محسن فروزان، دروازه بان سابق استقلال و تراکتور، میهمان دوربین طرفداری در برنامه ملاقات با چهره ها بود و پاسخگوی سوالات علیرضا هاشمی بود. محسن فروزان در قسمت اول، در خصوص دوران حضور خود در تراکتور، مصدومیت سختی که داشت و اتهامات شرط بندی که به او و همسرش وارد شد، صحبت هایی را انجام داده است.
بخش اول گفتگوی علیرضا هاشمی و محسن فروزان را می بینید و می خوانید:
با سلام و احترام خدمت شما مخاطبان رسانه طرفداری، امروز از استودیو طرفداری با یکی از فوتبالیست های مطرح فوتبال ایران، آقای محسن فروزان که ناخواسته به چهره پر هیاهو در فوتبال ما تبدیل شد همراه هستیم. محسن جان سلام خوش آمدید.
سلام و عرض ادب دارم خدمت بیننده های خوب رسانه طرفداری و همچنین شما علی جان، ممنون که من را دعوت کردید. تشکر می کنم از آقای هژبری عزیز که من را لایق دانستند و به این سایت خوب دعوت کردند.
محسن جان فکر می کنم بعد از حدود یک سال پا به فوتبال گذاشتی ولی آخرش آن چنان خوشایند نبود.
خب بعد از 15 ماه و ظلمی که در حق من شد به فوتبال برگشتم. این ظلمی ناحق بود و خدا را شکر که از این موضوع سربلند بیرون آمدم. فقط نیاز به تیم داشتم که برگردم به فوتبال و بازی کنم. خیلی از باشگاه ها فکر می کردند من محروم هستم و نمی توانم بازی کنم ولی با آمدن به پارس جنوبی و بازی کردن مقابل استقلال، همه مسئولین متوجه شدند که به فوتبال بازگشتم، ولی متاسفانه تیم مان افتاد و خیلی ناراحت هستیم. ان شاءالله فوتبال ادامه دارد و باید رو به جلو برویم.
فکر می کنم از نیم فصل برای بازگشت مشکلی نداشتید.
من از اول فصل و بعد از همان بازی هم مشکلی برای ادامه فوتبالم نداشتم. طبق فانون فیفا و آیین نامه فوتبالی، من از همان روز می توانستم به فوتبالم ادامه بدهم تا این اتهاماتی که به من زده بودند را ثابت کنند و بعد محرومم کنند ولی این جا، ایران بر عکس بود! آمدند مرا یک ماه تعلیقی محروم کردند و در آن یک ماه هم باید می آمدند رای قطعی می دادند که ندادند ولی خدا را شکر خدا را شکر موضوع ما به بیرون فوتبال کشیده شد و در فوتبال حل نشد. طبق قانون آیین نامه اگر من یک زمانی می آمدم خودم می گفتم ما شرط بندی کردیم، سه ماه محروم می شدم اما می خواستند مرا قربانی فوتبال ایران کنند تا عده ای دیگر شرط بندی نکنند در صورتی که اصلا ما این کار را انجام نداده بودیم. می خواستند مرا مادام العمر محروم کنند اما خدا را شکر کار به قوه قضاییه کشید و رای منع تعقیب به ما داد. خدا را شکر بانک مرکزی، پلیس فتا، اطلاعات سپاه، قوه قضاییه و ... ورود کردند که حق را به حق دار بدهند که خدا را شکر سربلند بیرون آمدیم. من از همان روز اول هم باید بازی می کردم اما نیم فصل دوم به من گفتند که باید بروی و رای دادگاه را بیاوری، رای دادگاه 11 ماه طول کشید و من به زور رای دادگاه را بردم و اجازه بازی پیدا کردم.
پس قانون بلامانع بود اما از لحاظ عرفی در فوتبال ما، نمی توانستید در آن مقطع و از همان روز فوتبال بازی کنید.
نه نمی توانستم.
فقط هومن افاضلی پشت من ماند
تا جایی که در جریان هستم، هومن افاضلی خیلی پای شما ماند و صحبت هایی شد که به پارس جنوبی بروی و نمی شد ولی با وجود مخالفت ها نهایتا هون افاضلی تو را ب پارس جنوبی آورد.
بله. باید تشکر کنم از آقای هومن افاضلی چون من نیم فصل چند پیشنهاد خوب هم داشتم اما می رفتند از سازمان لیگ استعلام می گرفتند می گفتند تا رای دادگاه بیاید کارت بازی صادر نمی شود ولی آقای افاضلی می گفتند تا روزی که کارت بازی اش صادر شود نیاز به فروزان دارم و ما باید فروزان را بگیریم. هیچ مربی به جز از آقای افاضلی پشت من نماند و من واقعا تا روزی که زنده ام همیشه مدیون ایشان خواهم ماند و انشاااللله بتوانم روزی برایشان جبران کنم.
نمی خواهیم به آن روزها برگردیم اما دیگر جریان شرط بندی تمام شد؟
بله خدا را شکر تمام شد و از روز اول هیچ داستانی نبود. اول از همه یک صحبت با هواداران خوب و دوست داشتنی تراکتور دارم.
چه سندی به دست زنوزی رسید که آمد و علیه من مصاحبه کرد؟
فکر می کنم اولین بار یک هوادار تراکتور در رشت این جریان شرط بندی را استارت زد، بعد از آن چه شد که این قضیه پخش شد؟
رکورد کلین شیتم شکسته شد و هفت بازی بود که گل نخورده بودم. اولین گلی که خوردم روحیه ام نابود شد و در ادامه سه گل بد خوردم. همین که پایم به رختکن رسید و گوشی ام را باز کردم دیدم مالک باشگاه مرا اخراج کرده است! بعد آمدیم فرودگاه شما فکر کنید کلین شیتم خراب شد، مالک باشگاه مرا اخراج کرده بود، بازی را باختیم و ... البته بگویم آدمی که فرودگاه آمده بود، هماهنگ شده بود که بیاید و این اتفاقات را رقم بزند. من خودم عصبی هستم، اخراج شدم، گل بد خوردم، کلین شیتم شکسته شد، رویاهایم خراب شد و ... طرفدار می آید و می گوید "تو شرط بندی کردی!" که همان جا عصبی شدم و صحبت هایی رد و بدل شد. می خواهم همین جا با طرفدارهای خوب و پر شور تراکتور که همچنان هم مرا دوست دارند صحبت کنم چون می دانند من چقدر زحمت کشیدم. شما ببینید هنوز بازی تمام نشده است، در نیم ساعت چه سندی به دست زنوزی رسید که آمد و علیه من مصاحبه کرد؟ قوه قضاییه، اطلاعات سپاه، بانک مرکزی، پلیس فتا و ... 11 ماه روی این پرونده زحمت کشیده شده بودند که ببینند اتفاقی افتاده است یا نه.
مسئولان تراکتور علم ورزشی و فوتبالی ندارند
البته AFC هم پیگیر این پرونده شده بود.
بله دقیقا درباره این موضوع هم صحبت می کنم. چطوری در نیم ساعت، توانستی با تمام رویاهای مردم تبریز و طرفدارهای خوب تراکتور بازی کنی؟ پنج بازی مانده بود و تیم ما راحت قهرمان می شد. این حرف من نیست، حرف تمام کارشناس های فوتبال ایران است. طی نیم ساعت چه سندی رسید که 11 ماه این همه ارگان تحقیق کردند و بعد از آن رای را دادند. من و زندگی شخصی ام را نابود کردی و هم با دل طرفدارهای تراکتور که این تیم زندگی شان است بازی کردی. تراکتور برای مردم خوب تبریز و طرفداران تراکتور فقط یک تیم نیست، عشقه. قهرمانی و سهمیه آسیایی را از آنها گرفتند. به خاطر اینکه دانش فوتبالی در باشگاه تراکتور نیست و مسئولین این باشگاه علم ورزشی و علم فوتبالی ندارند. آمدند یک مصاحبه کردند و جایی که می توانستند قهرمان شویم همه چیز را خراب کردند. خدا را شکر در این 15 ماهی که گذشت، چون برخی از فامیل های همسرم ساکن تبریز هستند و هفت، هشت مرتبه به آنجا رفتیم و یکی دو هفته ماندیم و بین مردم رستوران و ... رفتیم و هر جا می رفتم هواداران با من حرف می زدند. بین مردم زندگی کردم و به من لطف داشتند. همه می گفتند آقای فروزان ما می دانیم که شما برای ما چقدر زحمت کشیدی و همه این ها اتهام است. هر سال اتفاقاتی آخر فصل برای این تیم می افتد تا ما قهرمان نشویم و آن سال هم قربانی من بودم. هر سال باید آن تیم یک قربانی بدهد تا صحنه سازی بشود تا ما قهرمان نشویم. پارسال محسن فروزان باعث شد تا تراکتور قهرمان نشود اما امسال چه شد؟ پشت من قایم شدند و اتهام شرط بندی به من زدند و تمام مسئولین ضعف هایشان را پشت من قایم کردند تا بگویند محسن فروزان نگذاشت ما قهرمان نشویم. من یک سوال دارم و در همین تیم های لیگ برتر خودمان حرف می زنم و اصلا با دنیا مقایسه نمی کنم، می خواهم بپرسم کدام تیم قهرمان شده که یک فصل سه سرمربی عوض کرده؟ کدام تیم قهرمان شده که چهار مدیرعامل عوض کرده؟ چگونه می شود چهار بازیکن را اول فصل به ماشین سازی تبعید کنند؟ آن بازیکن با تراکتور قرارداد بسته بود. چطوری هر هفته یک کمک مربی اخراج می شد؟ یک جوری شده بود که هیچ بازیکن یا مربی گارانتی برای ماندن نداشت و ما هر روز می رفتیم در تمرین، نظرسنجی می گذاشتیم که امروز چه کسی اخراج می شود؟ بازیکن؟ ماساژور؟ کادر پزشکی؟ مربی یا مسئولین باشگاه؟ واقعا مگر می شود این تیم با این شرایط قهرمان شود. در این باشگاه چه خبر بود که هر روز یک نفر اخراج می شد؟ آخر هم مرا اخراج کردند و مالک باشگاه آمد گفت کلین شیت ها را به نام محسن فروزان ننویسید. پنج بازی من نبودم چرا یک بازی کلین شیت نمی کردید؟ هر بازی یکی دو تا سه تا می خوردید. پس محسن فروزان ستون اصلی اون باشگاه بود. هفت کلین شیت را با کمک همه بازیکن ها ولی با سختی توانستم ثبت کنم. پنج بازی من نبودم همان بازیکنان 600 هزار دلاری و 300 هزار یورویی به همراه همان هافبک و دفاع ها بودند چرا نتوانستند کلین شیت کنند؟ پس محسن فروزان تاثیر گذار بود. گذشت و رفت و خدا را شکر الان همه مردم و طرفداران تراکتور دایرکت می دهند و می گویند آقای فروزان ما را حلال کن، ما را فریب دادند، به خاطر تصمیم های غیر فوتبالی، شما را قربانی کردند و پشت شما قایم شدند، ما از شما حلالیت می خواهیم.
روزی هفت ساعت از همسرم بازجویی شد!
اما قسمت بد این ماجرا این بود که موضوع شخصی شد و به زندگی شخصی ات وارد شد چون هم خودت و هم همسرت که مشغول کار حرفه ای بودید تاثیر بدی گذاشت و کارهایتان خدشه دار شد.
بدترین چیز این است که خانواده یک فوتبالیست را درگیر این موضوع کنند. همسر من یک زندگی شخصی داشت و چه گناهی داشت با یک آدم فوتبالیست زندگی کرد؟ یک سال و نیم در زندگی ام سختی زیادی کشیدم اما همسر من آدمی نبود که در زندگی اش سختی بکشد، چون در یک خانواده کاملا مرفهی زندگی کرده بود و اصلا پایش به دادگاه و دادسرا باز نشده بود. چه برسد به این که شش روز در زندان انفرادی زندگی کند! باید روزی هفت ساعت از همسر من بازجویی شود؟ از یک آدم بی گناه. اگر می خواستید اتهام بزنید به من می زدید چرا پای همسرم را وسط کشیدید؟ همسر من چه گناهی کرده بود که روزی هفت ساعت باید جواب بازجو را در زندان اوین می داد؟
متاسفانه حجم اطلاعات غلط آن قدر زیاد بود که به هر حال مسئولین به دنبال این بودند که ماجرا را کشف کنند اما می خواهیم کمی از آن ماجرا دور شویم تا آرام و خون سرد بشوی.
بله ممنون
برابر استقلال 9 سیو داشتم
حضورت دوباره ات در فوتبال، دو اتفاق مهم افتاد. یکی همین برخوردت با هواداران تراکتور بود که خودت اشاره کردی و یکی هم بازی کردن مقابل استقلال بود. خب همه می دانند که استقلال تیم محبوبت است. از بازی کردن مقابل استقلال چه حسی داشتی؟
شما ببینید من بعد از 15 ماه دوری از فوتبال و انجام فقط دو بازی دوستانه، آمدم اولین بازی ام را مقابل تیم بزرگ استقلال انجام دادم. یک مثال برایتان می زنم؛ مانوئل نویر بعد از آن مصدومیتی که برایش رقم خورد، بعد سه یا چهار ماه به میادین برگشت و یک سال در بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان ضعیف ترین بازی دورانش را انجام داد. نویر بهترین گلر دنیا بعد از سه چهار ماه دوری چنین شد. شما ببینید 15 ماه دور بودم . فوتبالم را از من گرفتند اما فکر می کنید می توانند ویژگی های فنی مرا از من بگیرند؟ 15 ماه که هیچ 15 سال هم دور از بازی باشم، چون ویژگی های فنی دارم کار را در می آورم. اولین بازی هم با استقلال بازی کردم که جهنمی برای ما به وجود آوردند. واقعا من حاضر بودم دقیقه 10 سوت را بزنند و بازی تمام شود. ما در آن بازی چند بازیکن اصلی مان هم نداشتیم شما فکر کنید هیچ بازی تیم ما آن قدر موقعیت نداده بود اما من در آن بازی خوب کار کردم و 9 سیو داشتم. خدا را شکر خیلی بازی خوبی یرای من بود. همین الان، فردا هم بازی کنم باز هم آماده هستم چون گلری هستم که ویژگی های فنی دارم و فقط به روحیه و تمرین نیاز دارم و احتیاج ندارم 10 تا بازی کنم و تازه به چرخه بیفتم. آن بازی هم استقلال بهترین بازی اش را انجام داده بود و موقعیت های زیادی ساخت.
پایان قسمت اول
قسمت دوم به زودی منتشر می شود..