ستار همدانی، بازیکن سابق استقلال، در برنامه ملاقات با چهره ها مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت. ستار همدانی در استودیو طرفداری در خصوص مسائل مختلفی مثل جدایی خود از استقلال، رابطه خود با فرهاد مجیدی و آینده کاری اش صحبت هایی را انجام داد.
در ادامه بخش اول گفتگوی سامان خدائی و ستار همدانی را می بینید و می خوانید:
سلام به تمامی مخاطبین رسانه طرفداری. امروز در برنامه ملاقات با چهره ها در خدمت شما عزیزان هستیم. امروز در این برنامه، یک میهمان کم حرف و گوشه گیر داریم که مدت هاست خودش را عامدانه از فوتبال دور نگه داشته است.
آقای ستار همدانی، سلام. خیلی خوش آمدید به رسانه طرفداری.
به نام خدا. من نیز خدمت شما و دست اندرکاران برنامه و مخاطبین برنامه سلام عرض می کنم.
مدت هاست از شما بی خبر بودیم. از فوتبال فاصله گرفته اید؟
فاصله نگرفته ام. کسی که عمرش را در فوتبال سپری کرده، نمی تواند از آن فاصله بگیرد و من نیز دنبال می کنم. ویروس کرونا همه دنیا و به خصوص فوتبال ما را تحت تاثیر قرار داد و یک مقدار بی برنامه بودیم و نمی دانستیم چه کاری باید انجام دهیم. در نهایت لیگ ادامه یافت و من نیز دنبال می کنم.
در بدترین شرایط به استقلال آمدم
اما اگر در خصوص سمت یا مسئولیت تان در فوتبال صحبت کنیم، مربوط به روزهای بحرانی استقلال می شود که سرپرستی و مدیر فنی تیم شدید و به نوعی مدیریت تیم را بر عهده گرفتید. چه شد که آن پیشنهاد را قبول کردید؟
من سالیان زیادی در استقلال بازی کرده و در کادر فنی این تیم حضور داشته ام. یک سری مسائل با توجه به رفتن آقای استراماچونی و مشکلات مدیریتی به وجود آمد که باعث شد استقلال وارد حاشیه شود و مشکلات زیادی داشته باشد. به هر حال نه فقط به من بلکه به خیلی از استقلالی ها پیشنهاد شد و اگر فرصتی پیش بیاید که بتوانیم به تیم و هواداران خدمتی کنیم، آن را می پذیریم. من نیز از این قاعده مستثنی نیستم. در هر حال در بدترین شرایط به تیم اضافه شدم. مشکلات واقعا زیاد بودند. استراماچونی رفته بود. مدیریت تیم نیز مشخص نبود و هیات مدیره با یکدیگر مشکلات خاص خود را داشتند. البته این مشکلات چندین سال است که گریبانگیر استقلال بوده ولی در آن مقطع مشکلات به اوج خود رسیده بود اما من در آن مدت سعی کردم آن چه را که وظیفه ام است انجام دهم و برای تیم خوبم استقلال تلاشم را کردم. حتی یک سری مسائل وجود داشتند. حال نمی خواهم وارد جزئیات شوم ولی امیدوارم این مشکلات از استقلال رخت ببندند چون تیم آسیب های زیادی از این مسئله دیده و حواشی به وجود آمده موجب شده هواداران دلگیر باشند.
خوب شما به عنوان مربی روی نیمکت تراکتور و استقلال نشسته اید. پیشنهاد مربیگری در لیگ آزادگان با مس کرمان به دست شما رسید ولی تغییرات مدیریتی در آن جا رخ داد و نتوانستید به آن تیم بروید. در این خصوص می گویید؟
چندین سال کنار امیر قلعه نویی کار کردم و در آن سال ها تجربیات خوبی کسب کردم. زمانی که در تراکتور نیز بودم، پیشنهادات لیگ برتری داشتم ولی شرایط مساعدی نبود و آن تیم ها، مشکلاتی داشتند. مثلا یکی از آن ها، استقلال اهواز بود که مشکلات مالی بیش از اندازه ای داشت. طبیعتا مربی نیز تا حدی می تواند بازیکنان را در شرایط مطلوب و خوب روحی و روانی نگه دارد اما پس از آن، بازیکنان باید حتما شارژ مالی شوند زیرا درآمدشان فقط از فوتبال است. به همین خاطر من آن پیشنهاد را نپذیرفتم. پس از ان نیز از لیگ یک پیشنهاد بود ولی باز هم می گویم شرایط مساعد نبود. مس کرمان نیز بود که جلساتی با مدیران این تیم داشتم ولی در نهایت تصمیم گرفتند مربی دیگری به خدمت بگیرند. من نیز به نظرشان احترام گذاشتم. قبل از استقلال هم پیشنهادی از تراکتور جهت سرپرستی و مدیر تیم آمد که خودم نپذیرفتم. پس از آن پیشنهاد استقلال بود. وقتی نام استقلال می آید، آدم به مسائل دیگری فکر نمی کند زیرا مانند خانواده من است و با روی باز آن را پذیرفتم. مشکلات زیادی وجود داشت و همین موجب شد مدت همکاری مان کوتاه باشد. همین مشکلات مرا مجاب کرد که بدون حاشیه از تیم بیرون بروم که دیگر بیشتر از این برای تیم حاشیه ایجاد نشود. تا به امروز نیز وظیفه ام بود که سکوت کنم. به هر حال کادر فنی جدید آمد. شاید مردم کاملا از نتایج و سبک بازی تیم و مسائل درون باشگاه راضی نیستند ولی خدا را شکر با کسب سهمیه و موفقیت در جام حذفی، مردم کمی آرامش گرفتند . امیدوارم استقلال قهرمان جام حذفی شود تا دل مردم شاد گردد و در آسیا نیز نتایج مطلوب نام کشورمان کسب شود.
به هر حال آقای سعادتمند به استقلال آمده اند و به ایشان تبریک می گویم ولی واقعا مشکلات مدیریتی، به یک تیم ضربه می زند. در بسیاری از باشگاه ها و حتی در فدراسیون فوتبال نیز این مشکلات را می بینید. این ها همه یک ریشه دارند. ما مشکلاتمان مدیریتی هستند که هیچ برنامه ای برای موفقیت باشگاه هایمان نداریم و هیچ ساختاری را تعریف نکردیم. حرف از ثبات و ساختار می زنیم، یعنی ایجاد دپارتمان ها و کمیته های مختلف تخصصی که بتوانند به نوع و مدل باشگاهداری کمک کنند. متاسفانه ما باشگاه هایمان را دست کم گرفته و هیچ برنامه ای برایشان نداریم. شما ببینید باشگاهی مانند بایرن مونیخ، 400 نفر کارمند اداری دارد. چقدر هوادار دارد. منابع انسانی دارد که در بخش اداری مشغول به کار هستند و از هوادار ساپورت می کنند اما در باشگاه های ما چند نفر کار می کنند؟ قطعا نصف افرادی که در بایرن مونیخ کار می کنند، تخصصی هستند و در حوزه ورزش، فرهنگ، اقتصاد و .... با علم و مطالعه کار خود را انجام می دهند ولی ما در کشورمان مشکلات مدیریتی داریم. حال آقای سعادتمند به استقلال آمده اند. نمی گویم 100 درصد ولی تا حدودی توانسته اند به باشگاه آرامش تزریق کنند ولی باید حمایت و ثبات باشد. هر اتفاق بدی که برای یک باشگاه رخ می دهد، از عدم ثبات در مدیریت است. امیدوارم این مشکلات در استقلال خاتمه پیدا کنند.
مدیریت، ارتباط مستقیمی با مربیگری دارد
در آینده ستار همدانی را در فوتبال چطور می بینیم؟ مربی یا پست مدیریتی؟
صد در صد می خواهم در بحث مدیریتی وارد این موضوع شوم زیرا نیاز من این بود که در آن بخش نیز در بخش فنی باشم. دنیای بازیگری با دنیای مربیگری خیلی تفاوت دارد اما دنیای مدیریت ارتباط مستقیمی با دنیای مربیگری دارد. امروزه می بینید که مدیران ما در انتخاب بازیکنان داخلی و خارجی دچار چالش هستند. من یکی از اهدافی که داشتم این بود که بتوانم یک نگاه مربیگری در رابطه با بازیکنان داشته باشم. شرایط به گونه ای پیش رفته که من سعی می کنم با توجه به شرایطی که وجود دارد، تصمیم بگیرم. اکنون یک سری مشکلات در خصوص ورود به مربیگری وجود دارد. البته مربیان جوان خوبی به فوتبالمان اضافه شده و من از این بابت خیلی خوشحالم. آقای فکری، آقای نکونام و .... موفق عمل می کنند. این نوید خیلی خوبی برای فوتبال ما است.
وزیر گفت اگر اسکوچیچ به استقلال بیاید، آبادان به هم می ریزد
شما را به گذشته برگردانم. زمانی که استراماچونی آب پاکی را روی دست استقلال ریخت و گفت بر نمی گردم و قرار شد فرهاد مجیدی بیاید، یک جلسه ای با مجیدی داشتید و سپس از باشگاه جدا شدید. در آن جلسه چه اتفاقی رخ داد؟
از آن روز فقط در یک برنامه تلویزیونی کوتاه حضور یافتم و پس از آن تصمیم گرفتم به هیچ عنوان صحبت نکنم. استقلال حواشی زیادی داشت و من نمی خواستم بخشی از آن حاشیه ها باشم. قبل از ورود فرهاد مجیدی، من به هیات مدیره استقلال پیشنهاد دادم تا دراگان اسکوچیچ را از صنعت نفت آبادان به خدمت بگیریم ولی این مسئله با مخالفت شخص آقای وزیر مواجه شد. برای وزیر احترام زیادی قائلم و شاید سطوح مدیریتی ایشان بسیار بالاتر از اظهارنظر من باشد اما ایشان یک جمله ای را گفتند که من ارادتم به ایشان بیشتر شد. اینکه یک وزیر نگاهش این گونه باشد، خیلی قشنگ است. مثلا شیخ دیاباته در تلویزیون صحبت هایی می کند که همه تحت تاثیر قرار می گیرند. این ها نشان می دهد که مسئولان خوبی نیز در فوتبال هستند. آقای وزیر گفتند که اگر اسکوچیچ بیاید، آبادان به هم می ریزد. من نیز تسلیم شدم و قبول کردم. هرچند استقلال چندین برابر صنعت نفت آبادان طرفدار دارد ولی به هر حال تیم تحت قرارداد حق را دارد و شاید این کار درست نبود. سپس یک اتفاقی افتاد که سیاست مرا به هم ریخت. همان اتفاق برای یحیی گل محمدی افتاد. یعنی از شهر خودرو به پرسپولیس آمد. من واقعا تعجب کردم. موضوع شبیه به این برای ما پیش آمده بود و موافقت نشد ولی خود دوستان اصرار داشتند و حتی در اخبار داشتیم که دو وزیر برای گرفتن رضایتنامه گل محمدی از شهر خودرو، وارد عمل شده اند. این اتفاق واقعا جای سوال داشت. به هر حال من در آن جا یک سری مشکلات را حس کردم و همان جا باعث شد کمی دلسرد شوم.
طرز تفکر فرهاد مجیدی برای یک مربی اصلا مناسب نیست
به نظر شما وزارت ورزش و جوانان بین استقلال و پرسپولیس فرق گذاشته و می گذارد؟
بعید می دانم کسی در جایگاه وزیر، چنین نگاهی داشته باشد ولی معیار ما عملکرد آدم ها است. شما می بینید در سال اخیر استقلال و پرسپولیس چندین مدیر عوض کرده اند و این در حالی است که خود آقای وزیر، رییس مجموعه است. یعنی انتخاب های غلط بالادستی ها موجب ایجاد این چالش ها و مشکلات برای باشگاه ها شده است. مخصوصا در استقلال که به نظر می آمد مشکلات باشگاه بسیار زیاد بودند. تعداد مربیان، مدیران و بازیکنانی که رفتند و آمدند. همه این ها در پرسپولیس نیز اتفاق افتاد ولی درصد پایین تری داشت. خوب این مسئله شاعبه ایجاد می کند. هوادار وقتی می بیند این مشکلات برای تیمش ایجاد می شود، اعتراض می کند. به نظرم رفتار آقای وزیر در این موضوعات چالش برانگیز بود.
به هر حال آن اتفاقات رخ داد و هیات مدیره تصمیم گرفتند فرهاد مجیدی به تیم اضافه شود. سال قبل از آن که آقای شفر رفته بودند و فرهاد مجیدی 5 بازی هدایت تیم را بر عهده گرفت. خودم به آقای فتحی گفتم که استراتژی ما در بحث مربیگری در باشگاه استقلال چیست؟ آیا می خواهیم فرهاد مجیدی و امثال او که در این باشگاه زحمت کشیده اند را فرصت بدهیم و سرمایه گذاری کنیم و اجازه دهیم این ها رشد کنند؟ در ادامه گفتم قطعا فرهاد باید برای این 5 بازی بماند زیرا این 5 مسابقه شاید به اندازه 3 سال کمک مربی بودن می تواند به فرهاد مجیدی کمک کند.
در نهایت فرهاد مجیدی مربی استقلال شد و ما نیز حدود 5 دقیقه دو نفری با یکدیگر صحبت کردیم. ایشان گفت من می خواهم با تیم خودم کار کنم و اگر اشکالی ندارد شما استعفا بده و من می خواهم نفرات خودم را بیاورم. من فقط یک جمله به ایشان گفتم. گفتم که این طرز تفکر برای یک مربی اصلا مناسب نیست. بحث سرپرستی و انتخاب سرپرست به عهده مدیرعامل است و بهتر است شما به این موضوعات ورود نکنید ولی خوب اگر شما نمی خواهید، بحثی نیست و من سعی می کنم خیلی راحت از این سمت کناره گیری کنم. اصلا وارد موضوعات حاشیه ای نشدم. هرکسی می توانست مصاحبه های آن چنانی کند ولی من همیشه سعی کرده ام خود را متقاعد کنم که هروقت فرصتی دارم در خدمت مردم و هواداران عزیز باشم. هر وقت هم نیستم، برای تیم دعا کنم که نتیجه بگیرد و خدا را شکر همیشه هم این اتفاق افتاده است.
نمی خواهم وارد حواشی شوم ولی وقتی شما و فرهاد مجیدی هم بازی بودید، در آن زمان نیز روابط گرمی با یکدیگر نداشتید.
این گونه نیست. اتفاقا ما چندین بار با یکدیگر چه در تیم ملی و چه در استقلال هم اتاق بودیم. من همیشه احترام قائلم. فرهاد در باشگاه استقلال زحمت زیادی کشیده و باعث شادی زیادی برای مردم شده است. ارتباط مان بد نبود ولی گذر زمان باعث می شود آدم ها عوض شوند و نگاه هایشان متفاوت می شود. یک سری آدم ها نیز اطراف دوستان هستند که باعث می شوند مشکلات بیشتر شود. اعتقاد دارم که انسان ها باید آن قدر پر باشند که ریموت و کنترل شان دست دیگران نباشد. مشاوره خیلی خوب است و آدم باید از دوستان خوب خود مشورت بگیرد ولی تصمیم نهایی را خود شخص باید بگیرد. آن تصمیمات نشان می دهند آدم ها در کجا قرار دارند. من نیز به همه احترام گذاشته ام.
پایان قسمت اول
قسمت دوم به زودی منتشر می شود
همچنین بخوانید: