به نام خدا
کاری از حزب دکتران🎓
موضوع: معرفی رمان کیمیاگر
#دکتر_بوک_۱
#کیمیاگر
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
با سلام فرا رسیدن سال جدید و عید باستانی نوروز رو خدمت همه دوستان سایت طرفداری تبریک عرض می کنم.
اولین کتابی که میخواهیم خدمت دوستان معرفی کنیم رمان کیمیاگر اثر پائولو کوئیلیو هست.
رمان کیمیاگر اثر مشهور و برجسته پائولو کوئیلو است که تاکنون به بیشتر از ۵۰ زبان ترجمه شده است. بیش از ۶۵ میلیون نسخه از کتاب کیمیاگر به فروش رفته است و یکی از پرطرفدارترین کتاب های جهان محسوب می شود. در نقدها و بررسی های این کتاب گفته شده که این اثر اقتباسی از داستانی از دفتر ششم مثنوی معنوی مولوی است. خود پائولو کوئیلیو این موضوع را رد نمی کند، اما می گوید بیشتر از داستانی از خورخه لوئیس بورخس داستانش را الهام گرفته است. پائولو کوئیلیو در جوانی به تهران سفر کرده و در محضر عارفی ایرانی با اندیشه های مولوی آشنا شده است. در قسمتی از پشت جلد کتاب کیمیاگر آمده :
این گنج فقط برای شماست و به غیر از شما هیچ کس نمی تواند به آن دست پیدا کند.
در ابتدای کتاب نیز قبل از داستان اصلی آمده:
شن ها با وزش باد جابجا می شوند، ولی...
صحرا همیشه صحرا باقی می ماند. این است...افسانه ی عشق
خلاصه ی رمان کیمیاگر
رمان کیمیاگر داستان پسر با سواد و کتابخوانی به نام سانتیاگو را روایت می کند که در آندلس اسپانیا زندگی می کند و به چوپانی مشغول است. او یک خواب را چندین بار می بیند و برای تعبیر آن نزد یک پیرمرد کولی می رود و به گفته پیرمرد تعبیر خواب او این است که برای پیدا کردن یک گنج باید به اهرام مصر برود. بار اولی که این خواب را می بیند اعتنایی به آن نمی کند اما با تکرار این خواب آن را همچون نشانه ای تلقی می کند و تصمیم می گیرد این نشانه را دنبال کند او همه گوسفندها و دارایی اش را برای دنبال کردن رویای خود می فروشد و برای یافتن گنج رهسپار اهرام مصر شود. سانتیاگو در راه سفر خود اتفاقات زیادی را پشت سر می گذارد و حتی عاشق دختری صحرانشین به نام فاطمه می شود. گنجی که سانتیاگو به دنبال آن می گردد در اهرام مصر نیست بلکه در نقطه شروع سفر او و در آغل گوسفندانش می باشد اما نه آن گنجی که سانتیاگو به دنبال آن بوده …..
داستان کتاب درباره دنبال کردن رویاهای شخصی او در حین سفر است و به خوبی و با جزئیات تمام راز و رمز نهفته در همه اتفاقات راه سفر را بررسی می کند. نتیجه این سفر در پایان این داستان این است که گنج اصلی هر انسانی در درون اوست و نکته ای که درون مایه ی این داستان به آن اشاره دارد میل انسان به سفر است که در هر کسی این میل درجاتی دارد و لازمه ی سفر آزاد بودن از قید مادیات و تعلقات دنیاست.
جملاتی زیبا از رمان کیمیاگر
و هنگامی که آرزوی چیزی را داری سراسر کیهان همدست می شود تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی.
ترس از رنج، از خود رنج بدتر است و اینکه هیچ قلبی، تا زمانی که در جست و جوی رویاهایش باشد ، هرگز رنج نخواهد برد. چون هر لحظه جست و جوی، لحظه ملاقات با خداوند و ابدیت است……… انسان خوشبخت کسی است که خداوند را درون خود دارد….
هرگز قبل از اینکه چیزی را بدست آوری، وعده آن را به کس دیگری نده.
چون در گذشته یا آینده ام زندگی نمی کنم. من فقط حال را در می یابم.
سپیده درست بعد از تاریک ترین ساعات شب می دمد.
مفاهیم اصلی رمان کیمیاگر
نقش اصلی و مرکزی ماموریت شخصی
بنابر آنچه در کیمیاگر می خوانیم، «حدیث خویش» و یا همان ماموریت شخصی تنها وسیله ای است که فرد به کمک آن می تواند زندگی رضایت بخشی داشته باشد. در واقع جهان در صورتی می تواند به کمال برسد که همه ی موجودات در آن در تلاش باشند تا ماموریت شخصی خودشان را انجام دهند و در این راه به موجودی بهتر تبدیل شوند و رشد و پیشرفت کنند و در نهایت هدفی جدید برای خودشان تعریف کنند. البته این ایده انجام ماموریت شخصی به نوعی گذر از مادیات برای دسترسی به یک خواسته معنوی است. همانطور که می بینیم، وقتی سانتیاگو می خواهد در این راه قدم بگذارد، مجبور می شود گله اش را بفروشد و فاطیما را ترک کند. این به معنی رها کردن موفقیت های مادی و عشق است. چرا که آنها موانعی برای رسیدن سانتیاگو به هدف شخصی خودش هستند.
کسانی که ماموریت های شخصی شان را رها می کنند، مانند تاجر کریستال (بلور فروش)، پشیمان می شوند و نمی توانند ثروت و لذت های افرادی را که دنبال ماموریت های شخصی شان رفته اند، تجربه کنند. این ایده که هر کسی باید در زندگیش رویای شخصی داشته باشد و به دنبال آن برود، اولین بار در کتاب کیمیاگر مطرح شد.
وحدت طبیعت
مرد انگلیسی به سانتیاگو می گوید: « وقتی تو چیزی را با همه ی قلبت بخواهی، این همان لحظه ای است که تو با روح جهان نزدیک هستی.» همچنان که سانتیاگو به سفرش ادامه می دهد، متوجه میشود که با همه ی موجودات به وحدت رسیده است. تمام اشیا در طبیعت با هم ارتباطی نزدیک دارند. از انسان گرفته تا شن های بیابانی و همه به یکدیگر کمک می کنند تا هر کس به ماموریت های شخصی اش برسد.
بر اساس این رمان روح جهان تمایل دارد همه ی موجودات در جهت ماموریت شخصی شان قدم بردارند. خواه سانتیاگو و خواه یک تکه آهن. برای حرکت در جهت ماموریت شخصی خودتان باید یاد بگیرید از روح جهان در جهت رسیدن به هدفتان و تصفیه آن استفاده کنید. وجه تمایز کتاب کیمیاگر با دیگر ایدههایی از این دست، در این است که می گوید برای همه ی اشیا، از فلزات گرفته تا عناصر طبیعی و انسان، همه و همه ماموریتی شخصی دارند که همگی در جهت یک هدف غایی برای جهانی واحد هستند.
خطر ترس
ترس به طور مداوم در طول سفر سانتیاگو به عنوان اصلی ترین مانع موفقیت در ماموریت شخصی او ظاهر میشود. سانتیاگو شکل های مختلفی از ترس را تجربه می کند: ترس کودکی، اینکه زن کولی رویایش را تعبیر کند. ترس مادی، از اینکه ثروتش را با عزیمت به تانگیه از دست بدهد. ترس جسمی، از اینکه در نبرد با الفیوم بمیرد. و در نهایت ترس معنوی که وقتی کیمیاگر او را وادار می کند به باد تبدیل شود، نتواند.
مربیان سانتیاگو از ملشیزدک گرفته تا کیمیاگر، همگی ترس را محکوم می کنند و آن را محصول سوءتفاهم در مورد درک چگونگی رفتار جهان با افرادی که در پی ماموریت شخصی شان هستند، می دانند. آنها می گویند اگر خیلی وفادارانه رویای خودتان را دنبال کنید، حتی مرگ هم شما را نمی ترساند.
۱۰درس که از رمان کیمیاگر یاد می گیریم:
۱.ترس از موانع از خود موانع بزرگ تر است.
۲.آن چیزی که حقیقت دارد، همیشه پایدار می ماند
۳.یکنواختی را حذف کن
۴.لحظه حال را دریاب
۵.موفقیت تو اثری دنباله دار در جهان دارد
۶.تصمیم بگیر
۷.از واقعیت دور شو
۸.از پافشاری کردن دست برندار
۹.بر سفر شخصی خودت تمرکز کن
۱۰.همیشه عمل کن
نتیجه گیری از رمان کیمیاگر
کتاب کیمیاگر رمانی است که به زندگی در زمان حال تأکید دارد و حال و هوای کلی داستان کتاب کیمیاگر دعوت به آزاد شدن از تعلقات و وابستگی ها و آغاز سفر است که در نهاد بشر وجود دارد. در بسیاری از بخش های کتاب تأکید شده که توجه به الهامات درونی باعث روشن شدن راه و رسیدن به مقصد اصلی هر انسانی می شود.
کیمیاگر کسی است که می تواند ماهیت سرب را به طلا تبدیل کند و این جمله به معنای این است که هر شخصی می تواند باعث تغییر و تحول اساسی در زندگی خود شود.
***این کتاب را با ترجمه های زیادی می توانید در بازار پیدا کنید. اما دو ترجمه آن معروف تر است. یکی ترجمه آرش حجازی و دیگری ترجمه حسین نعیمی.