مارک اوورمارساسم موریکونه که میاد سکانسهای مختلفی جلوی چشمم ردیف میشه: اونجایی که ژان پل بلموندو میدونه قراره کشته بشه و بی خیال میره به سمت هلکوپتر و رگبار و پایان، اونجای سینما پارادیزو که توتو اخرین یادگار الفردو رو تو سینما میبینه، سکانس دوئل نهایی خوب بد زشت، یاداوری ایام قدیم دنیرو در روزگاری در آمریکا، خل بازیهای تارانتینو و ...
همشم وصله به موسیقیهای بینظیر این بزرگوار. تو اسپوتیفای این بزرگوار رو سرچ کنید و برای ساعاتی گم شین از این مملکتی که توش گیر افتادیم