تیم شهر خودرو روز گذشته توانست با 3 گل سپاهان را شکست دهد تا دومین پیروزی متوالی اش را کسب کند و این موفقیت ها برای تیمی که فاصله ای تا منطقه سقوط نداشت با ورود وحید فاضلی به عنوان دستیار در کادر فنی مصادف شد.
به گزارش طرفداری، این موفقیت های شهر خودرو در بازی های اخیر بهانه ای شده تا به تاثیر مثبت و منفی ای که یک دستیار در پست های مختلف می تواند داشته باشد بپردازیم. در فوتبال ایران افراد زیادی بوده اند که به عنوان دستیار پر رنگ ترین نقش ممکن را در موفقیت یک تیم ایفا کرده اند اما وقتی خودشان به عنوان سرمربی در فوتبال فعالیت کرده اند نتوانستند عملکرد خوبی برجای بگذارند.
این اتفاقات فقط مختص به فوتبال ایران نیست و در همه جای دنیا می توانیم نمونه های زیادی را برای این قضیه مثال بزنیم. معمولا افرادی که حرفه خود را به عنوان آنالیزور آغاز می کنند و سپس به عنوان «دستیار یک» در فوتبال کارشان را ادامه می دهند نمی توانند گزینه خوبی برای سرمربی گری یک تیم باشند. البته استثنائاتی هم برای این قضیه وجود دارد اما نباید از یک دستیار انتظار داشته باشیم سرمربی خوبی باشد.
این افراد که معمولا غرق در مسائل فنی و آنالیز تیم های حریف هستند. نسبت به مسائل دیگر غافل می شوند و اداره تیم را از دست می دهند. البته گاهی اوقات هم به دلیل فنی نگاه کردن به تمام قضایا در شرایط حساس به مشکل می خورند و نمی توانند تیم شان را هدایت کنند. به همین دلیل چنین مربیانی را نباید به عنوان تصمیم گیرنده نهایی در یک تیم منصوب کنند و آنها بیشتر تصمیم ساز خوبی هستند. پس صرفا نفرات دوم نمی توانند نفر یک خوبی باشند و از آن ها انتظار داشته باشیم همان درخششی را که در زمان دستیار بودن داشته اند را تکرار کنند.
در فوتبال باید توزان منطقی ای را بین مسائل غیر فنی و فنی برقرار کرد.گاها سرگردانی این سرمربیان در بین سیستم ها و داده های فنی مختلف مشکل ساز می شود.
وحید فاضلی یکی از همان نفرات دوم خوبی است که می تواند با ورود به کادر فنی هر تیمی آن تیم را متحول کند اما در اولین تجربه سرمربی گری اش روز های خوبی را پشت سر نگذاشت. فاضلی چه آن زمان که در نساجی دستیار فکری بود و چه حالا که در شهر خودرو دستیار رحمتی است، یک نفر دوم موثر نشان داده ولی در جایگاه نفر اول، نتوانسته همان تاثیر را به نمایش بگذارد. البته باید به بضاعت کم نساجی در مسئله جذب بازیکن هم اشاره کنیم. از همین شهر خودرو می توانیم مجتبی سرآسیایی را مثال بزنیم که به عنوان دستیار در گل گهر خیلی موفق ظاهر شد اما در شهر خودرو نتوانست دوران سرمربی گری موفقی را بگذراند و حالا به عنوان دستیار محمد ربیعی در مس رفسنجان تاثیر گذار بوده است. مجید صالح هم از آن دست مهره هایی بود که استقلالی ها به عنوان دستیار هنوز هم خیلی قبولش دارند اما صالح هم نتوانست به عنوان سرمربی کارنامه درخشانی را از خود به جای بگذارد.
تفاوت وظایف یک سرمربی و دستیار چیزی شبیه به تفاوت انتخاب استراتژی و برنامه ریزی با اجرای آن است. هر برنامه و استراتژی خوبی قطعا نمی تواند اجرای خوبی را به همراه داشته باشد و آن تیم را به هدف های مورد نظر برساند.
وحید فاضلی شاید چند سال دگیر که با تجربه تر شد، این فرضیه را رد کند و در جایگاه سرمربی هم مثل دوران دستیار اولی، موفق باشد. اما به نظر می رسد بعضی ها را برای مکمل بودن ساخته اند.