به نام خدا
اتحادیه فرمول یک طرفداری
نابغه ای به نام آدرین{بخش پایانی}
در بخش قبلی اتفاقاتی که نیوی در تیم مکلارن تجربه کرد را با هم بررسی کردیم و گفتیم علی رغم تمام صحبت های مدیران مکلارن راجع به ماندن ادرین در این تیم,این مهندس کهنه کار به ردبول پیوست.
در روز 8 نوامبر سال 2005 مدیران ردبول اعلام کردند که ادرین از ماه فوریه سال بعد به آن ها ملحق خواهد شد.روزنامه گاردین در آن روز ها خبر مهمی را فاش کرد:تیم ردبول با مالکیت دیتریش ماتسیتز اتریشی,حاضر به پرداخت سالیانه 10 دلار دستمزد به نیوی شده است.جنگی که مرد اتریشی شروع کرد,4 سال بعد به پیروزی نشست.
از آنجایی که آدرین نقش چندانی در توسعه شاسی ماشین سال 2006 ردبول نداشت و دیر به تیم ملحق شد,نتایج ضعیفی در ابتدای فصل برای ردبول کسب شد.2 امتیاز از 6 مسابقه.با تمام این مشکلات اما دیوید کولتارد راننده اول تیم که سال ها ماشین های ساخت نیوی را رانده بود موفق شد در مسابقه موناکو جایگاه سوم را کسب کند و 6 امتیاز را برای ردبول به ارمغان بیاورد.اگرچه خارج شدن رقیبان از مسابقه در کسب امتیازات ان فصل ردبول بی تاثیر نبود,اما آن ها توانستند فصل را در جایگاه هفتم به پایان رسانند.
سال 2007 اغاز شد و خودرویی که ادرین ان را ساخته بود بر خلاف سال قبل از پاوریونیت رنو استفاده میکرد.قرار داد ان ها با فراری برای تامین موتور به تیم دومشان یعنی تورو روسو منتقل شد. ردبولی ها آن سال ماشین سریعی را داشتند اما,همواره داشتن ماشین سریع موفقیت را برای شما به ارمغان نمی اورد.دوام و قابل اطمینان بودن دو عنصر کلیدی بودند که خودروی سال 2007 ردبول از آن بی بهره بود.همین موضوغ باعث شد ردبول در آن سال به جایگاه ششم بسنده کند,گرچه به دلیل حذف شدن مکلارن به دلیل موضوع جاسوسی از فراری به رتبه پنجم صعود کردند.
2008 شروع خوب اما توسعه بد
در آغاز فصل نیوی و جف ویلیس که در آن زمان مدیران فنی تیم بودند اذعان داشتند که این شاسی پیچیده ترین شاسی بوده که آن ها تا به حال در کارخانه میلتون کینز ساخته اند.در شروع فصل وبر موفق شد 5بار پیاپی امتیاز کسب کند و کولتارد یک پودیوم را در مونترال به دست آورد.میانه های فصل رقابت شدیدی بر سر مقام چهارمی سازندگان میان ردبول,رنو و تویوتا درگرفت.توسعه ضعیف در ادامه فصل باعث شد پس از اغاز نیم فصل دوم مسابقات ردبول از رقبا عقب بیفتد.ردبول در نیم فصل دوم فاجعه بود و فقط موفق به کسب 5 امتیاز شد در حالی که این عدد در نیم فصل اول 24 بود.نتایج ضعیفی که باعث شد تیم در پایان فصل از تیم دوم خود یعنی توروروسو عقب بیفتد و فصل را پایین تر از آنها به پایان رساند.
2009 آغاز یک رویا
یک قدم بزرگ در طراحی,خودرویی که نوید پیشرفت های بزرگی در آینده را میداد,یک سوپر جامپ برای ردبول هدیه ای بود از سوی آدرین.یک دو در گرندپری چین,شهر شانگهای و پیستی بارانی.پس از آن نوبت به آتش کشیدن سیلوراستون بود,هر دو با سکانداری فتل و مارکی که قدم های سکاندار را دنبال میکرد.مارک هم اولین پیروزی فصل خود را در گرند پری آلمان به دست آورد,قبل از هتریک پیروزی پایان فصل که از قضا یک دوی دیگری را برای ردبول در ابوظبی به ارمغان آورد.تلاش رانندگان و شاسی فوق العاده آدرین ردبول را به مقام دوم قهرمانی سازندگان رساند.تیمی که روز به روز پیشرفت میکرد و دنبال زمین زدن بزرگان بود.
2010 طلوع به موقع,قبل از هایبرید
شروع فوق العاده با RB6,افسانه ی جدیدی که باز هم با دستان نیوی ساخته شده بود.گویی خداوند آدرین را برای این کار خلق کرده.خودرویی که 15 پول پوزیشن از 19 تای ممکن را به دست آورد. انگار بلد بود کجا پتانسیل خود را نشان دهد.وبر و فتل میتاختند تا اولین قهرمانی سازندگان را رقم بزنند,جایی میان همان حوالی فتل در انتظار کامبک بود.کامبکی که شاید اگر شاسی فوقالعاده نیوی نبود هرگز اتفاق نمی افتاد.فصل بسیار نفس گیر 2010,یکی از جذاب ترین فصل های فرمول یک,فصلی که در گرندپری پایانی و حتی در پیچ آخر,4 راننده به دنبال قهرمانی جهانبودند. لوویس ,وبر ,آلونسو و فتل.این اسامی در حال حاضر 12 عنوان قهرمانی جهان را به یدک میکشند.فصلی که در نهایت شیرینی اش به کام ردبول تمام شد.دبل ردبول در قهرمانی.
2011 شکست ناپذیر تر از همیشه
خودروی برتر بدون هیچ چون و چرایی.اثبات این حرف 11 برد و 15 پول برای سباستین بود.ادرین خودرویی را توسعه داد که فقط برای شکستن رکورد بود.دقیقا مانند مرسدس در حال حاضر.650 امتیاز,152 امتیاز جلوتر از نزدیک ترین تعقیب کننده یعنی مکلارن.ردبول در این سال هم موفق شد هر دو قهرمانی سازندگان و رانندگان را به دست بیاورد.
2012 و باز هم فتل و آلونسو
فصل 2012 اما خبری از خودروی برتر نبود,بلکه فصلی بود برای خودروهای برتر.انگیزه جوانی مانند فتل و هنر نیوی در این فصل بر دیگر تیم ها غلبه میکرد.فصلی پر شور و هیجان که پیشنهاد میکنم دوباره آن را تماشا کنید,حتی 2010 و 2008 را.از مطلب دور نشویم,این فصل با اتفاقات عجیبی همراه بود,یکی از آن ها برزیل بود.جایی سباستین برای قهرمانی جهان میجنگید,اما با سهل انگاری همتیمی اش نزدیک بود آن را از دست بدهد.اتفاقی که سبب شد در سال بعد شاهد مالتی 21 باشیم.دبول به سومین قهرمانی سازندگان خود دست یافت.و سباستین به سومین قهرمانی اش. پشت پرده اما مردی بود که باعث تمامی آن قهرمانی ها شده بود,بله درست حدس زدید,نابغه خودمان آدرین.
2013 مانند 2011
این فصل هم برای ردبول به راحتی آب خوردن به پایان رسید و از آنجا که تقریبا فصل کسل کننده ای بود چیز زیادی جهت عرض اندام در این مقاله ندارد.قهرمانی فتل,دلخوری وبر,مالتی 21 و افتخاری دیگر برای نیوی.
این هایبرید لعنتی
از 2014 به بعد فصل چندان جذابی را در فرمول یک شاهد نبودیم به غیر از دو فصل 17 و 18 که آن هم نیمی از مسابقات داغ بود و بقیه با سلطه لوویس و مرسدس به پایان رسید.نمی توان به مرسدس خورده ای گرفت.اینکه تیم های دیگر ضعیف هستند دلیل نمی شود که مرسدس هم خود را ضعیف کند تا مسابقات جذابی را شاهد باشیم اما با همه این تفاسیر شاید یک موتور 2019 فراری و یک شاسی 2018 یا حتی 19 ردبول میتوانست این وضعیت را تغییر دهد.در همه این سال ها ردبول شاسی خوبی داشته اما موتوری که بتواند برای قهرمانی بجنگد خیر.نیوی تا به اینجا کار خود را خوب انجام داده اما شاید وقت آن رسیده که دست از تفکرات گذشته خود بردارد.بعد 2017 و تغییر ابعاد خودروها,خودروسازان فرمول یک رو به زاویه ریک کمتر اوردند و نتیجه هم گرفتند امیدوارم ادرین هم تغییراتی را در فلسفه خود ایجاد کند,شاید هم چیزی میداند که ما از آن بی خبریم.
اما تاریخسازی همچنان ادامه دارد.