محمود کلهر، بازیکن سابق استقلال و پرسپولیس در برنامه ملاقات با چهره ها مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت. محمود کلهر در استودیو طرفداری پاسخگوی سوالات حامد وفائی بود. کلهر در خصوص مسائل مختلفی مثل احساس خود نسبت به حضور در هر دو تیم استقلال و پرسپولیس و ماجرای قرارداد بستن خود با سرخپوشان در حضور علی پروین صحبت هایی را انجام داده است.
بخش اول مصاحبه محمود کلهر با حامد وفائی را می خوانید و می بینید:
به تمام آن هایی که از پرسپولیس به استقلال رفته اند یا از استقلال به پرسپولیس، یاغی می گویند اما اکنون ما کنار کسی هستیم که یاغی فوتبال نیست و یکی از خوش اخلاقان فوتبال ایران است و در هر دو تیم هم بازی کرده است. محمود خان خوش آمدید.
من هم خدمت شما سلام دارم.
خانوادگی پرسپولیسی بودیم
محمود کلهر خودش را پرسپولیسی می داند یا استقلالی؟
ما خانوادگی پرسپولیسی بودیم، همه برادرانم پرسپولیسی بودند و همیشه بازی های پرسپولیس را دنبال می کردیم و زمانی که به استقلال رفتم، قبل از آن با هما بودم و من و مجید صالح فوروارد بازی می کردیم. در ورزشگاه شیرودی، با تیم توربو جوانان بازی داشتیم و در آن مسابقه من خیلی خوب بازی کردم. به یاد دارم بعد از بازی جواد قراب و منصورخان پورحیدری آمدند و پیشنهاد رفتن به استقلال را به من دادند. تیم ما در هما نیز آن زمان تیم خیلی خوبی بود و می دانید هر بازیکنی وقتی که پیشنهاد از تیمی خوب دارد، می خواهد برود و من هم در حال و هوای این بودم که به تیمی بزرگ منتقل شوم که سال 64 رفتم و آن سال، سال خوبی برای من بود و 15-16 گل نیز برای استقلال زدم و قهرمان هم شدیم. هم در جوانان بازی کردم هم در تیم بزرگسالان ولی کلا خانوادگی پرسپولیسی بودیم.
چه اتفاقی افتاد که باعث شد از استقلال به پرسپولیس بروید.
من از استقلال به پرسپولیس نرفتم.
اگر مارادونا هم بودید، علی آقا پروین از شما می خواست اول تست دهید
بهتر است بگویم چرا از استقلال رفتید و بعد از آن پرسپولیس را انتخاب کردید. چه دلیلی داشت؟ دعوا و حاشیه ای به وجود آمد؟
به هیچ عنوان، شرایط خوبی نداشتم، رباط و مینیسکم پاره شده بود و وضعیت بدی داشتم. وقتی پایم را عمل کردم، یک پیشنهاد خیلی خوب از تیم پاس به من شد و آن موقع منصورخان هم کمک بسیار زیادی به من کرد و از ایشان خواهش کردم که بگذارند به تیمی دیگر بروم تا بتوانم بازی کنم چون شرایطم در استقلال اصلا خوب نبود و در نهایت به پاس رفتم که شرایط بهتری پیدا کردم، همان سال ما قهرمان لیگ شدیم. سال قبلش با استقلال قهرمان شدم و سال بعدش پاس که تیم خیلی خوبی داشتیم. در تمام نقاط زمین بازیکنان تراز اولی داشتیم که الان داریم می بینیم اکثرشان هم کار مربیگری می کنند و آن سال قهرمان شدیم. از آنجایی که قراردادم با پاس 1 ساله بود، سال 70 پیشنهادی به من شد و دوست خوبم مجتبی محرمی آن موقع گفت به پرسپولیس بیا. بهتر می دانید آن موقع اگر مارادونا هم بودید، علی آقا پروین از شما می خواست اول تست دهید، شما را ببیند و اگر خوشش آمد بعدا قرارداد ببندید. به هرحال به پرسپولیس رفتم و تا آخر فوتبالم در این تیم بودم.
یعنی محمود کلهر که در استقلال بازی کرد و با پاس قهرمان شد، وقتی به پرسپولیس رفت تست داد؟
رفتم بازی کردم، می خواستند شرایط مرا ببینند. علی پروین می دانید هر بازیکنی که بر سر تمرینش می رفت، باید شرایطش را می دید و اگر خوشش می آمد قرارداد می بست. این هم طبیعی است و هر مربی ای این کار را می کند و مخصوصا تیم بزرگی مثل پرسپولیس. در گذشته وارد شدن به تیم های استقلال و پرسپولیس به مراتب سخت تر از تیم ملی بود. به سختی بازیکن را می پذیرفتند و باید از نظر کیفیت خیلی بالا بودی که بتوانی در 25 نفر تیم قرار بگیری.
دو فضا را تجربه کرده ای. استقلال و پرسپولیس و آن وسط هم پاس، در کدام فضا راحت تر بودی؟ استقلال یا پرسپولیس؟ قدیم ها می گفتند وقتی بازیکنی تازه وارد یک تیم می شد اذیتش می کردند. می خواهم ببینم در کدام تیم راحت تر بودی؟
هر دو تیم در زمان حضورم و زمانی که جوان بودم خوب بودند، خوشبختانه در تیم استقلال شرایط خوبی برای بازیکن مهیا می کردند. یادم نمی رود، اصغر حاجیلو بیرون می نشست تا جوان ها بازی کنند حتی صادق ورمزیار که در سمت چپ بازی می کرد، اصغر جلویش را می گرفت و می گفت بگذار جوان ها بازی کنند. آن موقع این فضا ایجاد می شد، اگر می دیدند بازیکن جوان با کیفیتی وجود دارد، بزرگتر ها کمک می کردند. زمانی هم که به پرسپولیس رفتم دیدم انقدر جو صمیمی بود و پولی هم در کار نبود، همه با هم دوست بودند واتحاد خوبی وجود داشت. هم در استقلال و هم پرسپولیس، فضای رفاقت و دوستی بود و اینکه کسی برای دیگری بزند و مشکل ایجاد کند، کمتر اتفاق می افتاد. با توجه به اینکه الان از نظر اقتصادی بازیکنان به دنبال پول بیشترند، اما در آن زمان بازیکنان روی عشقشان تمرکز داشتند و روی کارشان تعهد داشتند و همه این ها کمک می کرد تا یک جوان زودتر رشد کند و به قالب تیم بیاید. هر دو تیم برای من جایگاه خوبی داشت و پرسپولیس هم که دوران بسیار خوبی داشتم و با هر مربی ای که کار کرده ام نیز چیزهای خیلی زیادی به من یاد داده اند. تیم پاس هم همینجور، آن رقابت وجود داشت. معمولا بازیکن جدیدی هم به تیمی می رود، مقداری زمان می برد تا با محیط تیم جدید و بازیکنان جدید هماهنگ شود.
بازیکنان خارجی درس های خوبی می توانند به فوتبالیست های ما بدهند
صحنه ای در بازی های پرسپولیس وجود دارد، زمانی که محمد پنجعلی و محمد مایلی کهن دنبال هم می دوند تا بازوبند کاپیتانی را به هم بدهند. می گفتند در پرسپولیس برخی اتفاقات نمی افتاد اما در استقلال بحث روی کاپیتانی زیاد بود. می خواستم ببینم شما این فضا را تجربه کرده و دیده اید؟
من در پرسپولیس خودم کاپیتان بوده ام و یادم نمی رود زمانی که با پاس بازی داشتیم، آن بازی 1-0 بردیم و گل را ادموند بزیک زد و پاس گل را من دادم. 1-0 بردیم و خیلی جالب بود، در رختکن، من چند بازی هم بیرون بودم و مشکلاتی داشتم و شرایطم خوب نبود، زمان آقای استانکو که یک مربی فوق العاده بود و خدا رحمتش کند و چیزهای زیادی به همه بازیکنان آن موقع یاد داد. به یاد دارم در آن بازی زمانی که می خواستم به زمین بروم، فیکس بودم و پیستون راست بازی می کردم، من اصلا پستم آنجا نبود و هافبک نفوذی یا چپ و راست بازی می کردم ولی ایشان گفت چون تو تکنیکت خوب است سمت راست بازی کن و از قبل هم 10 جلسه ای برای بازی با پاس تمرین کرده بودیم چون اگر می بردیم به صدر جدول می رفتیم، یادم می آید اول بازی کاپیتانی را به من دادند و این اتفاقات می افتاد، احمدرضا عابدزاده درون گل بود و من هم سریع بازوبند را در آوردم و گفتم بازوبند را نمی بندم. عابدزاده بالاخره کاپیتان تیم ملی بود البته سابقه من در پرسپولیس بیشتر بود ولی کاپیتانی را به عابدزاده دادم. از آن دور، مربی صدا زد، کلا مربی های خارجی از نظر فرهنگی و اجتماعی چیزهای زیادی به ما یاد می دادند، آمد و همه را جمع کرد و گفت برای محمود کلهر دست بزنید. این خیلی کمک می کند به کسانی که می خواهند به عرصه مربیگری بروند و همین مسئله خیلی به من کمک کرد و چیزهای زیادی به من یاد داد. در استقلال و پاس هم این اتفاق می افتاد. خیلی بازیکن ها بودند سابقه شان بیشتر از علیرضا حکیم زاده بود اما حکیم زاده کاپیتان بود، یک زمانی هم مارکار کاپیتان می شد. اینکه بگوید من الان در تیم ملی بازی می کنم و باید کاپیتان باشم نبود، باشگاه خیلی مهم بود و آن کسانی که بیشتر در تیم بازی می کردند و سابقه داشتند و فنی خوبی هم داشتند همیشه کاپیتان بودند ولی حرمت ها همیشه حفظ می شد و امیدوارم در حال حاضر هم این اتفاقات بیفتد. خوشبختانه الان هم بهتر شده وضعیت و بازی های خارجی را وقتی می بینیم، آن بازیکنان خارجی درس های خوبی می توانند به فوتبالیست های ما بدهند.
از همان اول هم محمود خان شما بی سر و صدا بودی. البته زمان بازیگری مقداری شر و شور تر بودی اما همیشه این خصلت را داشتی از بچگی یا عوض شدی؟ در دهه 60 هم برخی حواشی به وجود آمد.
من سعی می کردم تا زمانی که می توانم ارتباط خوبی با هواداران داشته باشم، همینجور با بازیکنان چه در استقلال و پرسپولیس چه در پاس، همه بازیکنانی که هم دوره مان بودند ارتباط خوبی داشتند. سعی کردم خودم را از حاشیه دور کنم و بتوانم کارم را کنم. در حال حاضر هم که کار مربیگری می کنم، این ارتباط را با همه حفظ کرده ام و دوست ندارم خدشه ای به بحث شخصیتی خودم وارد شود، چرا اتفاقات زیادی در فوتبال من افتاد و من را از آن دور کرد ولی خود آن درس بزرگی برای من شد تا بتوانم راه زندگی ام را درست انتخاب کنم.
می توانید اشاره کنید؟
یک زمانی اتفاقی برای من افتاد که یک سال محروم شدم در اوج فوتبالم یک سال محروم شدم. محرومیتی بود که باعث شد سنجیده تر قدم بردارم و حواسم بیشتر جمع باشد.
گل پرسپولیس در نیمه نهایی را هم شما زدید؟
بله بعد از محرومیت بود آن گل هم. شرایط فوق العاده ای داشتم و وضع خیلی خوبی داشتم و بازیکن فیکس پرسپولیس بودم. علی پروین از همه کس تعریف نمی کرد آن زمان خوشبختانه شرایط خوبی داشتم و رو به رشد بودم و داشتم بالا می رفتم. متاسفانه اتفاقاتی که افتاد، اتفاقات خوبی نبود و ارتباطی که تیم های دیگر و اختلافاتی که تیم ها با هم داشتند، گریبان بازیکنان را می گرفت و سعی می کردند حاشیه درست کنند و این موضوع به بازیکن ضربه می زد و بازیکن را از آمادگی اش دور می کرد. در آن زمان هم بازیکنان درآمدی نداشتند. به یاد دارم همان بازی که من گل زدم تیم رفته بود به فینال مسابقات باشگاه های آسیا، من فکر می کردم وقتی می آیم همه برای پرچم می زنند و تشویق می کنند، آمدیم دیدیم خبری نیست و عکسی کوچولو از من زده بودند که با ذره بین می شد آن را دید. بازیکنان در آن زمان بیشتر به فکر مسائل فنی خودشان بودند ولی الان می بینیم، بازیکنی که زیاد کیفیت بالایی ندارد از همه طرف عکس را در روزنامه می بینید و در تلویزیون مصاحبه می کند.
گفتید محرومیتی که گریبان گیر شما 4 نفر شد، به مدیریت بیرونی و باشگاه های دیگر مربوط بود؟
بله. مدیریت تیم هایی بود که دنبال این بودند تا پرسپولیس خوب نتیجه نگیرد و مشکل برایش ایجاد شود، مخصوصا بازیکنانی که تاثیرگذار و کلیدی بودند. مثل مجتبی محرمی و خیلی بازیکن های خوبی که در سطح بالا بازی می کردند. این اتفاق، اتفاق خوبی نبود و هر کاری می کردند تا پرسپولیس نتیجه نگیرد. و این اتفاق ضربه اش به بازیکن می خورد که موقعیت بدی پیدا می کردند و خودم هم بسیار ضربه خوردم، تیم ملی را از دست دادم و هیچوقت هم این نفرات را نمی بخشم، چون مسائل شخصی را وارد فوتبال کردند و مشکلات زیادی برای بازیکنان ایجاد کردند.
در این سال ها آن افراد را دیده اید؟
نه، برخورد زیادی نداشتم و یکی دونفرشان را بعدا دیدم و از آنها گلایه کردم و گفتند اختلافی بوده که بین مدیران باشگاه ها بوده و من خودم هم از همان تیم به پرسپولیس آمده بودم. آن چارچوب زندگی بازیکنان وقتی به هم می خورد، آرامش و کیفیت شان را از دست می دهند. امیدوارم این اتفاقات دیگر هیچ وقت در فوتبال ایران نیفتد و بازیکنی که دارد رشد می کند و جوان تر است، مگر می شود آن بازیکن اشتباه نکند. بزرگان اشتباه می کنند چه برسد به بازیکنی جوان. امیدوارم در آینده اگر بازیکنی اشتباه می کند، چون خودم در کار آموزش هستم، آن مربی ای موفق است که بتواند آن بازیکنی که مشکلی برایش به وجود آمده را احیا کند. گرد مولر هزار مشکل داشته و از کنار جوب جمعش کردند و به بایرن مونیخ بردند و بهترین پست را به او دادند. کمک کنیم به سرمایه های ملی مان و بازیکنانی که در سطح بالا بازی کرده اند، از آنها استفاده بهینه کنیم ولی این اتفاق در فوتبال ما کمتر می افتد.
پایان قسمت اول
قسمت دوم و پایانی امشب منتشر می شود