یک سال قبل در چنین روز هایی تنها یک تیم مقتدر در لیگ برتر انگلیس وجود داشت، و آن تیم نه منچسترسیتی پپ، که لیورپول یورگن کلوپ بود. همه چیز فوق العاده پیش می رفت، لیورپول تمام تیم های چالش بر انگیز ترین لیگ جهان را قلع و قمع می کرد، دو بار تا آستانه شکستن رکورد بیشترین برد پیاپی در تاریخ لیگ برتر پیش رفت، و حتی در مقاطعی اختلاف با تیم دوم جدول را به ۲۵ امتیاز رساند! همه چیز خوب پیش می رفت تا روزی که ویروسی به نام کرونا آمد!
کرونا، ویروسی بر جان لیورپول
شوک همه گیری ویروس کرونا بر تمام لیگ های فوتبال جهان تاثیر گذاشت و لیگ انگلیس هم از این قاعده مستثنی نبود. تعطیلی چند ماهه فوتبال، تمامی برنامه های بدنسازی و آماده سازی تیم ها را به هم ریخت و مصدومیت های سریالی در تمامی تیم ها به امری عادی تبدیل شد. و اما در لیگ برتر انگلیس هیچ تیمی به اندازه لیورپول از این موضوع متضرر نشد.
همه ما می دانیم سبک بازی لیورپول کلوپ بر پایه دوندگی بی امان و پرس از بالا بنا شده که نیازمند آمادگی جسمانی کامل بازیکنان ترکیب اصلی است. آمادگی که این فصل همه تیم ها از آن محروم بودند. در این میان بهره مندی از نیمکتی قدرتمند، می توانست موهبتی باشد که کلوپ از آن بی بهره است. کافیست نیمکت لیورپول را با دیگر تیم های مدعی لیگ مقایسه کنید تا به عمق فاجعه پی ببرید. کلوپ با اسامی چون آدریان، میلنر، کیتا، چمبرلین، شکیری و اوریگی نمی تواند در جریان بازی تغییر چشمگیری ایجاد کند.
تاثیر این موضوع در همان روز های پایانی فصل قبل خود را نشان داد، با اینکه در نهایت لیورپول با تکیه بر فاصله امتیازی پیش از کرونا با منچسترسیتی توانست به طلسم ۳۰ ساله پایان دهد، اما دیگر از آن تیم مقتدر خبری نبود.
فصل ۲۰۲۰-۲۱ با چند خرید برای لیورپول آغاز شد تا اکثریت باز هم تیم های پپ و کلوپ را به عنوان مدعیان اصلی قهرمانی پیش بینی کنند، غافل از اینکه در دوران پسا کرونا هیچ چیز قابل پیش بینی نیست. باخت ۷-۲ به آستون ویلا در ابتدای فصل زنگ خطر بزرگی بود، اما چالش اصلی در بازی بعد اتفاق افتاد، تساوی با اورتون.
سریال مصدومیت
پس از گذشت چندین ماه، هنوز هم هواداران لیورپول پیکفورد را به خاطر آن تکل، لعن و نفرین می کنند. پارگی رباط صلیبی، عملا باعث شد فن دایک فصل را تمام شده ببیند تا لیورپول مهمترین ستون خط دفاعی که مهمترین نقطه قوت فصل گذشته این تیم بود را از دست بدهد. مصدومیت های فراوان گومز و ماتیپ هم باعث شد دست کلوپ خالی بماند. در این میان فروش لوورن هم برای طرفداران لیورپول تبدیل به حسرت شد! با اینکه لوورن هیچ گاه مدافعی مطمئن و بی اشتباه نبود، اما در وضعیت فعلی یقینا حضورش می توانست کمک حال تیم باشد. نبود مدافعی با تجربه کافی در تیم باعث شد تا فابینیو و هندرسون در چندین بازی، زوج خط دفاعی مدافع عنوان قهرمانی را تشکیل دهند. در این میان، خرید زمستانه کاباک شاید بتواند اوضاع را بهتر کند، به شرطی که مدافع سابق شالکه کمی در وفق یافتن با شرایط لیگ برتر تعجیل کند.
وضعیت در خطوط دیگر هم چندان بهتر نیست. تیاگو که به عنوان مهم ترین خرید تابستان لیورپول شناخته می شد، اغلب زمان نیم فصل اول را با مصدومیت گذراند و البته که کیتا همچنان نا موفق ترین خرید گران قیمت کلوپ شناخته می شود. ژوتا هم پس از تاثیر گذاری شگرفی که در ابتدای فصل داشت، طعم مصدومیت را چشید تا همچنان چشمان هواداران لیورپول به ساق های خسته و بی انگیزه فیرمینو و مانه باشد.
مجموع روزهایی که تیم های لیگ برتری بازیکنان خود را در اختیار نداشته اند، لیورپول با اختلاف در صدر!
گوهری گم شده به نام اعتماد به نفس
مشکلات فصل جاری تیم قرمز پوش بندر مرسی ساید مانند دومینویی شده که قطعات آن یکی یکی فرو می ریزد. لیورپول با وجود تمام مشکلات اخیر، توانسته بود به یک رکورد مثبت استمرار ببخشد و آن، ۶۸ بازی پیاپی بدون باخت در خانه بود، رکوردی که حالا و پس از ۵ باخت پشت سر هم در معبد آنفیلد، گویی نه متعلق به فصل های اخیر، که متعلق به سال های دور بوده است!
لیورپول در ۶ بازی اخیر در لیگ، موفق شده تنها ۴ گل به ثمر برساند که برای مثلث آتشینی که زمانی بهترین خط حمله لیگ برتر شناخته می شد، فاجعه است. اما مشکل کار کجاست؟
آیا می توان گفت تمام مشکلات از ضعف در خط دفاعی نشات می گیرد؟ شاید عجیب به نظر برسد اما جواب این سوال خیر نیست! یکی از نکات مثبت فصول اخیر ترکیب تیم، نفوذ های و ارسال های بی امان فول بک های تیم بود که ناشی از اعتماد به استحکام خط دفاعی بود. در حضور فن دایک، آرنولد و رابرتسون در فصل قبل توانستند روی هم ۲۵ پاس گل را به ثبت برسانند و خود را به عنوان بهترین ها در پست خود معرفی کنند. اما چرا این عدد تا به این جای فصل جاری به عدد ۸ کاهش یافته است؟
بزرگترین علت افت دفاع های کناری لیورپول و به خصوص آرنولد را می توان نبود اعتماد به مدافعین میانی تیم ذکر کرد که باعث شده نتوانند به راحتی سابق وظایف دفاعی را رها کرده و نفوذ کنند. برای اثبات این قضیه، مرور آمار خالی از لطف نیست. آرنولد در فصل جاری در هر بازی به صورت میانگین، ۱.۷۸ پاس کلیدی و ۱.۴۴ سانتر دقیق را ثبت کرده، در حالی که در فصل قبل ۲.۴۳ پاس کلیدی و ۲.۱۳ سانتر دقیق را ثبت کرده بود. همچنین پارامتر xA90 برای او از ۰.۳۲ در فصل قبل به ۰.۲۱ در فصل جاری رسیده. و اما برای رابرتسون در فصل جاری ۱.۶۳ پاس کلیدی و ۱.۶۶ سانتر دقیق در هر بازی و xA90 معادل ۰.۲۰ ثبت شده که در فصل قبل، ۱.۷۳ پاس کلیدی، ۱.۱۴ سانتر دقیق و ۰.۲۳ برای xA90 بود.
فقدان یک هافبک خلاق پس از فروش کوتینیو، همواره بزرگترین نقص ترکیب لیورپول بوده است و تیاگو که در این فصل برای حل این مشکل خریداری شد، هنوز نتوانسته تغییر خاصی ایجاد کند. همین موضوع باعث شده تا سانتر از جناحین از طرف فول بک ها، به مهمترین پلن تیم کلوپ برای گلزنی مقابل خطوط دفاعی فشرده تبدیل شود، پلنی که با افت فصل جاری فول بک ها، منجر به عدم تغذیه مناسب خط حمله تیم شده است.
همه از افت فاحش مانه و فیرمینو سخن می گویند، اما بی انصافی است از این نگوییم که موقعیت هایی که برای آنها ساخته می شود کاهش یافته. با بررسی پارامتر xG90 که معادل انتظار گلزنی در هر بازی است، صحت این ادعا را بررسی خواهیم کرد. این پارامتر در فصل جاری به ترتیب برای صلاح، مانه و فیرمینو عدد ۰.۵۸، ۰.۴۱ و ۰.۴۳ را نشان می دهد که در مقایسه با فصل قبل با اعداد ۰.۶۴، ۰.۴۸ و ۰.۴۹ برای هر سه بازیکن روند کاهشی را نشان می دهد.
در سوی مقابل، افت تمام کنندگی در فصل جاری به خصوص برای مانه مشهود است. صلاح با آمار xG معادل ۱۳.۹۴ در فصل جاری موفق شده ۱۷ گل به ثمر برساند. اما در سوی مقابل فیرمینو با xG معادل ۱۰.۵۲ تنها ۶ گل به ثمر رسانده که برای یک مهاجم نوک فاجعه است. همچنین مانه با xG معادل ۹.۲۶، تنها ۷ گل به ثمر رسانده که اصلا خوب نیست. شاید رقابت با ژوتا بتواند انگیزه و اعتماد به نفس را تا حدودی به پیکره دیگر اعضای خط آتش تیم تزریق کند، اما در حال حاضر خبری از فیرمینو و مانه آماده سال های قبل نیست.
بن بست تاکتیکی؟
در حال حاضر لیورپول با ۴۳ امتیاز در رتبه هفتم جدول جای گرفته و با منطقه سهمیه لیگ قهرمانان، ۴ امتیاز فاصله دارد. قهرمانی از دست رفته و کسب سهمیه بسیار دشوار است. فتح لیگ قهرمانان هم با فرم فعلی مانند ماموریت غیر ممکن است. مهم ترین سوال هواداران این است، آیا کلوپ به بن بست تاکتیکی رسیده؟
کلوپ همواره نشان داده مردی است که از موقعیت های چالش بر انگیز استقبال می کند. هواداران لیورپول هیچ گاه خدمات او را به باشگاه فراموش نخواهند کرد، او لیورپولی را تحویل گرفت که در کسب سهمیه لیگ قهرمانان مشکل داشت و حالا، هم لیگ قهرمانان و هم لیگ برتر را با این تیم کسب کرده است. در سوی مقابل، آیا مالکان باشگاه می توانند او را مقصر تمام مشکلات بدانند؟ قطعا این گونه نیست.
با وجود فتح لیگ قهرمانان و لیگ برتر، لیورپول هیچ گاه در هنگام خرج کردن با سیتی، یونایتد و چلسی رقابت نکرده و خرج های سنگین و ضروری تیم مانند فن دایک و آلیسون، تنها پس از فروش کوتینیو به انجام رسید. اکنون زمان آن رسیده مالکان باشگاه کمی سر کیسه را شل کنند و به تقویت تیم بپردازند تا مدافع عنوان قهرمانی مجبور نباشد برای تغییر جریان بازی چشم به ساق های اوریگی و شکیری داشته باشد.
فصل جاری با تمام فراز و نشیب هایش بالاخره به اتمام خواهد رسید، و ممکن است در پایان فصل لیورپول حتی در لیگ اروپا هم حاضر نباشد. اما حتی این موضوع هم نخواهد توانست کلوپ را زیر سوال ببرد. تیم کلوپ به پایان فصل و یک ریکاوری اساسی نیاز دارد، به یک شاهکار در بدن سازی و آماده سازی مجدد تیم نیاز دارد تا کلوپ باز هم بتواند ۱۱ سرباز آماده دویدن در مستطیل سبز داشته باشد. بدون شک مرد معمولی لایق فرصتی دیگر است تا بتواند ارزش های خود را بار دیگر ثابت کند و هواداران برایش فریاد بکشند "تو هرگز تنها قدم نخواهی زد".