تصمیمی بزرگ درباره آینده گریلیش در راه است؛ همه چیز در حال جدی شدن است. اما هیچکس نمیداند چه رخ خواهد داد. او همچنان به بازی با بی قیدی تمام که قلمبند سایز کوچکش نمایانگر آن است، ادامه میدهد و میداند که در حال زندگی کردن رویای خود است.
توانایی حمل توپ برزیلیطور فوق العاده؛ لطافت سرزندگی و خیال پردازی؛ مهارت استثنایی در دریبل زنی با سرعت؛ موهای مشکی صاف و نرم؛ جورابهای تا نیمه بالا کشیده که قلم بندی به اندازه تمبرهای پستی را نمایان میکند. جک گریلیش در زمین بازی بدون هیچ مشکلی از بین تمامی بازیکنان تشخیص داده میشود.
این کاری است که او همیشه انجام میداد؛ حتی زمانی که در کودکی با یک شخصیت مهم فوتبالی برخورد میکرد. کافی است از جیم توماس، استعدادیاب قدیمی میدلند، بپرسید که زمانی متوجه استعداد این بازیکن متولد بیرمنگام شد که او تنها شش سال داشت. توماس که افرادی چون مارک والترز، وینگر ویلا، لیورپول و رنجرز، لی شارپ، بازیکن کناری منچستریونایتد، و دین استوریج، مهاجم دربی کانتی، در فهرست کشفهایش دیده میشوند، هنوز خاطرات روشنی از آن یکشنبه صبح بارانی در سال 2002 دارد که به پارکی در منطقه شرلی در سولیهال رفت و با دهان باز کودکی با پیراهن بزرگتر از خودش را دید که در دیداری شش نفره برای هایگیتیونایتد بازی میکرد.
توماس سال گذشته به بیرمنگام میل گفت:” نمیتوانستید از او چشم بردارید. به محض این که من به آنجا رسیدم، او توپ را در محوطه جریمه روی پاهایش داشت و تمام تیم را دریبل زد. او بسیار کوچک بود. شبیه نگاه کردن به مارادونا بود.”
توماس پس از معرفی خودش به کارن، مادر جک، در کنار زمین، بلافاصله از او پرسید که آیا این بازیکن جوان دوست دارد به آکادمی ویلا ملحق شود. پاسخ؟ یک بله محکم و بزرگ. جک مانند کوین، پدرش، هوادار پر و پا قرص ویلا و از سر تا پا مرید رنگ ارغوانی و آبی بود. او تنها 4 سال داشت که برای اولین بار در ژاویه 2000 دیداری را در ویلا پارک تماشا کرد- پیروزی هیجان انگیز 2- 3 در جام حذفی برابر لیدز یونایتد. او در هفت سالگی دارنده بلیتهای تمام فصل بود و به صورت معمول برای تماشای دیدارهای خارج از خانه تیم هم سفر میکرد.
جک در کودکی علاقه خاصی به گابی آگبنلاهور، مهاجم ویلا، داشت که تنها در یک باشگاه به میدان رفت و 13 فصل در تیم اول حضور داشت، بهترین گلزن تاریخ باشگاه در لیگ برتر بود و سه بازی ملی نیز برای انگلیس انجام داد. آگبنلاهور هنوز در ویلا بود که گریلیش برای اولین بار در سال 2015 و در سن 19 سالگی به تیم اول رسید و با افتخار شاهد رکوردهای ابتدایی جک در زندگی حرفهای خود بود: اولین حضور در ترکیب اصلی در جام جذفی برابر بلکپول در ژانویه 2015، اولین حضور کامل او در ترکیب تیم در لیگ برتر در جریان تساوی 3- 3 خانگی برابر کویینز پارک رنجرز در آوریل، نقش مهم او در همان ماه در جریان پیروزی 1- 2 ویلا برابر لیورپول در نیمه نهایی جام حذفی، حضور بعدی او در دیدار فینال (هرچند با نتیجه 0- 4 مغلوب آرسنال شدند)، و اولین گلش در لیگ برتر که در جریان شکست 2-3 برابر لسترسیتی به ثمر رسید.
آگبنلاهور و گریلیش احترام مشترک و متقابلی برای یکدیگر قائل بودند. جک از گابی به عنوان یکی از الگوهایش نام میبرد و گابی نیز در پاسخ از جک به عنوان با استعدادترین بازیکنی که در کنارش بازی کرده نام برده و این بازیکن 25 ساله را با آندرس اینیستا، هافبک فوق العاده بارسلونا و تیم ملی اسپانیا، مقایسه میکند.
گریلیش تنها یک شاخه از درخت بلوط سر به فلک کشیده خانواده خود که حامی ویلا هستند به حساب میآید. کوین، پدرش، برای لذت از تمامی موفقیتهای ویلا در 40 سال گذشته حاضر بوده است- قهرمانی درخشان آنها در لیگ در فصل 81- 1980، فتح جام باشگاههای اروپا در فصل بعد و قهرمانی جام اتحادیه در فصل 96- 1995- این در حالی است که بیلی گاراتی، پدر پدر پدربزرگش، در سال 1905 با ویلا موفق به کسب جام قهرمانی جام حذفی شد. گاراتی یک بازی ملی برای انگلیس انجام داد و جک با انجام 5 بازی ملی برای تیم بزرگسالان سه شیرها از رکورد او عبور کرده است.
گریلیش با پوشیدن پیراهن استونویلا، این فرصت را پیدا کرد تا در کنار گابریل آگبنلاهور، قهرمان دوران کودکیاش، بازی کند.
با چنین سبقهای همیشه این شانس وجود داشت که گریلیش بتواند با موفقیت از نردبان فوتبال بالا برود. او استعداد ذاتی فوق العادهای داشت و از سن کم به شدت به فوتبال عشق میورزید. تمام چیزی که میخواست این بود که به توپ ضربه بزند و کاری بود که انجام میداد: در زمین بازی مدرسه، در حیاط پشتی خانه خانوادگی در سولیهال در وست میدلندز، در پارک محله یا هر فضایی که او و کوان، برادر بزرگترش، و پسرخالههایشان میتوانستند بازی کنند.
علاقه او هیچ پایانی نداشت. هر روز در مهارت جدیدی استاد میشد، بیشتر روی پای چپ ضعیفترش کار میکرد و مرزهای جدیدی را فتح میکرد. جک به عنوان یک بچه مدرسهای سه شب در هفته با ویلا تمرین و با خوشحالی مسیر 30 مایلی را هر روزه طی میکرد. عطش او سیریناپذیر بود.
ویلا به خوبی میدانست که الماسی در اختیار دارد و بهترین رفتار را در ردههای آکادمی با او داشت. از یک سو مجوزهای زیادی به او برای ابراز خودش و نشان دادن توانایی، هوش و رویاهای کمیابش داده میشد. از سوی دیگر عادات خوب به او آموزش داده میشد. او در آن روزها گاهی در گروههای سنی بالاتر از خودش قرار میگرفت و گاهی به عنوان بازیکن کناری در سمت چپ به میدان میرفت و دلیل این رفتارها این بود که از او در برابر شرایط سخت و چالههایی که سر راهش قرار داشت، محافظت شود.
برنامه تکوینی او برنامه خوبی بود. او در مارس 2012 و در سن 16 سالگی اولین طعم نزدیک شدن به لیگ برتر را چشید و از سوی الکس مکلیش، سرمربی تیم، برای نشستن روی نیمکت در جریان شکست 2- 4 خانگی برابر چلسی انتخاب شد. او فصل بعد در رقابتهای اروپایی حضور داشت و در ترکیب تیم زیر 19 سال ویلا که قهرمان مسابقات یوفا نکست ژن شد، درخشید- مسابقاتی که مهمترین رقابتهای سطح جوانان در این قاره به حساب میآید. جک از بین تمام آن ستارههای جوان ویلا تنها کسی بود که خودش را به باشگاه ثابت کرده بود.
گوشههای سخت این جواهر با انتقال قرضی به تیم دسته سومی ناتس کانتی در فصل 14-2013 صیقل خورد؛ تیمی که سبک بازی سریع و فیزیکی آنها و تلاش برای عدم سقوط به قدرتمندتر شدن این بازیکن از نظر روانی کمک کرد. این انتقال برای او غیرمنتظره بود اما پس از آن با قدرت بیشتری برگشت. ناتس کانتی نمیتوانست بدون تلاشهای همه جانبه او در آن فصل- 5 گل و 7 پاس گل- از منطقه سقوط فرار کند.
او در طول آن فصل ثابت کرد که چه جواهر جذابی است و این موضوع را با اولین گل خود در رده بزرگسالان در جریان پیروزی 1- 3 برابر گیلینگام در ماه دسامبر ثابت کرد. گریلیشی که ما قرار بود بشناسیم و دوستش داشته باشیم آنجا بود؛ او توپی از دست رفته را روی خط محوطه جریمه در اختیار گرفت، با قدرت از سد چهار مدافع گذشت و توپ را به تور دروازه چسباند. اتفاقات پس از آن نیز به یاد ماندنی بود چرا که جک با سرعت به سمت جایگاه هواداران رفت تا پدرش در آغوش بگیرد و به دلیل واکنش بیش از حد در خوشحالی پس از گل کارت زرد دریافت کرد. سپس با دست به سمت آسمان اشاره کرد تا ادای احترامی به کیلان، برادر جوانتر از دست رفتهاش، باشد که در سال 2000 وقتی جک تنها 4 سال داشت به طور ناگهانی فوت کرد.
شان دری، سرمربی وقت ناتس کانتی، از جک به عنوان فردی “خوش مشرب” یاد میکند که با “سرزندگی” بازی میکرد. دری به بیرمنگام میل گفت: “به نظر نمیرسید که او در آن زمان واقعا از اهمیت تمرینات با خبر باشد. او فقط میخواست فوتبال، دیدارهای پنج نفره و دیدارهای واقعی را تا پایان زمان قانونی بازی کند. وقتی از خودش بیرون آمد و به دوران اوج رسید، غیرقابل مهار بود.”
گریلیش پس از بازگشت به ویلا، برای اولین بار در تیم اول به میدان رفت- حضور دو دقیقهای برابر منچسترسیتی در می 2014 – اما نتوانست تحت هدایت پل لمبرت فرصت زیادی در ترکیب تیم اصلی پیدا کند. هافبک سابق اسکاتلند باور اشت که گریلیش بسیار خام و بی انضباط است و یک بار او را “کودک” خطاب کرد.
استعداد بالای گریلیش باعث شد تا او خیلی زود به ترکیب استونویلا برسد.
با این حال وقتی تیم شروود در فوریه 2015 جانشین پل لمبرت شد، همه چیز تغییر کرد. این مربی احترام بسیار بیشتری برای توانایی تَکروی گریلیش قائل بود و در عرض چند ماه پس از ورود شروود بود که گریلیش در پیروزی شوکهکننده ویلا در نیمهنهایی جام حذفی برابر لیورپول به میدان رفت که بدون شک لحظه بسیار مهمی در زندگی حرفهای او بود. شروود پس از آن گفت:” آن بازی برابر لیورپول عالی بود و امید و فشار زیادی داشت. این موضوع او را تحت تاثیر قرار نداد. او رشد کرده بود.”
با درخشش ادامهدار گریلیش در زمین توجه بیشتری به سوی او جلب شد. مطبوعات در سال 2015 شروع به انتشار شایعه استنشاق گاز خندهآور از سوی او کردند و چند ماه بعد تصاویری از او منتشر شد که در جریان تعطیلات در تِنِریف در کنار خیابان روی زمین دراز کشیده است. ویلا در پاییز 2016 او را به دلیل حضور در پارتی شبانه پر هیاهویی که در هتل بیرمنگام از کنترل خارج شده بود، جریمه کرد و مشخص شد که هنوز راه بسیاری برای پختگی در پیش دارد. او در ماه دسامبر به دلیل دو قانون شکنی به مدت 9 ماه از رانندگی منع و 80 هزار پوند جریمه شد.
تصمیم حاشیه ساز دیگر او در سال 2015 رخ داد که تابعیت خود را از جمهوری ایرلند به انگلیس تغییر داد. گریلیش که از طریق پدربزرگ و مادربزرگش به ایرلند مرتبط میشد، در بسیاری از ردههای جوانان برای این کشور به میدان رفته بود اما وقتی که موقعیت حساس رسید، تصمیم گرفت که رنگ پیراهن ملیاش را به کشوری که در آن به دنیا آمده بود، تغییر دهد.
او در ردههای پایه برای تیم ملی ایرلند بازی کرد اما…
اما در نهایت تصمیم گرفت برای تیم ملی انگلیس به میدان برود.
گریلیش در سال 2016 به دیلی تلگراف گفت:” من مدتهای طولانی به این موضوع فکر کردم، با خانواده و مدیر برنامهام حرف زدم اما در آخر خودم تصمیم گرفتم. اگر تواناییهایم را کامل کنم احساس میکنم میتوانم در سالهای آینده برای انگلیس بازی کنم. من مانند والدینم اینجا به دنیا آمدم؛ بنابراین بیشتر از ایرلندی بودن، حس انگلیسی بودن دارم.”
این که بسیاری از هواداران ایرلندی حس بدی از این موضوع داشته باشند، غیر قابل اجتناب بود. آنها گریلیش را یکی از خودشان میدانستند، کسی که چنان به ریشههایش متعهد بود که به عنوان یک بچه مدرسهای فوتبال بومی این کشور را به بهترین شکل در باشگاه بیرمنگام انجام میداد. حالا او پشتش را به آنها کرده بود و واکنشها خصوصا در شبکههای اجتماعی بسیار بیرحمانه بود. یکی از هواداران ایرلند نوشت:” بازنشستگیات از فوتبال ملی را تبریک میگویم.” این توییت دوام زیادی نداشت.
گریلیش در ماه سپتامبر و پنج ماه پس از تغییر تابعیتش اولین بازی خود برای تیم ملی انگلیس را برابر دانمارک و به عنوان بازیکن تعویضی انجام داد. یک ماه بعد اولین حضور او در ترکیب ثابت در دیدار دوستانه برابر تیم ملی ولز بود. در گزارشهای پس از بازی آمده بود:” فوق العاده”، “درخشان”، “خلاق” و “عملکردی تاثیرگذار از همه نظر”.
گرت ساوتگیت پس از بازی گفت:” او با تمام بازیکنانی که ما در اختیار داریم متفاوت است.” اما سرمربی تیم ملی انگلیس برای مدتی طولانی از دعوت کردن گریلیش به تیمش خودداری کرده و معتقد بود که بازیکنانی چون رحیم استرلینگ، جیدون سانچو و مارکوس راشفورد گزینههای بهتری برای مثلث هجومی هستند. با وجود عملکردهای درخشانتر در پاییز، این احساس وجود دارد که وقتی همه آماده باشند، شاید ساوت گیت همچنان سایرین را ترجیح دهد.
برای هواداران هیچ شکی وجود ندارد: گریلیش باید جز اولین نامهای فهرست تیم باشد؛ هرچند که این محبوبیت تازه به دست آمده است. این بازیساز گاهی به دایو زدن متهم میشود حتی با وجود این واقعیت که رفتار خشنی با او صورت میگیرد. فصل گذشته 167 بار روی او خطا شد- بیشتر از هر بازیکن دیگری در این لیگ و رکوردی که او سال پیش از آن در چمپیونشیپ نیز داشت؛ درست مانند دوران حضور در ناتس کانتی.
سه فصلی که گریلیش در دسته دوم انگلیس سپری کرد باعث شد که قدرتمندتر شود. حضور او در فصل 17- 2016 پس از فصلی بود که باشگاه دوران کودکیاش با 17 امتیاز سقوط کرد و خودش نیز در 16 بازی به میدان رفت و در تمامی آنها شکست خورد- یک رکورد ناخواسته دیگر.
درد ناشی از سقوط، روی گریلیش بیشتر از تمام هم تیمیهایش تاثیر گذاشت و فشار از سوی هواداران برای بازگشت دوباره نیز روی او بیشتر از سایرین بود- فشاری که هر سال بیشتر میشد. استون ویلا در فصل اول در رده سیزدهم قرار گرفت و فصل 18- 2017 ناراحت کنندهتر بود که در دیدار فینال پلیآف در ومبلی برابر فولام شکست خورد.
این شکست بسیار آزاردهنده بود و غم ناشی از آن در فصل بعد نیز دیده میشد. در ماه اکتبر وقتی باشگاه در رده چهاردهم قرار داشت، استیو بروس از هدایت تیم برکنار شد و دین اسمیت جای او را گرفت. سرمربی سابق برنتفورد که هوادار قدیمی ویلا بود، خیلی زود رابطه خوبی با گریلیش برقرار کرد. این هافبک در ماه مارس و پس از بازگشت از غیبت سه ماهه به دلیل مصدومیت به عنوان کاپیتان تیم در دیدار خانگی برابر دربی کانتی انتخاب شد و نقشی کلیدی در پیروزی 0- 4 ایفا کرد.
باشگاههای زیادی به دنبال گریلیش هستند اما با تمدید قرارداد اخیر، استونویلا مطمئن است که این ستاره تکنیکی را ارزان را از دست نخواهد داد.
یک هفته بعد برای دومین بار در دربی شهر برابر بیرمنگام به عنوان کاپیتان بازوبند را به بازو بست. 10 دقیقه از بازی گذشته بود که یکی از هواداران تیم میزبان وارد زمین شد و ضربهای به پشت سر گریلیش زد. تصاویر منتشر شده از آن روز بهت او را نشان میدهد که سپس کمی خجالتزده میشود و متعاقب آن با خشم خندههای عصبی میکند؛ سپس در نهایت در خوشحالی پس از به ثمر رساندن گل پیروزی با هواداران خودشان فریاد میکشد.
او پس از بازی با خنده به یکی از مصاحبه کنندهها گفت:” این بهترین روز زندگی من است. حضور در اینجا به عنوان کاپیتان استون ویلا برای اولین بار و به ثمر رساندن گل پیروزی- این چیزی است که رویاها از آن ساخته میشوند.” ویلا از آن بازی غیر قابل مهار شد. آنها با حضور گریلیش در ترکیب تمام دیدارهای باقی مانده به جز یک بازی را بردند، در نیمه نهایی پلیآف برابر وست برومویچ به پیروزی رسیدند و دربی را در فینال شکست دادند. این سومین فینال او در ویمبلی با ویلا و اولین تجربه پیروزی بود، اولین باری که به جای دراز کشیدن غمگینانه روی چمن، جام را بالای سر میبرد.
درخشش این بازیکن در فصل بعد هم ادامه داشت و گل دیرهنگام برابر وستهام در روز آخر مسابقات لیگ برتر تضمینی برای ادامه حضور ویلا در این مسابقات بود. بسیاری انتظار نقل و انتقالی بزرگ در تابستان را داشتند اما تمدید قرارداد 5 ساله در سپتامبر مانع از رخ دادن این اتفاق شد.
این تمدید به شایعات پیرامون جدایی او پایان نداد اما به استونویلا کمک کرد که قیمت مدنظرش برای فروش این بازیکن را به 100 میلیون پوند برساند. عملکرد او نیز رشد چشمگیری داشت- نه فقط در تیم ملی انگلیس بلکه در سطح باشگاهی که قابل توجهترین آنها پیروزی درخشان 7-2 برابر لیورپول بود. اما بریدن بندهایی که او را به ویلا پارک متصل میکند برای جک آسان نیست، جایی که خانه او به مدت دو دهه بوده است.
تصمیمی بزرگ درباره آینده گریلیش در راه است؛ همه چیز در حال جدی شدن است. اما هیچکس نمیداند چه رخ خواهد داد. او همچنان به بازی با بی قیدی تمام که قلمبند سایز کوچکش نمایانگر آن است، ادامه میدهد و میداند که در حال زندگی کردن رویای خود است.
عنوان اصلی مقاله: Jack: The Lad
نویسنده: Nick Bidwell
نشریه / وبسایت: World Soccer
زمان انتشار: فوریه 2021