از یک عاشق لیورپول به شما خواننده های عزیز
عدد 27، برای موسیقیدان ها، نحس و کشنده است. شاید فکر کنید که من خرافاتی شده ام. اما اعضای کلوب 27 چیزی دیگر میگویند. کلوب 27 که اعضای آن، خوانندگان و نوازنده هایی هستند که در 27 سالگی به طرز مشکوکی مرده اند، میگویند این عدد نحس هست. در ادامه مطلب، به موسیقیدان های مشهوری که در 27 سالگی مرده اند، اشاره میکنیم.
رابرت جانسون
از مشهورترین و اولین کسانی که عضو کلوب 27 شد، خواننده و گیتاریست بلوز بود. و ترانه هایی خوانده و نواخته بود که تا آن زمان کسی نشنیده بود. انقدر خوب بود که اریک کلاپتون او را بهترین موسیقی دان در عرصه بلوز میداند. در سال 2003 در لیست 100 گیتاریست برتر تاریخ از نظر مجله رولینگ استونز قرار گرفت. سر انجام در 16 اگوست 1938، زمانی که 27 سال و صد روز داشت در گرینوودِ میسیسیپی، او را مرده یافتند. از جزییات مرگ او هیچ چیز در دسترس نیست. مرگ او افسانه ای را درست کرد که بسیار مشهور (و نه چندان واقعی) است. افسانه‌ای در مورد او وجود دارد مبنی بر اینکه جانسون که یک جوان سیاه ساکن مزرعه‌ای در میسیسیپی بود شیفتهٔ موسیقی بلوز بود و آرزو داشت یک نوازندهٔ سرشناس بلوز بشود. نیمه‌شبی گیتارش را برداشت و به تقاطعی نزدیک مزرعهٔ داکری رفت. او در آنجا با شیطان ملاقات کرد. شیطان ساز جانسون را از او گرفت، آن‌را کوک کرد و سپس ساز را به جانسون بازگرداند. جانسون روحش را به شیطان فروخت و در کمتر از ۱ سال، سرآمد خوانندگان بلوز شد و ترانه‌های فوق‌العاده‌ای سرود که تا آن‌زمان کسی شبیه‌اش را نشنیده بود. مردم ذهن خلاقی دارند.
برایان جونز
گیتاریست و از بنیان گذارن گروه رولینگ استونز، از دیگر اعضای مشهور کلوب 27 هست. این جوان مستعد توانایی نواختن، ریتم گیتار، لید گیتار، سیتار، سنتور آپالاشی، کیبورد، پیانو، ملوترون، ساز دهنی و درام را داشت و در بعضی موراد میخواند. اما امان از دست مواد مخدر...در سال 1968 به علت مصرف مواد مخدر بازداشت شد. در سال 1969، چهار ماه و 5 روز بعد از تولدش در استخرش غرق شد. مرگ او به عنوان یک حادثه ثبت شد. هنگامی که او را از استخر بیرون کشیدند زنده بود، اما دکتر موقعی امد که کار برایان جونز تمام شده بود.
جیمی هندریکس
مخلوط نبوغ و استعداد فراوان و مواد مخدر، یک موسیقیدان فوق العاده مانند جیمی هندریکس درست میکند. این ستاره امریکایی با ترانه هایی مانند "Hey Joe" و "Purple Haze" و همچنین حرکات منحصر به فردش بر روی صحنه، به شدت معروف و محبوب شد. مثلا در یکی از اجراهایش، گیتارش را اتش میزند! همچنین چندین بار با دندان گیتار میزند. او انقدر خوب گیتار میزد که به او لقب بهترین گیتاریست تاریخ را داده اند. در 18 سپتامبر، در کنار معشوقه اش مونیکا، بر روی تخت خوابیده بود. او پس از مصرف بیش از حد الکل و همینطور خوردن تعداد زیادی قرص خواب اور، استفراغ کرد که به دلیل نداشتن هوشیاری همان باعث خفگیش شد. گمانه‌زنی های زیادی درباره مرگ هندریکس مطرح شده است. مونیکا، وقتی که او مرده بود همراه او بوده‌است و گفته است که وقتی او را در پشت آمبولانس گذاشته زنده بوده است. اما کارکنان بیمارستان گزارش کرده‌اند که قبل از اینکه آمبولانس او را برساند مرده بوده‌است. برخی از مردم گفته‌اند که هندریکس زنده بوده‌است اما امدادگران سر او را به خوبی نگه نداشته بودند تا بر اثر بیهوشی بر روی استفراغ خود خفه نشود. یک شعر غمناک در آپارتمان هندریکس یافت شد که توسط او نوشته شده بود و این گمانه‌زنی را مطرح کرد که او خودکشی کرده‌است. محتمل‌ترین نظریه این است که او در حال مستی تعداد زیادی قرص خواب خورده بوده و نمی‌توانسته بیدار شود و استفراغ کرده و در نتیجه آن خفه شده‌است. گمانه‌زنی دیگری که اخیراً مطرح شده‌است این است که او توسط مدیر برنامه خود به قتل رسیده باشد.
جنیس جوپلین
جنیس جوپلین از محبوب ترین خوانندگان زن در جهان بود. مخصوصا دختران جوان امریکایی! صدای خش دار و سبک موسیقی اش که تلفیقی از بلوز و راک بود، چیز هایی است که این خواننده را منحصر به فرد میکرد. او بیشتر به صورت سولو کار میکرد اما در گروه Big Brother And The Holding Company نیز حضور داشت. مجله رولینگ استونز او را در رتبه 28 هنرمند برتر تمام ادوار گذاشت. در اواخر بعد از ظهر یکشنبه ، 4 اکتبر 1970 ، تهیه کننده پل روچیلد نگران شد وقتی که جاپلین نتوانست در Sunset Sound Recorder برای ضبط آهنگ بیاید. طبق گزارش خود در سال 2014 در جاده با جانیس جوپلین، که در هتل Landmark Motor حضور داشت، تماس تلفنی گرفت که ان را پاسخ نداد. سپس به جان کوک ، دوست نزدیک جوپلین که در حال اقامت در Landmark بود، زنگ زد. روچیلد از اینکه او به استودیو نیامده بود ابراز نگرانی کرد و از جان کوک خواست که او را پیدا کند. کوک و دو نفر از دوستانش به جستوجوی او پرداختند. به محض ورود به اتاق جپلین ، او را بی جان یافتند. علت مرگ هم اوردوز هرویین تشخیص داده شد.
جیم موریسون
جیم موریسون خواننده و رهبر گروه Doors بود. آهنگ Light My Fire که توسط این گروه درست شده بود، از تاثیر گذارترین آهنگ های تاریخ راک است. گفته می‌شود جیم موریسون دارای ضریب هوشی ۱۴۹ بوده‌است که به نظر می رسد در میان سایر همکارانش بیشترین است. از او چند مجموعه شعر و فیلم کوتاه مستند نیز بجای مانده‌است. مجله رولینگ استونز در رده‌بندی «۱۰۰ خواننده برتر تمام تاریخ» جایگاه ۴۷را به جیم موریسون اختصاص داده‌است. در شامگاه سوم ژوئیه ۱۹۷۱ جسد جیم موریسون را در وان حمام آپارتمانش در پاریس یافتند. ظاهراً او به خاطر حمله قلبی ناشی از مصرف بیش از اندازه مواد مخدر درگذشته بود. تا به امروز در مورد دلیل اصلی مرگ جیم موریسون گمانه زنی های فراوانی وجود داشته‌است. سام برنت مدیر یک کلوب شبانه با انتشار کتابی با نام «پایان جیم موریسون»، باور عمومی مبنی بر آنکه جیم موریسون به دلیل حمله قلبی درگذشته را به چالش کشیده‌است. وی مدعی است در سال ۱۹۷۱، جیم موریسون در دستشویی کلوب شبانه او در پاریس و به دلیل بیش‌مصرفی ناشی از مصرف هروئین درگذشته است و پس از آن دو فروشنده مواد مخدر جسد وی را به آپارتمانش بازگردانده و داخل وان حمامش انداخته‌اند. او به همراه جنیس جاپلین و جیمی هندریکس به دلیل حرف جی(J) ابتدای نام کوچک و مرگ نسبتاً مشابه‌شان (مرتبط با مواد مخدر/روانگردان)، هر سه حدود ۲۷ سالگی و در بازه‌ای تنها چند ماهه مابین سپتامبر ۱۹۷۰ تا ژوئیه ۱۹۷۱، سه‌گانهٔ تراژیک و افسانه‌ای «تری جِیز»(Three j's) موسیقی راک دهه ۱۹۶۰ را تشکیل داده‌اند.
پیتر هَم
این گیتاریست مشهور که بیشتر دوران نوازندگی اش را در گروه Badfinger گذراند، همکاری هایی با پل مک کارتنی و جورج هریسون نیز داشته است. روزی وارنر براز از مدیر تجاری گروه Badfinger شکایت کرد. استن پولِی(مدیر تجاری) خود را گم و گور کرد. این گونه گروه بدون پشتوانه و پول ماند. پیتر هم تحمل نکرد و در گاراژش، سه روز قبل از تولد 28 سالگیش،خود را حلق اویز کرد. او نامه ای برای همسر باردار و پسرش به جای گذاشت:((من اجازه ندارم که همه را دوست داشته باشم و به همه اعتماد کنم. این بهتر است. استن پولِی یک حرامزاده بی وجود است.))
کسی که سیگار به دهن دارد پیتر هم است و دیگری جورج هریسون
کرت کوبین
این مرد بدون هیچ شکی، سلطان جوانان دهه 80 و 90 غرب بود. آهنگ هایی که می ساخت، شعر هایی که میگفت و گیتاری که مینواخت، بوی روح نوجوانی می داد. این پسر، در کودکی از بیش فعالی رنج میبرد . کنترل آن برای خانواده اش به خصوص پدرش، سخت بود. پدر او بیشتر اوقات او را مسخره میکرد که بر روی روحیه حساس کرت کوچولو، تاثیر میگذاشت. کودکی اش سخت بود و با تولد خواهرش سخت تر شد. بعد از تولد خواهر کوچکش توجه ها به او کمتر و کمتر میشد. زمانی که کرت 9 سال داشت، پدر و مادرش از هم جدا شدند. این ماجرا اثرات نامطلوبی بر رشد روانی کوبین در نوجوانی گذاشت، تا حدی که بعدها طلاق پدر و مادرش را به «زخمی در زندگی» اش تشبیه کرد. او که با پدرش زندگی میکرد، نمیتوانست با نامادریش کنار بیاید. بعد از مدتی نامادریش از پدر کرت تقاضا کرد که او را از خانه بیرون کند. او در منزل اقوامش بزرگ شد. در روز تولد ۱۴ سالگی‌اش اولین گیتارش را از سوی دایی اش هدیه گرفت و پس از آنکه فقط یک جلسه نزد شخصی برای آموزش رفت، به شیوه خودش و بدون آموزگار شروع به نواختن کرد. گذشته چیزی نیست که بتوان از آن فرار کرد. سرانجام هنگامی که از مرکز ترک اعتیاد، فرار کرده بود با یک رمینگتون به خود شلیک کرد. البته اتهاماتی هم به همسر کرت کوبین وارد است.
امی واینهاوس
این خواننده زن، استعداد خوبی در ترکیب الکترونیک سبک‌های موسیقی جاز، سول، ریتم و بلوز داشت. او کاملا در خانواده ای هنری به دنیا آمد. مادربزرگش خواننده بود و دایی هایش هم در موسیقی جاز فعالیت داشتند. البوم مشهور او Back To Black بسیار محبوب و زیبا است. همان چیز که از ابتدا تا الان از آن مینالم، اعتیاد به سراغ او نیز آمد. اعتیاد او به الکل از سال 2008 شروع شده بود. در تابستان ۲۰۱۱ او یک دوره پرهیز از الکل به مدت چند هفته را گذراند اما بعد دوباره با سوءمصرفش الکل او عود کرد و همین مسئله باعث مرگ او شد. محافظ او گفته بود که من سه روز قبل از مرگ او به محل اقامت او رفتم و دیدم که ایمی مسموم شده بود. او همچنین بیان کرد که در روزهای بعد هم نوشیدنی‌های دیگری را در خانه او یافتم و همچنین افزود که ساعت ۲ بامداد صبحگاه روز مرگ او صدای موسیقی و خنده و صدای تلویزیون را از خانه او می‌شنیدم. طبق صحبت‌های محافظ او ساعت ۱۰ صبح ایمی را دیده که در تخت خواب دراز کشیده و هرچه تلاش کرده نتوانسته او را بیدار کند. طبق این گفته‌ها کسی مظنون شناخته نشد چرا که ایمی معمولاً شب‌ها دیر می‌خوابید. محافظ ادامه داد که: «ساعت ۳ بامداد دوباره برخاستم که وضعیت ایمی را چک کنم دیدم که به همان صورت خوابیده و در بررسی بعدی متوجه شدم که ایمی نفس نمی‌کشد و هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد و سریعاً با اورژانس تماس گرفتم.» در ساعت ۳:۵۴ دقیقه به وقت محلی دو آمبولانس به محل حادثه فرستاده شد و در آنجا مرگ او مشخص شد. تیم پزشکی قانونی هم در محل وقوع حادثه حاضر شد و از اتاق او یک بطری کوچک و دو بطری بزرگ ودکا پیدا کرد. تیم پزشکی قانونی پس از کالبد شکافی مشخص کرد که میزان الکل خون او ۴۱۶ میلیگرم در ۱۰۰ میلی لیتر است که این مقدار ۵ برابر حد مجاز میزان الکل موجود در خون است و همین مقدار زیاد الکل باعث مرگ ناگهانی او شده‌است
روح همگی آنها شاد چرا که روحمان را با موسیقیشان شاد کردند.
امیدوارم که خوشتون نیومده باشه چو چیزی نیست که آدم خوشش بیاد
