مطلب ارسالی کاربران
منطق را زیر پای احساسات قربانی نکنید/برای آنان که خیلی زود طناب دار یحیی را بافتند!
یک شنبه 26 مرداد 1399 - 09:18
همان طور که هر چه در کشور های پیشرفته دنیا مورد استفاده قرار گرفت، خیلی زود در سایر کشورها مورد تقلید قرار می گیرد؛ سیستم های چینش بازیکن در مستطیل سبز در لیگ های سطح پایین تر مثل لیگ ایران هم تابع فوتبال روز جهان است. چه زمانی که زردپوشان جذاب آمریکای جنوبی با پله و گارینشا و کارلوس آلبرتو 4-2-4 خوفناک خود به دنیا تحمیل کردند، چه زمانی که پسران سرآلکس فرگوسن با 2-4-4 کلاسیک دقایق پایانی را به کابوس حریفان مبدل می کردند و چه هنگامی که بایرن یوپ هاینکس 1-3-2-4 را به کمال خود رسانید؛ در کشوری کوچک در جایی از جهان، کسی بوده که آنان الهام گیرد و همان سیستم را در تیم خود پیاده سازد. حال موفق یا ناموفق.

زمانی که آلن راجرز قدم به پرسپولیس گذاشت، دوران حکمرانی برزیل بر فوتبال دنیا بود؛ و هم چون خیلی از تقلید های کورکورانه، عده ای تصور می کردند تنها سیستمی که از طرف خدا نازل شده و با آن می توان زمین را با پیروزی ترک کرد، ترکیب 4-2-4 است! ولی در ذهن راجرز تفکرات دیگری بود. او غیر از دادن لباس آرسنال به شاگردانش قصد داشت سیستم کلاسیک آن دوران فوتبال وطنش انگلیس، یعنی 3-3-4 را هم در پرسپولیس پیاده کند و این کار را هم کرد. سیستمی مبتنی بر بازی هوایی و فیزیکی. بازی نخست با عقاب 1-1. دومین بازی باخت 2-1 به راه آهن! صدای اعتراضات بلند شد. کارشناسان معتقد بودند این سیستم به کار فوتبال ایران نمی آید. تا این که بعد از چند نتیجه سینوسی، برد 4-2 مقابل پاس قدرتمند لبخند را به لب هوادار پرسپولیس آورد و همگان متوجه شدند در صورت صبوری می توانند کارایی تفکرات یک مربی را به خوبی مشاهده کنند. راجرز از مثلث ایرانپاک، بهزادی و کلانی نهایت استفاده را برد، علی پروین را بهترین هافبک ایران نمود و ابراهیم آشتیانی را که یک دفاع راست بود، به عنصری یاری رسان برای خط حمله آتشین تیم تبدیل کرد. تیم راجرز خیلی زود به ترسناک ترین تیم ایران بدل شد و در ادامه تاریخ و دهه 60 هم شاگرد راجرز یعنی پروین، همان تفکرات او را ادامه داد تا اینکه عصر 20 ساله ای که آلن راجرز پایه گذارش بود به پایان رسید و استانکو آمد تا داستانی نوین برای پرسپولیس بسازد.

بعد از راجرز و استانکو، برانکو ایوانکوویچ سومین فصل داستان دنباله دار پرسپولیس را نوشته است، اما با یک تفاوت عمده! دیگر شرایط فوتبال مثل سابق نیست و تاکتیک ها خیلی زود به تاریخ انقضای خود می رسند خواه تیکی تاکا باشند خواه آن چه برانکو با تیمش انجام داد. پرسپولیس نمی تواند تا ابد مقلد گذشته باقی بماند و نیاز به تغییر دارد. تغییری که سرمربی جوان فعلی تیم تصمیم گرفت از بازی دیروز آن را شروع کند و حتی در حالت عادی هم انتظار نمی رفت در اولین گام با موفقیت به پایان برسد، چه برسد به حالتی که تیم قبل از دقیقه 15 یک یار خویش را اخراج شده دید! اما با این حال هواداران بازگشت زیبایی را شاهد بودند که نشان داد هنوز پرسپولیس همان تیم جذاب و غیر قابل پیش بینی است که برای هر تیمی تهدید جدی به شمار می رود.
منطق را زیر پای احساسات قربانی نکنید؛ وقتی پرسپولیس می تواند همزمان سه عنصر دفاعی خوب خودش یعنی سیدجلال، شجاع و کنعانی را در زمین داشته باشد، چرا نباید از این پتانسیل خود استفاده کند؟ شما می توانید احساساتی باشید و خواهان رفتن کمال کامیابی نیا؛ ولی فراموش نکنید این که پرسپولیس در میانه زمین بهترین تیم لیگ بوده و به هیچ تیمی اجازه بازیسازی نمی دهد مدیون دوندگی های مشترک کمال و احمد است. مهدی شیری هنوز بازیکن محبوب هواداران نیست ولی آیا نمی تواند حداقل جایی روی نیمکت پرسپولیس داشته باشد تا تیم برای فصل بعد مجبور به خریداری دو دفاع راست نشود؟ آیا با توجه به این که رفتن علیپور تقریبا قطعی است نباید اوساگونا را حفظ کرد تا خط آتش پرسپولیس به ناگاه دگرگون نگردد؟
پس صبور باشید و اجازه دهید تیم شرایط خودش را برای فصل بعد باز یابد؛ با چند بازی نتیجه نگرفتن طناب دار سرمربی را نبافید!
