اوضاع فوتبال کرج راضی کننده نیست و چند سالی است که به جز شعار و وعده کاری از دست هیچ کس بر نمی آید.
به گزارش طرفداری، شهری که سال هاست فرزندان آن در موفقیت های ورزش کشور در سطوح جهانی بیشترین نقش را دارند،متاسفانه توان تاسیس یا حداقل حمایت از سرمایه های موجود را نیز ندارد.
فوتبال کرج چند سالی است که پس از روی کار آمدن رئیس جدید هیات فوتبال البرز از ساختار سنتی خود فاصله گرفته و موفقیت هائی در سطوح آموزشی و آکادمیک به دست آورده است. اما پاشنه آشیل فوتبال استان البرز در سال های اخیر و پس از فرار باشگاه سایپا از کرج را می توان شکست های پی در پی در عرصه باشگاهی و لیگ های کشوری برشمرد..
اداره کل ورزش و جوانان که حداقل در زمان سکان داری امیر غفرانی وظیفه ای برای خود قائل نبوده و بیشتر در پی عکس گرفتن ها و چگونه اجاره دادن اماکن ورزشی خود بوده اند.
مسئولان شورای شهر،شهرداری،فرمانداری،استانداری و...نیز در هیچ زمانی مسئولیتی در این عرصه برای خود قائل نبوده اند و حتی در دیدارهای رسمی نیز منتظر کارت دعوت می مانند..
یادش به خیر سایپای تهران به کرج آمد،قهرمان لیگ برتر و راهی آسیا شد و از یاد نمی رود که علاقه مندان به فوتبال در استان البرز در میزبانی های نارنجی پوشان در لیگ قهرمانان آسیا تمامی صندلی های ورزشگاه پانزده هزار نفری انقلاب اسلامی را پر می کردند.
شاید آن گونه آمدن نارنجی پوشان از تهران به کرج اشتباه بود اما رفتن سایپا از کرج به تهران اشتباه تر و از آن روز نه باشگاه سایپا روز خوش دید و نه فوتبال کرج که البته دلایل دیگری نیز دارد.
چندی بعد اما باشگاهی در کرج متولد شد که آن را اکسین نامیدند و با قهرمانی در رقابت های لیگ دو به لیگ یک صعود کرده اما در لیگ دسته اول حتی با یحیی گل محمدی نیز توفیقی به دست نیاورد.
برادران طاهری پور به عنوان مالکان اکسین البرز که تا آن زمان از عواید اسپانسری موسسه اعتباری نور رسما بهره می بردند پس از کشمکش ها و اختلاف نظرهای فراوان با مسئولان سیاسی و ورزشی استان البرز در معامله ای با شرکای وقت اقتصادی خود امتیاز این باشگاه را رسما به حمید حمزه لو واگذار کردند که در آن زمان مدیر مالی موسسه مذکور به شمار می رفت.
رفته رفته گل ریحان البرز ظهور کرد که با خریدهای نجومی و بستن تیمی کهکشانی بالا و پائین های فراوانی در آن فصل تجربه می کند و در نهایت اما پس از رفتن فراز کمالوند و آمدن سید مجتبی حسینی و با شکست در دیدار هفته آخر خود برابر شهرداری تبریز از صعود به لیگ برتر بازماند و عنوان سومی رقابت ها را به دست آورد.
شد اما آن چه نباید و مجددا جایگاه مالکیت باشگاه گل ریحان البرز متزلزل و مدیر عامل این باشگاه دچار مشکل قضائی شده و تیره روزی های این باشگاه وارد فاز تازه ای می شود.
گل ریحانی ها اما فصل گذشته را به هر ترتیبی به پایان رساندند و در چند روز گذشته نیز علی لطیفی را به عنوان سرمربی جدید خود معرفی کرده و البته ظاهرا روی مقوله تجربه کار کردن وی در فوتبال کرج حساب ویژه ای باز نموده اند.
موضوعی که در این بین نباید از آن غافل شد اما تلاش ستودنی مدیریت جدید و به نوعی کمیته انتقالی این باشگاه می باشد،زیرا در حالی که پولی مثل سابق در میان نیست و کسی انتظاری نیز از آن ها ندارد اما شانه خالی نکرده و به کار خود ادامه می دهند.
به نظر می آید اگر طرفین دعوا یعنی باشگاه گل ریحان البرز و هیات فوتبال البرز با توجه به آن که هیچ ارگان یا نهاد دیگری قرار نیست کاری برای دو طرف صورت دهند و اگر مقداری از بدهی ها پرداخت شده و دیالوگ مثبتی برقرار شود،توافقی حاصل شده که در پی آن به ماندگاری نماینده البرز در فصل پیش رو منتهی می شود.
بقائی که متاسفانه همین چند ماه پیش برای دیگر نماینده البرزی یعنی شهدای رزکان حاصل نشد و به لیگ دسته سه سقوط کردند تا در روزگاری که کرمان ها،اصفهان ها،تبریزها و...به صعود و قهرمانی در لیگ برتر می اندیشند،البرز در یک قدمی پایتخت آرزوی ماندن کند که البته در حال حاضر چاره ای نیز جز این نیست.
اما موضوعی که روان فوتبال دوستان ایران کوچک را پریشان می کند این است افرادی که هیچ کمکی به باشگاه ها و هیات فوتبال استان نکرده و وظیفه خود نیز نمی بینند که به قول خودشان در شهر هفتاد و دو ملت کاری پیش ببرند،هر از گاهی و با وقاحت زیاد و به جهت شناخته تر شدن دست به اظهار نظرهای انتقادی می زنند!
افرادی که بیشترین نقش را در ایجاد اختلاف میان فوتبالی ها ایفا کرده و در این میان نفع خود را می برند که به نظر باید آن ها را به شنیدن یک جمله کوتاه دعوت کرده و عریضه را به پایان رساند:
"لطفا سکوت را رعایت فرمائید"
بیشتر بخوانید:
سکانس نخست؛ مس کرمان | بنویسید مدعی، بخوانید کهکشانی!
سکانس دوم؛ خوشه طلائی ساوه | سهراب در شهر انار چه می خواهد؟
سکانس سه؛ بادران تهران | دایی فرهاد و مرگ تدریجی یک رویا!
سکانس چهار؛ هوادار تهران | فوتبال تهران به هوادارش می نازد
سکانس پنج؛ نود ارومیه | نود را از شبکه ارومیه تماشا کنید!