کسبوکار لبران جیمز و ثروت 470 میلیون دلاریاش همگی حاصل هوش اقتصادی و نبوغ مالی فوقالعاده او هستند. این نابغه مالی، هوش اقتصادیاش را از همان سنین نوجوانی به رخ تمام سلبریتیها کشید. لبران جیمز در سن 17 سالگی چک 10 میلیون دلاری شرکت «ریبوک» را رد کرد و با خونسردی تمام، روز بعد در کلاس درس دبیرستانش حاضر شد.
او چند روز بعد، با شرکت نایکی قرارداد بست. «نایکی» به او نهتنها چک 10 میلیون دلاری هدیه نکرد، بلکه نسبت به رقم پیشنهادی 115 میلیون دلاری ریبوک، 28 میلیون دلار کمتر پیشنهاد داد. در آن زمان همه دوستانش او را سرزنش و ملامت کردند. اما با همه اینها لبران نوجوان این قرارداد را پذیرفت و بعدها از آن بهعنوان بهترین تصمیم اقتصادیاش یادکرد.
در این بخش از آموزشهای ویتارو، قرار است به کسبوکار لبران جیمز، سرمایهگذاریها و تصمیمهای اقتصادیاش نگاهی بیندازیم. ما برای تو ویدیویی کوتاه از برترینهای لبران جیمز آماده کردیم که حتی اگر علاقهای به ورزش بسکتبال نداری، مطمئن هستیم از آن لذت خواهی برد. پس قبل از مطالعه ادامه مقاله، حتما ویدیو پست را مشاهده کن.
ظهور یک نابغه مالی
از همان دوران دبیرستان، تقریباً همه اتفاقنظر داشتند که لبران جیمز یکی از برترین سوپراستارهای «NBA» خواهد بود. سلبریتیها، ستارههای ورزشی و حتی «هم بنیانگذار» نایکی، فیل نایت، همگی گرد هم میآمدند تا بازی ستاره جوان را تماشا کنند.
انتقال بازیهای لبران و همتیمیهایش از استادیومهای محلی به استادیومهای بزرگتر اتفاقی رایج بود؛ زیرا استادیومهای محلی نمیتوانستند میزبان تماشاگران عظیم لبران باشند.
حتی دریکی از سالها، بیش از بیست هزار بلیت «گاند آرنا»، استادیوم خانگی تیم «کلیولند کاوالیرز»، فروخته شد. آنهم درزمانی که این تیم بهطور متوسط، حدود دوازده هزار بلیت در هر بازی به فروش میرساند.
از «آدیداس» و نایکی گرفته تا شبکه تلویزیونی «ESPN»، تقریباً همه از این جریان تبلیغاتی عظیمی که بر لبران جیمز جوان متمرکز بود، منفعت میبردند. تنها کسی که هیچ درآمدی از این قراردادها کسب نمیکرد، خود لبران جیمز بود.
او متوجه این اتفاقات شد و تصمیم گرفت که رویه را به سمت خودش برگرداند. کسبوکار لبران جیمز هنوز آغاز نشده بود و عجلهای نیز در این کار نبود. او با صبری مثالزدنی، همهچیز را در 17 سالگی با بنا نهادن اولین سنگ تجارتش – که اتفاقاً بزرگترین تصمیم اقتصادی زندگیاش نیز بود – تغییر داد.
تاکتیکهای هوشمندانه
لبران همچون عنکبوتی که با بردباری برای شکار طعمهاش در انتظار مینشیند، برای جلب کردن توجه رسانه به سمت خودش، منتظر فرصت مناسب ماند و صدالبته، پاسخ بردباریاش را نیز گرفت.
سه شرکت نایکی، آدیداس و ریبوک در تلاش برای به دست آوردن ستاره نوظهور با قراردادهای مختلفی به سمتش میآمدند. لبران باید در این سن کم نهتنها توجه رسانه را به خودش جلب میکرد، بلکه یکی از مهمترین تصمیمهای اقتصادی زندگیاش را نیز میگرفت.
کسبوکار لبران جیمز از همین نقطه آغاز شد. او با تاکتیکهای مختلف و چندهدفه سعی داشت از این فرصت پیشآمده نهایت استفاده را ببرد.
برای مثال در همایشهای آدیداس، کفشهای نایکی را میپوشید و در کمپهای نایکی، کفشهای آدیداس را به نمایش رسانه میگذاشت. با این کار نهتنها محتوایی جذاب به خورد رسانه میداد، بلکه ارزش و رقم قراردادش را با این بازیهای نمایشی بالا میبرد.
استراتژی بلندمدت
بسیاری از ورزشکارها پس از رسیدن به شهرت، هدف اصلی خود را فراموش میکنند. اما لبران جیمز فرق داشت. برای او پول مهم نبود و این را از همان دوران نوجوانی و از تصمیمات اقتصادیاش میتوان فهمید.
پیشنهادی که لبران بهعنوان یک مبتدی دریافت کرد، در تاریخ ورزش بیسابقه بود. هنگامیکه ریبوک به او بیش از 100 میلیون دلار تضمینشده و یک چک پیشپرداخت 10 میلیون دلاری پیشنهاد داد، بهشدت شوکه شد.
برای درک بهتر حالت روحی لبران جیمز در آن لحظه، باید به قرارداد کوبی برایانت با نایکی اشارهکنیم. کوبی برایانت، قهرمان سه دوره پیاپی لیگ NBA آمریکا، در همان سال تنها 40 میلیون دلار در 4 سال دریافت میکرد؛ یعنی کمتر از یکسوم این بسکتبالیست نوجوان.
برعکس دیگر ورزشکارها و سلبریتیها، لبران متوجه چیزی شد. او از ارزش قراردادی که میبست آگاه بود:
«قرار بود من یک قرارداد مادامالعمر ببندم. (در هنگام بستن قرارداد مادامالعمر) شما تنها به اولین چک فکر نمیکنید؛ بلکه به همه آنها فکر میکنید.»
تصمیمی که در 17 سالگی گرفت، نشان داد او ذاتاً تاجر به دنیا آمده است. این تصمیم آغازگر کسبوکار لبران جیمز بود. در انتها او با قراردادی 7 ساله به ارزش 90 میلیون دلار، به پیشنهاد نایکی پاسخ مثبت داد.
ریبوک به لبران 28 میلیون دلار پول بیشتر، 10 میلیون دلار نقد، جت شخصی، امکانات رفاهی و همکاری با ستارههایی چون آلن آیورسن و شکیل اونیل را پیشنهاد داد. اما او به اهداف گذرا و کوتاهمدتی علاقهای نداشت.
قرارداد مادامالعمر با نایکی
ارزش تصمیم فوقالعادهاش دوازده سال بعد مشخص شد. در سال 2015، لبران جیمز قراردادی مادامالعمر به ارزش تخمینی 1 میلیارد دلار با نایکی بست؛ قراردادی که برای اولین بار در تاریخ شرکت امضا میشد.
یک سال بعد، شرکت نایکی با کریستیانو رونالدو نیز قراردادی مشابه امضا کرد. این ارزش انتخاب هوشمندانه لبران را بیشازپیش نمایان میکند. همین قرارداد بهتنهایی میتوانست تا چندین نسل جیمز را تأمین کند؛ اما او بههیچوجه دستبردار نبود.
بهرهگیری از شهرت
با ملحق شدن لبران به لیگ، محبوبیتش در میان مردم افزایش یافت. «کوکاکولا»، «مکدونالد» و نایکی همگی مایل به همکاری با او بودند و با پرداختهای کلان نیز هیچ مسئلهای نداشتند.
در پایان سال 2005، او پس از تایگر وودز، مایکل شوماخر و دیوید بکهام بیشترین درآمد تبلیغاتی را در میان ورزشکاران داشت. با همه اینها نشستن بر کیسههای پول روش لبران برای زندگی نبود.
رشد کسبوکار لبران جیمز با پذیرش ریسک
در سال دوم حضورش در لیگ حرفهای، ریسک بزرگی را برای جهش در پلههای موفقیت پذیرفت. لبران مدیر برنامههایش را مرخص و با سه تن از دوستان و هممحلیهایش به نامهای ریچ پول، ماوریک کارتر و رندمی مینز، یک آژانس بازاریابی تأسیس کرد. آنها نام آژانسشان را «LRMR» نامیدند.
با این کار تمام تصمیمهای تجارتش توسط خودش گرفته میشد. بااینکه نخبهترین تاجرهای لیگ این تصمیم لبران را افتضاح توصیف میکردند؛ اما او میخواست کسبوکار لبران جیمز را خودش بر اساس شخصیتی که به مردم روایت میکرد، جلو ببرد.
چیزی که این نخبههای اقتصادی از آن اطلاع نداشتند، روابط دوستانه مؤسسهای گروه با بزرگان بود. در آن زمان، ماوریک کارتر با پول واکتر تماس گرفت تا از او راهنمایی بخواهد. پول واکتر مردی بود که آرنولد شوارتزنگر را به شناختهشدهترین چهره جهان تبدیل کرد.
واکتر به لبران توصیه کرد که در عوض گرفتن دستمزد، با شرکتهای میزبان قرارداد همکاری و شراکت ببندد. به او اثبات کرد که این کار همسود مالی بیشتری نصیبت میکند و قدرت تبلیغاتیات را بالا میبرد.
لبران این توصیه را ارزشمند تلقی کرد و راهحلی ساده در نظر گرفت. اگر یک شرکت تمایلی به شراکت با او نداشت، با آن شرکت هیچ همکاری نمیکرد.
همکاری با داکتر دری
دراینبین همبنیانگذار شرکت «بیتس الکترونیکس» («بیتس بای داکتر دری» سابق) با لبران ملاقات کرد تا محصولات جدید شرکت را به او معرفی کند. لبران مشتاقانه همکاری با آنها را پذیرفت. سپس قبل از آغاز سفر به پکن، به هرکدام از بازیکنان تیم ملی بسکتبال آمریکا ،یک دستگاه هدفون بیتس هدیه کرد.
زمانی که بازیکنان به پکن رسیدند، بهشدت توجه رسانه را به هدفونهایشان جلب کردند. اینکه این هدفونها متعلق به چه شرکتی هستند، برای مردم و رسانهها سؤال بزرگی شده بود.
این تاکتیک هوشمندانه لبران، به شرکت بیتس کمک کرد تا شروعی طبیعی و فوقالعاده داشته باشد. نبوغ لبران مؤسسهای بیتس را مجاب کرد تا او را شریک کسبوکار خودنمایند.
در سال 2014، شرکت «اپل»، بیتس را به مبلغ 3 میلیارد دلار خریداری کرد. سهم کسبوکار لبران جیمز از این معامله بیش از 30 میلیون دلار بود. این امر ثابت کرد که دید بلندمدت و شراکت در کسبوکار، نسبت به قراردادهای یکبارمصرف تبلیغاتی سود بیشتری را به ارمغان میآورد.
شراکت با باشگاه فوتبال لیورپول انگلیس
در سال 2011 لبران، ماوریک و پول با مدیر اجرایی «گروه ورزشی فینوی» ملاقات کردند. هدف آنها از این ملاقات متنوع سازی سبد سرمایهگذاری و افزایش تواناییهای بازاریابی آژانسشان بود.
ماوریک تلاش میکرد که مدیرهای این گروه ورزشی را متقاعد کند که خود لبران جیمز یک برند مشهور است و این تلاشها نتیجه داد. در قرارداد ذکر شد که گروه ورزشی فینوی میتواند از لبران بهعنوان یک برند تبلیغاتی استفاده کند؛ در عوض لبران صاحب 2 درصد از سهام خرید جدید فینوی، یعنی باشگاه فوتبال لیورپول انگلیس، شود.
ارزش اولیه سهم 2 درصدی کسبوکار لبران، حدود 7 میلیون دلار برآورده شده بود. حال با توجه به موفقیتهای پیدرپی لیورپول، این 7 میلیون دلار به بیش از 43 میلیون دلار تبدیلشده است.
ورود به پایتخت رسانه جهان
برای پی بردن به انگیزه اصلی جابهجایی سال 2018 لبران، به تیم «لسآنجلس لیکرز»، باید به خارج از زمین و به کسبوکار لبران جیمز مراجعه کرد. همه میدانند که شهر لسآنجلس پایتخت رسانه جهان است و هیچ نابغه مالی فرصت بهرهبرداری از این شهر را برای افزایش درآمدش از دست نمیدهد.
در سال 2007، او و ماوریک کارتر شرکت رسانهای و سرگرمی «اسپرینگهیل» را بنیان نهادند. این شرکت از آن سال تاکنون موفقیتهای زیادی در تلویزیون، سینما و پروژههای صوتی مختلف، ازجمله سریال تلویزیونی «Top Boy» با همکاری خواننده معروف، «دریک» داشته است.
اما قطعاً بزرگترین موفقیت کسبوکار لبران جیمز در حوزه رسانه، خلق برنامه «UNINTERRUPTED» است. این برنامه به ورزشکارها اجازه میدهد که تجارب و پیامهای خود را با روش خودشان با مردم به اشتراک بگذارند.
لبران از سازوکار و محدودیتهای شبکههای تلویزیونی بهخوبی آگاه بود. او تمایل داشت که یک بستری برای ورزشکارها فراهم آورد تا بهصورت آزادانه و بدون محدودیت نظرات خود را بیان کنند.
البته تقویت جایگاه ورزشکارها تنها هدف برنامه UNINTERRUPTED نبود. در جهانی که مردم بیشتر وقت خود را صرف رسانه و برنامههای آن میکنند؛ توانایی مالکیت، کنترل و توزیع محتوا امری بسیار مهم تلقی میگردد.
لبران از شرکتهای مشابهی که توسط دیگر ورزشکارها تأسیسشدهاند، الهام گرفته بود. آن ورزشکارها با کمک شبکههای اجتماعی و اینترنت از فرصتی که در اختیار داشتند، نهایت بهره را میبردند و بهطور کامل دست دلالهای رسانهای را از برنامههایشان قطع میکردند.
کنترل کامل بر مالکیت معنوی
در اصطلاحات اقتصادی، کاری که لبران انجام میدهد «ادغام عمودی» نامیده میشود. در عوض فروش شخصیت، داستان، هوش، تجربه، شهرت و دیگر مالکیتهای معنویاش به «نتفلیکس» یا دیگر شرکتها، خودش رئیس خودش میشود و بر محتواهای مرتبط به کسبوکار لبران جیمز نظارت میکند.
ادغام عمودی یک استراتژی رایج در دنیای اقتصاد است. شرکتهای مختلف در جهان برای به حداکثر رساندن سود خالص، تمامی فرایند تولید و خدمات را با خرید یا ساخت خطوط تولیدی موردنیاز تحت کنترل خود درمیاورند.
شاید دوران حرفهای او در زمینبازی به پایان خود نزدیک شده باشد، اما میتوان گفت که کسبوکار لبران جیمز هنوز در مراحل آغازین خود قرار دارد. سؤالی که مطرح میشود این است: قدم بعدی چیست؟
زمزمههایی در مورد به دست آوردن مالکیت یک تیم حرفهای بسکتبال مطرح میشود. این شایعه میتواند حقیقت داشته باشد؛ زیرا با این کار میتواند به آرزوی دیرینه خود، یعنی توانمندسازی هممحلیهای فقیرش بازنده نگهداشتن کسبوکار لبران جیمز برسد.
با همه این حدس و گمانها، یکچیز قطعیت دارد. پس از آویزان شدن کفشش و تماشای آخرین بازیاش در زمین، ما بازهم او را در رسانه خواهیم دید.
امیدواریم از خواندن مقاله کسبوکار لبران جیمز : حتی جذابتر از اسلم دانک لذت کافی را برده و چیزهای جدیدی آموخته باشی. به نظر تو حرکت بعدی لبران چیست؟ آیا او پس از بازنشستگی به دنبال خرید یک تیم حرفهای بسکتبال میرود؟ اگر پاسخ بله است، کدام تیم هدفش خواهد بود؟ نظر خود را در بخش دیدگاههای همین پست، با ما و دیگر مخاطبهای طرفداری در میان بگذار.
متشکریم که با ما همراه بودی. تا بعد.