مهدی قائدی امروز تولد 22 سالگی خود را جشن گرفت.
به گزارش طرفداری، غروب یکشنبه 18 خرداد 1396 بود که خبر انتقال مهدی قائدی به استقلال رسمی شد. آن زمان شاید نام مهدی قائدی در خریدهای پر زرق و برق استقلالی ها گم شده بود و کسی فکر نمی کرد روزی مرد بوشهری به عنصری کلیدی تبدیل شود.
آن روزهایی که استقلالی امیدوار بودند شاید با علیرضا منصوریان دوباره به روزهای خوبشان برگردند. دقیقه 70 دیدار برابر استقلال خوزستان بود، هواداران نا امیدانه به ساعت و نتیجه مسابقه نگاه می کردند و حواس کسی به مرد شماره 16 کنار زمین نبود. با این حال چند ثانیه بعد از ورود به زمین توپ به مهدی قائدی رسید، قائدی توپ را برداشت و بازیکن حریف را با سرعتی مثال زدنی از پیش رو برداشت.
حالا دیگر نگاه ها نه به توپ بلکه به مهدی قائدی بود. عده ای سرگردان می پرسیدند او چه کسی است؟
مهدی قائدی آن روزها جوان بود و بیشتر به حرکات انفرادی می پرداخت، حرکاتی که هرچند باعث به وجد آمدن هواداران می شد اما گاهی هم این انتقاد به قائدی وارد می شد که او تیمی بازی نمی کند.
مهدی قائدی به مرور و در زمان شفر به مهره ای کلیدی تر در ترکیب استقلالی ها تبدیل شد و مرد آلمانی بیشتر از علیرضا منصوریان از مهاجم بوشهری استفاده می کرد. قائدی در زمان شفر بیشتر در اختیار تیم بود. با همه تفاسیر قائدی در زمان شفر هم آنطور که باید و شاید نتوانست فرصت حضور در ترکیب اصلی را پیدا کند و همین موضوع با واکنش مهاجم آبی پوشان همراه بود و باعث شد او این بار خشم خود را آشکارا نشان دهد. اعتراض مهدی قائدی به کم بازی کردنش باعث شد تا او از سوی وینفرد شفر برای مدتی از شرکت در تمرینات منع شود.
داستان قائدی و استقلال ولی گویا قرار نبود آنجا به پایان برسد. جولین بارنز نویسنده مشهور انگلیسی همیشه می گوید:
اگر می خواهید مردم به آنچه می گویید توجه کنند، صدایتان را بلند نکنید بلکه یواش حرف بزنید؛ این کار توجه همه را جلب می کند.
مهدی قائدی فصل بعد و با رفتن وینفرد شفر و آمدن استراماچونی متفاوت شده بود. قائدی در سکوت گام های موفقیت را بر می داشت و گویی دیگر برایش مهم نبود چه کسی در خصوص او چه می گوید. قائدی در سکوت گام بر می داشت و کنار آندره آ استراماچونی به مردی کلیدی در استقلال تبدیل شد.
همان بازیکنی که حالا در بازی های مهم می شد به ساق های او چشم دوخت تا گره بازی را باز کند. بازیکنی که حالا وقتی در موقعیت های خوب گلزنی قرار می گرفت، ابتدا شرایط را می سنجید و اگر هم تیمی هایش شانس بیشتری داشتند، به آن ها پاس می داد. دیگر خبری از آن مهدی قائدی که توپ را بر می داشت و به صورت انفرادی سعی در به وجد آوردن طرفداران داشت، نبود. قائدی حالا در خدمت تیم بازی می کرد.
مهدی قائدی امروز 22 ساله شد. بازیکنی که با پیراهن شماره 16 شروع کرد و پس از اثبات شایستگی اش به پیراهن شماره 10 رسید. در همین مدت کوتاه هم از او سکانس های زیادی با پیراهن آبی به دفترچه خاطرات استقلالی ها اضافه شده است. درست مثل دربی برگشت، جایی که قائدی توپ را برداشت و از کنار زمین و پس از عبور از چند بازیکن قرمز پوش با یک پاس عرضی تماشایی زمینه سازی گل تیمش شد یا دربی حذفی جایی که قائدی با یک لایی تماشایی به بشار رسن و یک بغل پای تمیز، تیمش را خیلی زود پیش انداخت یا بازی های لیگ قهرمانان آسیا، جایی که مدافعان گران قیمت تیم های عربی مسافت زیادی را طی می کردند تا هر طور شده قائدی را متوقف کنند.
با این حال به نظر می رسد مهدی قائدی در اوایل ماجراجویی بزرگی است که در دنیای فوتبال آغاز کرده و هنوز سال ها از آن باقی مانده است... او بعد از آن تصادف شبانه که می توانست منجر به نابودی یک استعداد ناب در فوتبال ایران شود، پخته تر و باتجربه تر به زندگی ادامه می دهد و تلاش دارد از حاشیه ها دور بماند. آن تصادف شبانه را هم باید به پای کسانی نوشت که یک جوان را از شهرستان به تهران آوردند و کنار استفاده فوتبالی از او به رشد فرهنگی اش توجه نداشتند. قائدی خوش شانس بود که خیلی زود راه را از چاه شناخت و حالا در مسیری ردست جلو می رود.
گلی که مهدی به بوسنی زد، اگرچه در یک بازی دوستانه به ثمر رسید اما همین اولین گل ملی مهدی، به قائدی این باور را داد که او حالا یک فوتبالیست ملی است و یک فوتبالیست ملی باید بیشتر از خودش مراقبت کند.
باشوی کوچک حالا کم کم بزرگ می شود.
همچنین بخوانید:
قائدی: رویای مرد سال آسیا شدن را دارم / اسکوچیچ از نظر فنی بی نظیر است
با مهدی قائدی؛ از بازیگر محبوب تا الگوهای فوتبالی
درد مشترک استقلال و پرسپولیس؛ در حسرت گلزن