در نگاه اول انتقال ژابى آلونسوى 32 ساله به بايرن مونيخ، انتقالى پر انتقاد به نظر مى رسد كه پرسش هاى فراوانى به همراه دارد، ژابى آلونسو بازيكن بى حاشيه اى است كه تنها در زمين بازى تاثيرخود را نشان مى دهد، بازيكن درگيرى كه براى تصاحب توپ در ميانه ميدان بسيار ساعى است و با پاس هاى بلند و عمقى خود مى تواند به ناگاه روند بازى را تغيير دهد. اما هنگامى كه در يورو 2008 دوران طلايى تيم ملى اسپانيا آغاز شد،آلونسو بيشتر بازيكنى نيمكت نشين بود، چون جايى در ميانه ميدان براى او وجود نداشت. اما او صبور و پرتلاش بود به طورى كه شش سال بعد به يكى از بهترين هافبك هاى دنيا تبديل شده است.
آلونسو بازيكن با كيفيت و استراتژيستى باهوش است كه دقت پاس هاى او خيره كننده هستند. هنگامى كه در سال 2009 او از ليورپول به رئال مادريد پيوست، مى بايست فضاى خالى بوجود آمده بين خطوط حمله و دفاعى مادريدى ها را پوشش مى داد، موضوعى كه يكى از دلايل اصلى ناكامى رئال مادريد در آن دوران به حساب مى آمد، ژابى آلونسو با پيوستنش به جمع مادريدى ها بلافاصله نظم و ترتيب را به تيم برگرداند. ودر فصل هاى اخير با لوكا مودريچ هماهنگى و استحكام زبانزدى را به خط ميانى رئال مادريد بخشيده بود كه پيامد آن يك قهرمانى در لاليگا، دو قهرمانى در Copa del Rey و فتح ليگ قهرمانان اروپا براى دهمين مرتبه، در فصل گذشته بود.
هيچ تعجبى ندارد كه آلونسو از جايگاه خاصى در بين هم تيمى هاى خود برخوردار است، به عنوان بازيكن او به صورت تمام و كمال در خدمت تيم است، او تنها پخش كننده دقيق توپ در ميانه ميدان نيست، بلكه بازيكنى درگير و جنگجويى جدى در ميانه ميدان نيز مى باشد. مدافعين با حضور آلونسو مى توانند آسوده خاطر باشند و مهاجمين نيز مى توانند با ريسك بيشترى به سمت دروازه حريف يورش ببرند.
حال چنين بازيكنى با چنين مشخصه هايى با 32 سال سن و در اوج پختگى با بايرن مونيخ مى پيوندد. با اين حال اين انتقال تا حدود بسيار زيادى تعجب برانگيز است، چون در حال حاضر بايرن مونيخ از هافبك ها متعدد و با كيفيتى برخردار است و شايد تنها يك دليل و توضيح منطقى براى چنين انتقالى مى توان متصور بود. پپ گوارديولا مى خواهد ژابى آلونسو را همانند روزهاى اول فوتبال حرفه اى اش به مدافعى سخت گير تبديل نمايد.
دلايل چنين ادعايى كاملا روشن و واضح هستند، بعد از آسيب ديدگى سنگين خاوى مارتينز در سوپر كاپ آلمان، پرسش مهمى كه مطرح شد اين بود كه چه كسى مي بایست تا بازگشت مارتينز، در پست ميانى دفاع زنجيره سه نفره بايرن مونيخ قرار گيرد؟ پپ گوارديولا در فصل جديد چنين پستى را براى خاوى مارتينز پيش بينى نموده بود و حال به نظر چنين پستى به ژابى آلونسو واگذار خواهد شد و به نظر او نيز با بازى در چنين پستى مشكلى نخواهد داشت.
با توجه به سن و سال او تعويض پست بازى آلونسو به خط دفاعى مى تواند باعث افزايش كارآيى او شود، او با قرار گرفتن در عمق خط دفاعى با پاس هاى عرضى سرعتى و دقيق و همچنين پاس هاى بلند طولى مى تواند آغاز كننده خوبى براى فاز تهاجمى تيم باشد، در خط ميانى پپ گوارديولا بيشتر مايل به استفاده از بازيكنانى است كه در پي يافتن كوتاه ترين راه براى رسيدن به مهاجمين و يا دروزاه حريف باشند. به همين دليل بازيكنانى نظير باستين شواين اشتايگر، فيليپ لام و تياگو آلكانتارا نبايد نگران جايگاه خود در خط ميانى بايرن مونيخ با اضافه شدن ژابى آلونسو باشند.
اين نقل و انتقال شايد پر خطر به نظر آيد، اما براى بايرن مونيخ مى تواند بهره هايى نيز به همراه داشته باشد، مونيخى ها تنها ده ميليون يورو براى جذب ستاره اى از مادريد هزينه نموده اند كه براى بازيكنى در اين سطح مبلغ بالايى به نظر نمى رسد و از طرفى شهرت و نام ژابى آلونسو مى تواند براى برند و ماركتينگ باشگاه گزينه اى مناسب باشد.
ژابى آلونسو در طول دوران حرفه اى خود به تمامى عناوين قهرمانى در سطح ملى و باشگاهى رسيده است و آمدن او به بايرن مونيخ نشان از انگيزه و ميل بالاى او به موفقيت دارد. ژابى آونسو مى توانست بعد از رئال مادريد فوتبال خود را در آرامش كامل با دستمزده هاى نجومى در آمريكا، روسيه و كشورهاى حاشيه خليج فارس دنبال نمايد، اما او با پيوستن به مونيخ چالشى جديد را براى خود به وجود آورده است.
پپ گوارديولا براى جذب آلونسو بى ترديد ايده ها و تفكرات خاصى داشته است و به خوبى مى داند كه چه از آلونسو مى خواهد، اما اگر آلونسو نتواند انتظارات پپ گوارديولا را برآورده سازد، شرايط بسيار دشوارى را در مونيخ پيش روى او خواهد بود، چون اين هافبك اسپانيايى ديگر همانند سال 2008 كه لوئيز آراگونس سرمربى وقت تيم ملى اسپانيا او را روى نيمكت نشاند، ديگر صبر و علاقه اى به نيمكت نشين شدن ندارد.