فیلم منتشر شده از مهدی رسول پناه نه تنها باعث استعفای او از مدیرعاملی پرسپولیس شد، بلکه یحیی گل محمدی را هم در مظان اتهام قرار داد. به سرمربی پرسپولیس تهمت زده شد بازیکنان جدید این تیم را از طریق مدیر برنامه های خاص جذب کرده است. رسانه های رسمی و غیر رسمی از شائبه تاثیر چند ایجنت در بالا رفتن قیمت بازیکنان نوشتند. وسط این دعوا، نام شرکت آرکا ایرانیان وسط آمد. این شرکت که اعضای هیات مدیره اش غلامرضا گنجی، حمید مشهدی، ولی خرسندی و هومن صمیمی هستند، به بستن لیست خرید پرسپولیس، فراری دادن شجاع خلیل زاده از این تیم، بالا بردن قیمت عیسی آل کثیر و ... متهم شدند.
طرفداری برای بررسی پرونده تاثیر شرکت آرکا ایرانیان در نقل و انتقالات پرسپولیس، از اعضای این شرکت برای حضور در استودیو طرفداری دعوت کرد. غلامرضا گنجی با حضور در طرفداری پاسخگوی سوالاتی بود که این روزها مستقیم و غیر مستقیم درباره فعالیت او و همکارانش مطرح می شود.
اینکه حمید مشهدی مدیر برنامه یحیی گل محمدی هست یا نیست و در انتقال شجاع خلیل زاده به الریان نقش داشته یا نداشته، اینکه بازیکنان جدید پرسپولیس از چه کانالی جذب شده اند و هر سوال دیگری که مربوط به نقل و انتقالات باشد، در گفتگوی علیرضا هاشمی با غلامرضا گنجی مطرح شد.
بخش اول این گفتگو تقدیم شما می شود:
با سلام. امروز با یکی دیگر از برنامه های پرونده ویژه در خدمتتان هستیم. برنامه ای که امروز به شرکت آرکای ایرانیان خواهد پرداخت. در روزهای اخیر اگر پیگیر اخبار فوتبال ایران به خصوص پرسپولیس بودید، اسم این شرکت قطعا چند بار به گوشتان رسیده است. شرکتی که تامین کننده بازیکنانی بوده که امسال به پرسپولیس پیوسته اند. امروز ما در خدمت غلامرضا گنجی، رئیس هیات مدیره این شرکت هستیم؛ یکی از 4-5 نفری که مسئولیت این شرکت را بر عهده دارند.
آقای گنجی سلام. در خدمتتان هستیم.
بسم الله الرحمن الرحیم. خوشبختانه یا متاسفانه نمی دانم اسم آرکای ایرانیان باید برای فوتبال ایران نویدبخش یک اتفاق خوب یا بد باشد ولی چون در خصوص باشگاه پرسپولیس صحبت کردید، قبل از هرچیزی بگویم ما امسال 2 بازیکن به پرسپولیس دادیم که خدا را شکر هر دو جز بهترین ها و پدیده ها بودند. هر دو نیز پس از لیگ قهرمانان آسیا، پیشنهادات خارجی خیلی خوبی دارند. بنابراین فکر می کنم آرکای ایرانیان در این قضیه خیلی خوب عمل کرد.
اعلام کردند اکثر بازیکنانی که به پرسپولیس پیوستند، از طریق شما و این شرکت بوده است.
فوتبال خیلی وسیع بوده و دست یافتن به اطلاعاتش راحت شده است. با توجه به خبرگزاری ها، مطبوعات و رسانه ها و بهتر از آن، سامانه ای که در فدراسیون فوتبال وجود دارد، می توان به این اطلاعات دست پیدا کرد. همان طور که به شما گفتم، دو بازیکن از طریق ما امسال با پرسپولیس قرارداد بستند. عیسی آل کثیر و میلاد سرلک این دو بازیکن بودند.
در ابتدا رسول پناه این مسئله را عنوان کرد که یک سری ایجنت ها یا شرکت ها هستند که قیمت بازیکن را بالا و پایین می کنند و با مربیان در ارتباطند تا قیمتی که خودشان می خواهند را به باشگاه تحمیل کنند. انگشت اتهامات نیز به سمت شما و شرکتتان رفت. در خصوص این موضوع صحبت می کنید؟ اصلا می توانید در خصوص شرکت تان نیز توضیحی بدهید؟
اولا بگویم من امسال دو جلسه خدمت رسول پناه بودم که در هر دو ایشان قویا خوشحال بودند که با ما کار می کنند. از بنده که کلی تعریف و تمجید کردند که چقدر حساب شده، قوی و مسلط کار می کنید. متاسفانه پس از این اتفاقات شنیدم 2-3 جا مصاحبه کرده بودند و حرف هایی که گفتید را زدند. فکر می کنم این ضعیف بودن یک مدیرعامل را نشان می دهد که به این نتیجه می رسد واگرنه شما دو بازیکن خوب می خواستید و به بهترین شکل گرفتید. تا اینجا باید بگویید باریکلا ولی باید گفت که نقش رسول پناه در گرفتن این دو بازیکن، صفر درصد بوده است. این دو بازیکن هردو می خواستند به پرسپولیس بروند و مربی تیم نیز آن ها را می خواسته است. مدیر برنامه ها نیز به دنبال رشد هر دو بازیکن بودند تا آینده خوبی برای هر دو رقم بزنند که فکر می کنم با انتقال به پرسپولیس، این قضیه نیز اثبات شد. در مورد رسول پناه نیز در جلسات با خودم و دیگر افراد شرکت، فقط تعریف و تمجید از شرکت ما بوده است.
در خصوص تاسیس شرکت آرکای ایرانیان نیز بگویم که ما 4-5 سال است زیر نظر فدراسیون فوتبال از یک سری بچه ها که به این رشته علاقه مند بودند، امتحان و آزمون گرفته شد. تقریبا 35-34 نفر در این امتحان قبول شدند. همان آزمون کارگزاری یا منیجیری بود. وقتی بچه ها انتخاب شدند، از فیلترهای خاص اطلاعاتی، کمیته اخلاق، کمیته صیانت، حراست فدراسیون و حراست سازمان لیگ و ... رد شدند تا به افرادی که در فوتبال ما به عنوان کارگزار فعالیت می کنند، رسیدند. خوشبختانه همه فیلترها مانند اطلاعات، کمیته های اخلاق و صیانت، دبیر کل فدراسیون و ... به طور کامل روی این بچه ها اشراف دارند. این ها در حال کار به طور رسمی در فوتبال ما هستند. پس اگر کوچکترین تخلفی از آن ها سر بزند، خیلی راحت به آن رسیدگی یا حتی حذف شان می کنند. تاسیس شرکت آرکای ایرانیان نیز فکر خودم بود. فکر کردم دیگر پس از سال ها کار در این زمینه، نمی توان تنها کار کرد و کار تیمی و تیم ورک، خیلی موفقیت آمیزتر است. بنابراین با ولی خرسندی یک جلسه برگزار کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این نفرات را به 4-5 نفر از کارگزاران رسمی و سلامت برسانیم. نتیجه گیری کلی ما به این رسید که آقایان حمیدرضا مشهدی و هومن صمیمی نیز عضو شرکت شوند و توانستیم شرکت را تاسیس کنیم. علی طیبی نیز بودند که فعلا از این شرکت جدا شدند و شاید در آینده بازگردند.
شما گفتید فدراسیون به شما اشراف کاملی دارد. این در همان کانون کارگزاران است. شما در آن جا چه سمتی دارید؟
من رئیس هیات مدیره آن جا هستم.
شما طی این سال ها دیده اید که جلوی برخی خلاف ها گرفته شده است. شما نقشی در تبدیل دلال به مدیر برنامه یا منیجر و در کل جلوگیری از این خلاف ها داشته اید؟
من به جرات قسم می خورم که تک تک تخلفاتی که در فوتبال رخ داده و یا در آینده رخ خواهد داد، اشراف داشته ام و می دانم چه اتفاقاتی افتاده و خواهد افتاد. از روزی که کانون کارگزاران راه اندازی شده، خوشبختانه دست دلالانی که مجاز به کار کردن نیستند و مجوز ندارند، کوتاه شده است. خیلی از این ها بابت قوی کار کردن و سلامت کار کردن کارگزارها، دست شان کوتاه شده است. اگر کمی به عقب تر برگردیم، خیلی اتفاقات بدی در فوتبال مان رخ می داد. بازیکنان خارجی ای با قیمت بالا در فوتبال می آمدند که کیفیت بسیار پایینی داشتند و یکی دو بازی می کردند و در کشور خودشان شکایت می کردند و پول های هنگفت از کشور خارج می کردند. خدا را شکر از وقتی این کانون شکل گرفته، شایسته سالاری دوباره رو شده زیرا قبلا در فوتبال ما این مسئله از بین رفته بود. هرکسی بیشتر پول می داد و ارتباط داشت، می توانست کارش را بهتر پیش ببرد. قبلا در فوتبال ما روابط خیلی حکم فرما بود ولی الان این اتفاقات در حال از بین رفتن هستند. بازیکنان درجه 6 خارجی می آمدند و جای جوان ایرانی را می گرفتد. جوان ایرانی باید پشت خط می ایستاد و آن خارجی باید می آمد و کلی ارز از کشور خارج می کرد ولی جوان ما باید سر چهار راه بایستد زیرا بستری نبود و به کار خلاف کشیده می شد. نمی توان گفت این مسئله کاملا پاک شده، هنوز پاک نشده ولی کانون کارگزاران خیلی به پاک کردن فوتبال کمک کرده است. متاسفانه مدیران ما هیچ علاقه ای ندارند با کارگزاران ما کار کنند. خیلی جاها می گویند نمی خواهند با آن ها کار کنند. به نظرتان چرا؟ قطعا قرار است تخلفی صورت بگیرد، اتفاقات بدی بیفتد و پول هایی زیرمیزی جابجا شود و ... و آن مدیربرنامه شاید جلوی این اتفاقات را بگیرد و آن ها دوست ندارند با یک مدیربرنامه رسمی کار کنند. قبلا که مربیان و مدیران زیادی بودند که تخلف می کردند ولی خدا را شکر با تاسیس سامانه در فدراسیون فوتبال و اینکه واقعا کمیته اخلاق و حراست نظارت می کند، خیلی از مربیان، بازیکنان و مدیران اگر هم بخواهند، می ترسند تخلف کنند.
همین الان هم دیده می شود که برخی مدیران یا مربیان، بازیکنی را می خواهند که مدیر برنامه نداشته باشد. این یعنی قطعا حق انتقالی از آن بازیکن می گیرند؟
صد در صد نمی توان گفت این گونه است ولی مطمئن باشید اتفاق بدی رخ می دهد. چرا قراردادهای ما به مشکل می خورند؟ دلیلش عدم حضور مدیران قوی است. ما قبلا و در حال حاضر مدیرانی قوی در فوتبال داشتیم که به کار اشراف داشتند و در خصوص قراردادها مطالعه داشتند و با وکلای قوی و منیجرهای خوب مشورت می کنند و به همین دلیل مو لای درز قراردادهایشان نمی رفت ولی وقتی این اتفاق نمی افتد و مدیربرنامه قوی نیست، این ها می آیند و کورکورانه قرارداد می بندند. متاسفانه سر بازیکنان خارجی، باشگاه ها متضرر می شوند و باید غرامت دهند. این ها بابت نبود مدیر قوی و نداشتن اطلاعات است. متاسفانه به نبودن مدیربرنامه اصرار دارند زیرا منافع شان با حضور چنین شخصی به خطر می افتد.
می توانید بگویید شیوه ارتباط شما با آن بازیکن یا مربی به چه شکل است؟ منظور از نظر پورسانت یا حالا آن چیزی که اسمش است.
این سوال خوبی است که چطور یک مدیربرنامه چقدر راحت قرارداد می بندد. چرا کسی نمی گوید ما منیجر هستیم و باید یک بازیکن را از صفر تا صد مدیریت کنیم. یک بازیکن را در خانه و زمین خاکی و تیم های پایه می بینیم استعداد است. در واقع کسانی را داریم که این ها را استعدادیابی می کنند. ما این بازیکن را از داخل زمین خاکی بزرگ می کنیم یا بازیکن از تیم های پایه می آوریم و روی آن سرمایه گذاری می کنیم و وقت می گذاریم.
در خصوص این بازیکنان، اسمی نمی آورید؟
همین الله یار صیادمنش از کجا به ترکیه رفت؟ یا همین مهدی قائدی، هومن صمیمی به بوشهر رفت و او را از خانه اش به تهران آورد. چرا کسی به این فکر نمی کند که مهدی قائدی یک استعداد بزرگ بود که به فوتبال ایران معرفی شد ولی همه در خصوص درصدها صحبت می کنند؟ درصدها از قرارداد، بین یک تا ده درصد بوده که کمیسیون از بازیکن گرفته شود. کسی نمی گوید مهدی قائدی در ابتدا چقدر قرارداد بست و چقدر گیر کارگزار آمد و اکنون که بابت رضایتنامه اش 2.5 میلیون یورو می دهند، کارگزار هیچ نفعی نمی برد اما یک استعداد بزرگ به فوتبال معرفی شد. هیچکس نمی گوید شما چه کارهایی برای فوتبال انجام دادید. الله یار صیادمنش ارز وارد این کشور کرد. مهدی قائدی اگر برود، با پولش می توان خرج یک باشگاه را داد. هیچکس در خصوص این اتفاقات خوب صحبت نمی کند. همه کارگزارها نه فقط من، صبح تا شب از این شهر به آن شهر دنبال این کار می روند. شما به این فکر کردید یک روز ممکن است پرواز نباشد و من باید مثلا فردا آبادان باشم تا قرارداد ببندم یا مذاکره کنم؟ مجبورم با ماشین 1100 کیلومتر بروم. کسی به این مشکلات فکر نمی کند. ما داریم هزینه می کنیم و وقت و انرژی می گذاریم. بعد ما متخصص این کار هستیم. اگر نباشیم که قوی نمی شویم. اگر هر ارگان، شرکت، بازیکن یا مربی ای توانست کوچکترین تخلفی از این شرکت بیاورد، خدا می داند همان روز من شرکت را انحلال می کنم و کار فوتبالی نمی کنم.
پایان قسمت اول
قسمت دوم تا ساعاتی دیگر منتشر می شود