درگیری ها در امتداد رود زرد
سرزمین های یوان شائو (قرمز) و کائو کائو (آبی) در زمان نبرد
ژنرال یوان شائو یان لیانگ از زرد عبور کرد رودخانه و قلعه کائو کائو را در Boma محاصره کرد. کائو کائو با توجه به توصیه های خود به مشاوره Xun You ، یک گردان را به سمت یان فورد هدایت کرد تا فریب کار را بخورد تا یوان شائو را فریب دهد و باور کند که کائو کائو به اردوگاه او در آن طرف رودخانه حمله خواهد کرد. یوان شائو برای مقابله با حمله کائو کائو نیروهای خود را از لیانگ جدا کرد و یان لیانگ را بدون هیچ گونه پشتیبانی در بوما ترک کرد. سپس کائو کائو برای برداشتن محاصره بوما به سمت شرق حمله کرد. در نبرد پس از آن ، یان لیانگ توسط گوان یو کشته شد و ارتش یوان شائو منهدم شد.
کائو کائو تصمیم گرفت قلعه را رها کرده و سرنشینان خود را به جنوب تخلیه کند. ون چو و لیو بی با سو advantage استفاده از شرایط 6000 سوارکار را در تعقیب خود هدایت کردند. Cao Cao حمله را پیش بینی کرده و یک تاکتیک حواس پرتی را آماده می کند. او به سربازان خود دستور داد تا در طول راه ، اجسام ، اسلحه و سایر اشیا valu با ارزش خود را دور بریزند. نیروهای یوان شائو صفوف خود را شکستند تا اشیای قیمتی که در پیش رو دارند را بگیرند. درست همانطور که آنها ادعا می کردند ، 600 نفر از سواران نخبه کائو کائو که در کمین خوابیده بودند به آنها حمله کردند. فرمانده وان چو یوان شائو کشته شد و لیو بی فرار کرد. پیش از درگیری اولیه در گواندو ، دو ژنرال خود را در این درگیری های نسبتاً جزئی از دست داده بود که منجر به ضربه ای سنگین به روحیه ارتش یوان شائو شد.
پیشروی در یانگ وو و تلاش برای پهلو گرفتن
نقاشی دیواری نشان دهنده سواره نظام و ارابه ، از مقبره داهوتینگ (چینی: 打虎 亭 汉墓 ، پینیین: داهوتینگ هان مو) از اواخر سلسله هان شرقی (25-220 میلادی) ، واقع در ژنگژو ، استان هنان ، چین
علی رغم پیروزی در نبردهای مقدماتی ، کائو کائو هنوز از تعداد بیشتری برخوردار بود. او برای آماده سازی برای دفاع مصمم در گواندو ، پایگاه های جلو را در امتداد رودخانه زرد رها کرد. کائو کائو همچنین به مقامات خود که در غیاب او مسئول سرزمین های او بودند ، دستور داد با نرمش حکومت کنند ، تا احتمال هرج و مرج در جامعه غیرنظامی را که می تواند روحیه ارتش او را تحت تأثیر قرار دهد ، به حداقل برساند.
ارتش یوان شاو پس از درگیری در رودخانه ، به سمت یانگ وو (陽 武 ؛ در نزدیکی امروزی استان یوان یانگ ، هنان) ، مستقیماً در شمال گواندو هل داد و شروع به ساخت استحکامات خاکی کرد. او از سنگر 700 نفری چنگ یو چشم پوشی کرد و فرصتی را برای حمله به جناح شرقی کائو کائو از دست داد ، دقیقاً همانطور که چنگ یو قبلاً پیش بینی کرده بود وقتی حدس زد یوان شائو از موقعیتی که تعداد کمی از مرد دارد چشم پوشی می کند. افسر یوان شائو (Ju) Ju Shou در مورد تمرکز تمام نیروهای اصلی ارتش در Yangwu ملاحظه داشت و پیشنهاد کرد در صورت عدم موفقیت حمله به گواندو ، یک پادگان در یان فورد به عنوان احتیاط احتیاط شود. یوان شائو دوباره این پیشنهاد را نادیده گرفت. جو شو با ناامیدی سعی کرد با ادعای بیماری خود را بهانه کند ، اما یوان شاو از او آزرده خاطر شد و به او اجازه مرخصی نداد. در عوض ، او مردان ژو شو را واگذار کرد و آنها را تحت فرماندهی Guo Tu و Chunyu Qiong .
Yuan Shao نیروهای خود را دوباره سازماندهی کرد و لیو بی را به همراه ارتش برای پشتیبانی از شورش های علیه کائو کائو فرستاد در یین جیانگ (㶏 疆 ؛ جنوب غربی ژوچانگ امروزی) ، فقط 20 لی در جنوب پایتخت. اگرچه کائو کائو نگران چنین تحولاتی در عقب خود بود ، پسر عموی او کائو رن مشاهده کرد که لیو بی نمی تواند کنترل زیادی بر افراد جدید خود که توسط یوان شائو داده شده بود داشته باشد. بنابراین کائو کائو کائو رن را برای مقابله با شورش فرستاد. کائو رن موفق شد ، رهبر شورشیان را بکشد و لیو بی را از بین برد. یوان شائو همچنین با فرستادن (韓 猛) به جنوب غربی سعی کرد کائو کائو را از غرب قطع کند. کائو رن با شکست دادن هان منگ در کوه جیلوو (again 洛 山 ؛ 50 لیتر در شمال شرقی Xinmi ، هنان) دوباره به تهدید پاسخ داد. یوان شائو پس از این هیچ نیروی جداگانه ای به قلمرو کائو کائو نفرستاد.
در یانگوو ، چندین طرح جنگی به یوان شائو ارائه شد. جو شو مشاهده كرد كه مردان دكتر كائو كائو در حال اتمام هستند و بدین ترتیب مناسب است كه وارد جنگ فرسایشی شویم و نبرد سرنوشت ساز كائو كائو را انكار كنیم. یکی دیگر از مشاوران ، خو شما پیشنهاد کرد که یوان شائو باید جبهه خود را در گواندو حفظ کند اما همزمان مردان را برای حلقه زدن به اطراف بفرستد و امپراطور را در ژو اسیر کند. یوان شائو هیچ یک از این طرح ها را نپذیرفت و گفت که ترجیح می دهد امپراتور را با پیشروی مستقیم دستگیر کند.
محاصره گواندو
در ماه هشتم ، ارتش یوان شائو به آرامی از یانگو به سمت جنوب پیشروی کرد و افراد کائو کائو را در جنگ خندق در پشت خاکریزهای خاکی درگیر کرد که هر دو اضلاع ساخته شده هر دو طرف با موتورهای جنگ یکدیگر را آزار می دادند. یوان شائو رمپ های محاصره و سکوهای بلندی برپا کرده بود که به افرادش امکان می داد تیرهای خود را بر روی نیروهای کائو کائو ببارد. در پاسخ ، افراد كائو كائو مجبور شدند سپرهای خود را بالای سر خود حمل كنند و با ترابوش كششی كه سكوهای كماندار را نابود كردند ، تلافی كردند. یوان شائو همچنین سعی کرد زیر قلعه کائو کائو تونل بزند ، اما کائو کائو برای جلوگیری از تونل ها یک خندق بزرگ در خطوط خود حفر کرد. متعاقباً ، هیچ یک از طرفین نتوانستند بر یکدیگر غلبه کنند زیرا کائو کائو و یوان شائو در بن بست گرفتار شدند.
دیری نپایید که ارتش کائو کائو کمبود تجهیزات را شروع کرد و کائو کائو درمورد معامله قرار گرفت که آیا باید عقب نشینی کند تا یوان شائو را در اعماق قلمرو خود فریب دهد. ژون یو ، مدافع پایتخت خو ، نامه ای به کائو کائو فرستاد تا وی را از عقب نشینی منصرف کند. او نوشت ، و مثالهای تاریخی را از مبارزه چو هان :
ترسیم کرد ... تجهیزات نظامی شما کم است ، اما به اندازه وضعیت Chu و Han <نیست 23>در زینگ یانگ و چنگگائو. در آن زمان نه لیو و نه شیانگ مایل به اولین نفری نبودند که عقب نشینی کند. اولین نفری که عقب نشینی می کند نشان می دهد که قدرت او به پایان رسیده است. شما ، دوك ، با يك دهم نيروي دشمني كه زميني را كه مشخص كرده ايد نگه داشته ايد و از گلوي او را گرفته ايد ، نگذاشته ايد كه نيم سال پيش برود. در این شرایط قدرت او به پایان می رسد و باید بحران ایجاد شود. این زمان استفاده از لایه های غیر منتظره است. شما ممکن است این فرصت را از دست ندهید.
کائو کائو این توصیه را دنبال کرد و محکم در زمین خود ایستاد. در ماه نهم ، شون یو اشاره كرد كه یوان شائو در انبارهای روستای گوشی (故 市 ؛ جنوب غربی شهرستان یانجین فعلی ، هنان) كه توسط هان منگ محافظت می شود ، وسایل خود را ذخیره كرده است. کائو کائو واحد های کوچک سواره را به رهبری خو هوانگ و (史 渙) برای حمله به این موقعیت فرستاد. آنها موفق شدند ، هان منگ را مسیریابی کردند ، خطوط تأمین یوان شائو را مختل کردند و گاریهای او را سوزاندند. یوان شائو در پاسخ به این حمله مجبور شد خواستار کمک های امدادی شود.
حمله به ووچائو
در ماه دهم ، ژنرال یوان شائو Chunyu Qiong با یک ارتش 10 هزار نفری از هبی همراه با ذخایر بزرگ تدارکات غذا. یوان شائو به چونیو دستور داد تا وسایل مورد نیاز را به ووچائو (烏巢 در شهرستان یانجین امروزی ، هنان) ، مکانی 40 لیتر دورتر از گواندو در نزدیکی گوشی ، اسکورت کند و وی را مسئول نگهداری از وسایل آنجا کرد. مشاور یوان شائو استدلال کرد که ووچائو ، انبار مهم تأمین آنها ، بسیار کم محافظت می شود و اصرار داشت که یوان شائو باید ژنرال جیانگ چی (蔣 奇) را به عنوان محافظ محیط به Chunyu Qiong بفرستد و هرگونه حمله احتمالی را قطع کند. یوان شائو ، دوباره ، به توصیه جو شو توجه نکرد.
اندکی بعد ، مشاور یوان شائو خو شما ، که نارضایتی خود را از یوان شائو به دلیل عدم پیروی از نقشه وی و دستگیری همسرش توسط شن پی حفظ کرده بود ، فرار کرد به کائو کائو او کمبود منابع کائو کائو را درک کرد و کائو کائو را از ضعف قابل بهره برداری یوان شائو در ووچو آگاه کرد. ژنرال های كائو كائو به این اطلاعات مشكوك بودند ، اما مشاوران او Xun You و Jia Xu از كائو كائو خواستند تا برنامه Xu You را عملی كند. بنابراین در شب ، کائو کائو پس از ترک کائو هونگ و شون تو به عنوان مسئول اردوگاه اصلی خود در گواندو ، 5000 پیاده و سواره را به حمله به ووچائو هدایت کرد. ارتش کائو کائو خود را به عنوان یک واحد تقویت کننده از یوان شاو مبدل کرده و به ووچائو حمله کرد. دفاع اولیه Chunyu Qiong به پایان رسید ، و او عقب نشینی کرد تا قلعه های خود را نگه دارد ، که کائو کائو حمله کرد و آنها را به آتش کشید.
هنگامی که اردوگاه یوان شائو خبر حمله ی ووچائو را دریافت کرد ، ژانگ او از یوان شائو خواست تا برای ذخیره تجهیزات ، که سرنوشت کارزار به آنها وابسته بود ، نیروهای کمکی به ووچائو بفرستد. با این حال ، گوا تو مخالف این مسئله بود: حمله به پایگاه كائو كائو در گواندو با این امید كه كائو كائو از حمله به ووچائو دست بردارد. یوان شائو از ایده گوا تو استفاده كرد و ژانگ هه و گائو لان را برای هدایت ارتش اصلی خود برای حمله به اردوگاه اصلی كائو كائو در گواندو فرستاد ، در حالی كه فقط یك واحد سواره كوچك برای تقویت ووچائو می فرستاد.
کائو کائو به تقاضای جدا کردن نیرو برای مقابله با تقویت کننده ها توجه نکرد و افرادش را آماده جنگ با مرگ کرد. یورش به ووچوو یک موفقیت بزرگ بود و بیش از هزار کشته به بار آورد. افسران یوان شاو ، لو ویهوانگ (呂威 璜) ، هان جوزی (韓 莒 子) ، سو یوانجین (眭 元 進) و ژائو روئی (叡) سر از بدن جدا شدند. چونیو کیونگ توسط یوئه جین دستگیر شد و بینی او بریده شد. تقریباً تمام مواد غذایی یوان شائو در ووچو سوخته است.
با طلوع فجر ، ووچائو به جهنمی تبدیل شده بود و به دلیل از بین رفتن مواد غذایی ، روحیه ارتش یوان شائو به شدت سقوط کرد. کائو کائو همچنین بینی مردگان را قطع کرد ، آنها را با بینی و لب گاوها و اسب ها مخلوط کرد و آنها را به عنوان نوعی ارعاب به مردان یوان شائو نشان داد.
در همین حال ، در گواندو ، ارتش یوان شائو به رهبری ژانگ هه و گائو لان موفق به شکستن خطوط دشمن نشدند. ژانگ هه و گائو لان تحت تأثیر خبر شکست در ووچائو و شایعاتی مبنی بر اظهارات افترا آمیز گوا تو درباره آنها ، تسلیم کائو هونگ شدند و سلاح های آنها را منهدم کردند. نیروهای کائو کائو از فرصت استفاده کرده و حمله کامل به ارتش یوان را آغاز کردند. ارتشهای بیشمار یوان شائو نابود شد و بسیاری از لوازم وی به تصرف کائو کائو درآمد. یوان شائو خود فقط با حدود 800 سواره ، یعنی همان چیزی که از ارتش وی باقی مانده بود ، از آن طرف رودخانه زرد به شمال فرار کرد. فقط هنگامی که یوان شائو به اردوگاه ژنرال خود جیانگ ییكو (蔣 義 渠) رسید ، از آنجا سربازان متزلزل خود را جمع كرد ، نظم برقرار شد.
برخی از افراد یوان شائو نتوانستند به موقع از رودخانه زرد عبور کنند و توسط کائو کائو دستگیر شدند ، از جمله جو شو. برخی از این مردان تسلیم تسلیم شده بودند تا بتوانند بعداً فرار کنند ، بنابراین کائو کائو این افراد را زنده دفن کرد . کائو کائو در اعلامیه پیروزی خود به امپراتور شیان ، ادعا کرد که 70000 سرباز دشمن را کشته است.
عواقب
پیروزی کائو کائو در نبرد گواندو یک پیروزی قاطع بود و روند موفقیت او در جنگ برای دستیابی به قدرت با یوان شائو را رقم زد. یوان شائو دو سال بعد درگذشت و پسر کوچک وی یوان شانگ جانشین وی شد. پسر بزرگتر وی یوان تان از جانشینی خشمگین شد و با برادر کوچکترش جنگید. این منجر به درگیری داخلی در نیروهای یوان شائو شد. مجموعه مشاوران و ژنرال های با استعداد یوان شائو نیز توسط درگیری به دو جناح تقسیم شدند - یکی از یوان شانگ و دیگری از یوان تان. کائو کائو فرصت را غنیمت شمرد و حمله را به پایگاه یوان تان در لیانگ انجام داد. گرچه کائو کائو سرانجام عقب نشینی کرد ، یوان تان در طول نبرد بیش از این از یوان شانگ کینه ورزید که منجر به جنگ علنی بین برادران شد. یوان تان سرانجام علیه یوان شانگ با کائو کائو متحد شد ، اما کائو کائو او را به نقض برخی از شرایط اتحاد متهم کرد و در جنگ او را کشت. از طرف دیگر ، یوان شانگ از کائو کائو شکست خورد و برای پیوستن به برادر دوم خود یوان شی به شمال فرار کرد. نیروهای کائو کائو آنها را تعقیب کردند و قبیله ووهوان ، متحد برادران یوان را در جنگ نبرد کوه گرگ سفید شکست دادند. یوان شانگ و یوان شی در سال 207 به لیائودونگ گریختند تا در زیر جنگ سالار جنگ گونگسون کانگ پناه بگیرند ، اما گونگسون آنها را کشت و سر آنها را به کائو کائو فرستاد. در آن زمان ، بیشتر شمال چین تحت کنترل کائو کائو متحد شده بود و کائو کائو می توانست توجه خود را به سمت جنوب معطوف کند.
میراث و تجزیه و تحلیل
در طول اعصار ، پیروزی چشمگیر کائو کائو در گواندو ، واقعه اوج زندگی او ، هم توسط مفسران تاریخی و هم از نظر نظامیانی که امیدوارند از موفقیت وی تقلید کنند ، تجزیه و تحلیل کرده است.
سلسله آهنگ مورخ سیما گوانگ ، گردآورنده تواریخ ژیژی تونجیان ، اظهار داشت که در حالی که یوان شاو سخاوتمند ، ظریف و قادر بود ، او همچنین سرسخت ، خود راضی بود و بندرت به توصیه های منطقی توجه می کرد. این ویژگیهای منفی دلیل شکست وی بود.
در زمانهای اخیر ، هر دو ملی گرایان چینی و کمونیستها این نبرد را انتخاب کرده و تفسیرهای خود را انجام داده اند ، در درجات مختلف عینیت.
ملی گرایان تاریخ نگاری سنتی چین را دنبال می کردند به این دلیل که جنگ را از نظر شخصیت قضاوت می کردند ، نه موقعیت ها و تاکتیک های مربوطه. به عنوان مثال ، کائو کائو به عنوان فردی توانمند ، قاطع و دور اندیش دیده می شد ، در حالی که یوان شاو را متوسط ، آهسته ، مغرور و قادر به استخدام درست مردان نمی دانستند.
رهبر کمونیست مائو تسه تونگ ، در نوشته های خود در مورد عقب نشینی استراتژیک ، از نبرد گواندو به همراه ، نبرد کونیانگ ، نبرد صخره های سرخ ، نبرد شیاوتینگ استفاده کرد ، و نبرد رودخانه Fei برای نشان دادن این مفهوم. در تمام این نبردها ، او نوشت ، "... قدرت مسابقه نابرابر بود ، و ضعیف تر در ابتدا یک قدم برداشت ، با تاخیر اقدام به محکم کردن ساقه کرد و او را شکست داد." سخنان مائو توجه برخی از نبردها را به خود جلب کرد و مقالات بسیاری برای تحلیل جنگ گواندو با اصطلاحات مائوئیست نوشته شدند. تفسیر مائوئیستی ، ضمن توجه به اشتباهات جدی قضاوت یوان شاو ، طرفدار این است که دشمن قدرتمند خطاهای سرنوشت سازی خواهد کرد ، در حالی که حریف ضعیف تر فقط باید منتظر ظاهر آنها باشد. تفسیر مارکسیستی یوان شائو را به عنوان نماینده طبقه بزرگ صاحبخانه و رسمی و کائو کائو را به عنوان طبقه متوسط و کوچک صاحبخانه به تصویر می کشد. بنابراین این نبرد محصولی از درگیری طبقاتی بود که سقوط یوان شائو در آن اجتناب ناپذیر بود.
کارل لبنان ، مورخ ، پیروزی کائو کائو را به یک تصمیم استراتژیک منسوب می کند - انتخاب محل دفاع از طرف مدافع. لبنان ادعا می کند که کائو کائو به دلیل درک برتر از رابطه بین توپوگرافی ، تدارکات و تاکتیک ها نسبت به یوان شائو ، گواندو را به عنوان محلی برای موضع گیری انتخاب کرد. این مسئله مربوط به تدارکات بود که باعث شد کائو کائو دفاع در رودخانه زرد را کنار بگذارد. کائو کائو با جذب یوان شائو به جنوب گواندو ، خطوط تأمین یوان شائو را به زور گسترش داده بود و بنابراین توانست بر روی نقطه ضعف لجستیکی خود غلبه کند تا یک پیروزی قاطع بدست آورد.
سینولوژیست استرالیایی 23>نسبت به دیدگاه سنتی بدبین است و برتری احتمالی یوان شائو نسبت به کائو کائو را زیر سوال می برد. دی کرسپینی اظهار داشت که تصرف یوان شائو در مناطق اسمی وی به اندازه کائو کائو که برای ایجاد ثبات در پیرامون خود دست به تبلیغاتی زده بود ، امن نبود. با توجه به اینکه یوان شائو برای از بین بردن منزوی گونگسون زن ، ده سال به طول انجامید ، دی کرسپنی پیشنهاد می کند که به دلیل بلاتکلیفی ، یوان شاو از نقاط ضعف موقت کائو کائو سو notاستفاده نکرده است ، اما شاید یوان شائو مردانی را در اختیار نداشته باشد برای چنین سرمایه گذاری هایی از چنین منظری ، یوان شائو ، با تهدید رو به افزایش هم پیمان سابق خود ، كائو كائو ، نیروی خود را در یك رویكرد مستقیم به مقر كائو كائو متمرکز كرد ، به این امید كه چنین اعتصابی بر دشمن او غلبه كند. اگرچه او توسط کائو کائو گمراه شد و شکست خورد ، اما تصمیمات یوان شائو ممکن بود آنقدر احمقانه نباشد که بسیاری از مورخان و مفسران سنتی گفته اند.