پویا مدرساینم تیکه ای از یادداشتی که البته برای بررسی فصل لیورپول نوشتم و بخش اصلیش بررسی بازی خاص اون فصل اروپا واسه تجدید خاطرات اون بازی بنظرم بد نباشه البته یکم زیادی طولانی هست شرمنده:
"......جدال رفت و برگشت بارسلونا - لیورپول یقینا، بزرگترین بازی های فصل اروپا بودند. دو بازی که انگار در دو جهان مختلف برگزار می شد. دو بازی که بعد از هر کدام همه چیز فرق می کرد و همه چیز را برای والورده، مسی و یارانش تغییر داد.
اپیزود اول : نیوکمپ اول می 2019
شب؛ شب بارسلونا بود. بارسلونا سه بر صفر، لیورپول را درهم کوفت. یک گل از لوییز سوارز و دبل یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ،لیونل مسی. لئو آمده بود تا فصل فوق العاده خود را تمام کند. رونالدو، توانسته بود توپ های طلای خود را با مسی برابر کند و مسی، توپ طلای پارسال را هم از دست داده بود. مسی 32 ساله، آمده بود تا کار خود را تمام کند. در برابر بزرگترین و تا آن موقع، تنها رقیبش. پس همه کار کرد و در نیوکمپ آتش بازی به راه انداخت و ثمره آن دو گل متوالی در هفت دقیقه بود. که دومین گلش به فوق العاده ترین شکل ممکن و روی یک کاشته بی نقص به ثمر رسید. انتهای شب، بارسلونا در جشن به سر می برد. از والورده به عنوان یکی از بزرگترین مربیان بارسا نام برده می شد که تقریبا سه گانه اش قطعی شده. تیم پس از چند سال دوری، به فینال رسیده بود و شهر، آماده یک فینال تمام کرایوفی می شد. اما هنوز 90 دقیقه مانده بود. آن هم در "آنفیلد".
ققنوس؛ همیشه از درون آتش به پرواز در می آید.
لیورپول؛ در هم شکسته شده بود، تحقیر شده بود و زخم های بسیاری خورده بود ولی زنده بود. وقتی زنده هستی یعنی امید داری. چون "امید، آخرین چیزی هست که می میرد." این جمله را هواداران لیورپول، بارها با تمام وجود حس کرده بودند. هفتم می 2019 روزی خاص برای لیورپول بود. هواداران، پرشور وارد استادیوم شده بودند. انگار نه انگار بازی رفتی وجود داشته است. جهنم آنفیلد، بازیکنان بارسا را مات کرده بود و تمامی بازیکنان بارسا، حتی سایه ای از خود هم نبودند. گل ها یک به یک بر سر بارسلونا و هوادارنش آوار می شد. اوریگی؛ واینالدوم؛ واینالدوم و باز اوریگی. تیر خلاص را اوریگی، در دقیقه 79 بر پیکر بی جان بارسا زد. آبی اناری ها؛ حتی از زدن یک گل عاجز بودند. علی رغم وعده های والورده، تیم همان تیم فاجعه المپیکو بود. حال، لیورپول آماده فینال می شد....."