در بازی فوتبال، هدف اصلی این است که برای تیم خود گل بزنید و برنده شوید. به همین دلیل، تمام کنندگی و دقت در ضربات پایانی یک ضرورت است. معمولا بهترین گلزن تیم، مهاجم آن ها است، اما تیمهایی مانند لیورپول وجود دارند که در آنها وینگرها اکثر گل ها را به ثمر می رسانند. لیگ برتر انگلستان برخی از بهترین و زهردارترین تمام کنندگان فوتبال مانند آلن شیرر، وین رونی، تیری هنری، رابین ون پرسی و بسیاری دیگر را به خود دیدهاست. به نظر میرسد نسل جوانتر بازیکنان این لیگ شامل میسون گرینوود محصول آکادمی یونایتد که قابلیت گلزنی با هر دو پای خود را دارد نیز در حال پیشرفت در این توانایی هستند.
تصویر زیر با مقایسه تعداد گل در هر ۹۰ دقیقه و ضریب xG در هر ۹۰ دقیقه ، به بررسی عملکرد بهترین تمام کننده های هر تیم خواهد پرداخت. ما بازیکنانی دارای بالاترین xG و نیز بالاترین اختلاف بین xG و گل زنی را انتخاب نموده ایم. ( Expected Goals یا xG: ارزش واقعی موقعیت های گل یک تیم یا بازیکن را در یک مسابقه فوتبال مشخص کند و معرف کیفیت موقعیت های گل ایجاد شده است)
در تصویر بالا میتوانیم ببینیم که بازیکنان زیر خط عملکرد بهتری نسبت به بازیکنان بالای خط دارند. به عنوان مثال، هری کین دارای تعداد گلهای مورد انتظار ۱۲.۰۶ است اما ۱۸ گل در لیگ به ثمر رساندهاست. مثال دیگر یک بازیکن زیر گراف ، پیر امریک اوبامایانگ است. انتظار میرفت که او ۱۴.۲۶ گل به ثمر برساند اما در عوض ۲۲ گل به ثمر رسانده است.
بازیکنان بالای خط تمام کننده های نسبتا ضعیفی در مقایسه با همتایان دیگر خود هستند، به این معنی که ضریب xG آنها بیشتر از گلهای اصلی است یا گلهای مورد انتظار و مقدار گلهای به ثمر رسانده بسیار نزدیک است. نمونههایی از مهاجمان گروه دوم ، محمد صلاح است که با وجود تعداد گل انتظاری ۱۷.۸۵، موفق به ثبت ۱۹ گل و ثبت اختلاف ۱.۱۵ شده است که بسیار کمتر از آمار اوبامیانگ، کین و اینگز است. برخی بازیکنان مانند کریس وود از برنلی در گل زنی خود مهارت چندانی نداشته اند. وود تعداد گلهای مورد انتظار ۱۵.۳ را دارد اما تنها ۱۴ گل به ثمر رساندهاست. با اینکه ۱۴ گل برای یک بازیکن در یک تیم دفاعی مانند برنلی آماری قابل احترام است، اما او هنوز هم این پتانسیل را دارد که بازده بیشتری داشته باشد.
بنابراین بهترین تمام کنندگان با توجه به گل های مورد انتظار باید شامل قسمت زیر گراف مذکور باشند. و این مورد شامل جیمی واردی ، دنی اینگز و پییر امریک اوبامیانگ می شود.
تصویر بعدی در زیر به شوتهای نواخته شده به سمت دروازه یا SOT % نگاه خواهد کرد و آن را با نرخ تبدیل به گل (%) در طی فصل گذشته مقایسه خواهد کرد.
قسمت یک چهارم سمت راست و پایین ، شامل بازیکنانی می شود که تعداد زیادی شوت به سمت دروازه داشته اند اما تمام کننده ضعیفی بوده اند. اگر یک بازیکن در قسمت یک چهارم پایین سمت چپ باشد، شوت های کمتری به سمت دروازه نواخته است ولی در عین حال تمام کننده ی ضعیفی بوده است. بازیکنان قسمت یک چهارم سمت راست بالا شوت های کمی (%) به سمت دروازه داشته اند ، با این حال، آنها نرخ موفقیت بالاتری در تبدیل به گل دارند. در نهایت، بازیکنان ناحیه یک چهارم سمت بالا و راست در شوت به سمت دروازه و دقت متعادل هستند.
وسلی از استون ویلا با ۵۶.۲۵ درصد بهترین درصد شوت به سمت دروازه را دارد، در حالی که جیمی واردی از لیستر سیتی با ۲۹.۱ درصد بالاترین درصد تبدیل موقعیت به گل را دارد.
پس دنی اینگز، اوبامیانگ و جیمی واردی مرگبارترین مهاجمان بوده اند که با رتبه آنها در رقابت برای کفش طلا ارتباط دارد. این رقابت مهیج را جیمی واردی با اختلاف 1 گل بیشتر به سود خود پایان داده است.
با تشکر از وقتی که برای مطالعه این مطلب اختصاص دادید.