با بخش دوم برنامه گفتگو با امیر قلعه نویی در سری برنامه های ملاقات با چهره ها در خدمت شما هستیم. در بخش اول گفتگو، امیر قلعه نویی دلایل حضورش در گل گهر سیرجان و شرایط این تیم را شکافت و از اهدافش گفت. در بخش دوم برنامه کاملا موضوعات متفاوتی مطرح شد. دوران حضور قلعه نویی در استقلال اندکی مرور شد و پس از آن، سرمربی سابق تیم ملی ایران به حواشی مربوط به حضورش در تیم ملی در گذشته پرداخت. این گفتگوی جذاب را می خوانید و می بینید:
مرا جزو پیشکسوتان استقلال نمی دانند
آقای سیامک قلیچ خانی از ما قول گرفتند که در خصوص استقلال از شما نپرسیم ولی خب نمی شود کنار امیر قلعه نویی نشست و از استقلال نپرسید. یکی دو سوال اجازه دهید بپرسم.
مرا جزو پیشکسوتان استقلال نمی دانند شما وقتی که در این چند ساله وقتی حالت را نمی پرسند و فقط یک بار آن هم زنگ زدند گفتند به ما چقدر تخفیف می دهید که من به نماینده ام گفتم هرچه آقای فتحی گفت انجام بده . آقای فتحی هم قول داد و ما هم آن زمان مبلغی را کم کردیم و قول داد یک ماهه دهد و آن یک ماه شد دو سه سال. وقتی این رفتار را با شما می کنند شما به نظر من راجع به استقلال صحبت نکنید بهتر است. اگر بخواهیم حرف بزنیم که خیلی از این آقایان نباشد باشند ولی آدم حرف نزند بهتر است ولی خوشحالم که محمود فکری آمده و یک مربی است که سلسله مراتب را طی کرده، انشالله بتواند در این تیم هم موفق باشد.
پس ما از سوالی که در خصوص استقلال می خواستیم بپرسیم رد می شویم.
حالا کلی جواب دادم.
سوال ما مربوط به هاشم بیگ زاده بود.
من در مورد آن موضوع قبلا صحبت کرده ام.
هیچوقت هواداران نفهمیدند چه کسانی نمی خواهند بگذارند امیر قلعه نویی کار کند.
آن را باید از هاشم بپرسید چون هاشم همه اتفاقات را با آقای کریم بوستانی که یکی از دوستان خوب من است، گفته و داستان آن 12 13 بازی ای که جلو بودیم و مساوی می شد و می باختیم و منشا آن چه چیزی بوده و از کجا بوده و 2 3 نفر بودند که کم لطفی کردند و من از تریبون شما به آنها می گویم، استاد بزرگوار خدا هرچه به آدم می دهد از او می گیرد جز یک چیز. کودکی، نوجوانی و جوانی و همه چیز. فقط یک چیز است که خود خدا هم نمی تواند بگیرد و آن اعمال آدم است. ما هم باید با اعمالمان حساب و کتاب پس دهیم و مطمئنا آن سه چهار بازیکنی که این کار را کرده اند با اعمال شان یک روز حساب و کتابی وجود دارد و چه اینور چه آنور باید پاسخگو باشند و اگر ما اعتقادی داریم، به هرحال مسلمان هستیم و اصول دینی داریم و یکی از آنها هم اعتقاد به معاد است که آن موقع باید سوال و جواب پس دهیم. این دنیا که دار مکافات و من هم یقین دارم و نمی خواهم در این سن و سال بعد از آن اتفاق، زیاد به این موارد ورود کنم و یک چیزی است که خدا خودش حساب کتاب پس می گیرد.
13 سال زحمت کشیدم تا دوباره کاندیدای سرمربیگری تیم ملی شوم
امیر خان وقتی شما سرمربی سپاهان بودید پیشنهاد هدایت تیم ملی به شما داده شد. هیچوقت پیش نیامد از رد کردن این پیشنهاد پشیمان شوید؟
من صبح ها خیلی زود بلند می شوم. ساعت 8 صبح بود و تلفنم را تا روشن کردم زنگ خورد و دیدم آقای کیومرث هاشمی هستند. گفت کجایی و گفتم خانه هستم. گفت می توانی بیایی جلسه و دوتایی مجموعه انقلاب رفتیم و این هایی که دارم می گویم را شاید کمتر جایی گفته باشم. رفتیم جلسه و به من گفت ما به این نتیجه رسیده ایم که شما سرمربی تیم ملی شوی. به ایشان گفتم قبول نمی کنم گفت چرا؟ گفتم من بعد از سه سال قهرمانی با استقلال می خواهم جام باشگاه های آسیا بروم و نهالی که در حال رشد است را خودم برداشت کنم خلاصه آمد و 1 ساعت و نیم جلسه طول کشید تا اینکه گفت بیا به ما کمک کن. گفتم که فوتبال رفاقت نیست فوتبال برنامه است. گفت یعنی چه گفتم یعنی ما اگر قرار است بیاییم مسئولیتی قبول کنیم باید با برنامه بیاییم. گفتم آیا این زمان را به من می دهی کاری که در استقلال کردم را در تیم ملی هم انجام دهم؟ گفت یعنی چه؟ آقای فرگوسن سیاستی داشت که من دنبال می کردم ولی البته من در سال اول استقلال این کار را نکردم آقای فرگوسن آن موقع که منچستریونایتد بود گروه بزرگی داشت که بازیکنان جوان را شناسایی می کردند و عرض 4 5 سال نفرات منچستریونایتد عوض می شد ولی آب از آب تکان نمی خورد مثلا 5 بازیکن جوان معرفی می کرد البته جوان های خوب مثلا اگر اریک کانتونا می رفت، رونالدو می آمد، رونالدو می رفت والنسیا می آمد. ایشان می آمد این چند جوان را در نیم فصل اول بازی می گرفت هرکدام شان جواب می داد نیم فصل دوم در ترکیب اصلی بودند و می دیدید در عرض 5 سال ترکیب منچستریونایتد عوض شده ولی هیچ صدمه ای عین منچستر الان نخورد. ما همین را برای آقای کیومرث هاشمی توضیح دادیم گفتیم اگر قرار است این کار را کنیم باید به من زمان دهید من تیم ملی درست کنم که تیم ملی سایه باشد و بعدا تشکیل دادیم که شد تیم ملی ب که بعدا به مسابقات غرب آسیا و قهرمان شد و ما به شما قول می دهیم در 4 سال آینده، چون زمان مربی تیم ملی از این جام جهانی تا آن جام جهانی است گفتم به شما قول می دهم هم به جام جهانی راحت برویم هم آنجا حرف هایی برای گفتن داشته باشیم حالا چه زمانی؟ زمانی که فوتبال ایران رئیس فدراسیون نداشت. گفت آقا خیالت راحت و من تعجب می کنم از آقای کیومرث هاشمی چرا نمی آید این اتفاقات را بگوید. ما آمدیم در بدترین شرایط تیم ملی را تحویل گرفتیم، آمدیم و با بازیکنان ارتباط زدیم وسفر اروپایی رفتم چون آن موقع ما لژیونر زیاد داشتیم و روی 2 بازیکن هم خیلی به من فشار آوردند که گفتند این دوتا حتما نباید انتخاب شوند که من قبول نکردم، یکی از آنها ابراهیم میرزاپور بود که اسمش را دادیم و این مسئله را برای اولین بار اینجا می گویم حالا آن موقع جو علیه اقای دایی خیلی بد بود و خیلی خیلی هم بد بود. بنده به محمد دایی زنگ زدم و گفتم محمد، علی آقا کجاست می خواهم چند دقیقه ای صحبت کنم که گفت آمریکا است. گفتم خب می شود بگویی ایشان با من تماس بگیرد و گفت باشه من پیغام شما را می دهم. 3 4 هفته ای گذشت تماس نگرفت، دوباره به محمد دایی زنگ زدیم و گفتیم که آقای دایی با ما تماس نگرفت و ما می خواهیم نفرات را اعلام کنیم، هدف من هم این بود که با علی دایی صحبت کنم جزو انتخابی ها است و دوست داشتم بیاید، چون به هرحال برای فوتبال مملکت زحمت کشیده بود و باعث افتخار فوتبال مملکت ما هم است حالا اگر دوست هم نداشت ما وظیفه مان را انجام داده بودیم و نمی آمد خودش هم می گفت نمی آیم. همه این ها را آقای قلیچ خانی در جریان است و من دیدم محمد دایی با حالتی گفت نه شما کار خودتان را بکنید و ما آن احترامی که باید می گذاشتیم را گذاشتیم و نفرات را هم انتخاب کردیم و یک سفر اروپایی رفتیم. یک سفر امارات رفتیم و جزو خاطرات خوب من است، از نظر ارتباط با بازیکنان یعنی آنجا چند بازیکن بودند که، مثلا علی کریمی تا قبل از اینکه من مربی تیم ملی شوم یک نگاه داشتم ولی الان بخواهیم معرفت و مردانگی و خیلی چیزها را نام ببریم، یکی از آنها علی کریمی است در آن شرایط تبلیغات علیه من ولی علی بازی خودش را می کرد و به کسی کاری نداشت و اتفاقا در آن بازی ها هم خیلی برای ما زحمت کشید. بعد قرار شد ما تا جام جهانی بعد باشیم. خب ما در گروه بسیار سختی هم بودیم، کره جنوبی، سوریه، چین تایپه در مقدماتی و جالب است این اصلا در فوتبال ایران اتفاق نیفتاده است که ما دو بازی خارج از خانه داشتیم در بین 4 روز و ما باید از کره برمی گشتیم و می رفتیم دمشق. آن سوریه نه سوریه الان، آن سوریه که یکی از تیم های قوی بود و شرایط مملکتش عادی بود و من تعجب می کنم چون بازی کره قرار بود قبل از جام جهانی انجام شود به درخواست آقای برانکو عقب انداخته بودند بعد که آن تاریخ را دادند کسی اعتراضی نکرده بود و به نظر همه درگیر جام جهانی بودند که برای ما شرایط سختی به وجود آمد. آن موقع چارتر هم نبود و با بدبختی رفتیم آنجا که بازی با کره وحید هاشمیان یک گل خیلی قشنگ زد و بعد رفتیم سوریه را بردیم 2-0 در دمشق بعد کره را 2-0 در تهران بردیم و آنجا هم که مساوی کردیم. سرگروه هم بالا آمدیم، قرارشد ما 4 سال را بیاییم جلو در جام ملت های آسیا در مالزی هم باز در گروه مرگ بودیم که سر گروه بالا رفتیم ولی با یک پنالتی کنار رفتیم و بعد آمدند ما را در تلویزیون دادگاهی کردند. این برای من هم تعجب بود که آقای فردوسی پور اصلا راجع به آن جلسه هیچ چیز به من نگفت، رفتیم دیدیم آقای حاج رضایی، بیژن ذوالفقارنسب هستند و 7 8 مصاحبه هم گرفته بودند و همه علیه من صحبت کرده بودند جز آقای مدنی که مصاحبه ایشان را هم پخش نکردند بعدا هم آقای مدنی به من گفت. ما در آن بازی ها هم در پنالتی حذف شدیم که شانس ما اولین پنالتی زندگی اش را مهدوی کیا که بچه بسیار با شخصیتی است خراب کرد و ما آمدیم انگار جنایت کرده ایم بعد در همان مرحله آقای کی روش در پنالتی به عراق می بازد می شود قهرمان ملی، می خواهم بگویم که مافیای مطبوعات شان چقدر قوی بود و ما می شدیم جنایت کار. 13 سال زحمت کشیدم که آن جلسه ای که ریختند سرم را ثابت کنم اشتباه کرده اند در این 13 سال اکثرش هم شهرستان بوده ام. شما یک بار مسئولیت استقلال را داری با استقلال قهرمان شدن بدون پول هم نسبت به جاهای دیگر کار آسانی است ولی من آمدم با تیم های دیگری رفتم یعنی تیم هایی که شرایط خوبی نداشتند، شهرستانی بودند پول نداشتند ولی با آنها خودم را ثابت کردم تا کاری کردم مسئولین فدراسیون بلند شدند آمدند اصفهان نه من با تلفن تیمم را رها کنم و بلند شوم بگویم من آمدم. از آقای بهاروند هم که به من اعتماد کرد تشکر می کنم از آقای رضا کشوری و علی نژاد که بسیار انسان بزرگی است الان که من مسئولیتی ندارم ولی واقعا آقای علی نژاد آدم بسیار بزرگی است و ما کارمان را هم تمام شده بود و قرار بود بعد از بازی با السد اعلام کنم، من یک گلگی از آقای عظیمیان دارم، انسان بسیار خوبی است من به ایشان بسیار احترام گذاشته و می گذارم ایشان با من کلی صحبت کرد و هیات مدیره ما به تهران رفت و آقای لطفی و نیک فر و تابش، با بهاروند و علی نژاد جلسه گذاشتند و روی آیفون گذاشتند و من هم صحبت هایم را کردم. همان صحبت هایی که به کیومرث هاشمی گفتم به این دوستان هم گفتم که اگر ما قرار است به شرایط ایده آل برسیم زمان می خواهد و این تیم حرف های زیادی برای گفتن دارد و قبول کردند. قرار شد بعد از بازی با السد هم اعلام شود، این را هم یادم نرود بگویم گفتم که دوست دارم مربی تیم ملی شوم ولی هرچه باشگاه بگوید. یعنی تیمم را رها نکردم، مریضی را عنوان نکردم و گذاشتم بر عهده آقای عظیمیان که بعد از اینجا آقای عظیمیان نسبت به من کم لطفی کرد من از باشگاه زیاد توقع ندارم ولی چون آقای عظیمیان را دوست دارم واقعا به ما کم لطفی کرد بعد ساعت 1 صبح بیانیه دادند با اینکه توافقات انجام شده بود گفتند ما قلعه نویی را نمی دهیم ولی اگر من می خواستم می توانستم بروم. مثل خیلی از مربی ها که تیم های باشگاهی شان را رها کردند و از این تیم به آن تیم رفتند ولی من گفتم هرچه باشگاه و آقای عظیمیان بگوید و آن ها ساعت 1 صبح بیانیه دادند ولی من برای اینکه آنها بیایند و مرا کاندید سرمربیگری تیم ملی کنند، 13 سال زحمت کشیدم حالا شاید خیریتی بوده که نشده ولی من به هدفم رسیدم الان هم برای اسکوچیچ که یکی از دوستان نزدیک من است آرزوی موفقیت می کنم اول به خاطر ایران و مردم دوم هم به خاطر انسان بودن این مربی. بسیار انسان باشخصیتی است و انشالله تیم ملی مان را در جام جهانی ببینیم و در جام جهانی هم با بازیکنان خوبی که داریم به مرحله بعد برویم اگر هم نشود، چیزی از شایستگی بازیکنان و آقای اسکوچیچ کم نخواهد شد.
پایان بخش دوم گفتگو
بخش سوم فردا منتشر می شود
همچنین بخوانید:
امیر قلعه نویی در طرفداری: درباره استقلال حرف بزنم خیلی ها نباید باشند | کی روش شد قهرمان ملی، من شدم جنایتکار!
امیر قلعه نویی در طرفداری: در ایران سالم کار کنی، ریشه ات را می زنند | دوست دارم خودم انتخاب کنم، نه اینکه انتخاب شوم
امیر قلعه نویی مقابل دوربین طرفداری: این حرف ها را دشمنان من ساخته اند!