فریاد بیصداقبل بازی از تکرار پرس سنگین از بالا جلوی پاریس ترس داشتم.شیوه بازی بایرن هاینکس جلوی پاریس رو پیشنهاد میکردم ولی تو عمل روز بازی فلیک همون سبک خودش رو با کمی توجه بیشتر به بخش دفاعی درپیش گرفت.
وقتی ترکیب تیمها رو دیدم دوتا نکته برام جلب توجه میکرد.
خط هافبک پاریس متشکل از پاردس(تخریبی)مارکیتیوش(دفاعی/تخریبی) و هررا
چیزی که این خط بهم میگفت این بود که پاریس قرار نیست زیاد با توپ بازی کنه،گرفتن توپ و در کمترین ضرب ممکن رسوندنش به خط حمله بود،که درعمل هم دیدیم که کانالهای کناری بایرن رو هدف قرار دادند.
نکته دیگه بودن کومان بجای پریشیچ بود.قدرت پرسینگ پریشیچ بالا تر بود اما سرعت و تکنیک کومان میچربه.این تغییر هم گویایی سپردن سمت چپ به کومان بود و دستور ایستا بودن دیویس رو میرسوند.
درواقع فلیک با این حربه دنبال پوشش ضعف بایرن تو بازی مستقیم حریف بود.
تا حدودی هم موفق شد.
ولی همه اینها برنامه رو یک سوپر من باید تکمیل میکرد. سوپر مانو بود که تاکتیک درست توخل برای ضربه به بایرن رو با گرفتن ۳ تا تک به تک خنثی کرد.
و البته درسوی مقابل هم وزنه اطمینان بخشی به فلیک بود برای اجرای این نوع ریسکی بازی تیمش.
یک چیز دیگه ای هم که نظر منو بخودش جلب کرد ،واکنش پاریس بعد از گل بایرن بود.اون فشاری که یک تیم بعد عقب افتادن باید بیاره رو اصلا ازش شاهد نبودیم.همچنان توپ و میدان دست بایرن بود و پاریس دل خوش به استفاده از اشتباه بایرن.
این رو نپسندیدم.باخت ۱ صفر و ۳ صفر تو فینال دیگه اهمیتی نداره.