود...
بهترین ها بد ترین ها کنار هم بودند،تلخ و شیرین و زشت و زیبا
همه ما معمولا طرفدار تیم های بزرگ بودیم اما هرچه بزرگتر می شدیم بیشتر توی مستطیل سبز غرق می شدیم
این سادگی اتفاقات بزرگی رو رقم زد، بگذارید چند ورقی از این آلبوم رو با هم مرور کنیم...
شنبه و یکشنبه هر هفته فرصتی بود تا رقابت تیم ها رو تو لیگ های داخلی ببینیم
لیگ های لعنتی جذاب ...
جزیره ای که سخت و غیر قابل تصور بود،لیگی با تاپ ۵ که هرکدوم در قامت یک قهرمان بودند
منچستر یونایتد بزرگ با پیرمرد مقتدری که هیچکدوممون آدامس جویدناش رو فراموش نمی کنیم
سیتی تازه به میدون اومده و تبدیل شده بود به همسایه ی پر سر و صدا وقتی بالاخره بعد از کلی خرج و گرد آوری ستاره های اروپا تونستن قهرمانی رو از یونایتد بقاپن و تو اولدترافورد ۶ گل به یونایتد بزنن فراموش نشدنی بود
اونها فرصت پیدا کرده بودن خودشون رو ابراز کنن
آنفیلد با هیاهوی همیشگی اش، و فریاد های جرااااااارد از مارتین تایلر که هیچوقت از ذهنمون پاک نمی شه، لیورپول توی این سالها هیچوقت اندازه رقبای پرخرج پول خرج نکرد
اما همیشه لیورپول بود و آنفیلد هم سخت ترین استادیوم دنیا برای رقبا
و آرسنالی که هرچقدر فوتبال زیبا ازش دیدیم باز هم کم بود
گل های باور نکردنی دنیس برگکمپ
ستاره هایی مثل هانری،پیرس،لیونبرگ،لمن،کمپل و ...
و استادیوم دوست داشتنی هایبری و آرسن ونگری که وقتی به انگلیس اومد همه معادلات رو عوض کرد
ونگر هیچوقت بهترین بازیکن دوران خودش نبود اما این فوتبال بود که اجازه می داد خودتون رو محک بزنید
توی این سالها آروم آروم تیمی سرسخت پیدا شد که ما رو مجبور کرد تاپ ۵ رو به تاپ ۶ تبدیل کنیم...تاتنهام
اونها قهرمان نمی شدن و جامی نمی بردن اما به اندازه یک قهرمان جذاب بودن، اونها هم فرصت داشتن تا تو این ورزش خودشون رو ابراز کنن
ستاره ها یکی پس از دیگری متولد می شدن و هرکدوم از ما اونها رو برای تیم خودمون در نظر می گرفتیم
رقابت نزدیک تیم ها و تیم های دوست داشتنی که هر فصل کلی اذیتمون می کردن ...
نیوکاسل،وست هم،نوریچ،ولورهمپتون،ساوتهمپتون و ... من لیورپولم رو بدون اونها دوست ندارم...
صبر کنید حالا بعد از چندفصل یکی از همین تیمها قهرمان شد
لستر رانیری
لستری که بهترین مربی رو نداشت
مهاجم نوکش در دسته های پایین تر بازی می کرد و هیچ ستاره ای جذب نکرده بود
اما یکی یکی غولها رو شکست داد و حتی پول های اماراتی و روسی هم نتونستن جلوی این جلوه زیبای فوتبال رو بگیرن
آیا ما شانس این رو داریم که دوباره یک لستر سیتی رو ببینیم؟
اسپانیای دو قطبی که تبدیل به سه قطب شد
سال ۲۰۱۴ و اتلتیکویی که سخت می باخت
اونها بهترین ها رو نداشتن اما مثل بهترین ها دفاع می کردن و شکست دادنشون سخت بود
آخ که چقدر دلمون تنگ میشه تا تیم های تازه صعود کرده از رقیب امتیاز بگیرن...
بازی سخت توی زمین تیم های کوچیک که فرصت خودنمایی پیدا کردن
فوتبال این فرصت رو به همه میده حتی اگر از جزایر قناری تیمی زردپوش باشید ک بعد از مدتها به سطح اول فوتبال صعود می کنه
حتی اگر لاسپالماس باشید
حتی اگر کادیز باشید
حتی اگر ایبار باشید
شما فرصت دارید تا یقه غول های بزرگی رو بگیرید و خودتون رو نشون بدید
زمین سخت سن مامس،زمین سخت مستایا، تیم های سخت کوش آندلسی، سویای دوست داشتنی که راه فتح لیگ اروپا رو خوب بلد بود دل همه مارو تنگ خواهد کرد
لذت شکست حریف در این زمین ها گاها از لذت برد تیم خودی هم شیرین تر بود
و شاید به خاطر اینها بود که نیوکمپ و برنابئو برای ما بزرگ بود
سری آ و کاتاناچیوی زیبای ایتالیایی و بوندسلیگای همیشه پر گل و جذاب
اما سه شنبه و چهارشنبه ها روز دیگه ای بود
تقابل بزرگان
برای این جذاب بود که کمتر در دسترس بود
وقتی در مراحل حذفی یا گروهی فرصت پیدا می کردیم یوونتوس بزرگ رو در مقابل غول های اسپانیا یا انگلیس ببینیم لحظه های وصف ناپذیری برامون رقم می خورد
تقابل بایرن و رئال مادرید
بارسلونا و میلان
چلسی و اینتر
یوونتوس و منچستر یونایتد
اما همه اش اینها نبود
اون شب های لیگ قهرمانان با سرود خاصش خاطرات دیگه ای هم داشت
فوتبال دقیقا به همه فرصت ابراز خودشون رو داده بود، در لیگ قهرمانان سال 2004 وقتی همه منتظر قهرمانی رئال بزرگ بودیم پورتو از ناکجا آباد فوتبال اومد و همه مون رو شوکه کرد
جوزه مورینیو همه چشم هارو به خودش دوخته بود و همه بزرگان رو شکست داده بود
منچستر یونایتد بزرگ با فرگی
فرگی که دنیای خیلی از ما ها بود، اسکاتلندی که ۲۷ سال تو یونایتد بود و به نماد یونایتد تبدیل شده بود، فرگی که وقتی هدایت منچستر رو به عهده گرفت یه مربی گرون قیمت نبود ولی وقتی داشت تئاتر رویاها رو ترک می کرد همه ما قیمت مربی هارو با اون می سنجیدیم...
صبر کنید در مقابل پورتو کی بود؟
بارسلونا؟منچستر یونایتد؟ آث میلان؟... نه درمقابل اونها موناکو بود با دیدیه دشان جوان و کلی بازیکن جذاب که هرکدوم رو توی لباس تیم مورد علاقه خودمون تصور می کردیم
آیا دوباره فرصت خواهد شد چنین اتفاق بزرگی رو تجربه کنیم؟
فوتبال به ما پاسخ مثبت داد وقتی سالهای بعد آژاکس تونست تو برنابئو ۴ گل به رئال مادرید بزرگ بزنه و در نیمه نهایی به تاتنهام ببازه
وقتی آپوئل از گروه خودش صعود کرد و پا به مرحله یک چهارم نهایی سی ال گذاشت
وقتی دورتموند به روز های خوبش برگشت و تونست به فینال برسه
وقتی چلسی بعد از سالها تلاش با مربیان بزرگ با یک مربی ناشناخته اومد و نیوکمپ و آلیانز آرنا رو در کمال نا باوری فتح کرد
وقتی اینتر با همون مرد مغرور و جذاب پورتو بعد از سالها دوباره جام رو بالای سرش برد
دویدن های مورینیو تو نیوکمپ و ...
و همه این لحظات با حضور بزرگان زیبا تر می شد
ریمونتادای بارسلونا در برابر پی اس جی
پیروزی ۴ گله در مونیخ و رئال مادریدی که لادسیما رو بعد از ۱۲ سال به ارمغان آورد
زیزو و سه قهرمانی پیاپی درصورتی که کسی به زیزو اطمینانی نداشت اما فوتبال به اون اجازه داد همونطور ک در زمین خودش رو ثابت کرد روی نیمکت هم این کار رو بکنه
استانبول و شب فراموش نشدنی لیورپولی ها
و میلان بزرگی که شکست دادنش به اندازه یک قهرمانی شیرین بود
با بزرگانی همچون مالدینی سیدورف پیرلو شوچنکو کاکا و کارلتو و ابروی همیشه بالاش
من دلم برای رقابت رئال مادرید دوست داشتنیم با تیم های کوچیک سی ال تنگ میشه
برای بازیهایی که یا پرگل می بردیم یا به سختی به چالش کشیده می شدیم
برای شاختار،پورتو،موناکو،لورکوزن،بنفیکا،لیون و همه تیم های کوچک تری که فوتبال رو به جای زیبا تری تبدیل کردند
فوتبال نباید تبدیل بشه به ورزشی که مختص بهترین ها باشه
این فوتبال رو می کشه و هیجان و سادگی رو ازش میگیره
لیگ قهرمانانی که میتونستیم توی دور گروهیش حذف بشیم اما الان در نیمه نهایی و شانس قهرمانی هستیم و به دنبال ۱۴ همین جام برای من جذاب تر از تورنومنتی هست که همیشه در اون خواهیم بود چون موسس هستیم
این زیبا نیست چون دیگه نمی تونم به تیمم به خاطر بیشترین حضور در تورنومنت قهرمانی و بیشترین حضور در مراحل حذفی افتخار کنم
رئال مادرید من در این فوتبال ساده یک غول دوست داشتنی بود و شاید در فردایی که فوتبال مثل گلف تبدیل به ورزش خواص میشه برام جذاب نباشه
من دلم برای رئال مادریدی که با برد های ۱-۰ ناپلئونی لیگ فصل پیش رو بدست آؤرد تنگ میشه
برای بازی های سخت با تیم های کوچیک و لذت از رقابت با بزرگان چون کمتر در دسترس بود
ما عاشق دربی اروپا بودیم چون هر چند سالی ۲ بار اتفاق می افتاد نه هر سال ۴ بار...
دلم برای این سادگی فوتبال تنگ میشه
همه این هارو گفتم تا بگم
فوتبال هیچوقت از ما بهترینمون رو نخواست
فوتبال همیشه ما رو همونجوری که بودیم پذیرفت و به ما فرصت داد به بهترینمون تبدیل بشیم و شاید به این خاطره که عاشقشیم
فوتبال فقط دنبال بهترین ها نبود
اما این ایده لعنتی با شعار بهترین تیم ها بهترین بازیکن ها هر هفته جذابیت هارو از بین می بره
لیگ قهرمانان
لیگ جزیره
لالیگا و ...
فوتبال
دلم برای شما تنگ خواهد شد