ندیدن جام آسیایی برای ایرانی ها عادی شده است!؟ جایی که دیگر شاید حتی نتوانیم ادعا کنیم جزء مستطیل قدرت آسیا (ایران، عربستان، کره جنوبی و ژاپن) هستیم و از رقبای سنتی، از نظر کسب افتخار، سخت عقب مانده ایم. تیم ملی که جز در همان سه دور پیاپی که آخرین آن سال 1976 (1356) به دست آمد. آن ایستگاهی زیبای علی پروین گویی خبر از آخرین افتخار ملی قاره ای می داد. بعد از آن بزرگترین افتخار ما مقام سومی و آقای گل جام و بهترین بازیکن تورنمنت بوده است.
در سطح باشگاهی بعد از انقلاب جام به ایران آمده است اما برای کشوری که همه آن قدرت سنتی فوتبال آسیا می دانند، آمار قابل دفاعی نیست. فقط دو جام باشگاه ها و یک جام برندگان جام، آن هم مانند افتخارات تیم ملی طی یک درخشش ساعقه وار در طی سه سال در سال های 1990 تا 1993 به دست آمد؛ و استقلال، پرسپولیس و پاس سه جام به ایران آوردند. فراموش نکنیم آخرین افتخار فیروز کریمی در فوتبال، آخرین افتخار قاره ای باشگاه های ایرانی است. منصورخان که رحمت خدا رفته است، علی آقای پروین سال هاست از مربیگری فوتبال بازنشست شده است؛ آقا فیروز هم همان جام آخرین دستاوردش بوده است، بعد از این اسامی، مردی پیدا نشد که جام آسیایی بیاورد؟ به عبارتی، ایرانی ها از سال 1371 (حدود 28 سال پیش) تاکنون جام قاره ای در دستان خود لمس نکرده اند، زیاد نیست!، بس نیست این همه بی افتخاری!؟
خسته نشدیم؟ بعد از آن تاریخ، چندین فینال دیدیم اما جام را دست مردم دیدیم. در قالب جدید لیگ قهرمانان (ACL) بی افتخارتر از قبل هم شدیم، فقط سه نایب قهرمانی در طی 17 سال! نایب قهرمانی هایی که مهمترین دستاورد آن «چیزی از ارزش های ما کم نشد»ی بود که جواد خیابانی به زجرآورترین شکل ممکن به خورد ببیندگان تلویزیونی می داد! تکراری نشد این جمله؟
ژاپن را ببینید، اولین قهرمانی آن ها در سطح باشگاهی سال 1986 (1365) و اولین قهرمانی آن ها در سطح ملی (جام ملت ها) سال 1992 بوده است از آن زمان تاکنون چهار جام ملت ها و سه جام باشگاه ها، چهار جام لیگ قهرمانان و پنج جام برندگان جام باشگاه های آسیا (مجموع 12 جام باشگاهی در آسیا) را به خانه برده اند و اتفاقا 4 مورد را در فینال از چنگ ایرانی ها در آورده اند. اما اولین افتخار ایران در سطح آسیا 1968 بوده است (بیش از نیم قرن در مقایسه با 34 سال برای ژاپنی ها)، یک زمانی فوتبال ایران با ریشه بود و فوتبال ژاپن بی ریشه، ما ریشه 52 ساله چه کردیم؟ ژاپنی ها از ریشه جوان خود چه برداشت کردند؟
وقت آن نرسیده است که عادت به قهرمان بودن برگردد، اول بودن، کوتاه نیامدن. بیایید از ژاپنی ها یاد بگیریم که در فینال ها سخت گیرتر باشیم و راحت جام را از کف ندهیم. به کمتر از قهرمانی راضی نشویم و نایب قهرمانی را جزء افتخارت نشماریم. دیگر بس است، نزدیک 30 سال گذشت، کسانی آخرین قهرمانی در جام آسیایی را به یاد دارند، الان پیر شده اند! پس چه کسی برای رقبا کری بخواند، طرفداران و دنبال کنندگان اصلی فوتبال نوجوانان (زیر 20 سال) و جوانانی (زیر 30 سال) هستند که چیزی از قهرمانی آسیایی ندیده اند جز چند فریم فیلم کیفیت پایین و چند پست و کامنتی که در قالب کری خوانی های رنگی عرضه می شود!
می دانیم، همه (کارشناسان، تحلیلگران، هوادران و تمام فوتبال دوستان) همه چیز را می دانم، می دانیم نبرد با قدرت های شرقی دشوار است، می دانیم دستان بسته بود، می دانیم ستاره ها رفتند (بعضی ها به جستجوی آینده درخشان خود و برخی هم فراری داده شدن)، می دانیم فلان بازیکن بی مورد محروم شد، و چند محروم دارید. می دانیم عده ای در داخل در حال تعویض پرچم ژاپن با کره هستند و جملات طنز آمیز خود را برای شکست شما آماده می کنند، می دانیم حریف سر تا دندان مسلح به بازیکنان گرانقیمت هستند، مقایسه قیمت فلان بازیکن با قیمت کل بازیکنان تیم ما نخ نما شده است، می دانیم مدیریت شرقی ها در فوتبال کجاست و مدیریت ما کجا، اما، این را هم شما بدانید که این مردم سال هاست چشم انتظار یک جام آسیایی اند. بهمن 1371 تا آذر 1399 برای انتظار خیلی زیاد است. طی این سال ها جام آسیایی به قطر و امارت رفت اما به ایران نیامد! ارزش چندانی ندارد بدون جام برگردید، «تا همین جا هم خوب بود» نداریم، راضی نمی شویم، بدون جام برگردید معمولی هستید. فقط با جام راضی می شویم و بی جام به شما افتخار نمی کنیم و فقط یک «خسته نباشید» ساده به شما می گوییم. ما نمی دانیم باید چکار کنید، با چه تاکتیکی و به چه روشی اما می دانیم که باید قهرمان شوید.
یا الله آقا یحیی و پسران قرمز، وقت آن است چشمِ دل فوتبال دوستان ایرانی را با جامِ سیمین روشن کنید تا این بار نه در خیابان ها (به دلیل همه گیری کرونا) بلکه در خانه ها و یا پشت بام ها، شب چله را همه باهم شاد باشند و افتخاری به سرخی انار و هندوانه را جشن بگیرند و قصه ی شب یلدا را شما به آن ها کادو بدهید. نقل مجلس این شب نشینی های واپسین شب های آخرین پاییز قرن باشید.