زیاش عمدتا به عنوان یک وینگر راست در سیستم 4-2-3-1 بازی کرده است اما او از کنترل توپ، دید و دقت کافی برای بازی در پست شماره 10 برخوردار است. به علاوه، او با پای چپ قدرتمند خود از دور یک تیرانداز خطرناک است.
زیاش چون از نظر تکنیکی قوی و هجومی است، در سراسر زمین پرسه می زند. با این حال، او عموما تمایل دارد که از جناح راست به داخل بریده تا در جاهای نیمه خالی (فضا کم باشد) و مرکزی موقعیت هایی را بدست آورد. جایی که اغلب به دنبال پاس دادن یا تلاش برای سانتر توپ است. در این موقعیت ها، زیاش بیشتر به عنوان یک وینگر معکوس بازی می کند. به هم تیمی های خود در انتهای زمین اجازه می دهد تا با دویدن به داخل محوطه جریمه حریف بروند تا توپ را سانتر کند یا جهت بازی را تغییر دهد. "بازی کنید تا فضای بیشتری ایجاد کنید". این نوع حرکات توسط زیاش باعث می شود که فولبک ها ( سرجینیو دست یا نصیر مزروعی ) به مکان های خاصی برسند و فضای بیشتری داشته باشند.
اگرچه زیاش به دلیل توانایی تکل زدن خود شناخته شده نیست، اما از وظایف دفاعی نیز شانه خالی نمی کند. در سیستم پرس دن هاگ، آژاکس در پرس کردن حریفان خود در نیمه خود و به دست آوردن توپ در بالای زمین، مهارت دارد. زیاش در این سیستم شکوفا شد زیرا این سبک بازی تهاجمی به او اجازه می داد سرعت کار خود را به نمایش بگذارد. با این حال، به منظور بهترین تجزیه و تحلیل اینکه زیاش چه تفاوتی می تواند برای چلسی ایجاد کند، مقایسه تفاوت بازدهی او با وینگر راست قبلی چلسی یعنی ویلیان، مهم است. این بازیکن برزیلی در ماه جاری با انتقال آزاد به آرسنال پیوست. در حالی که او در طول هفت سال حضور در استمفوردبریج دائما بین طرفداران اختلاف نظر بر سر او بود، ویلیان یک بازیکن تمام عیار (!) با وجود سبک های بسیار متفاوت مانند آنتونیو کونته، خوزه مورینیو و مائوریتزیو ساری بود. جای تعجب نیست که مربی چلسی، فرانک لمپارد، تلاش می کرد تا قرارداد او را تمدید کند با وجود اینکه انتقال زیاش به چلسی از قبل تایین شده بود. ( ویلیان قراردادی 3 ساله می خواست ولی باشگاه قراردادی 2 ساله به او ارائه کرد).
از زمان پیوستن به آنژی ماخاچكالا در سال 2013 ، ویلیان به هازارد در حملات کمک می کرد، با قرارگیری در فضا، دریبل کردن فولبک حریف و استفاده از سرعت خود برای جلو راندن توپ پیش از ارسال سانتر برای هم تیمی هایش. در نتیجه سبک های متمایز بازی آنها، از معیارهای مختلف در فصل 2018/19 آنها برای نشان دادن تمایلات و نقاط قوت هر بازیکن در بازی ها استفاده خواهد شد. ما تصمیم گرفته ایم از فصل 2018/19 برای مقایسه دو بازیکن استفاده کنیم، زیرا فصل 2019/20 اردیویسیه با وجود اینکه هرتیم 9 بازی داشت لغو شد، از این رو 2018/19 یک بازه زمانی متعادل تر برای تجزیه و تحلیل آماری ارائه می دهد. آمارهای WhoScored نشان می دهد که زیاش موقعیت های شوتزنی را خیلی بیشتر از ویلیان بدست می آورد، با میانگین 5.1 شوت در هر بازی در مقایسه با میانگین 1.9 شوت در هر بازی برای ویلیان. از سوی دیگر، StatsBomb نشان می دهد که زیاش به طور متوسط 0.51 گل در هر 90 دقیقه دارد در حالی که این عدد برای ویلیان 0.2 است. به علاوه، شوت های زیاش او را در مقایسه با بقیه بازیکنان اردیویسیه در صدک 99 برای شوت های زده شده و در صدک 95 برای گلهای مورد انتظار قرار داد. در رابطه با سبک های خلاقانه آنها، ویلیان که بیشتر درگیر مالکیت توپ است، دارای درصد بالاتری از پاس صحیح در حدود 84٪ است، در حالی که این عدد برای زیاش 74% است. زیاش تمایل به انجام 2.5 سانتر و 3 پاس بلند در هر بازی دارد در حالی که ویلیان در هر بازی فقط 1.2 سانتر و 1.2 پاس بلند می فرستد.
زیاش در فصل 2018/19:
29 بازی اردیویسیه - 16 گل - 17 پاس گل
11 بازی چمپیونزلیگ - 3 گل - 3 پاس گل
6 بازی پلی آف چمپیونزلیگ - 2 گل - یک پاس گل
3 بازی جام حذفی هلند - 0 گل - 3 پاس گل
مجموع = 49 بازی - 21 گل - 24 پاس گل
ویلیان در فصل 2018/19:
32 بازی پریمیرلیگ - 3 گل - 7 پاس گل
15 بازی لیگ اروپا - 3 گل - 7 پاس گل
6 بازی لیگ کاپ - 0 گل - 0 پاس گل
2 بازی جام حذفی انگلیس - 2 گل - 0 پاس گل
یک بازی سوپرکاپ انگلیس - 0 گل - 0 پاس گل
مجموع = 56 بازی - 8 گل - 14 پاس گل
زیاش در فصل 2019/20:
21 بازی اردیویسیه - 6 گل - 13 پاس گل
6 بازی چمپیونزلیگ - 2 گل - 5 پاس گل
4 بازی پلی آف چمپیونزلیگ - 0 گل - 3 پاس گل
2 بازی جام حذفی هلند - 0 گل - 0 پاس گل
یک بازی لیگ اروپا - 0 گل - 0 پاس گل
مجموع = 34 بازی - 8 گل - 21 پاس گل
ویلیان در فصل 2019/20:
36 بازی پیریمیر لیگ - 9 گل - 7 پاس گل
7 بازی چمپیونزلیگ - یک گل - یک پاس گل
4 بازی جام حذفی - یک گل - یک پاس گل
مجموع = 47 بازی - 11 گل - 9 پاس گل
تعداد بازدهی تهاجمی آنها نیز متفاوت است زیرا زیاش علاوه بر اینکه یک بازی ساز مرکزی است، یک مهاجم مستقیم تر است. به همین ترتیب، او بیشتر درگیر توالی های خاتمه دهنده گل است، بنابراین طبیعتا گلهای غیر پنالتی + پاس گل های وی در هر 90 دقیقه بیشتر از ویلیان است. StatsBomb همچنین نشان می دهد که زیاش در این فصل 0.93 G + A در هر 90 دقیقه عملکرد بهتر G + A در هر 90 دقیقه 0.28 را دارد ، در حالی که ویلیان فقط 0.48 G + A در هر 90 دقیقه دارد، که از G + A در هر 90 در 0.05 کمتر است. در حالی که زیاش ممکن است در تهدید به گل و پاس گل نهایی بهتر از ویلیان باشد اما این بازیکن برزیلی بیشتر درگیر بازی تیمش است و وظیفه دارد توپ را به جلو پشتیبانی کند تا از حمله پشتیبانی کند. با بازی زیاش در لیگ قهرمانان، به راحتی می توان او را به عنوان یک "ماهی بزرگ در یک استخر کوچک" داد. با این حال، زیاش قبل از پیوستن به آژاکس در سال 2016، دو فصل را در تیم میان جدول اف سی تونته گذراند و در آنجا تعداد مشابهی را در مقایسه با زمان حضور در آمستردام تولید کرد. در حقیقت، در حالی که بهترین فصل او از نظر گلزنی 2018/19 بود که در آن 21 گل و 24 پاس گل داد که آژاکس در مسابقات اردیویسیه و جام حذفی به قهرمانی رسید در حالی که به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا نیز رسیده بود اما بهترین فصل او در 2014/15 ، جایی که او 17 گل و 17 پاس گل برای توئنته در رده دهم ارائه داد. در فصل بعد ، او 17 گل و 12 پاس گل برای تونته در رده سیزدهم بدست آورد ، قبل از اینکه 11 میلیون یورو به آژاکس برود. اما دقیقاً چگونه توانایی های تهاجمی Ziyech در این تیم جدید چلسی در فصل آینده بهتر ظاهر می شود؟ لمپارد با بازیکن های جدید خود ورنر و هاورتز ، به همراه پولیشیچ، میسون مونت، تامی آبراهام و کالوم هادسون اودوی، تعداد زیادی از بازیکن های خوب تهجمی را در اختیار دارد. چلسی در این فصل فورمیشن های مختلفی را ترتیب داده است، اما رایج ترین شکل آنها 4-3-3 بوده است. در این ترکیب، بازیکنان چلسی می توانند موقعیت های مختلفی را بسته به تاکتیک های لمپارد بازی کنند و این باعث می شود آبی ها در یک سمت بسیار پویاتر باشند. با این حال، در مورد زیاش، به احتمال زیاد او فصل آینده در وینگر راست بازی می کند. این احتمال وجود دارد که اگر لمپارد به بازی 4-2-3-1 برگردد، زیاش می تواند 10 نقش را به خود اختصاص دهد، همانطور که در اوایل فصل این کار را انجام داد اما برای تجزیه و تحلیل ما، ما تصور خواهیم کرد که شکل گیری گزینه اول لمپارد در مرحله بعدی فصل 4-3-3 خواهد بود.
کواچیچ و هاورتز و انگولو کانته در خط میانی. زیاش، ورنر و پولیسیچ سه مرد خط حمله را تشکیل می دهند. البته، این ترکیب بسته به تقابل و بازیکنانی که لمپارد در اختیار دارد، قابل تغییر است. ما می توانستیم هاورتز را در موقعیت فوروارد وسط ببینیم، یا الیویه ژیرو در ابتدا به کار خود ادامه می دهد. تعجب نکنید که لمپارد در حالی که تامی آبراهام از اول شروع به بازی می کند، از سمت چپ با ورنر بازی می کند. همانطور که در زمان حضور در لایپزیگ ثابت شد، ورنر در بازی با شانه یک انسان هدفمند فیزیکی مانند یوسف پولسن یا پاتریک شیک رشد می کند. در آخر، بیایید ببینیم زیاش چگونه روی شکل و موقعیت بازیکنان مهاجم در سیستم چلسی تاثیر می گذارد. یک ضدحمله از جناح راست ممکن است اینگونه باشد: هاورتز توپ را از وسط زمین به سمت جلو حمل می کند، پاس خودش را به زیاش در سمت راست بدهد. زیاش اکنون می تواند اقدام به شوت از راه دور، یا پاس دادن به ریس جیمز / سزار ازپیلیکوئتا که می تواندبه درون محوطه جریمه سانتر کند، یا آن را به یکی دیگر از بازیکنان مهاجم بدهد.
در این سناریو ، بعد از اینکه هاورتز پاس را بازی کرد و جیمز از فضای جناحین استفاده کرد، یا پولیشیچ و یا ورنر موقعیت مرکزی تری را به دست می گیرند و به سمت تیرک بیرون حرکت می کنند. به نوبه خود، زیاش می تواند حرکت بعدی خود را انتخاب کند. توپ را از بالای خط دفاعی حریف به یک هم تیمی پاس دهد، یا رسانتر کند یا توپ را شوت کند. بقیه تیم همچنان در سطح زمین بالا باقی می مانند تا در صورت از دست دادن مالکیت توپ، حریفان را تحت فشار قرار دهند. در صورت از دست رفتن مالکیت، برای حفظ تعادل دفاعی، کانته باید عمیق تر بنشیند و با دو مدافع میانی دیگر سه بازیکن عقب را تشکیل دهد تا موقعیت پیشرفته مدافعان عقب را جبران کند. این امر همچنین به بن چیلول یا ریس جیمز اجازه می دهد تا جلو بروند و پاس هایی بازیکنان هجومی فراهم کنند. در نهایت، حضور زیاش در ترکیب اصلی به پویایی بیشتر لمپارد در حملات و همچنین تهدید بیشتر برای گل در جناح راست کمک می کند.