فیلم شجاع دل (Braveheart) به نویسندگی رندال والاس و کارگردانی مل گیبسون، داستان یک جنگجوی اسکاتلندی به نام ویلیام والاس را روایت میکند که رهبری اسکاتلندیها را در نخستین جنگهای استقلال طلبی علیه نیروهای انگلستان به رهبری ادوارد یکم، معروف به ادوارد پادراز بر عهده دارد. «شجاع دل» پس از نمایش موفقیت آمیز در سال ۱۹۹۵ و با وجود جنجالها و مخالفتهایی که در رابطه با این اثر درگرفت، در نهایت ۵ جایزه اسکار شامل جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری، بهترین چهره پردازی و بهترین تدوین صدا را از آن خود کرد. از جمله بازیگران فیلم میتوان به مل گیبسون در نقش ویلیام والاس، پاتریک مکگوئن در نقش ادوارد پادراز، برندن گلیسون در نقش همیش، سوفی مارسو در نقش شاهزاده ایزابلا، دیوید اوهارا در نقش استفن، انگوس مکفادین در نقش رابرت بروس و کاترین مک کورمک در نقش موران اشاره کرد. در ادامه با بررسی حواشی و حقایق جالب این اثر همراه ما باشید:
خواندن ادامهی مطلب باعث لو رفتن بخشهایی از فیلم میشود
مل گیبسون از آنجایی که فکر میکرد برای ایفای نقش ویلیام والاس زیاد از حد پیر است، به دنبال بازیگری دیگر برای این شخصیت بود. با این حال پارامونت پیکچرز اعلام کرد که تنها در صورتی مسئولیت تامین مالی «شجاع دل» را میپذیرد که مل گیبسون نقش اصلی را ایفا کند. گیبسون در هنگام بازی در این نقش نزدیک ۴۰ سال سن داشت و این در حالی بود که بیشتر مدت زمان فیلم در دوران دههی بیست زندگی والاس سپری میشود. والاس در نهایت در سن ۳۵ سالگی درگذشت.
مل گیبسون برای ساخت «شجاع دل» از فیلمهای مکبث (Macbeth) به کارگردانی رومن پولانسکی، اسپارتاکوس (Spartacus) به کارگردانی استنلی کوبریک، ناقوسهای نیمهشب (Chimes at Midnight) به کارگردانی اورسون ولز، الکساندر نوسکی (Alexander Nevsky) به کارگردانی سرگئی آیزنشتاین، مردی برای تمام فصول (A Man for All Seasons) به کارگردانی فرد زینه مان، شیر در زمستان (The Lion in Winter) به کارگردانی آنتونی هاروی و دو فیلم هفت سامورایی (Seven Samurai) و سریر خون (Throne of Blood) به کارگردانی آکیرا کوروساوا الهام گرفته است.
شاهزاده ایزابلا برای نخستین بار در سال ۱۳۰۸، یعنی سه سال پس از مرگ ویلیام والاس به انگلستان آمد و با ادوارد دوم ازدواج کرد. بنابراین ماجرای رابطهی عاشقانهی او با والاس و همینطور هشدار وی دربارهی نبرد فالکرک، همگی نتیجه تخیلات فیلمنامه نویس کار بود. در واقع ایزابلا و ویلیام والاس در دوران حیات خود، اصلا دیداری با هم نداشتند. در زمان مرگ والاس، ایزابلا ۹ سال بیشتر نداشت.
«شجاع دل» با بودجهی ۷۲ میلیون دلار، در آمریکا به فروش ۷۵ میلیون دلار و در سطح جهان به فروش ۲۱۰ میلیون دلار دست یافت.
جملات تبلیغاتی فیلم عبارت بود از: چه کسانی در حافظهی تاریخ باقی خواهند ماند؟ کسانی که برای بخشش دست به دامن التماس شدند؟ یا کسانی که برای آزادی دست به خونریزی زدند؟ حرارتش زنی را اسیر خود کرد، شجاعتش الهامبخش یک ملت بود و قلبش پادشاه را به مبارزه طلبید.
بسیاری معتقدند که موفقیت فیلم «شجاع دل»، تاثیر بسزایی در همهپرسی قدرتسپاری در اسکاتلند در سال ۱۹۹۷ داشت که طی آن، مردم اسکاتلند به واگذاری مجلس به آنها و همچنین اعطای قدرت بیشتر به پارلمان رای موافق دادند. البته در این میان عدهای نیز بر این باورند که «شجاع دل» تاثیراتی منفی بر این مسئله گذاشت.
مل گیبسون در خلال مصاحبهی خود با دیلی میل که در اکتبر سال ۲۰۰۹ انجام داد اعلام کرد که داستان «شجاع دل» ساختگی است و با حقایق تاریخی فاصلهی زیادی دارد. با این وجود او گفت که تمامی تغییرات انجام شده در جهت دراماتیک کردن ماجرای فیلم صورت گرفته است. او همچنین اعتراف کرد که برای ایفای نقش والاس چیزی بیش از ده سال پیر بود.
جیمز کازمو (کمپبل) که در فیلم نقش پدر برندن گلیسون (همیش) را ایفا میکند، در دنیای واقعی تنها ۶ سال از وی بزرگتر است.
شجاع دل در دنیای واقعی لقب رابرت بروس است نه ویلیام والاس. بسیاری از مردم اسکاتلند، از تصویری که فیلم «شجاع دل» از شخصیت رابرت بروس با بازی انگوس مکفادین ارائه داده آزرده خاطر شدند. اسکاتلندیها همواره رابرت بروس را در کنار ویلیام والاس به عنوان یکی از قهرمانان ملی خود ستایش میکنند. کسی که نقش مهمی را در استقلال اسکاتلند ایفا کرد.
دنیل دی لوئیس، لیام نیسون، کریستوفر لمبرت، جف بریجز و رابین ویلیامز از گزینههای ایفای نقش ویلیام والاس بودند.
فیلمبرداری «شجاع دل» در تاریخ ششم ژوئن سال ۱۹۹۴، همزمان با پنجاهمین سالگرد عملیات پیادهسازیهای نرماندی (D-Day) در جنگ جهانی دوم آغاز شد.
مل گیبسون برای ساخت «شجاع دل»، پیشنهاد بازی در فیلم داستان دو شهر (A Tale of Two Cities) به کارگردانی تری گیلیام را رد کرد و گیلیام نیز در نهایت قید ساخت فیلم را زد. گیبسون در ادامه تلاش کرد تا گیلیام را برای ساخت این فیلم دوباره ترغیب کند اما موفق نشد.
پاتریک مکگوئن که در فیلم نقش شخصیت ادوارد پادراز را ایفا میکند به همراه مل گیبسون، هر دو از گزینههای بازی در نقش جیمز باند بودند. در دههی ۶۰ میلادی، جیمز باند در شرایطی به شان کانری سپرده شد که مکگوئن از شانسهای جدی ایفای این نقش بود و در دههی ۹۰ میلادی نیز مل گیبسون به خاطر درگیری با پروژهی «شجاع دل» قید جیمز باند را زد. شان کانری از جمله کسانی بود که در آن مقطع بسیار دوست داشت که گیبسون این نقش را بر عهده بگیرد.
در صحنهای از فیلم شاهد این هستیم که یکی از نجیب زادگان، یک دختر اسکاتلندی تازه عروس شده را از همسر وی میگیرد و او را تحت عنوان حق اشرافیت به زور با خود میبرد. این در حالی است که در تمام طول تاریخ بریتانیا و ایرلند، این قانون هیچگاه به اجرا در نیامده است و انجام این قبیل کارها بیشتر در کشور فرانسه رایج بود.
در صحنههای مربوط به نبرد فیلم، بالغ بر ۱۶۰۰ نفر از بازیگران، از اعضای ارتش فدرال ایرلند بودند.
«شجاع دل» وقایع بین سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۳۱۴ میلادی را به تصویر میکشد.
به واسطهی نمایان شدن عینکهای آفتابی و همچنین ساعتهای مچی تعدادی از بازیگران فرعی فیلم در صحنههای نبرد، مل گیبسون مجبور شد این صحنهها را مجددا فیلمبرداری کند.
در تعدادی از صحنههای نبرد فیلم، شاهد کشته شدن اسبها به شکل فجیعی هستیم. در همین راستا، یکی از سازمانهای حمایت از حیوانات، مل گیبسون را متهم کرد که در این صحنهها، او از اسبهای واقعی استفاده کرده است. در ادامه، دستیار مل گیبسون با ارائهی تصاویری از پشت صحنهی فیلم، سازمان را متقاعد کرد که در طول فیلمبرداری این صحنهها از اسبهای غیر واقعی استفاده شده است.
پادشاه ادوارد اول به دلیل قد ۶/۲ فوتی (۱۸۹ سانتی متر) خود به ادوارد پادراز مشهور شده بود. جالب اینجاست که قد ویلیام والاس واقعی، ۶/۵ فوت (۱۹۸ سانتی متر) بود. این در حالی است که قد مل گیبسون به عنوان بازیگر نقش والاس ۱۷۷ سانتی متر است. در صحنههایی از فیلم زمانی که مل گیبسون خود را به عنوان ویلیام والاس واقعی معرفی میکند، بسیاری از سربازان با اشاره به اینکه قد والاس بسیار بلند از وی است، حرفهای او را باور نمیکنند.
رندال والاس به عنوان فیلمنامه نویس «شجاع دل» در ابتدا در نظر داشت که داستان فیلم را با دوران بزرگسالی شخصیت ویلیام والاس آغاز کند و در ادامهی فیلم، گریزهایی کوتاه به دوران کودکی وی بزند.
در فیلمنامهی نخست «شجاع دل»، شخصیت موران در هنگام تشییع جنازهی پدر ویلیام والاس، گل رزی را میچیند و به دست وی میدهد. با این حال در ادامه اعتراض میشود که گل رز، نماد سنتی کشور انگلستان است و هدیه دادن این گل به والاس، با موضوع فیلم که مبارزهی اسکاتلند با انگلستان است در تعارض قرار دارد. اینچنین بود که گل خار، جایگزین گل رز شد.
پس از اتمام فیلمبرداری «شجاع دل»، مل گیبسون ادعا کرد که به هرکسی که در هنگام تماشای فیلم تشخیص دهد که کدام اسب واقعی و کدام اسب مکانیکی است، ۵ دلار خواهد داد.
در دنیای واقعی نیز پدر رابرت بروس واقعا به جذام مبتلا بود. خود رابرت هم نهایتا در اثر ابتلا به جذام درگذشت.
هر کدام از اسبهای مکانیکی که برای صحنههای نبرد طراحی شده بودند ۲۰۰ پوند (۹۰ کیلوگرم) وزن داشتند و روی سیلندرهای نیتروژن با سرعتی نزدیک به ۵۰ کیلومتر در ساعت به جلو حرکت میکردند.
رندال والاس که وظیفهی نگارش فیلمنامه «شجاع دل» را بر عهده داشت، در سال ۱۹۸۳ به منظور آشنایی بیشتر با اصل و نصب خود به شهر ادینبرا سفر کرده و در آنجا برای اولین بار از مجسمه ویلیام والاس در خارج قلعهی ادینبرا دیدن کرد. او تا پیش از آن هیچگاه نام ویلیام والاس به گوشش نخورده بود.
نام همسر واقعی ویلیام والاس، ماریان است. با این حال برای اینکه این شخصیت با شخصیت ماریان در داستان رابین هود اشتباه گرفته نشود، نام وی به موران تغییر داده شد.
دو شخصیت همیش و استفن، بازوان ویلیام والاس در جریان جنگهای استقلال اسکاتلند به حساب میآیند. همیش اسکاتلندی است و استفن ایرلندی. این در حالی است که نقش همیش را برندن گلیسون ایرلندی و نقش استفن را دیوید اوهارای اسکاتلندی ایفا کردهاند.
مدت زمان نسخهی ابتدایی «شجاع دل» بسیار طولانیتر از نسخهی به نمایش درآمده بود. با توجه به صحنههای بسیار خشن فیلم، مل گیبسون از ترس اینکه اثرش برچسب سنی NC-17 بخورد، به ناچار بسیاری از صحنهها را حذف کرد. واکنشها نسبت به خشونت نسخهی اول فیلم عموما منفی بود.
مل گیبسون پس از به نمایش درآمدن «شجاع دل» طی سخنانی گفت: بعضی افراد از نظر رعایت نکردن نکات تاریخی به ما خرده میگیرند و اعتقاد دارند که تاریخ را تحریف کردهایم. این موضوع چندان برای من مهم نیست چرا که من به دنبال القای تجربهای سینمایی به شما بودم و فکر میکنم که فیلمها باید در درجهی اول سرگرم کننده باشند و سپس آموزنده و در ادامه شاید الهام بخش. احتمالا تعدادی اشتباه تاریخی در فیلم وجود دارد. منابعی که دربارهی ویلیام والاس در دست داشتیم عموما موثق نبودند. در برخی منابع، چهرهی چندان خوبی از وی تصویر نشده بود. تصویری که بتوان آن را در یک فیلم انعکاس داد. ما مقداری این شخصیت را رمانتیک کردیم چرا که باید شخصیت وی از نظر سینمایی از طرف مخاطبان مورد پذیرش قرار میگرفت. در واقع ویلیام والاس یک هیولا بود. او معمولا بوی دود میداد چرا که اغلب در حال به آتش کشیدن روستاها بود. او مانند شخصیت خرسینه پوش (Berserker) بود که اغلب از وی در ادبیات مربوط به وایکینگها یاد میشود. اما ما این تعادل را تغییر دادیم چرا که به گروهی از افراد خوب و گروهی افراد شرور نیاز داشتیم و در واقع هر داستانی نقطه نظر خاص خود را دارد.
پس از نمایش «شجاع دل»، مل گیبسون به واسطهی عدم اشاره به کشورهای فرانسه و نروژ به عنوان متحدان اسکاتلند در جنگ با انگلستان مورد انتقاد قرار گرفت.
منطقهی گلن نویس اسکاتلند که به عنوان لوکیشن روستای دوران کودکی ویلیام والاس مورد استقاده قرار گرفت، یکی از پرباران ترین مناطق اروپا به حساب میآید. در طول ۶ هفته فیلمبرداری در گلن نویس، این منطقه تنها سه روز رنگ آفتاب به خود دید که تصاویر مربوط به جشن عروسی نیز در همین مقطع فیلمبردای شد. با توجه به امتداد بارش باران و اجتناب ناپذیر بودن این مسئله، سازندگان کار به این نتیجه رسیدند که سایر صحنههای مربوط به این منطقه را بدون توجه به شرایط جوی فیلمبرداری کنند.
فیلمبرداری صحنههای مربوط به نبرد پل استرلینگ ۶ هفته به طول انجامید.
شخصیت شاهزاده ادوارد که نقش وی را پیتر هنلی ایفا کرده است، در دنیای واقعی پس از مرگ پدرش تحت عنوان ادوارد دوم به تخت نشست. او نخستین شاهزادهی انگلیسی بود که عنوان شاهزادهی ولز به وی اعطا شد. او در حقیقت در سال ۱۳۰۸ میلادی، پس از مرگ والاس و پدرش با شاهزاده ایزابلا ازدواج کرد.
بیشتر صحنههای فیلم در کشور ایرلند فیلمبرداری شد.
مل گیبسون در هنگام فیلمبرداری «شجاع دل» بین عوامل فیلم شایعه انداخته بود که سوفی مارسو، بازیگر نقش شاهزاده ایزابلا، دختر مارسل مارسو، یکی از بزرگترین هنرمندان فرانسوی معاصر است. گیبسون به سرکار گذاشتن عوامل فیلمهایش مشهور است.
در ابتدا یکی از نقشهای مهم فیلم به برایان کاکس پیشنهاد شد ولی از آنجایی که او به شخصیت آرگایل والاس، عموی ویلیام والاس در داستان علاقهمند بود، تصمیم گرفت که این نقش را ایفا کند.
در یکی از صحنههای فیلم، هنگامی که افراد قبیلهی مکگروگر قصد پیوستن به گروه شورشیان را دارند، رئیس قبیله ویلیام والاس و مردان وی را با کلمهی آمادانها (Amadans) خطاب میکند. Amadan در زبانهای بومی اسکاتلندی و ایرلندی به معنای شخص ابله و احمق است. قبیلهی مکگروگر از این نظر ویلیام والاس و افرادش را ابله خطاب میکنند که اولا هوس شورش علیه انگلستان به سرشان زده و دوما اینکه قبیلهی آنها را برای شرکت و همراهی در شورش دعوت نکردهاند.
نقش شاه ادوارد پادراز ابتدا به شان کانری، بازیگر بلند آوازهی اسکاتلندی پیشنهاد شد ولی او به خاطر حضور در فیلم انگیزه عدالت (Just Cause) قادر به همراهی پروژه نشد. در نهایت پاتریک مکگوئن ایرلندی تبار که دو سال از کانری بزرگتر بود، این نقش را ایفا کرد.
نبرد فالکرک در بیست و دوم جولای سال ۱۲۹۸ در گرفت که در خلال آن، پادشاه ادوارد پادراز شخصا فرماندهی سپاه انگلیسیها را بر عهده گرفت و شکست سنگینی را به اسکاتلندیها تحمیل کرد. ادوارد پادراز در دنیای واقعی، یک نابغهی نظامی بود که تاکتیکهای جنگی را در خلال جنگهای صلیبی هشتم و نهم در خاور میانه فرا گرفته بود.
رندال والاس برای نگارش فیلمنامهی «شجاع دل»، اطلاعات بسیار محدودی در رابطه با زندگی شخصی ویلیام والاس در اختیار داشت. از همین رو، او برای شخصیت پردازی ویلیام از شعر عاشقانهی اعمال و کردار قهرمان شجاع و نامی، سر ویلیام والاس (Acts and Deeds of the Illustrious and Valiant Champion Sir William Wallace) متعلق به قرن پانزدهم میلادی، اثر نویسندهی اسکاتلندی به نام هری نابینا یا هری خنیاگر استفاده کرد.
مل گیبسون در ابتدا دوست داشت که جیسون پاتریک نقش ویلیام والاس را ایفا کند.
زخم صورت تامی فلاناگان که در فیلم نقش موریسون، یکی از افراد ویلیام والاس را ایفا کرده کاملا واقعی است. زخم وی به پوزخند گلاسگو مشهور شده است.
در یکی از صحنههای فیلم، پس از اینکه ویلیام والاس توسط اشراف به لقب شوالیه و محافظ اسکاتلند نائل میشود، رئیس طائفهی بالیول به نام جان بالیول با بازی برنارد هورسفال از ویلیام میخواهد که برای پادشاهی وی همچون گذشته از طائفهی بالیول حمایت کند. در ادامه نزاعی بین جان و اشراف شکل میگیرد و والاس با حالتی بیتفاوت بدون گفتن سخنی محل را ترک میکند. در دنیای واقعی، جان بالیول از سال ۱۲۹۲ تا ۱۲۹۶ پادشاه اسکاتلند بود و در نهایت توسط ادوارد پادراز کشته شد. این در حالی بود که ویلیام والاس به جان بالیول سوگند وفاداری یاد کرد و حتی زمانی که جان در زندان انگلستان بود نیز به وی وفادار ماند.
در صحنههای سخنرانی ویلیام والاس، هر بار که مل گیبسون سخنانش را با حالت فریاد بیان میکرد، اسب وی شروع به دویدن میکرد و این مسئله، کار فیلمبرداری این صحنهها را بسیار دشوار کرد. با این وجود به هر ترتیبی که بود این کار با موفقیت انجام شد.
جیمز هورنر در سال ۱۹۹۵ برای آهنگسازی دو فیلم «شجاع دل» و آپولو ۱۳ (Apollo 13) به طور همزمان نامزد دریافت جایزهی اسکار شد. البته در نهایت لوئیس باکالوف به واسطهی آهنگسازی فیلم پستچی (Il Postino) این جایزه را از آن خود کرد. هورنر در ژوئن ۲۰۱۵ در یک سانحهی هوایی در سن ۶۱ سالگی درگذشت. او برای ساخت موسیقی متن تایتانیک (Titanic) و ساخت موسیقی ترانه قلبم ادامه خواهد داد (My Heart Will Go On) برای این فیلم، دو جایزهی اسکار را در کارنامه دارد.
پس از چندین ماه فیلمبرداری صحنههای بسیار خشن مربوط به جنگ، تنها اتفاق بد رخ داده، شکسته شدن بینی یکی از بازیگران بود.
«شجاع دل» تنها فیلم برندهی جایزه اسکار بهترین فیلم تاریخ سینما است که در هیچ رویداد سینمایی معتبر دیگری و حتی در انجمنهای منتقدان مختلف نیز، برندهی جایزه بهترین فیلم نشده است.
در صحنهی به دار آویخته شدن اسکاتلندیها در ابتدای فیلم، از بازیگران واقعی استفاده شده است. این افراد برای فیلمبرداری این صحنه در تمام طول روز از چند تسمه آویزان بودند.
مل گیبسون اصرار فراوانی داشت که در ساخت فیلم از جلوههای دیجیتالی استفاده نکند.
مل گیبسون برای ساخت صحنههای جنگ، از تعدادی از بازماندههای طائفهی والاس به عنوان بازیگر استفاده کرد. او حتی از راهنماییهای این افراد نیز استفاده میکرد.
بازیگران سیاه لشگر مربوط به صحنههای جنگ، هفتهای ۳۰۰ دلار دستمزد گرفته و روزی ۱۴ ساعت به طور مداوم کار میکردند.
شخصیت ادوارد که پس از مرگ ادوارد پادراز با عنوان شاه ادوارد دوم بر تخت مینشیند در این مقطع از تاریخ، از آنچه فیلم به تصویر میکشد سن و سال بسیار کمتری داشت.
دونال گیبسون، برادر کوچکتر مل گیبسون نقش سردستهی یکی از طائفههایی را ایفا کرده که در اواسط فیلم با والاس روبرو میشوند.
رندال والاس به عنوان فیلمنامه نویس «شجاع دل» به دلیل اینکه برای وی، جذابیتهای داستانی کار نسبت به حفظ حقایق تاریخی در اولویت بالاتری قرار داشت، ابتدا فیلمنامهی مورد نظر خود را نوشت و سپس نکات تاریخی را به آن اضافه کرد.
کسی نمیداند که ویلیام والاس پیش از آغاز جنگ، واقعا برای اسکاتلندیها به سخنرانی پرداخته یا خیر؟
انگوس مکفادیان در ابتدا برای بازی در نقش ادوارد تست داد. او در ادامه خواستار بازی به جای شخصیت بروس شد و در نهایت نیز این نقش را به دست آورد.
مل گیبسون کار انتخاب بازیگران را خودش شخصا بر عهده داشت.
اولین صحنهی نمایش داده شده در فیلم در واقع نخستین صحنهای بود که توسط مل گیبسون فیلمبرداری شد.
دو هفته پیش از اینکه مل گیبسون دو جایزهی اسکار خود را دریافت کند، به واسطهی عمل جراحی اضطراری آپاندکتومی در بیمارستان بستری شد.
در هنگام فیلمبرداری «شجاع دل»، مل گیبسون به مدت ۱۰۵ روز متوالی در لوکیشنهای مختلف کار حضور داشت. او بعدها اظهار کرد که خستگی ناشی از این فیلم، به مراتب بیشتر از خستگی حضور در سه فیلم نخست اسلحه مرگبار (Lethal Weapon) بود.
دروازهی چوبی قلعه یورک توسط خدمهی فیلم ساخته شده و ۷ تن وزن داشت.
پس از نمایش «شجاع دل»، حالت لهجهی اسکاتلندی مل گیبسون به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
مل گیبسون در ابتدا قصد داشت تا تصویر صلیب سنت اندرو که پرچم اسکاتلند کنونی نیز بر اساس آن شکل گرفته را روی صورتش طراحی کند. با این وجود لویس برول به عنوان چهره پرداز فیلم او را متقاعد کرد تا از طرحی متفاوت استفاده کند.
در لحظات پایانی فیلم، شخصیت همیش با بازی برندن گلیسون، شمشیر ویلیام والاس را از غلاف خارج و آن را به آسمان پرتاب میکند. این صحنه در فیلمنامهی کار نبود.
از نظر تاریخی، حضور دستیار ویلیام والاس به نام اندرو موری در جنگهای مربوط به استقلال اسکاتلند به همان اندازهی خود والاس مهم و موثر بود. شخصیت همیش کمپبل در فیلم تا حدودی بر اساس شخصیت اندرو موری طراحی شده است. البته موری در دنیای واقعی، در سال ۱۲۹۷، شش سال و نیم پیش از مرگ والاس درگذشت. مورخان بر سر دلیل مرگ وی اتفاق نظر ندارند.
مل گیبسون اظهار کرده که نوع استفاده از خشونت در فیلم و تاکید ویژه بر آن را از جورج میلر و استفاده از تصاویر آمیخته با شراط ویژهی جوی را از پیتر ویر الهام گرفته است. گیبسون پیش از آن در سه گانهی مد مکس (Mad Max) با جورج میلر و در فیلمهای گالیپولی (Gallipoli) و سال زندگی خطرناک (The Year of Living Dangerously) با پیتر ویر همکاری داشته است.
«شجاع دل» پس از نمایش، متهم به ترویج انگلیسی هراسی (Anglophobia) شد.
مل گیبسون به منظور تمرکز بیشترش روی کارگردانی، سعی میکرد وقت کمتری را در مقابل دوربین سپری کند. معمولا صحنههای مربوط به وی نهایتا در دو یا سه برداشت فیلمبرداری میشدند.
در نظرسنجی مجله امپایر (Empire) در سال ۲۰۰۵، در میان تمام آثاری که جایزهی اسکار بهترین فیلم را از آن خود کردهاند «شجاع دل» به عنوان بدترین فیلم انتخاب شد.
جودی فاستر از گزینههای جدی ایفای نقش دو شخصیت موران و شاهزاده ایزابلا بود.
«شجاع دل» در سال ۱۹۹۵، تنها فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم بود که در بخش بهترین فیلمنامه اصلی نیز نامزد دریافت اسکار شده بود. همچنین این اثر تنها فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم آن سال بود که در بین نامزدهای بهترین بازیگران اصلی و مکمل هیچ نمایندهای نداشت.
فیلم «شجاع دل» به همراه فیلم شکل آب (The Shape of Water) تنها فیلمهای برنده جایزه اسکار بهترین فیلم هستند که در جوایز انجمن بازیگران فیلم (Screen Actors Guild Award) در بخش بهترین گروه بازیگری نامزد دریافت جایزه نشدهاند.
نسخهی اسمبلی کات (Assembly Cut) «شجاع دل» دارای زمان ۲۲۵ دقیقه است. در دوران مراحل پس از تولید فیلم، مل گیبسون و استیون روزنبلوم به عنوان تدوینگر نسخهای ۱۹۵ دقیقهای را آمادهی نمایش در سینماها کردند. با این وجود پارامونت و به طور ویژه، شری لانسینگ به عنوان تهیه کننده اجرایی کار از آنها خواست تا به خاطر کوتاه شدن فیلم، بعضی از قسمتهای آن را حذف کنند. در ابتدا گیبسون و روزنبلوم احساس چندان خوبی را بابت کار کردن زیر دست یک تهیه کنندهی زن نداشتند ولی پس از چند مرتبه برش فیلم، به این نتیجه رسیدند که پیشنهاد لانسینگ درست بوده است. در نهایت «شجاع دل» با زمان ۱۷۸ دقیقه روانهی پردهی سینماها شد.
درک ویلیام دیک مشهور به فیش، هنرمند اسکاتلندی و خواننده اصلی سابق گروه راک ماریلیون (Marillion) قرار بود یکی از نقشهای اصلی فیلم را ایفا کند ولی به دلیل درگیری با مسائل مربوط به تورهای گروه، ناچار به کنار کشیدن از پروژه شد. او در ادامه ضمن اعلام تاسف خود بابت این مسئله، عنوان کرد که موفقیت «شجاع دل» میتوانست در آیندهی حرفهای وی بسیار تاثیرگذار باشد.
برایان کاکس که در فیلم در نقش آرگایل والاس، عموی ویلیام والاس ظاهر شده است، پیش از آن در اپیزود والاس (The Wallace) از سریال مردم چرچیل (Churchill's People) نقش ویلیام والاس را ایفا کرده بود.
صحنههای مربوط به تکه تکه شدن بدن ویلیام والاس با جزئیات کامل فیلمبرداری شد. با این حال پس از واکنش منفی تماشاگران در نمایش آزمایشی فیلم، گیبسون تصمیم گرفت که این صحنهها را از نسخهی نهایی حذف کند.
مل گیبسون برای فیلمبرداری صحنههای مربوط به مرگ ویلیام والاس، برای لحظاتی واقعا خود را به دار آویخت.
گفته میشود بنا به فیلمنامهی اولیه، قرار بود پس از مرگ ویلیام والاس، چگونگی پیوستن روح وی به روح موران به تصویر کشیده شود.