نمی توان به قد آدم ها دست زد. آدم ها بی دلیل بزرگ نمی شوند. آدمکها چرا، بادشان می کنند، کش شان می آورند و با نمایش های غیر واقعی، بزرگ نشان شان می دهند اما همین که دهان باز می کنند داد می زنند کوچک هستند و همین که به اولین میدان سفت می رسند کوچکی شان از ده فرسنگی زار می زند! از آدمکها و آدم چوبی ها که بگذریم، آدم ها رشد می کنند، قد می کشند و اگر لیاقتش را داشته باشند سری بین سرها در می آورند. شاید بتوان با نامردی و نامرادی جلوی رشد یک نفر را برای مقطعی کوتاه گرفت و پیشرفت طرف را اندکی عقب انداخت اما آن که لیاقتش را داشته باشد در نهایت به آنچه حقش است، می رسد مگر آن که خودش اشتباه کند و این قانون طبیعت است که می گوید؛ هر اشتباهی تاوانی دارد...
به گزارش طرفداری، محمد ربیعی یکی از همین آدم هاست که زحمت کشید و رشد کرد. محمد ربیعی را از روزهایی می شناسیم که علاقه مند یادگیری بود و مستعد در آنالیز... با دوستی که اگر اشتباه نکنیم نامش جاوید بود و حالا خارج از ایران به کار رسانه و فوتبال مشغول است، بازی های لیگ برتر را آنالیز می کرد و آنالیزهای شان هم در روزنامه گل و روزنامه های دیگر منتشر می شد... محمد ربیعی به جای ایراد گرفتن از دیگران و حمله به این و آن، زحمت کشید، رنج برد، سختی دید و با حضور در دوره های مربیگری، قدم به قدم پیش رفت تا حالا با صعود مس رفسنجان شاهد پیشرفت او باشیم. محمد ربیعی اگر آن روزگار خودش را گرفتار بخل و کینه و حسد می کرد، احتمالا هنوز هم باید هفته ای دو بار با مترو از کرج به تهران می آمد و در بهترین حالت، کمک آنالیزور یک تیم لیگ یکی می شد که مامور است به تماشای بازی های حریفان بعدی تیم خودی بنشیند ولی ربیعی راه پیشرفت را برگزید و مزدش را با صعود دید.
البته که این صعود می توانست پیش تر از این رقم بخورد. ربیعی می توانست با بادران تهران لیگ برتری شود اما آن روزها که روی نیمکت بادران می نشست، تجربه این روزها را نداشت و رقبا با حاشیه سازی او را به هم می ریختند. او حتی سال قبل که با آلومینیوم اراک به صدر جدول رسید، می توانست به لیگ برتر صعود کند اما قربانی دعوای علیرضا دهشمند مدیرعامل وقت آلومینیوم و مخالفانش در اراک شد و از آن جا که روحیه تهاجمی و پرخاشگرانه نداشت وسط دعواهای مدیریتی در اراک، استعفایش را نوشت و به کرج برگشت تا در شهرش دور از شر و شور منتظر فرصت دیگری برای اثبات لیاقتش باشد.
این لیاقت را ربیعی با مس رفسنجان اثبات کرد. او در تیم مس رفسنجان که از لحاظ امکانات و ساختار مشکلی نداشت، توانمندی های فنی خود را به نمایش گذاشت. او سال ها پیش متخصص صعود تیم های تحت هدایتش از لیگ دو به لیگ یک بود، حالا از لیگ یک به لیگ برتر تیم آورده است و شک نکنید با ادامه این روند، روزی متخصص صعود تیم از لیگ برتر به لیگ قهرمانان آسیا می شود.
ربیعی تئوری فوتبال را خوب بلد است، طراحی تمرینش هم حرف ندارد و قبلا این ایراد به او وارد بود که بازیخوان خوبی نیست، این ایراد البته به تمام آنالیزورها وارد است. می گویند آنها با این که حریف را خوب و تیم خودی را خوب تر آنالیز می کنند، در میدان مسابقه، از تغییر تاکتیک حریف ضربه می بینند و قدرت بازیخوانی در جریان بازی را ندارند و معمولا بازی برده را می بازند یا به اصطلاح پاتک می خورند اما محمد ربیعی ثابت کرد به لطف چند سال کسب تجربه روی نیمکت مربیگری، بازیخوانی حرفه ای شده است. تعویض هایش نبض بازی را برمی گرداند و از آن مهم تر بلد است بدون تعویض مهره، با چند تغییر ساده، بازی را به دلخواه اداره کند. دوست و دشمن با هم در این عقیده مشترک هستند که تیم های ربیعی فوتبال را تاکتیکی بازی می کنند و حتی در لیگ یک که بیشتر فیزیکی و قدرتی است، او دنبال گردش توپ روی زمین و مالکیت توپ و برتری تاکتیکی است.
بی دلیل نبود که دو سال پیش امیر قلعه نویی می خواست او را به کادر فنی تیمش اضافه کند اما محمد ربیعی مستقل ماند و حالا مس رفسنجان را وارد جغرافیای لیگ برتر کرده است.
مس رفسنجان در فاصله دو هفته تا پایان فصل جاری لیگ آزادگان، در یک قدمی لیگ برتر است. این تیم با 63 امتیاز و تفاضل گل 26، بالاتر از مس کرمان 60 امتیازی و آلومینیوم 57 امتیازی در صدر جدول قرار دارد و حتی اگر از دو بازی آخرش مقابل نود ارومیه و بادران تهران امتیازی نگیرد که بعید به نظر می رسد باز هم احتمال قریب به یقین به لیگ برتر صعود می کند چرا که هفته آینده مس کرمان و آلومینیوم اراک با هم بازی دارند و نتیجه بازی آنها می تواند خیال مس رفسنجان و ربیعی را راحت کند.
به هرحال چه امروز، چه هفته آینده و چه دو هفته آینده، ربیعی را باید لیگ برتری دانست. این لیگ برتری شدن، مزد کاری است که ربیعی انجام داد. او سال های سال، کار کرد و کار کرد و کار کرد. ماه های زیادی از زندگی اش صرف تحقیق و تمرین شد و حالا سودش را هم خودش می بیند.
مهدی پاشازاده که امروز مهمان طرفداری بود، می گفت: همیشه به شاگردانم می گویم اگر کسی از شما بالاتر است سعی نکنید او را پایین بکشید تا هم قد شما شود. سعی کنید خودتان رشد کنید و هم قد او شوید.
محمد ربیعی دقیقا چنین کاری کرد. او هرگز یک همکار را متهم به زد و بند و توطئه و ... نکرد و آنقدر زحمت کشید تا به خواسته اش رسید. این صعود مبارکش باشد...