خانوم ها و آقایون
به
فیلماوه خوش اومدید.
دانلود دختری با خالکوبی اژدها 2009 (فیلم سوئدی)
ما تو فیلماوه هدفمون اشتراک گذاشتن فیلم های جدید و قدیمی و بحث درباره اوناست.هرچی هم من اینجا در مورد فیلم ها مینویسم صرفا یه نظر شخصی هست.
خوشحال میشم نظراتتونو بخونم.
The Girl with the Dragon Tattoo
2011
7.8
درام-جنایی-معمایی
دنیل گریگ-رونی مارا-کریستوفر پلامر-استوین برکوف-رابین رایت
کارگردان:
دیوید فینچر
Columbia Pictures
Metro-Goldwyn-Mayer

روزنامه نگاری به نام«میکائیل بلومویست» در جست و جویش به دنبال زنی که چهل سال قبل گم شده است، توسط دختری جوان و عجیب به نام «لیزبث» یاری میشود...(خطر اسپویل)
این مختصر داستانی از فیلم The Girl with the Dragon Tattoo هستش که اقتباس از رمانی به همین اسم نوشته استیگ لارسن هست و بازسازی یه فیلم دیگه محسوب میشه.
کارل استیگ-ارلاند لارسن روزنامهنگار و نویسنده فقید سوئدی خالق سهگانه هزاره است که در چند سال گذشته همواره یکی از پرفروشترین کتابها در سطح جهان بوده.
کتاب سه گانه هزاره همواهر از پرفروش ترین کتاب های تاریخ هستش که به 50 زبان زنده دنیا ترجمه شده و حدود 65 میلیون نسخه اون به فروش رفته
سه گانه هزاره شامل این کتاب هاست:
1-The Girl with the Dragon Tattoo
2-Flickan som lekte med elden(به سوئدی) یک نسخه سینمایی دارد***
3-Luftslottet som sprängdes(به سوئدی) یک نسخه سینمایی دارد***
از جلد اول کتاب سه گانه هزاره تا الان دو نسخه سینمایی ساخته شده:
1-((Män som hatar kvinnor)) به کارگردانی نیلس آردن اپلو محصول سال 2009
2-((The Girl with the Dragon Tattoo)) به کارگردانی دیوید فینچر محصول سال 2011

استیگ لارسن نویسنده کتاب سه گانه هزاره
من در این قسمت فیلماوه قصد ندارم که این دو اثر رو باهم مقایسه کنم چرا که مقایسه این دو اثر باهم نیاز به یه پست مفصل داره و تو این قسمت فیلماوه قصد داریم باهم فیلم The Girl with the Dragon Tattoo به کارگردانی دیوید فینچر رو بررسی کنیم:
دیوید فینچر رو کمتر کسی هست که نشناسه کسی که از طرف منتقد ها و دنبال کنندگان سینما با آلفرد هیچکاک مقایسه میشه.
از آثار معروف فینچر میتونم به fight club-seven-Gone Girl-Zodiac و... اشاره کنم.
فینچر در طول دوران کارگردانیش اغلب فیلماش با تحسین و اقبال منتقدین و تماشاگران رو برو شده و از معدود کارگردان هایی هست که فیلم بد کم ساخته یا حتی نساخته و جوایز بسیار زیادی رو تونسته از مجامع سینمایی کسب کنه.
اغلب آثار فینچر خاص و معناگرا و چالش برانگیز و کمال گراست سردی و تاریکی خاصی رو تا آثارش میشه دید و اغلب آثارش تماشاگر رو به تفکر مجبور میکنه و اغل هم تو فیلماش همه این ویژگی ها باهم حضور دارن و به نوعی امضای اون در یک فیلم هستند
در فیلم های فینچر ما اغلب شخصیت قهرمان پروری خاصی نداریم البته این نکته برای شخصیت ضد قهرمان هم صدق میکنه.
ما تو آثار فینچر اغلب شخصیت های طرد شده ای میبینم که مهارت های اجتماعی پایینی دارند و فضاسازی فیلماش اکثرا سرد و تاریک هستش یا اینکه شوک های خیلی تکان دهنده و عجیب و غریب رو به مخاطب میدن اکثرا هم بد من های قصش برنده هستند و شکست نمیخورن
در مورد فیلم The Girl with the Dragon Tattoo بسیاری از منتقدان و دنبال کنندگان سینما به این نکته اشاره میکنن که با وجود اینکه فینچر خودش ایده پرداز هست و ذهن خلاقی داره اما به چه دلیل میاد و یه نسخه بازسازی شده رو که اتفاقا نسخه اولیش بسیار موفق بوده رو دوباره میسازه و اساسا دنبال چه هدفی بوده.

دیوید فینچر
من در فیلماوه تا الان دو تا از فیلمهای فینچر رو بررسی کردم که میتونین از طریق لینک زیر اونارو مشاهده بکنید:
Gone Girl:
https://www.tarafdari.com/node/1686783
The Curious Case of Benjamin Button:
https://www.tarafdari.com/node/1637947
فیلمنامه فیلم The Girl with the Dragon Tattoo استوین زایلیان نوشته.
بودجه ساخت فیلم حدود 90میلیون دلار و میزان فروشش در گیشه حدود 233 میلیون دلار بود که سود تجاری خیلی بزرگی رو برای سازندگان اون در پی داشت.
فیلم The Girl with the Dragon Tattoo نامزد چهار جایزه اسکار از جمله نامزد بهترین بازیگر زن برای رونی مارا شد که در نهایت تونست برنده اسکار بهترین تدوین بشه همچنین دو نامزدی گلدن گلوب و بفتا رو تونست کسب کنه اما در آکادمی فیلمهای علمی تخیلی و وحشتناک آمریکا برنده بهترین تریلر وحشت شد.

همونطور که اشاره کردم ساخت یه نسخه بازسازی شده از یه فیلم که هم در گیشه هم در مورد بردن جوایز گوناگون سینمایی به شدت موفق بود برای اکثر منتقدان و دنبال کنندگان سینما امر عجیب و غیر قابل هضمی بود و بیشتر به نظر میرسید هالیوود و سازندگان اون به دنبال سود تجاری و موفقیت در گیشه بودند اما با مطرح شدن نام فینچر به عنوان کارگردان همه چیز تغییر کرد و مشخص شد این فیلم نمیخاد یه نسخه بازسازی محض باشه و قطعا فینچر میخاد فیلمی در خور نام خودش بسازه فیلمی که فضای سرد تر و خفقان تری رو داشته باشه .
اگه نسخه اول فیلم که ساخته کشور سوئد هست رو دیده باشید در ابتدای فیلم حس میکنید که این دو فیلم تقریبا یکی هستند اما با گذشت زمان میفهمید که این دو سری از فیلم تفاوت های زیادی دارند که مهم ترینش اینه که فیلمی که فینچر ساخته پیچیدگی های بیشتری داره و ذهن مخاطبو به میزان بیشتری به چالش میکشه.
در نسخه سوئدی ما به راحتی میتونستیم روابط افراد رو باهم درک کنیم اما در فیلم فینچر با توجه به احساساتی که شخصیت ها تو نقششون دارن کمی فهمیدن داستان و حس افراد سخت تر شده.
فیلمنامه فیلم به شدت منسجم و جذاب و به دور از هرگونه کلیشه و شاخ و برگ های اضافی هست که باعث روان شدن قصه و افزایش ریتم قصه گویی شده و مخاطبو به شدت سرگرم میکنه .
همین فیلمنامه به شدت قوی باعث شده که درک فیلم با وجود همه پیچیدگی هایی که داشته راحت تر باشه و متنوع تر از نسخه سینمایی اون باشه.
البته همین حذف شاخ و برگ های اضافی میتونه یه ضعف باشه برای کسایی که این کتابو خوندن مطمئنا قابل قبول نیست.
با توجه به مشکلاتی که نسخه سوئدی فیلم داشته فینچر خیلی خوب تونسته با اصلاح اونا فیلم رو بهتر بکنه(نظر شخصی) مثل کم شدن تایم فیلم و ریتم تند قصه.
بنظره من فیلم فینچر عمومی تر هست و تماشاگر لحظه ای احساس خسته نمیکنه اما در نسخه سوئدی در این مورد مشکلاتی هست که بهش اشاره نمیکنم.
فیلم تو یک ساعت اول به شخصیت پردازی نقش های اصلی و جست و جوی و کاوش زندگی شخصیت ها میپردازه تا تماشاگر بتونه این شخصیت هارو به خوبی بشناسه تا بتونه در ادامه فیلم دلیل رفتار کارهاشونو خوده تماشاگر درک کنه و نتیجه گیری رو به مخاطب واگذار بکنه.
بعد از این سیر جست و جو ما تازه شخصیت های اصلیو میتونیم به خوبی ببینیم که البته شروعش چندان جذاب نیست بعضی مواقع باعث خستگی شده بخاطر کندی ریتم داستان.

تو این فیلم همونطور که اشاره کردم شخصیت ها به مراتب پیچیده تر از نسخه سوئی اون هستند مخصوصا شخصیت لیزبث.
این نقش در ابتدا یه دختر باهوش و دست نیافتین هست اما رفته رفته کارگردان نکات منفی شخصیتی اونو برای مخاطب نشون میده از جمله اینکه مثل بچه ها رفتار میکنه و سریع عاشق میشه و اکثر رفتارهاش ناپخته هستند.
فینچر سعی کرده با نشون دادن این ویژگی های اخلاقی و تغییر سریع اونا شخصیت لیزبث رو بیشتر برای مخاطب بشناسونه به خاطر خطر اسپویل نمیتونم از این شخصیت و طرز بازی اون چیزی بگم.
در نقطه مقابل لیزبث میکائیل هستش که کنترل بیشتری روی خودش داره و تجربه زیادش باعث شده نقشش جذاب باشه برای مخاطب
یکی از نکته های فیلم اینه که پرداخت خیلی خوبی روی رابطه میکائیل و لیزبث شده و تعریف های زیادی رو روابط این دو شخصیت شده و تغییر شرایط و نحوه ارتباطشون با همدیگه خیلی خوب و مناسب کارگردانی شده.
رونی مارا یکی از بهترین و ماندگار ترین بازی ها رو تو این فیلم تونسته داشته باشه و شخصیت لیز بث رو با اون همه پیچیدگی شخصیتیش خیلی خوب بازی کرده و بنظرم حقش بود که نامزد اسکار بشه شخصیت همیشه مضطرب و شکننده اون به خصوص در لحظاتی که احساساتی می شه چنان تاثیرگذار هست که اشک هر بیننده ایی رو میتونه دربیاره.
دنیل کریگ(بازیگری که من ازش زیاد خوشم نمیاد) هم تو این فیلم بازی قابل قبولی داشته و تونسته از اون شخصیت جیمز باندی خودش فاصله بگیره و زوج سازی خوبی با رونی مارا داشتن و بنظرم بازی اون تو دقایق پایانی فیلم فوق العادس.
البته بازی مارا بنظرم بهتر از کریگ هست
مطمئنا فیلم دارای ضعف هایی هم هست که من تو لینکی که پایین گذاشتم میتونید ببینیدش و بخونیدش.
بخش هایی از متن از سایت مووی مگ سلام سینما استناد شده.

حرف آخر:
فیلم The Girl with the Dragon Tattoo تمامی فاکتور های یه فیلم خوب رو داره
مخصوصا اینکه کارگردانش فینچره
برای دیدنش درنگ نکنید شاید که خیلی هاتون دیدینش
سعی کردم که نکات مثبته فیلم رو براتون باز گو کنم.
مدت زمان فیلم حدود 158 دقیقه و فیلم درجه سنی R رو داره.
نمره وبسایت متاکریک:
71%
نمره وبسایت راتن تومیتوز:
86%
ارزش دیدن(نظر شخصی از 10):
9
میتونید نقد فیلم رو در این لینک بخونید(سایت زومجی):
https://www.zoomg.ir/2017/8/24/18546...
لینک دانلود:
https://www.film2media.top/2809/dele...