سهیل تهرانمی دونم حرفم به مذاق خیلی از رفقای آبی خوش نمی آد ولی: ای کاش فکری سر جاش می موند. اومدنش فقط آب می ریزه به آسیاب اونایی که مسئول بد بختی استقلال هستند. اونایی که درست سر بزنگاه پنجره استقلال رو بخاطر بدهی بستن تا تیم منصوریان توی آسیا اون فضاحت رو ببار بیاره. (علی منصور واسه اومدن عجله کرده بود، قبول، ولی حواسش بود که تیم رو واسه آسیا تقویت کنه. زمستون 95 رو یادتونه؟ جبارف، آندو، سجاد ... باید می اومدن. ولی فدراسیون درست مثل امسال اجازه نداد...). اونایی که از دیدن جام گرفتن شفر با یه تیم درب و داغون شوکه شدن. از دیدن اوج گرفتن استقلال آلمانی ترسیدن پس با تیام، جبارف ... تمدید نکردن! اونایی که از دست مرد موسفید با شال آبی حسابی شاکی شدن وقتی سر پرونده الهیار رسواشون کرده بود. پس به بدترین شکل ممکن اخراجش کردن. خیالشون از بابت طرفدار هم راحت بود چون مجیدی رو آورده بودن روی نیمکت. اونوقت کارشون که تمام شد، مجیدی رو با قول تیم امید فرستادن دنبال نخود سیاه. پاتوسی رو هم بگم؟ ... از سرمربی ایتالیایی مون چی؟ از پولی که بود و ندادن بگم؟ از جلسه های دروغی و عکسای یادگاری فتو شاپ شده چی؟ اونایی که واسه بار دوم از کارت مجیدی استفاده کردن تا طرفدار بشینه سر جاش و اگرم خواست کاری کنه بره توی فضای مجازی به هموطن خودش خار و مادر بگه و بشنوه. اونا توی جلسه هاشون شیر کاکائو و موز می خورن و به ریش ما می خندن... ما که زورمون نمی رسه، ولی ای کاش بزرگای تیم توی این سیرکی که آقایان راه انداختن شرکت نمی کردن... کاش محمود خان فکری نمی اومد...چی بگم ... هیچ ... به امید بازگشت استقلال به روزهای خوب گذشته... شب همگی خوش.