شاید اگر از یک هوادار بارسلونا،منچستریونایتد و یا آرسنال بپرسید یواخیم واتسکه کیست، میگویند: عه این همون مرد لعنتیه که سر مدیرامونو کلاه گذاشت!!
درحالی که یواخیم واتسکه برای دورتموندی ها فقط و فقط یادآور یک چیز است، یک ابر قهرمان.کسی از او انتظاری نداشت، اما همان کاری را که باید انجام داد. گاهی نیز به وعده های خود آنگونه که باید عمل نکرد بگذارید همه چیز را از همان اول برایتان تعریف کنم:
سال 2005 سالی ویژه برای دورتموندی ها بود. سالی حساس و نفسگیر. کسی به بازی های قبلی ،بازی های درحال انجام و یا بازی های پیش رو فکر نمیکرد همه و همه درفکر بازیی بودند که بازیکنانش مدیران باشگاه بودند.حریف قدرتمندی به اسم ورشکستگی رو به روی دورتموند بود. کسی فکرش را نمیکرد 8 سال بعد از قهرمانی چمپیونز لیگ هواداران به جایی برسند که حتی به آخر بودن لیگ هم بسنده میکردند. یک لحظه لغزش کافی بود تا دورتموند خود را در لیگ دسته سوم بوندسلیگا ببیند. اما عیار واتسکه و دوستان در آن بازی مشخص شد. واتسکه مدیر عامل نبود و فقط جزئی از کادر مدیریت بود اما نقش پررنگی داشت. دورتموند تیمی بسیار دوست داشتنی را در اختیار داشت اما پولی برای حفظ آن نداشت. برای فرار باید دستمزد ها کاهش داده میشد،بودجه نقل و انتقالاتی تا حد زیادی کم میشد، صبر تنها رمز موفقیت دورتموند و دورتموندی ها بود.در آن زمان که دورتموند حدود 150 میلیون بدهی داشت، گردش مالی اش نصف بدهی ها حدود 75 میلیون بود و این کار را خیلی مشکل می کرد و فشار زیادی به باشگاه می آمد.اما واتسکه قواعد خودش را داشت.
واتسکه بعد ها توضیح داد که چگونه سیاستش ورشکستگی را به زانو درآورد: "نقشه ما سه مرحله داشت. اولین مرحله حفظ بقا باشگاه بود و در آن مرحله مایکل زورک مدیر ورزشی باشگاه خیلی به من کمک کرد. ما توانستیم دستمزد تیم اصلی را در آن زمان از 75 میلیون به 24 میلیون کاهش دهیم که این موضوع کار ما را برای داشتن تیمی قدرتمند سخت می کرد. من فکر نمی کنم هیچ کس در مادرید یا در هیچ جای دیگر این ریسک را بکند تا بخواهد با 24 میلیون تیمی را اداره کند. بعد از آن ما سعی کردیم که به مدت سه سال جایگاه تیم را در جدول ثابت کنیم و نگذاریم پایین تر برود. این مرحله اول ما بود."
"ساختن چیزی جدید با یک ترکیب و بازیکنان جوان ولی با استعداد به همراه یک مربی بزرگ به نام کلوپ که او را در سال 2008 انتخاب کردیم. سپس در سال 2011 ما لیگ را بردیم و حتی خودمان از این موضوع تعجب کردیم. در آن زمان هزینه های تیم اول ما 38 میلیون بود که به طرز باور نکردنی بسیار کم بود. در حال حاضر ما سعی داریم با توجه به شهرت و محبوبیتی که به دست آوردیم درآمدها را افزایش دهیم و موفق شدیم درآمد سالانه را یه 305 میلیون یورو یعنی 50 میلیون بیشتر از سال قبل برسانیم. الان نیز در مرحله سوم هستیم و داریم رشد می کنیم اما هنوز به سطح رئال و بایرن نرسیده ایم. من فکر می کنم در حال حاضر مادرید سه برابر ما خرج تیم اصلی اش می کند."
این مصاحبه مربوط به سال 2013 است. درآمدی سالانه 305 میلیون یورو که شگفت انگیز است. اما درست در بدترین لحظه گوتزه جدا شد. فصل بعد لوا تیم را رها کرد. 2014 دورتموند با ضرر های بسیاری مواجه شد تا جایی که انتظار بازگشت به 2005 میرفت اما واتسکه با تجربه های قبلیش تا حدی شرایط را نرمال کرد. هرچند فصل 2015 دورتموند بسیار افتضاح عمل کرد و تنها دلیلش ضرر های سال 2014 بود.
دورتموند در سال 2005(در آستانه ورشکستگی): تیمی با کلی بازیکن دوست داشتنی: کولر ،وایدنفل،روسیچکی و ...
دورتموند در سال 2007(بعد از فرار از ورشکستگی و در حال ریکاوری): اختلاف فاحش ترکیب. هرچند در این ترکیب نیز کلی بازیکن محبوب و دوست داشتنی وجود دارد.
اگر کسی از این تیم انتظار جام را داشته باشد،جرم کرده است!!
با اینکه شایعات بسیار زیاد و تا حدی درست درمورد سهام خریدن مردم دورتموند وجود دارد اما واتسکه گفت تنها کمکی که مردم کردند این بود که زمانی که در رده نهم بودیم 80 هزار نفر تشویقمان میکردند و همین برای ما کافی بود.
همه و همه این روزها میگویند بایرن دورتموند را نجات داد. اما واتسکه اینگونه جواب داد: در آن زمان اولی هوینس 2 میلیون یورو با بهره 8 درصد به مدیر سابق قرض داد، من اولین اولویتم برگرداندن آن پول بود. در واقع اولین بدهی پرداختی توسط ما بود. قرض گرفتن پول از یک تیم بزرگترین اشتباه بود که مدیر سابق انجام داد. مطمئن باشید تا زمانی که من مدیر باشگاه باشم، در خیابان های شهرمان گدایی می کنم، ولی این کار را نخواهم کرد.
از آن سالها بگذریم و کمی جلوتر برویم، 2011، قهرمانی دوباره دورتموند در بوندسلیگا به وسیله ی یورگن کلوپ کبیر. تکرار عنوان در 2012.گرفتن دو گانه داخلی. بردن 5 بار متوالی بایرن در وست فالن و آلیانز آرنا و برلین. بازی پنچم شکست 5 بر 2 بایرن در فینال جام حذفی. احساسی شدن واتسکه در وسط زمین. میشد از چشمان او خواند که بزرگترین لحظه ی زندگی او بوده است.
2013. 8 سال قبل از ورشکستگی دورتموند در فینال چمپیونز بازی میکرد و 8 سال بعد از ورشکستگی دورتموند دوباره به فینال رسید. اما این بار برخلاف مرتبه قبلی خبری از جام قهرمانی نبود. خیلی حیف شد. آن تیم با عشق به آنجا رسیده بود و همه چیز در یک ثانیه روی سرش خراب شد.
همه انتظار یه غول جدید در فوتبال را داشتند. باشگاه فوتبال بورسیا دورتموند. اما رقیب میخواست تنها غول میدان باشد. خرید ستاره تیم در نیمه نهایی 2013 ضربه شدیدی به دورتموند زد.خرید لوا در 2014 نیز همین طور. واتسکه به هوینس حمله ور شد. بایرن را به تضعیف دورتموند متهم کرد. سامر اعتراف کرد: ما میخواستیم خطر دورتموند در فصل بعد را از بین ببریم و آنجا بود که ایده ای به سرم زد،تضعیف حریف.آن را به بقیه پیشنهاد دادم و آنها خوششان آمد و ما آن ایده را عملی کردیم.
واتسکه برای همیشه به دل گرفت. بارها نفرت خود از مدیریت بایرن را اعلام کرد. بارها گفت دورتموند هرگز با بایرن مصالحه نخواهد کرد و فدراسیون آلمان دارد مارا قربانی میکند.
2015 فصل بدی بود. خیلی بد.رده 7 جدول. واتسکه هیچ توانایی در حفظ کادر فنی و بازیکنان تیم نداشت. جدایی هوملس و یورگن.ماندن رویس تنها قوت قلب دورتموندی ها. چقدر حس خوبی داشت که نابغه تیم را در شرایط بد نیز تنها نگذاشت.
2016،2017،2018،2019،2020. پنج فصل تکراری. فصولی که درخت انگیزه را از بیخ در دل هوادار ریشه کن میکند. اما فقط یک دورتموندی ست که در این شرایط بیشتر عاشق تیمش می شود. واتسکه در این 5 فصل از این رو به آن رو تبدیل شد. فروش ستاره ها. هوملس دمبله اوبامیانگ پولیسیچ و... . واتسکه میگفت اولویت من این است که تراز مالی باشگاه را مثبت نگه دارم تا ثبات پیدا کنیم و این تنها هدف ماست.
البته نباید از شاهکار های مدیریت چشم پوشی کرد: هالند،سانچو،دمبله،وایگل،توپراک،سوکراتیس،گینتر،بندر،هوملس،حکیمی،آکانجی،بورکی،جان،ویستل،لارسن،آلکاسر،فیلیپ،برانت،شولتز،هازارد ،بارترا و صد ها بازیکن دیگر که مبلغ خریدشان کمتر از درآمد حاصل از اسپانسرینگ منچستر یونایتد در آسیای شرقی ست.
در آخر می خواهم بگویم این باشگاه با عشق پایه گذاری شده است و هیچ چیز این تیم را تسلیم نمی کند.
دورتموند قهرمان اروپا خواهد شد. دیر یا زود دوباره بوندسلیگا را میگیرد. و این زمان خواهد برد. اما ما دورتموندی هستیم و صبر خواهیم کرد چیزی که همیشه در آن تخصص داشته ایم.
از همه دورتموندی ها میخواهم که همیشه در سایت از تیم حمایت کنند تا به بقیه اجازه توهین به دورتموند را ندهیم. انتقادات ما به گوش هیچکس نمیرسد اما توهین های دیگران حالمان را بد میکند پس بهتر است تا جایی که میتوانیم پشت این تیم بایستیم. این مدت خیلی از کاربران سایت به واتسکه توهین کردند و من هم این مطلب را منتشر کردم تا از او دفاع کنم. دفاعی هرچند کوچک اما از ته دل.
"تا زمانی که یک دورتموندی زنده است، عشق نیز زنده می ماند"