در بخش پایانی گفت و گوی مان با اصغر نیک سیرت در سری برنامه های پرونده ویژه طرفداری در خدمت شما هستیم. در بخش پایانی این مصاحبه، سامان خدایی موضوعاتی کاملا متفاوت با سایر بخش ها مطرح می کند. فوتبالیست های اهل مطالعه و رفتار فوتبالی ها بخشی از این گفت و گوی جذاب است. تا پایان این بخش ما را همراهی کنید.
در این مدتی که در فوتبال بودم نهایت 3 یا 4 نفر را دیدم که اهل مطالعه بودند
فوتبالیست های ما چقدر اهل مطالعه هستند. اصلا کتاب می خوانند؟
در این مدتی که بودم، البته به فوتبالیست های عزیز برنخورد، نمی توان گفت ایراد است هرکس علاقه خاص خودش را دارد کسی می خواهد کتاب می خواند کسی هم نه ولی در این مدتی که در فوتبال بودم نهایت 3 یا 4 نفر را دیدم که اهل مطالعه بوده اند بقیه به جرأت می توانم بگویم از 100 فوتبالیست بپرسید آلبر کامو چه کسی است شاید یک نفر بداند.
آن 3 4 نفر فوتبالیست را معرفی می کنید.
احسان خرسندی در داماش درود بچه اهل مطالعه ای بود. احسان چون خیلی به هم کتاب می دادیم خاطرم مانده ولی بچه های دیگر در پرسپولیس به یاد ندارم.
فوتبالیست ها اکثر بچه های پایین شهر تهران یا شهرستانی هستند
هیچوقت نخواستید بازیکنان را به مطالعه تشویق کنید؟
فوتبال قشر خاصی دارد و حالا توهین نشود، بچه های خیلی چموش و بزله گو و شوخی دارد و اکثرا اگر تهرانی باشند بچه پایین شهر هستند مثل خودم، من متولد و بزرگ شده جوادیه هستم و یا شهرستانی هستند. خب این ها خیلی اهل مطالعه نیستند بچه های دوست داشتنی هستند نمی توان ایراد هم گرفت که چرا کتاب نمی خوانید بعد من وقتی اوایل کار با آنها صحبت می کردم، یک صحنه آن را هم نوشته ام اولین بار که با فحش در استادیوم رو به رو شدم در رشت بود که 3 4 هزار نفر فحش های آنچنانی به تیم حریف و من جا خورده بودم. آن اوایل وقتی من کتاب معرفی می کردم و می گفتم کتاب بخوانید، مسخره ام می کردند. خب تیپشان اینجوری است و من جوانی هایم تیپم همینجور بود و هم محل آنها بودم حالا سنی از ما گذشته بود و به خاطر علاقه ذاتی که به ادبیات و نوشتن داشتم، چون مرحوم پدرم هم شاعر بودند و علاقه زیادی به ادبیات داشتند ولی خب همه قرار نیست کتاب خوان باشند و وقتی من دیدم بچه ها دست می گیرند و فکر می کنند ما خیلی اتوکشیده هستیم دیگر در کتاب را بستیم و گفتیم عین خودتان رفتار می کنیم.
شایان مصلح و محمد انصاری در پرسپولیس اهل مطالعه بودند
در پرسپولیس و در سال آخر، بازیکنی نبود که دنبال کتاب و کتاب خواندن باشد؟
یادم آدم آقای شایان مصلح بود که خودشان شاعر هستند و شعر می گویند و از پدیده های کمیاب فوتبال است که یک فوتبالیست شاعر باشد اهل مطالعه باشد. محمد انصاری هم بچه بسیار متدین و اهل کتابی بود ولی نه به اندازه شایان و همین کتاب هم که چاپ شد توسط یکی از دوستان شایان، آقای هادی رهنما که با خود شایان به ناشر معرفی شدیم و صحبت کردیم که این کتاب چاپ شود. بله شایان بسیار اهل مطالعه است.
کلا فضا و رفتار فوتبالی ها را دوست داشتید؟
ببینید چون خودم از جنس آن طبقه فوتبالی و پایین شهری هستم برایم چیز غریبی نبود. ما در جوانی مان در پایین شهر همه نوع رفتار را دیده بودیم ولی اوایل شما با چندهزار نفر در استادیوم رو به رو می شوید که شعار آنچنانی می دهند و یک مقدار عجیب بود ولی خیلی دور از ذهن و ساختار اجتماعی که من در آن زندگی کرده و بزرگ شده بودم، نبود و راحت با آن کنار می آمدم.
خیلی وقت ها پیش آمد که بعضی صحبت ها را محترمانه تر ترجمه می کردم
مطمئنیم که شما همیشه حرف های برانکو را کامل و آنچه که بود ترجمه کرده اید. اما نقطه مقابل، هیچوقت پیش آمد یک بازیکن، مربی، منتقد یا مدیر حرف بدی در مورد برانکو بزند ولی شما به خاطر اینکه برانکو شاکی نشود، آن را ترجمه نکنید یا محترمانه ترش کنید؟
بله خیلی پیش می آمد چون اگر می خواستم همه چیز را حین تمرین بگویم، فلان بازیکن مثلا توهین می کرد حالا در ترکیب قرار نگرفته بود و شروع می کرد به دری وری گفتن من اگر می خواستم همان را ترجمه کنم برای برانکو که سنگ روی سنگ بند نمی شد و تیمی نمی ماند و همه را اخراج می کرد. بعضی جاها آتش به اختیار بودیم و سانسور می کردیم ولی نه به اندازه ای که لطمه به کار بخورد در حدی که آن شیرازه و چارچوب کار حفظ شود، بعضی وقت ها سعی می کردم تعدیلی ایجاد کنم ولی در بحث فنی نه، وسط جلسه می دیدیم برانکو حرف رکیکی می زد و عین همان را من ترجمه می کردم و بچه ها خوششان می آمد. همه هم طبقه اجتماعی بودیم.
از آن طرف می شد چیزی را ترجمه کنید، بعد شاکی شود و اطرافیانش بگویند کاش اینجور ترجمه نمی کردی؟
بله به کرات این هم می آمد. طرف حرفی می زد حتی انکار می کردند و آقای برانکو واکنشش بد می شود و می گفت چرا چنین حرفی زده و خود طرف انکار می کرد به دروغ و می گفت نه من منظورم این نبوده و مترجم اشتباه ترجمه کرده درحالی که واقعا آن حرف را زده بودند نه در فوتبال بلکه در عالم سیاست هم چنین چیزی بود. من مدت ها در وزارت خارج کار می کردم، طرف مصاحبه ای می کرد و یک گاف سیاسی می داد بعد نشریه های آن کشور میزبان می نوشتند فلان شخص از ایران چنین حرفی زده بعد توپ را به زمین من می انداختند، خبرنگار می پرسید و می گفتند حتما به اشتباه ترجمه شده، من هم می گفتم نه دروغ می گوید من همان بحثی که ایشان گفته بود را ترجمه کردم و قرار نیست من سلاخی شوم.
آقای نیک سیرت خیلی ممنون که در برنامه پرونده ویژه طرفداری حضور پیدا کردید. به عنوان سوال پایانی، هواداران پرسپولیس و دوستداران برانکو این کتاب را چگونه می توانند تهیه کنند.
سوال خیلی به جایی بود. حقیقتش نزدیک ساعت 3 4 صبح بود که خوابیدم، به قدری که خوشبختانه از لحاظ کاری خوشبختانه ولی از لحاظ کاری برای من خب خیلی اذیت شدم، هواداران همینجوری، پیام می دادند. من اصلا اهل اینستاگرام نیستم و شاید 30 40 فالوور داشتم ولی دیشب از 600 تا گذشت. پیام می فرستادند که چگونه می توانیم این کتاب را تهیه کنیم خب حقیقتش این کتاب دیگر مال من نیست و من نویسنده هستم و قراردادی که با ناشر دارم همه حقوق و فروش و پولش مال ناشر است و این را بگویم نوشتن کتاب فقط کار دل است. داخلش نه پولی است نه چیزی دیگر، فقط زحمت است و یک درآمد ناچیز که متاسفانه در ایران اینجور است. هوادارانی که می خواهند این کتاب را تهیه کنند، این مشخصات ناشر را می خوانم و با مراجعه به سایت می توانند آن را تهیه کنند. تلفن 09129248239 و تلفن ثابت 66909847 بوده، انتشارات ایجاز، جناب آقای بیگی، مدیرعامل انتشارات بوده و آدرسشان هم میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی کوچه مهدی زاده پلاک 4 واحد 10. می توانند به این آدرس و نشانی ها مراجعه کنند و آنطور که ناشر گفته بود می توانند با پست هم به همه جای ایران ارسال کنند و در صورت خرید بیش از 2 جلد هزینه ارسالش هم رایگان است برای هرجای ایران.
ممنون آقای نیک سیرت. دیگر سوالی نیست به عنوان حسن ختام می خواهم این نسخه از کتاب را به عنوان یادگاری برای ما امضا کنید و اگر صحبت پایانی ای باقی مانده به شما واگذار می کنم.
صحبت پایانی که آرزوی سلامتی برای هواداران و ملت ایران، هوادار بخواهیم بگوییم محدود می شویم به هرحال همه ما هم وطن هستیم و رنگ هم اصلا مهم نیست. من پرسپولیسی هستم و افتخارم این بود که امروز این پیراهن را که یادگار دوران برانکو است، پیراهنی بود که در هتل و اردو می پوشیدیم، تنم کردم که بگویم پرسپولیسی هستم ولی خب آرزوی سلامتی برای همه ایرانی ها دارم و آرزوی روزهایی بهتر از این روزها با توجه به شرایط که تحریم ها به وجود آورده امیدوارم این بحران رفع شود و همه در آرامش و آسایش کامل درکنار هم به خوبی و خوشی زندگی کنیم.
ممنون از مخاطبان طرفداری که با این بخش از برنامه پرونده ویژه همراه ما بودند، تا برنامه بعدی شما عزیزان را به خدا می سپارم.
پایان
همچنین ببینید:
اصغر نیک سیرت: برانکو به مدیران پرسپولیس می گفت تا کی باید نقش آتشنشان را بازی کنم؟!
مترجم برانکو در طرفداری: یک میلیون دلار در مملکت وجود نداشت که او را نگه دارند؟
جنجال لایو محسن مسلمان از زبان مترجم برانکو در طرفداری | برانکو دو روز پکر بود!