مطلب ارسالی کاربران
روزی حاج ممد ناکام (بارسایی) از حموم بیرون آمده و درخواست حوله کرد...
روزی در ظهری تابستانی و گرم حاج ممد به حمام رفت اما یادش رفت حوله خود را ببرد
سپس صدا زد تا حوله اش را برایش بیاورند
سپس شخصی حوله حاج ممد را به او داد
سپس حاج ممد حوله خود را پوشید و از حموم بیرون اومد
سپس یادش افتاد هیچکس در خانه نبوده است!!!
#حاج_ممد_ناکام
#ژانر_ترسناک
#ژانر_معمایی
#ژانر_درام_اجتماعی