طی سه روزی که از انتقال ولبک و جایگزینی او با فالکائو گذشته، صحبتهای بسیاری شده که یونایتد هویتش را از دست داده است. گفته شده که یونایتد با اجازه دادن به رفتن ولبک، یک منچستری و بازیکن آمده از آکادمی، و جایگزین کردن او با یک خرید خارجی گرانقیمت، تعهدش برای پرورش جوانان را رها کرده است. گویا دیگر یونایتد نمیتواند به چلسی و منچستر سیتی خرده بگیرد، چرا که آنها هم اکنون به مانند آن دو تیم عمل میکنند.
مایک فلان، دستیار سر الکس، پیشتاز این سخنان شد و به بی.بی.سی گفت: "آنها احتمالاً اندکی راه و روش منچستر یونایتد را از دست دادهاند. اکنون، به جای تولید، به دنبال خرید میروند. دنی ولبک جزئی از هویت یونایتد بوده و این هویت شکسته شد." اینها به وضوح سخنانی پوچ و بیمعنا هستند و نه تنها یونایتد هویتش را از دست نداد، بلکه آن را در این تابستان به دست آورد.
از قدیم الایام، یونایتد تیمی بوده که همیشه به دنبال برترینهاست، چه این برترینها از کوچههای سالفورد آمده باشند، چه با هزینههایی سنگین از سایر باشگاهها خریده شده باشند. جذب فالکائو و شکستن رکورد نقل و انتقالات بریتانیا برای جذب دی ماریا در ازای 59/7 میلیون پوند نشاندهنده سنت یونایتد برای جذب برترینهاست. حتی تیم بچههای بازبی دهه 1950، که اغلب از بازیکنان بومی تشکیل شده بود، با خریدهای گرانقیمتی نظیر ری وود، جانی بری و مخصوصاً تامی تیلور تقویت شده بود؛ تیلوری که در 1953 در ازای 29999 پوند (که رکورد باشگاه محسوب میشد) از بارنزلی به یونایتد پیوست.
تیلور 112 گل در 166 بازی به ثمر رساند که به لطف این گلها، بچهها دو عنوان قهرمانی در لیگ به دست آوردند تا اینکه این بازیکن در فاجعه مونیخ در فوریه 1958 از دنیا رفت. چهار سال بعد، یونایتد در تلاش برای بازگشتن به قله، رکورد نقل و انتقالات بریتانیا را شکست و دنیس لاو را در ازای 115000 پوند از تورینو به خدمت گرفت. در دهه 1980 نیز شیاطین برای پایان دادن به ناکامی در فتح لیگ، که 26 سال به طول انجامید، بار دیگر رکورد نقل و انتقالات بریتانیا را شکستند و برایان رابسون را با پرداخت 1/5 میلیون پوند به وست برومویچ آلبیون به خدمت گرفتند.
کلاس 92 مشهور، شاهد ظهور رایان گیگز، دیوید بکام، پل اسکولز، گری نویل، نیکی بات و فیل نویل* از تیم جوانان خود باشگاه بود اما آنها نمیتوانستند همه کارها را خودشان انجام دهند و سر الکس فرگوسن هشت بار رکورد نقل و انتقالات باشگاه را شکست تا بازیکنانی برای بازی در کنار آنها بخرد؛ بازیکنانی شامل روی کین، اندی کول، یاپ استام، رود فن نیستلروی و ریو فردیناند. پس از شکستن رکورد باشگاه برای خرید دیمیتار برباتوف در آگوست 2008 در ازای 30/75 میلیون پوند، محدودیتهای خانواده گلیزر آغاز شد و اوضاع یونایتد طی پنج سال و نیم آتی راکد باقی ماند.
طی این دوره بود که باشگاه با فروش بهترینها و جایگزینی آنها با بازیکنانی ضعیف، راه و روشش را، هویتش را از دست داد. در تابستان 2009، بهترین بازیکن جهان، کریستیانو رونالدو، با 80 میلیون پوند به رئال مادرید رفت و با آنتونیو والنسیا از ویگان جایگزین شد. در همان سال، کارلوس توز به سوی آبی شهر منچستر رفت و با مایکل اوون پیر و آسیبپذیر جایگزین شد. نبوغ مربیگری سر الکس فرگوسن تیم را یکپارچه حفظ کرد اما کمبود سرمایهگذاری باشگاه سرانجام با آمدن جانشین او، دیوید مویس، اثر خود را نشان داد و مویس باشگاه را در یک فصل از قهرمان به رده هفتم ساقط کرد. خرید خوان ماتا در ژانویه در ازای 37/1 میلیون پوند و سپس آمدن فالکائو و دی ماریا در این تابستان، نشاندهنده بازگشت اوضاع به حالت نرمال است.
اما آمدن فالکائو به شکلی عجیب یک قمار تلقی شده است؛ یک حرکت از روی ترس از ناکامی، حرکتی که اصول باشگاه را نادیده گرفته است. واقعاً درک این موضوع سخت است که چگونه امکان دارد جذب شاید بتوان گفت بهترین مهاجم دنیا و فروش همزمان ولبک بی نظم و ثبات، که طی 142 بازی هیچگاه نشان نداد که مستحق حضور در ترکیب اصلی است، کاری نامعقول باشد. رفتن ولبک، در احساسات و رومانتیکبازی غوطهور شده است.
حقیقت این است که او به خاطر نداشتن دقت شوتزنی کافی، آنقدر خوب نبود که به عنوان یک مهاجم در تیم قرار بگیرد. همچنین علی رغم داشتن سرعت، به خاطر کمبود کنترل روی توپ، از وینگرهای باکیفیت یک سطح پایینتر بود و حتی به عنوان یک وینگر هم نمیتوانست در ترکیب اصلی قرار بگیرد. این صحنه را بسیار میدیدیم که او ابتدا یار مقابل را از پیش روی برمیداشت و سپس خودش را فریب داده و توپ را از دست میداد، چرا که از کنترل کافی بر روی توپ بیبهره بود.
ولبک حتی در صورتی که یونایتد خریدی هم انجام نمیداد، نمیتوانست در ترکیب اصلی قرار بگیرد، چه برسد به اکنون که شش نفر جدید به تیم اضافه شدهاند. گرفتن 16 میلیون پوند برای یک بازیکن با جایگاهی عادی در تیم، یک حرکت مثبت دیگر از اد وودواردی است که به ناگاه محبوب شده است. ولبک تنها 23 سال دارد و استعداد خوبی است، پس این احتمال وجود دارد که یونایتد بعدها از فروش او به یک رقیب لیگ برتری پشیمان شود اما در این مقطع بحرانی، این ریسکی است که ارزشش را دارد.
اما معنای آن این نیست که یونایتد تعهد خود را به پرورش جوانان رها کرده است، بلکه به زبان ساده، تصمیم گرفته که ولبک به اندازه کافی خوب نیست و رفتن او فضا را برای بازی کردن یک بازیکن بااستعداد دیگر آکادمی؛ یعنی جیمز ویلسون، باز خواهد کرد. در حالی که خداحافظی با ولبک برای هواداران یونایتد دشوار بود، اما این موضوع نوید روزهای خوبی را در این فصل میدهد و فرای تمام اینها، نشان از آن دارد که باشگاه هویت جسورانه و بیپروای خود را بازیافته است.
* در متن اصلی دو بار پل اسکولز ذکر شده بود که دومی را با فیل نویل جایگزین کردم.