برگرفته از سایت یورو نیوز
اپرای فاوست ساخته شارل گونو، حماسیترین و موفقترین نسخهٔ موسیقیایی شاهکار گوته، آهنگساز فرانسوی است. اجرای تازهای از این اثر اکنون در خانه اپرای سلطنتی لندن به روی صحنه رفته است. اجرای ظرایف آوازی و اوج و فرودهای ناگهانی این اثر برای هر خواننده چالش بزرگی است.
اروین شروت، خواننده باس باریتون، نقش مفیستو را بازی میکند. او تجربه اولین برخوردش با متن موسیقایی اپرا را چنین توصیف میکند: «وقتی بچه بودم یکبار به نتهای آواز این اپرا نگاه کردم و گفتم خواندنِ اینها ناممکن است. هیچکس نمیتواند این را بخواند.»
وی میافزاید: «امروز هم دقیقا همینطور فکر میکنم، ولی با این تفاوت که امروز آگاهیام کمی بیشتر شده حالا در این دوره از زندگی از خواندن این قطعات لذت میبرم.»
در خانهٔ اپرای سلطنتی لندن دکوری با الهام از کاباره معروف مولن روژ، و لباسهایی که تحت تأثیر نقاشیهای مانه نقاش معروف فرانسوی طراحی شده، بازتاب دهندهٔ تنوع و غنای موسیقایی این اثر است.
طنین آوازهای فاوست در هر مرحله عوض میشود. در پرده اول صدای پرشور جوانی به گوش میرسد که تا پرده دوم و ابراز عشقش سرخوشانه اوج میگیرد. سپس در پرده سوم مارگریت را میبینیم و اینجا صدای فاوست طنینی عاشقانه و لطیف میگیرد که بسیار زیباست.
ایرینا لونگو خواننده سوپرا در نقش مارگریت دختر جوانی ظاهر میشود که فاوست او را اغوا میکند. ایرینا میگوید: «موسیقی این بخش کمک زیادی به خواننده میکند کمی کولوراتورا و آوازهای ملایم دارد که کمک میکند شخصیت را آرام آرام کشف کنیم.»
و میافزاید: «فقط کافی است خود را به دست الهام موسیقاییِ آهنگساز بسپاری و بعد سر و کله شخصیت خود به خود پیدا میشود.»
فاوست روح خود را به شیطان میفروشد تا جوانی از سر بگیرد و مارگریت جوان و زیبا را اغوا کند. این اپرای قرن نوزدهمی براساس داستانی نوشته شده که به نوعی جهانی است.
مایکل فابیانو، خواننده باریتون که نقش فاوست را بازی میکند آهنگساز هم هست. او درباره رابطه شخصیاش با این نقش میگوید: «من به عنوان موسیقیدان و خواننده هر روز ذهنم درگیر کار تازهای است و این ممکن است نگذارد از لحظه لذت ببرم. شخصیت فاوست هم همینطور است. مردی است که در زندگیاش از لحظه لذت نبرده و برای همین میخواهد دوباره جوان شود تا به عقب برگردد و بفهمد زندگی در لحظه چه لذتی دارد. من با این بخش شخصیت همذاتپنداری میکنم.»
اروین شروت معتقد است که تجربه کردن داستان این اپرا شبیه آن است که در آخرین مرحله زندگی، وقتی فرد دارد از دنیا میرود ناگهان دریابد که مهمانی بزرگی به نام زندگی وجود دارد که پشت پنجره خانه او در جریان است. بعد معجزهوار فرصت زندگی دوباره به وی پیشکش شود، آن هم با تمام تجربه و بینشی که تا آخر عمر کسب کرده است.
خود او درباره قرار گرفتن در این موقعیت خیالی میگوید: «من در نمیدانم، هنوز واقعا نمیدانم چه خواهم کرد. فکر میکنم هیچ فرقی نمیکند. چون زندگی با همه مسائلش یک موهبت بسیار زیباست.»
لینک یورونیوز
کارهای مرتبط ارکسترال برای این اثر
پابلو سارازات - فانتزی روی اپرای فاوست اثر فرانسوا گونو - Nouvelle fantaisie sur Faust de Gounod, Op. 13
هنریک وینیاوسکی - فانتزی روی اپرای فاوست اثر فرانسوا گونو - Wieniawski - Fantaisie brillante sur des motifs de l'opéra Faust de Gounod_ Op. 20